هرکه سحر ندارد، از خود خبر ندارد

آیت الله مجتبی تهرانی می‌گفتند:
«از خدا یقین و ایمان بخواهید. روایت است که روزی زید بن حارثه حال نداشت و به ستون مسجد تکیه داده و نشسته بود. حضرت فرمودند: «یازید کَیفَ أصبَحتَ؟» “چگونه صبح کردی؟” عرض کرد:«أصبَحتُ موقناً» صبح کردم در حال یقین. حضرت فرمودند: “هر چیزی نشانه ای دارد. نشانه ی یقین تو چیست؟” زید عرض کرد: “نشانه ی یقین من این است که شب ها از یقین خوابم نمی‌برد. صدای غرّش آتش جهنم را می‌شنوم و نعمت های بهشت را هم می‌بینم”

حال ما خیلی جالب است، وقتی سرمان را روی متکا می‌گذاریم، عالم را آب ببرد، ما را خواب می‌برد. صبح هم بعضی ها را باید با منجنیق برای نماز صبح بیدار کرد. این به خاطر این است که ایمان و یقین نداریم. کسی که نماز صبح، حتی نماز شبش قضا شود، ایمان ندارد. آیت الله حسن زاده آملی در کتاب الهی نامه خود می‌گوید:
هر که سحر ندارد از خود خبر ندارد
یعنی خودش را نشناخته و نمی داند کیست.»
دعا کنیم و از خدا یقین و ایمان بخواهیم.

منبع: دارالارشاد

همچنین ببینید

نشست 157

از صهیونیسم یهودی تا نظم نوین جهانی

نشست ۱۵۷ فرهنگ مهدوی با عنوان «از صهیونیسم یهودی تا نظم نوین جهانی» با مشارکت …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *