خورشید بازمیگردد

95b4fa6accb917a2bf56cb4829cf56aa - خورشید بازمیگردد

از معجزاتی که ذات اقدس حضرت باری تعالی به دست علی(ع) ظاهر کرد، رد شمس است که همه علما و مورّخان و سرایندگان به نظم و نثر انتشار داده و این پیشآمد دو مرتبه برای علی(ع) اتّفاق افتاد؛ یکی در زمان پیغمبر و دیگری پس از او. ردّ شمس در وهله اوّل به طوری که اسماء و امّ سلمه و جابر انصاری و ابو سعید خدری و عدّه دیگر روایت کرده‌اند چنین است که پیغمبر اکرم(ص) در منزل خود بود و علی(ع) هم حضور داشت، همان دم جبرئیل آمده وحی الهی آورد رسول خدا(ص) سر مبارک خود را روی پای علی(ع) گذارد و سر برنداشت تا هنگامی که آفتاب غروب نمود.

از معجزاتی که ذات اقدس حضرت باری تعالی به دست علی(ع) ظاهر کرد، رد شمس است که همه علما و مورّخان و سرایندگان به نظم و نثر انتشار داده و این پیشآمد دو مرتبه برای علی(ع) اتّفاق افتاد؛ یکی در زمان پیغمبر و دیگری پس از او. ردّ شمس در وهله اوّل به طوری که اسماء و امّ سلمه و جابر انصاری و ابو سعید خدری و عدّه دیگر روایت کرده‌اند چنین است که پیغمبر اکرم(ص) در منزل خود بود و علی(ع) هم حضور داشت، همان دم جبرئیل آمده وحی الهی آورد رسول خدا(ص) سر مبارک خود را روی پای علی(ع) گذارد و سر برنداشت تا هنگامی‌که آفتاب غروب نمود. علی(ع) که نماز عصر را به جا نیاورده بود بی‌اندازه پریشان شد، زیرا نمی‌توانست سر پیغمبر(ص) را از روی زانوی خود بردارد و نمی‌توانست نماز را به طور معمول بجا آورد چاره نداشت جز اینکه همچنان که نشسته است، با اشاره رکوع و سجود را به عمل آورد.
پیغمبر(ص) پس از آنکه از آن حالت به خود آمد، به علی(ع) فرمود: «نماز عصرت قضا شد.»
عرض کرد: «چاره‌ای جز این نداشتم زیرا حالت وحی‌ای که برای شما پیشآمد کرده بود، مرا از انجام وظیفه بازداشت.»
رسول خدا(ص) فرمود: «اینک از خدا بخواه تا خورشید را به جای اول برگرداند تا نمازت را به وقت خودش به جا آوری؛ زیرا خدا دعای تو را مستجاب می‌کند. برای اینکه از خدا و رسول او اطاعت کردی.»
علی(ع) حسب الامر، از خدا چنان درخواستی کرد دعای او مستجاب شد و خورشید به محلّی آمد که می‌توان نماز عصر را خواند. علی(ع) نماز عصر را در وقت خود به جا آورد. آنگاه خورشید غروب نمود.
اسما گوید سوگند به خدا هنگامی‌که خواست غروب کند، صدایی ارّه مانند که بر چوب کشیده می‌شود از آن به گوش ما رسید.
مرتبه دوم که پس از رحلت پیغمبر(ص) برای آن حضرت ردّ شمس اتّفاق افتاد، ماجرا از این قرار بود که وقتی ایشان در «بابل» تشریف داشت و می‌خواست از «فرات» عبور کند، عدّه بسیاری از یارانش به عبور دادن مرکب‌ها و توشه‌ها از آب فرات اشتغال داشتند. آن حضرت با گروهی از اصحاب، نماز عصر را خواند و مردم هنوز از کار عبور از فرات فارغ نشده بودند که خورشید غروب کرد. در نتیجه نماز عصر عدّه بسیاری قضا شد و از نماز جماعت با آن حضرت محروم ماندند و در این خصوص با آن جناب به گفت‌وگو پرداختند. علی(ع) که اصحاب خود را این‌گونه نگران دید، از خدای متعال درخواست کرد تا خورشید را به محلّ اوّل خود برگرداند تا همه اصحاب بتوانند نمازشان را در وقت خود بخوانند. خدای متعال دعای او را اجابت کرد و خورشید در افق وقت عصر ظاهر شد و چون مردم از سلام نماز فارغ شدند، خورشید غروب کرد و صدای عجیب هولناکی به گوش رسید که مردم ترسیدند و به تسبیح و تهلیل و استغفار پرداختند و از خدا سپاس‌گزاری نمودند که چنین نعمتی به آنها ارزانی داشت.
این خبر در عالم منتشر شد و همه جا نقل مجالس بود.
سید حمیری در این باره چنین سروده:
چون نماز عصر او قضا شد و آفتاب غروب کرد دوباره به حال اوّل برگشت
و نور او هنگام عصر را نمودار ساخت
و سپس چون ستاره که سقوط کند غروب نمود
و بار دیگر در بابل نیز همین قضیه اتّفاق افتاد
با اینکه چنین پیش‌آمدی برای هیچ گوینده فصیحی پیش نیامده
مگر برای یوشع بن نون و پس از آن برای علی(ع)
و آری ردّ شمس از امر عجیبی حکایت می‌کند.

شیخ مفید، الارشاد، ترجمه ساعدی خراسانی، ص ۳۳۴ ـ ۳۳۶.

همچنین ببینید

بحران حیرت در دوره غیبت

واژه حیرت به معنای سرگردانی از ریشه «ح‌ی‌ر» است. از این ریشه، در «قرآن کریم» تنها واژه «حیران» و در «آیه 71 سوره انعام» آمده است.1 در روایات، ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *