نیایش در سیره حضرت امام رحمه الله

3685121dddf406e2784a53e278df1eed - نیایش در سیره حضرت امام رحمه الله

حضرت امام بیش از آنکه شخصیتی سیاسی باشد، شخصیتی الهی بود و بنابه فرمایش معصومین علیهم السلام ارتباط خود و خدای خود را اصلاح نموده بود که خداوند نیز رابطه او و خلق را صالح گردانید.

 

 

آنچه از حضرت امام خمینی رحمه الله، اسطوره ای بزرگ در قرن حاضر ساخت، ایمان خالص او به قدرت لایزال الهی و تکیه او بر خدا بود. حضرت امام بیش از آنکه شخصیتی سیاسی باشد، شخصیتی الهی بود و بنابه فرمایش معصومین علیهم السلام ارتباط خود و خدای خود را اصلاح نموده بود که خداوند نیز رابطه او و خلق را صالح گردانید. به جاست نگاهی گذرا به این ویژگی در سیره حضرت امام رحمه الله نیز انداخته شود:


با هر لقمه، نیایش

مستخدم خانه امام می‌گوید: وقتی شام را می‌بردم و در اتاق می‌گذاشتم، گاهی قبل از اینکه آنجا را ترک کنم، از پشت در اتاق نگاه می‌کردم تا اگر چیزی را جا گذاشته ام، زود برگردم و بیاورم. در این حال، می دیدم امام مشغول غذا خوردن است و هر لقمه ای را که برمی دارند، آن را قدری نگاه می دارند، قدری دعا می خوانند و بعد می خورند و سپس لقمه دیگری برمی دارند. (۱)

انس با مناجات

اواخر سال ۶۷ روزی به اتاق آقا وارد شدم. دیدم خیلی اوقاتشان تلخ است. من اوقات تلخی ایشان را که دیدم، قدری ساکت نشستم. آقا به من گفتند: «آن مفاتیح را به من بده!» بلند شدم و مفاتیح را آوردم. دستکش دست ایشان بود و ورق زدن برایشان سخت بود. یک ساعت به مغرب مانده بود، به من گفتند:
«من تا حالا خیال می‌کردم که امروز آخر رجب است و تا حالا اعمال روز آخر رجب را انجام می دادم. حالا فهمیده ام که اوّل شعبان شده و نمی دانم اصلاً باید چکار کنم.»
من تازه فهمیدم که عصبانیت ایشان برای این است که از صبح تا حالا دعاهای ماه رجب را می خوانده‌اند وحالا که روزنامه آمده، متوجه شده‌اند
که اوّل ماه شعبان است و ماه رجب بیست و نه روزه بوده است، نه سی روزه. بالاخره آقا آنچه را می خواستند، پیدا کردند و به من فرمودند: «این مناجات شعبانیه را بخوانید! خیلی چیزهای عالی در آن هست.» و بعد آماده شدند که آن دعا را بخوانند. (۲)

انس با مفاتیح الجنان و صحیفه سجادیه

وقتی حضرت امام از ایران به ترکیه تبعید شدند، در نخستین نامه ای که از ترکیه به ایران نوشتند، کتاب مفاتیح و صحیفه را خواستند که نشان دهنده روح عالی و عبادی ایشان در کنار توجه به مسائل سیاسی و اجتماعی بود. امام از هر گونه یک سونگری، دوری می‌گزیدند. (۳)
از جمله مواردی که امام در درس اخلاقشان به آن توجه و تأکید داشتند، مسئله تقید طلاب به خواندن دعاها و زیارات بود. خود ایشان هم به مناجات با خدا خیلی علاقه داشتند و می‌شود گفت به آن عشق می ورزیدند.
شاید بتوان گفت: حضرت امام تمام دعاهای مفاتیح را می خواندند. (۴)

در ایامی‌که امام در ترکیه تبعید بودند، از فرزند ایشان مرحوم شهید حاج آقا مصطفی پرسیدم: آقا آنجا چه می‌کنند؟ ایشان گفت: امام تمام دعاهای مفاتیح را می خوانند و همیشه به نماز و دعا و زیارت عاشورا و زیارتهای مختلف مشغول هستند. (۵)

توسل

فاطمه زهراعلیها السلام برترین الگوی دعاست؛ بانویی که از مردم مدینه بسیار بی وفایی و جفا دید؛ اما همچنان آنان را دعا نمود و زمزمه دعای او برای همسایگان در نیمه شب قطع نشد و فرمود: «اَلْجارُ ثُمَّ الدَّارُ.» (۶) اسماء بنت عمیس نقل می‌کند که در روزهای پایانی عمر شریف فاطمه علیها السلام در محضر او بودم. او روزی غسل کرد و لباسهای تمیز بر تن نمود و مشغول راز و نیاز با خدای خود شد. جلوتر رفتم، دیدم که رو به قبله نشسته و با آن حالت زار و بیمار دست به دعا برداشته و می‌گوید:
«اِلهِی وَسَیدِی اَسْئَلُکَ بِالَّذِینَ اصْطَفَیتَهُمْ وَبِبُکاءِ وَلَدَی فِی مُفارَقَتِی أَنْ تَغْفِرَ لِعُصاهِ شِیعَتِی وَشِیعَهِ ذُرِّیتِی؛ (۷) پروردگارا و بزرگا! به حق آن کسانی که آنان را برگزیدی و به حق گریه های دو فرزندم (حس و حسین علیهما السلام) به هنگام جدا شدن از من [از تو می خواهم که] از گناهکاران شیعیان من و شیعیان فرزندان من درگذری!»
او در آخرین لحظات دست به جانب پروردگار خویش بلند کرد و تنها برای خود یک دعا نمود که خداوند او را ببخشاید. امام باقرعلیه السلام فرمود: «فاطمه دختر رسول خداصلی الله علیه وآله شصت روز پس از رحلت پیامبرصلی الله علیه وآله به شدت بیمار شد و چند روز بعد درگذشت.»
او در دعای خود عرضه داشت:
«یا حَی یا قَیومُ بِرَحْمَتِکَ اَسْتَغِیثُ فَأَغِثْنِی اللَّهُمَّ زَحْزِحْنِی عَنِ النَّارِ وَاَدْخِلْنِی الْجَنَّهَ وَأَلْحِقْنِی بِأَبِی مُحَمَّدٍ؛ ای خدای زنده و توانا! پناه می آورم به رحمت تو؛ پس به من پناه ده. خدایا مرا از آتش دوزخ دور گردان و وارد بهشت نما و مرا به پدرم، محمدصلی الله علیه وآله ملحق گردان!»
امام علی علیه السلام خطاب به او می فرمود: «خداوند به تو عافیت می دهد و تو را زنده نگه می دارد.» اما فاطمه علیها السلام در پاسخ او می فرمود: «ای ابو الحسن! بسیار نزدیک است که من با خدای خود ملاقات نمایم.» (۸)

پی نوشت:

۱) برداشتهایی از سیره حضرت امام خمینی رحمه الله، غلامعلی رجایی، تهران، مؤسسه چاپ و نشر عروج، ۱۳۷۸ ش، ج ۳، ص ۱۰۱، به نقل از: ربابه بافقی.

۲) همان، ص ۱۰۴ – ۱۰۵، به نقل از: حجه الاسلام مسیح بروجردی.
۳) همان، ص ۱۰۶، به نقل از حجه الاسلام سید حمید روحانی.
۴) همان، ص ۱۰۶، به نقل از: آیه اللّه امامی‌کاشانی.
۵) همان.
۶) کشف الغمه فی معرفه الائمّه، علی بن عیسی الاربلی، قم، دار الکتب الاسلامیه، ۱۴۱۰ ق، ج ۲، ص ۲۵.
۷) نهج الحیاه، ص ۱۴۸.
۸) بیت الاحزان، شیخ عباس قمی، قم، نشر ناصر، ۱۳۶۹ ش، ص ۲۲۸.

ابوالفضل هادی منش

همچنین ببینید

عصر ظهور در کلام امام باقر علیه السلام

این آگاهیها و اطلاع رسانی آن ستارگان هدایت موجب شده است که اهل ایمان و منتظران حکومت عدل حضرت مهدی علیه السلام بیش از پیش امیدوار و دلبسته ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *