معجزه هاى دعا و نیایش

مترجم: امیر دیوانى


زمانى که دوره کارآموزى را در بیمارستان »پارکلند مموریال«۱ واقع در شهر دالاس (ایالت تگزاس) سپرى مى کردم، نخستین بیمارم را که دچار سرطان کشنده اى در هر دو ریه اش شده بود، زیر نظر گرفتم و وى را از شیوه هاى درمانى آگاه کردم و گفتم:
– چندان امیدوار نیستم که بهبود یابى!
او با شنیدن این سخن تلخ و نومید کننده، زیر بار هیچ نوع معالجه اى نرفت. با این همه، هر وقت به کنار تختش مى رفتم، عیادت کننده هایى را مى دیدم که از کلیسا آمده و دورش حلقه زده بودند، برایش آواز مذهبى مى خواندند و دعا مى کردند. با خود مى اندیشیدم:
– کار خوبى است چون همین روزها باید آماده شوند تا در مراسم به خاک سپاریش آواز سر دهند و دعا و نیایش کنند.
سال بعد که محل کارم عوض شده بود، یکى از دوستان و همکاران پیشینم در بیمارستان یاد شده تلفنى پرسید: مى خواهى بیمار قدیمى ات را ملاقات کنى؟
– او را ببینم؟!
هیچ نمى توانستم باور کنم که هنوز زنده باشد. وقتى عکس پرتونگارى سینه اش را دیدم، غرق حیرت شدم، ریه هاى او کاملاً سالم بود و هیچ نشانه اى از سرطان در آنها دیده نمى شد!
رادیولوژیست که به عکس مى نگریست، گفت:
– درمانش معجزه بوده است!
با خودم گفتم:
– معالجه؟ معالجه اى در کار نبوده جز این که دعاها اثر کرده باشند!
قضیه را به دو تن از استادان دانشکده پزشکى گفتم. هیچ کدام نخواستند تأیید کنند که بهبودى بیمار معجزه بوده است! یکى از آنها گفت:
– این روند عادى بیمار است.
دیگرى شانه اش را با بى اعتنایى بالا انداخت و گفت:
– از این چیزها زیاد اتفاق مى افتد.
من که ایمان و اعتقاد قلبى دوران کودکى ام را از دست داده و به توانایى پزشکى جدید ایمان آورده بودم. دعا را یک تشریفات ظاهرى و اختیارى فرض مى کردم. به همین جهت، این رخداد را فراموش کردم.
سالها گذشت و مرا به عنوان مدیر داخلى یکى از بیمارستانهاى بزرگ شهرى منصوب کردند. خبر داشتم که در آنجا شمار زیادى از بیماران دست به دعا مى شوند، ولى من کوچک ترین اعتقادى به این کار نداشتم.
در اواخر دهه ۸۰ با پژوهشهایى که قسمت اعظمشان براثر آزمایشهایى به اثبات رسیده بودند، روبه رو شدم که نشان دادند دعا موجب بروز تحولات چشمگیرى در دگرگونى شرایط جسمى و روحى آدمى مى گردد.
شاید مستندترین بررسیها در سال ۱۹۸۸ به وسیله دکتر »راندولف بیرد« متخصص قلب و عروق انجام پذیرفته باشد. رایانه، وجود ۳۹۳ مریض بسترى در بخش مراقبتهاى ویژه بیمارتان قلبى [سى.سى.یو] بیمارستان عمومى سانفرانسیسکو را اعلام کرد. عده اى براى گروهى از آنها دعا مى کردند و در حق دسته اى دیگر دعایى نمى شد. هیچ کس نمى دانست که این بیماران در زمره کدام گروه بودند. تنها اسم کوچک مریضها به انضمام شرح مختصرى از مریضى شان در اختیار دعا کنندگان نهاده شد. از آنها خواستند تا زمان مریض شدن بیماران از بیمارستان، هر روز برایشان دعا کنند. ولى در مورد این که چگونه به این عمل بپردازند و چه بگویند، توصیه اى نشده بود.
موقعى که این پژوهش پس از گذشت ده ماه کامل شد، بیمارانى که درباره آنان دعایى شده بود، از چندین حیث سود بردند:
آنها پنج بار کمتر از گروهى که دعایى در موردشان نشده بود، نیاز به پادزیست (آنتى بیوتیک) پیداکردند؛ پنج دفعه کمتر دچار آفت نبض شدند.ایست قلبى، کمتر به سراغشان مى رفت.
چنانچه در پیشرفتهایى که تا کنون در دانش نوین پزشکى پدید آمده است، به جاى دعا، داروى جدید یا شیوه هاى جراحى وجود مى داشت، احتمالاً به منزله یک عامل بهبودى قلمداد مى گشت. حتى شخص بى دین و بى ایمانى همچون دکتر »ویلیام نومن« که شک و تردید خود را درباره ارزش و اعتبار شفاى ایمانى در کتابى آورده، معترف است: اگر این مطالعه معتبر باشد، ما پزشکان باید در نسخه هایمان بنویسیم: »روزى سه مرتبه دعا کن.« ولى دانشمندان و در ضمن پزشکان پیوسته با موارد مبهمى برخورد مى کنند که گویى یکى از آنها همین قدرت دعا باشد.
 در آن زمان من طبابتم را وقف پژوهش و نگارش درباره دعا و کیفیت تأثیر آن بر بهبودى بیماران کردم.
مطالعات زیادى حاکى از آن است که دعا تأثیر بسزایى در بهبود فشار خون، جراحات، سردردها و نگرانى دارد. در ذیل مواردى از یافته هایم را یادآور مى شوم:
 
 اثر دعا
طى بررسیهایى که داشته ام، دعا نه تنها در مواقعى که افراد براى تقاضاى مشخصى دست به دعا برداشته اند سودمند بوده، بلکه زمانى هم که چیز خاصى طلب نکرده اند، نتیجه داشته است. به واقع مشاهدات من حاکى از آن است که دعاى ساده اى همچون »[اى خداوند!]آنچه اراده توست، شدنى است«، از لحاظ کمى بسیار اثربخش تر از دعاهاى شخصى و طلب نیازهاى شخصى است. در بسیارى از موارد ظاهراً یک حالت دین باورى و احساسى سرشار از دیندارى و حس همدردى، فریادرسى، نیکوکارى و دلسوزى، زمینه را براى بهبود یافتن انسان فراهم مى سازد.
 
 دعا همراه با عشق
 عشق، قدرت افسانه اى دارد. این توان، آداب و رسوم همگانى، احساس مشترک و تجربیات روزانه را شکل مى دهد. عشق، شهوت را از بین مى برد. به نحوى که سرخ روى شدن و ضربان شدید قلب عاشقان بى دل، گواه این مدعاست. به طور کلى، همواره‌اندیشه مهر و دوستکامى، عنصرى ارزشمند در شفاى بیماران به شمار مى رفته است. در حقیقت، آمارى که از ده هزار مرد مبتلا به بیماریهاى قلبى در »مجله پزشکى آمریکا« درج شده، حاکى است کسانى که به آماس گلو دچار بودند و همراهشان را پشتیبان و هواخواه خویش مى پنداشتند، تقریباً ۵۰ درصد از این بیمارى بهبود یافتند.
اصولاً تمامى شفایافتگانى که از ایمان کافى برخوردار و به دعا و نیایش معتقدند، در این نکته اتفاق نظر دارند که عشق، قدرتى است که حصول بهبودى را برایشان امکان پذیر مى کند. هر چند بین آن ها [محب و محبوب] فاصله باشد، حس همنوایى و صمیمیت چنان استوار مى شود که ایشان واقعاً آن را »یکى شدن« با شخص دعا شونده مى انگارند. »اگنس سانفورد« بر این باور است که فقط عشق و محبت قادر است شعله شفا را برافروزد.
 
 دعاگویان هرگز نمى خوابند
یکى از شگفت انگیزترین موعظه هایى [که در] دوران کودکى [خطاب به] من اظهار مى شد این بود: همیشه دعا کن!
آنقدر بزرگ شده بودم که مفهوم »همیشه« را دریابم. با این حال، على رغم تمام تلاشهایم در این راه به آسانى نمى توانستم دعاخوانى همیشگى باشم و همواره شبها در رختخواب، جذبه خواب، تلاشم را نقش بر آب مى ساخت. به فکرم نمى رسید که دعاگویى »نیمه هوشیارانه« هم شدنى است.
امروزه، ما دعا را تا حدودى بإ؛ ععه  آگاهى و هوشیارى یکى مى دانیم. چنانچه دعا حتى در موقع خواب، در ضمیر ناخودآگاه ما بروز کند، بى معنى به نظر مى آید و احتمال این که ضمیر ناخودآگاه ما بهتر از هوشیارمان دعا کند، به آسانى در اندیشه جاى نمى گیرد.
 
 دعا، ضامن سلامتى است
دکتر »هربرت بنسون«، استاد دانشکده هاروارد یکى از اولین پژوهندگان پزشکى بود که درباره فواید دعا و نیایش مطالعاتى انجام داد. وى متوجه شد که در بین مسلمانان، مسیحیان، یهودیان و کاتولیکها از عبارتهایى چون: »پروردگارا! به ما رحم کن« استفاده مى شود. یهودیان درود صلح »شالوم« مى فرستند و پروتستانها غالباً نخستین سطر دعاى آفریدگار را در آغاز »سرود بیست و سوم« بر مى گزینند. استاد یادشده به رابطه میان اعمال و دعا پى برد. وى به قهرمانان دو پیام داد: هنگام دویدن، بیندیشند و مشاهده کرد به این ترتیب، بدنشان ورزیده تر مى شود.
تحقیقات وى نشان داد که نه تنها دعا براى بدن اثر دارد، بلکه شیوه دعاگویى افراد بشر هم با یکدیگر بسیار متفاوت است. انتخاب راهکارى ویژه براى دعا کردن چه بسا مردم را محدود مى کند و نتیجه چیزى جز دست کشیدن از این عمل نخواهد بود.
 
 دعا باید آزادانه انجام پذیرد
بیشتر مردم خود را ناچار مى بینند که دعایشان را با قصد و هدفمندانه بر زبان جارى سازند. ولى پژوهشها نشان مى دهد درخواستى که آزادانه صورت گیرد نیز مى تواند چاره ساز باشد. در عبارات دعایى همانند: »هر چه آفریدگار بخواهد«، »آنچه تو اراده کرده اى، همان است«. »بگذار چنین باشد که بهترین مقدرات را تعیین کند«.
دعا گزاران خود را به طلب معینى محدود نمى کنند. یا دعاى مبهم و پیچیده نمى کنند.
شاید مقصود برخى از اشخاص که عبارت »بگذر و به خدا واگذار کن« را به کار مى برند، همین باشد. بسیارى از افراد در دعاهاى خویش حالت تسلیم و بى دخالتى را تمیز مى دهند و از پیامدهایش چنین بهره مند مى گردند.
 
 پیام دعا
یکى از بیماران در حال جان سپردن بود. روز پیش از مرگ، با زن و بچه هایش کنار تختخوابش نشسته بودم. مى دانست آفتاب عمرش لب بام است، در حالى که صدایش گرفته بود، جمله هاى خود را با احتیاط به زبان مى آورد. هر چند آدم مذهبى نبود، ولى معلوم بود که راز و نیاز آغاز کرده است.
از وى سؤال کردم: براى چه چیزى دعا مى کنى؟ با احتیاط جواب داد: دعایم به خاطر چیزى نیست.
آرى! راز و نیاز اینگونه است. دعا و توسل، یادآور سرشت بى پایان ماست، بخشى از وجود ما شمرده مى شود که محدود به زمان و مکان معینى نیست.

 

 
 
 


پى نوشتها:
 Parkland Momarial .1
 ّف “منبع: مجله ریدرز دایجست ۱۹۹۸.
موعود جوان شماره ۲۸

همچنین ببینید

دعایِ مهمّ امام زمان(ع)، برای برآورده شدن حاجت‌ها

سيّد علي خان در كتاب شريف «الكلم الطيّب» مي‌گويد: اين دعاي ارزشمندي است از امام زمان(ع) براي كسي كه چيزي از او ضايع گشته يا حاجتي دارد؛ ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *