فردی که این نسبت را به شیعه داده است یا فردی معاند و لجوج است که در تقابل با شیعه چارهای جز اتهام زنی ندارد؛ چشمه منطق عقیدتی و دینی او خشک شده و از بحث منطقی با شیعه عاجز است. یا اینکه از ریشه و تاریخ این عبارت سخیف ناآگاه است.
برخی از پیروان مذاهب اسلامی هنوز نیز پرسشهایی درباره تشیع در ذهن دارند. یکی از آنها این است که میپرسند، آیا درست است که شیعیان پس از اتمام هر نماز سه بار «خان الأمین» میگویند؟
میلیونها نفر شیعه در جهان نماز میگزارند، و حتی یک نفر از آنان چنین عبارتی را بر زبان نمیآورند، بلکه همه آنها با بلند کردن دستها، سه بار «اللّه اکبر» میگویند و بسیاری از آنان، حتی از اینکه چنین اتهامیبر آنان وارد میشود، بی خبرند.
شیعیان پیروان محمّد (ص) خاتم النّبییّن
باید توجه کرد که شیعیان، پیروان محمّد (ص) خاتم النّبییّن میباشند؛ آنها به نبوّت محمّد بن عبدالله (ص) و وصایت و امامت و خلافت بلافصل علی بن ابی طالب (ع) به دستور الهی و سفارش پیامبر (ص) معتقد هستند و درک درستی از جایگاه و مقام نبوّت و وصایت دارند.
شیعه آنقدر برای رسول خدا (ص) احترام قائل هستند که برای پیروی دقیق و اصولی از پیامبر (ص) سنّت، سیره، شرح حال و شخصیّت پیامبر (ص) را با روایت و گزارش علی (ع) و فرزندان معصوم ایشان و صحابه عادل قبول میکنند و از پذیرش روایاتی که در آن مستمسکی برای توهین به ساحت رسول خدا وجود دارد ابا دارند. این در حالی است که جوامع حدیثی و کتابهای تاریخی اهل سنّت روایاتی را ارائه میدهند که کتابهایی مثل آیات شیطانی با تمسک به آنها نوشته میشود.
گفتن “خان الأمین” افترا به شیعیان است
آنچه در سؤال آمده است، افترا و دروغ بر پیروان اهل بیت (ع) است. فردی که این نسبت را به شیعه داده است یا فردی معاند و لجوج است که در تقابل با شیعه چارهای جز اتهام زنی ندارد؛ چشمه منطق عقیدتی و دینی او خشک شده و از بحث منطقی با شیعه عاجز است. یا اینکه از ریشه و تاریخ این عبارت سخیف ناآگاه است.
در توضیح منشاء این شعار کفرآلود باید گفت که یهود معتقد بودند که رشته نبوت باید در خاندان یعقوب پیوسته بماند و از این خاندان بیرون نرود، ولی آنگاه که پیامبر گرامی (ص) با دلایل قطعی ظاهر گشت، به این فکر افتادند که جبرئیل را به خیانت متهم کنند و این شعار را سر دادند: «خان الأمین! خان الأمین! خان الأمین!» یعنی او در وحی الهی خیانت ورزید و به جای آنکه نبوت را در فرزندان اسحاق ابقا کند، به فرزندان اسماعیل منتقل کرده و از همین جهت، یهود از دشمنان سرسخت جبرئیل امین هست.
فخر رازی در تفسیر خود مینویسد: جامعه یهود، جبرئیل را فرشته عذاب مینامند، و درباره او میگفتند: خدا به او دستور داده بود که نبوت را در سلسله فرزندان اسرائیل قرار دهد ولی آن را به فرزندان اسماعیل داد. اتهام جبرئیل به خیانت مربوط به این گروه است که او را به خیانت در عوض کردن محل نبوت متهم کرده و به عللی او را دشمن میداشتند (۱) و به دوستی میکائیل تظاهر میکردند. قرآن در مقام انتقاد از عقیده آنان چنین میفرماید: «قُلْ مَنْ کانَ عَدُوًّا لِجِبْرِیلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلی قَلْبِکَ بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ وَ هُدیً وَ بُشْری لِلْمُؤْمِنِینَ». (۲)
«بگو هر کس با جبرئیل دشمن باشد (دشمن خداست)، و او مأموری بیش نیست که به اذن خدا قرآن را بر قلب تو نازل کرده، کتابهای پیشین را تصدیق میکند، و مؤمنان را هدایت نموده و مایه بشارت است»
اکنون ببینیم مطلبی را که یهود با آن بر ضدّ مسلمانان شعار میدادند، چگونه برخی از افراد بی تقوا و دشمنان وحدت اسلامی، آن را به شیعه نسبت میدهند و میگویند: شیعه معتقد است که جبرئیل خیانت کرده و به جای اینکه علی را به مقام نبوت منصوب کند، آن را به پیامبر اسلام (ص) عطا کرده است! (۳)
منابع:
۱. تفسیر کبیر فخر رازی، ج ۳، ص ۱۹۵، دار احیاء التراث العربی، بیروت.
۲. بقره/ ۹۷.
۳. راهنمای حقیقت، شیخ جعفر سبحانی، ص: ۳۶۲- ۳۶۳.
______
ایسنا