شرایط توبه
کسی که به سوی خدا و کمال باز میگردد و میکوشد تا دوباره در مسیر تکاملی و کمالی قرار گیرد و از نقص و گناه دور شود میبایست، آثار توبه درونی و قلبی اش در رفتار و اعمالش ظاهر شود. به این معنا که رفتار خویش را اصلاح کند و آن چه را به نقص و گناه فاسد کرده است بازسازی کند. قرآن در این باره بیان میکند که فردی که توبه میکند میبایست با اعمال صالح و رفتار اصلاحی آن را تحکیم و استوار بخشد تا توبه سوم یعنی دومین بازگشت از سوی خداوند تحقق یابد و آثار توبه آشکار گردد و فرد توبه کار چون کودکی نوزاد پاک و مبرا از نقص و گناه گردد. از این رو در آیه ۱۶۰ سوره بقره و نیز آیه ۸۹ سوره آل عمران می فرماید کسانی که توبه کردند میبایست کارهای خویش را اصلاح و اعمال خود را درست گردانند تا خداوند به سوی ایشان بازگردد و توبه ایشان را بپذیرد. توبه همواره از سوی اهل ایمان تحقق مییابد؛ زیرا اهل ایمان کسانی هستند که خدا را میشناسند و جایگاه خویش را در هستی می دانند و مقصد و مقصود را که کمال مطلق است می جویند. اما کسانی که ایمانی به خدا ندارند و او را به کمال مطلق نمیشناسند و به قصد او خود حرکت نمیکنند، خواستار بازگشت به سوی او نیستند. از این روست که همواره در آیات قرآن سخن از توبه اهل ایمان به میان می آید. این از آن روست که تنها مومنان در اندیشه توبه هستند و کافران به جهت فقدان عقیده و باور بازگشتی را نمی خواهند و بر این باورند که مسیر آنان درست است و همان راه را ادامه می دهند. بنابراین ایمان نه تنها شرط پذیرش توبه بلکه شرط ایجادی آن است و غیر مومن هرگز در اندیشه توبه و بازگشت از مسیر نقصی خویش نیست. ازاین جاست که در آیات قرآن همواره سخن از توبه اهل ایمان است . (اعراف آیه ۱۵۳ و طه آیه ۸۲ و مریم آیه ۶۰) به نظر می رسد که توبه میبایست پس از گناه و خطا صورت گیرد و تاخیر انداختن آن زیان جبران ناپذیر میباشد. به این معنا که امکان توبه تا آخرین دم از زندگی موجب نشود تا فرد توبه خویش را به تاخیر اندازد. تاخیر در توبه به معنای ادامه مسیر در سراشیب سقوط و نقص است و هرچه فرد آن نقص را در خود نگه دارد آثار و پیامدهایش گریبان گیر او میشود. از این رو کسی که میکوشد تا در مسیر کمالی و تکاملی قرار گیرد، بهتر است که در همان دم که از خطا و گناه و اشتباه خویش آگاه شد ووجدان بیدارش او را از خواب گران برانگیخت، توبه کند و به راه و مسیر اصلی بازگردد. این همان چیزی است که ما از آن به عنوان اصلاح سخن گفته ایم. (نساء آیه ۱۷ و ۱۸) .
از چه چیزهایی توبه کنیم؟
بسیار شنیده اید که میگویند: توبه فرمایان چرا خود توبه کم تر میکنند؟ این مطلب بیانگر این نکته است که توبه از گفتار بی عمل یکی از مهم ترین مواردی است که انسان میبایست از آن توبه کند و به سوی حق و خدا بازگردد. به این معنا که گفتار و رفتارش هماهنگ و سازگار باشد. کسی که دیگری را به حق و کمال می خواند میبایست در عمل و رفتارش نیز چنین باشد. خداوند در قرآن کسانی را سرزنش میکند که مردم را به نیکی و خوبی دعوت میکنند و یا از مسایلی باز می دارند و نهی میکنند ولی در عمل خود بدان ها اقدام میکنند: لم تقولون ما لاتفعلون کبر مقتا عندالله ان تقولوا مالاتفعلون؛ چرا چیزهایی را میگویید که خود بدان عمل نمیکنید؟ در نزد خداوند گناه بزرگی است که چیزی را بگویید ولی خود بدان عمل نکنید.
از دیگر مواردی که میبایست از آن توبه کرد اسراف و زیاد روی در امور است. کسانی که در زندگی رویه اسراف را پیشه خود کردهاند و نعمت خدا را دور می ریزند در حقیقت مسیر کمالی را ترک کردهاند و راه نقصان را در پیش گرفتهاند. یکی از علل خشم و غضب خداوندی آن است که شخصی در زندگی خویش اسراف را پیشه خود قرار دهد. بنابراین لازم است پیش از آن که خشم خداوند رنگ و چهره عملی به خود گیرد به خود آیند و از کار خود توبه کنند.(طه آیه ۸۱ و ۸۲)
توطئه کردن ضد دیگران و نقشه های پنهانی کشیدن برای اذیت و آزار و هم چنین افشای راز دیگران از مواردی است که به عنوان کارها و اعمال زشت و نابهنجار در قرآن از مردمان خواسته شده است تا از آن ها توبه کنند. (تحریم آیه ۳ و ۴)
به کارگیری القاب زشت و ناخوشایند در حق دیگری نیز به عنوان موردی مهم در قرآن مطرح شده است که میبایست مؤمنان از انجام آن خودداری کرده و در صورت ارتکاب آن ها از کار خویش توبه کنند. (حجرات آیه ۱۱)
مسخره کردن و استهزای مؤمنان نیز از مواردی است که خداوند به شدت از آن نهی کرده است و به عنوان نابهنجاری اجتماعی از مؤمنان خواسته شده است که هرگز به استهزا و تمسخر یکدیگر اقدام نکنند و در صورت ارتکاب چنین رفتار نابهنجاری توبه کنند و از خداوند بخواهند تا توبه ایشان را بپذیرد. (حجرات آیه ۱۱)
توجه به موارد پیش گفته نشان می دهد که تا چهاندازه رفتارهای نابهنجار اجتماعی در بینش و نگرش قرآنی زشت و زننده است و آدمی را از رسیدن به کمالات باز می دارد. از این رو دستور می دهد به عنوان نقص و گناهی بزرگ به شتاب از آن توبه کنند و با اصلاح در رفتار خویش زمینه ظهور و بروز کمال را فراهم آورند. تأکید بر این نکته بدان معناست که توبه در بسیاری از موارد به معنای ارتکاب گناهی شرعی در حق خداوند و یا ترک نماز و عبادت نیست بلکه به معنای آن است که مسایل اجتماعی و هنجاری و عرفی تا چهاندازه از اهمیت قرار دارد که نادیده گرفتن آن موجب دوری از کمال و خداوند میشود.
دیگر مواردی که قرآن بر توبه از آن تأکید می ورزد نیز از این دست امور است که خود بیانگر اهتمام ویژه خداوند به مسایل عمومی و اجتماعی جامعه است. مواردی چون تجسس و جاسوسی کردن در عیب ها و کاستی های دیگران و به رخ کشیدن آن ها (حجرات آیه ۱۲)، بخل ورزی و عدم انفاق بخشی از مال به نیازمندان (قلم آیه ۱۷ تا ۳۲)، انحراف قلبی (توبه آیه ۱۱۷) تهمت ناموسی و غیرناموسی (نور آیه ۱۴) رباخواری (بقره آیه ۲۷۵) زنا و حریم شکنی نسبت به خانه و خانواده (نساء آیه ۱۴ و فرقان آیه ۶۸ و ۷۰) سوءظن (حجرات آیه ۱۲) سرقت و دزدی و از میان بردن امنیت اقتصادی و اجتماعی جامعه (مائده آیه ۳۸ و ۳۹) شهوترانی و زیاده روی در قوای غریزی و ایجاد تزلزل در ارزش ها و هنجارها (مریم آیه ۵۹ و ۶۰) ظلم و ستم به مردم (نساء آیه ۶۴ و مائده آیه ۲۹) عیب جویی (حجرات آیه ۱۲) غیبت (همان)، قذف و تهمت به زنا و نسبت دادن کارهای ناشایست به دیگران و در خطر انداختن امنیت اجتماعی جامعه (نور آیه ۴ و ۵) کتمان حق و از میان بردن حق و حقوق دیگران به این وسیله (بقره آیه ۱۵۹ و ۱۶۰) قتل و کشتن بی گناهان و نادیده گرفتن امنیت اجتماعی جامعه (قصص آیه ۱۵ و ۱۶) ایجاد جنگ داخلی و محاربه و بغی (مائده آیه ۳۳ و ۳۴) همه بیانگر این نکته و مطلب هستند که مسایل اجتماعی و عمومی تا چهاندازه از اهمیت قرار دارد و موجب میشود که آدمی از مسیر کمالی خارج شود؛ زیرا این گونه رفتارها نه تنها به شخص و اشخاص زیان می رساند بلکه جامعه را نیز با ناامنی مواجه می سازد و موجب میشود که بستر و زمینه های رشد و تکامل عمومی از جامعه ای سلب شود و امکان بروز و ظهور کمالات از جامعه و افراد آن گرفته شود.
البته مواردی چون توبه از کفر و جنگ و گناه نیز در آیات بیان شده است که این ها نیز می تواند به شکلی به مسئله امور اجتماعی بازگردد. به این معنا که جنگ و ترک از جهاد به این جهت اموری نابهنجاراست که موجب دفع فتنه از جامعه گرفته میشود. ترک نماز نیز از مواردی است که خداوند خواهان توبه افراد از آن شده است.
آثار وضعی توبه
در آیات قرآنی برای توبه آثار وضعی نیز بیان شده است که در پایان این نوشتار به گذرا و فهرستی به آن ها اشاره میشود. از جمله این آثار درونی و بیرونی و نیز فردی و اجتماعی می توان به مواردی چون اجابت دعا (انبیاء آیه ۸۷ و ۸۸) دوری از گناه (بقره آیه ۲۷۵) یاری خداوند (نساء آیه ۱۴۵ و ۱۴۶) پیوند و همبستگی اجتماعی (توبه آیه ۷ و ۱۱) تزکیه نفس (نور آیه ۱۴ و ۲۱) بهره مندی از نعمت های دنیا (اعراف آیه ۱۵۶) پاک شدن و تکفیر (احقاف آیه ۱۵ و ۱۶) رستگاری (نور آیه ۳۱) سعادت آخرت (اعراف آیه ۱۵۵ و ۱۵۶) محبت خدا (بقره آیه ۲۲۲) افزایش قدرت و توان (هود آیه ۵۲) رهایی از خسران (بقره آیه ۶۳ و ۶۴) مغفرت و آمرزش (آل عمران آیه ۸۹) رهایی از لعن الهی (بقره آیه ۱۵۹ و ۱۶۰) و هدایت به سوی کمال مطلق (طه آیه ۸۲ و نیز ۱۲۱ و ۱۲۲) اشاره کرد.این ها نشان می دهد که توبه پیش از آن که تأثیری در آخرت داشته باشد در زندگی فردی و اجتماعی انسان اثر میگذارد. بنابراین میبایست به توبه به عنوان یک راهکار برای رهایی و ساز و کاری عملی برای برونرفت از مشکلات و دشواری نگریست. بسیاری از مسایل و مشکلاتی را که فرد و جامعه با آن روبه رو میشود، می توان با توبه و بازگشت به راه و مسیر اصلی بازسازی و از جلوی راه پیشرفت فرد و جامعه برداشت. توبه وجدان و دادگاه درونی است که فرد را بیدار میکند و به راه راست و کمالی می خواند و زمینه ای میشود تا انسان به فطرت و عقل و دین و ایمان و حیا واقعی باز گردد و در نهایت کمال مطلق را درک کند