دلبر اگر هزار بود (گفتگو)

گفت‌وگو با حجت‌الاسلام و المسلمین سید اسدالله هاشمی‌شهیدی

اشاره:
حجت‌الاسلام و المسلمین هاشمی‌شهیدی یکی از مؤلفان بنام حوزه مهدویت و صاحب آثاری ارزشمند همچون زمینه‌سازان انقلاب جهانی مهدی(ع) و ظهور حضرت مهدی(ع) از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان است. نوآوری ایشان در کتاب دوم بهانه‌ای شد که درباره موضوع «موعود ادیان» و نگاه اقوام و ملل مختلف جهان هر چند برای مدتی کوتاه و مختصر به گفت‌وگو بنشینیم. امید که مقبول طبع شما قرار گیرد.

  •  بشارت به ظهور منجی موعود چه جایگاهی در میان ادیان به ویژه ادیان ابراهیمی دارد و نسبت آن با وضع کنونی عالم و آدم چیست؟

 بر اساس تعالیم انبیا و نویدهای کتب آسمانی، علی‌رغم عوامل بدبینی بی‌شماری که نسبت به آینده بشر در جهان دیده می‌شود، اوضاع کنونی جهان قابل دوام نیست، و دیر یا زود گردونه زمان به نفع محرومان خواهد چرخید، چهره جهان دگرگون خواهد شد، و مفاسد اجتماعی و کشمکش‌های کنونی جای خود را به آرامش و امنیت خواهد داد. مطابق وعده‌های انبیا و نویدهای کتب آسمانی، ‌ چشم‌انداز آینده جهان و سرنوشت بشر روشن است.
نگاهی کوتاه به کتاب‌های مذهبی اهل ادیان این امر را به خوبی نشان می‌دهد که وقتی جهان دچار فتنه و آشوب شود و آتش ظلم و بیدادگری همه جهان را فراگیرد، و جنگ‌های خانمان‌سوز و ویرانگر مردمان جهان را به ستوه آورد و زمامداران جهان از اداره امور کشورها عاجز و ناتوان گردند و برای خاموش کردن آتش فتنه‌ها و جنگ‌ها راه چاره‌ای نیابند، در چنین موقعیت حساس و بحرانی یک مصلح بزرگ جهانی، ‌ با اتکا به قدرت لایزال الهی قیام خواهد کرد، و به یک اصلاح عمومی در تمام جهان دست خواهد زد و زورگویان، زور مداران و قدرت‌طلبان افسارگسیخته عالم را سر جای خود خواهد نشاند و به همه بدبختی‌ها و تیره‌روزی‌ها و گرفتاری‌های بشریت خاتمه خواهد داد.
خوشبختانه هنگامی‌که به ادیان آسمانی مراجعه می‌کنیم، کتب آسمانی را سراسر مملو از امید، و سرشار از نویدهای بهروزی و وعده‌های ظهور آن «مصلح جهانی» می‌بینیم، و شاید برای برخی کمی تعجب‌آور باشد که در تمام ادیان و مذاهب بزرگ جهان، اعم از وثنیت، کلیمیت، مسیحیت، مجوسیت و آیین مبین اسلام… از مصلحی که در پایان جهان ظهور خواهد کرد و به جنایت‌ها و خیانت‌های انسان‌ها خاتمه خواهد داد و شالوده حکومت واحد جهانی را، بر اساس عدالت و آزادی بنیان خواهد نهاد، گفت‌وگو شده و برتر و بالاتر از همه، نوید ظهور آن مصلح بزرگ جهان، به خصوص در اسلام و قرآن نیز، به صورتی جامع‌تر، کامل‌تر، عمیق‌تر و جدی‌تر، مطرح شده است.

  •  علت توجه ادیان به منجی موعود چه بوده و منجی‌گرایی چه ارتباطی با هدف و فلسفه ادیان دارد؟

برای پاسخ به این سؤال باید چند نکته را توضیح بدهم. نکته اول این که توجه ادیان به منجی موعود یک امر فطری است و جزئی از سرشت آدمی. قرآن کریم می‌فرماید:
و أقم وجهک للدّین حنیفاً فطره الله التی فطر الناس علیها لاتبدیل لخلق الله.۱
پس روی خود را با گرایش تمام به حق، به سوی این دین کن، با همان سرشتی که خدا مردم را بر آن سرشته است. آفرینش خدای تغییرپذیر نیست.
خداوند، انسان را آفریده و طبیعت او هم خدایی است و دین جزئی از این خمیرمایه. به همین علت است که انسان باید به خداوند توجه پیدا کند.
دین مجموعه‌ای از قوانین و مقررات است که کلیاتش در فطرت افراد وجود دارد و جزئیاتش را انبیا آورده‌اند. توحید هم که جزئی از دین است در فطرت هم وجود دارد. شما بچه‌ای را در بیابان رها کنید و فقط به او آب و غذایی بدهید تا رشد کند. همین که بزرگ شد دنبال موجودی برای پرستیدن می‌گردد و این جاست که نیاز به انبیا خودش را نشان می‌دهد. امیرالمؤمنین علی(ع) در نهج‌البلاغه می‌فرمایند:
و بعث الله رسله و واتر إلیهم أنبیائه لیستأدوهم میثاق فطرته و یذکّروهم منسیّ نعمته.۲
پس پیامبران خود را برانگیخت و یکی پس از دیگری فرستاد تا عهد خداشناسی را که در فطرت آدمی‌بود باز طلب کنند و نعمت از یاد رفته را باز به یاد آورند.
خلاصه این که انبیا مردم را متوجه دین کردند و آن را به یاد کسانی آوردند که آن را فراموش کرده بودند. مطلب بعدی این که باز در قرآن کریم آمده است:
إنّی جاعل فی الأرض خلیفه.۳
من در زمین جانشینی خواهم گماشت….
در نگاه قرآن «خلیفه» پیش از «خلیقه» است یعنی اول خداوند خلیفه را آفرید و پس از او خلایق را؛ به عبارت دیگر اول لازم بوده همه اسباب هدایت بشر فراهم باشد بعد او بر زمین گام نهد. انبیای الهی علاوه بر نقش توجه دادن مردم به فطرت و هدایت کردن آن‌ها، نقش اجرای این قوانین را هم بر عهده داشته‌اند؛ چرا که قانون بدون مجری امر بیهوده‌ای است.
خداوند متعال در سوره حدید می‌فرماید:
لقد أرسلنا رسلنا بالبینّات و أنزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط و أنزلنا الحدید فیه بأس شدید و منافع للناس….۴
به راستی [ما] پیامبران خود را با دلایل آشکار روانه کردیم و با آن‌ها کتاب و ترازو فرود آوردیم تا مردم به انصاف برخیزند و آهن را که درآن برای مردم خطری سخت و سودهایی است، پدید آوردیم.
و در جایی دیگر هم درباره حضرت ابراهیم آمده است:
و إذ ابتلی ابراهیم ربّه بکلمات فأتمّهنّ قال إنّی جاعلک للناس إماماً.۵
و چون ابراهیم را پروردگارش با کلماتی بیازمود و وی آن همه را به انجام رسانید، [خدا به او] فرمود: «من تو را پیشوای مردم قرار دادم».
خلافت با امامت توأم است و مجری برنامه‌های الهی رهبر یا همان امام است که بعضی از آن با عنوان «مصلح» و برخی هم با عنوان «منجی» یاد می‌کنند. باز در آیه دیگری خداوند متعال می‌فرماید.
و نرید أن نمنّ علی الّذین استضعفوا فی الأرض و نجعلهم أئمّه و نجعلهم الوارثین.۶
و خواستیم بر کسانی که در آن سرزمین فرو دست شده بودند منت نهیم و آنان را پیشوایان [مردم] گردانیم و ایشان را وارث [زمین] کنیم.
در نتیجه آنچه که با فلسفه ادیان نسبت پیدا می‌کند مسئله اجرای قوانین و قواعد الهی است. ولی آیا ما تا کنون در دنیا دیده‌ایم که کسی بیاید و بتواند قواعد الهی و عدالت واقعی را که جزئی از آن است، چنان‌که باید پیاده کند یا نه؟ در جواب باید بگوییم: خیر، تا کنون کسی نتوانسته هدف اساسی آفرینش را به طور کامل زمین پیاده کند و آن را به اجرا درآورد و لذا این جاست که به منجی نیاز پیدا می‌کنیم؛ همان شخصیتی که در رابطه با اهداف اساسی دین بیاید و در تمام جهان عدالت را پیاده کند.

  •  اگر بخواهیم به چند وجه مشترک منجی ادیان اشاره کنیم، آن‌ها کدامند؟

 با توجه به آنچه که ما در کتاب‌های مختلف دیده و خوانده‌ایم، در واقع همه ادیان و ملل جهان در انتظار یک منجی‌اند و تفاوت آن‌ها در وصف و اسامی آن‌هاست. ظهور همه آن‌ها در آخرالزمان است پس از فراگیر شدن ظلم و ستم او هم می‌آید و عدالت را در جهان می‌گستراند. پیش از آمدن او جنگ‌ها و اختلافات زیادی رخ می‌دهد و پس از آن زندگی شیرین بشر آغاز می‌شود.
به قول شاعر:
امروز شاه انجمن دلبران یکی است
دلبر اگر هزار بود دلبران یکی است
ما دین و دل به یکی داده‌ایم و بس
عیبم مکن که حاصل هر دو جهان یکی است
یا به تعبیر ما طلبه‌ها:
عباراتنا شتّی و حسنک واحد
و کلّ إلی ذات الجمال الواحد یشیروا

عبارات ما متفاوت است و الّا حسن تو یکی است.
و همه به جانب آن ذات واحد زیبا اشاره دارند.

  •  آیا منظور شما این است که همه ادیان به نوعی بشارت به ظهور امام مهدی(ع)، منجی موعود مسلمانان داده‌اند؟

 دقیقاً همین طور است. شما نگاه کنید، ادیان و مذاهب مختلف از منجی خود با عناوینی نظیر صاحب، قائم و ایستاده، محمد، مهیمن، احمد، بقیت الله، قاطع و… یاد کرده‌اند آمده و این‌ها همان اوصاف و القاب و اسامی حضرت مهدی(ع) است. وقتی آن‌ها صحبت از «راهنما» می‌کنند، این راهنما همان «هادی» و «مهدی» ماست و یا «خجسته» و «فرخنده» ترجمه همان «محمد» و «محمود» ماست. و حقیقتاً جای بسی خرسندی است که بگوییم اکثر قریب به اتفاق نویدهایی که در رابطه با ظهور «مصلح بزرگ جهانی» در کتاب‌های آسمانی آمده ـ اگر نگوییم همه آن‌ها ـ تنها با وجود مقدس مهدی موعود(ع)، آخرین بازمانده حجت الهی از امامان معصوم شیعه(ع) مطابقت دارد. تفصیل این مطلب را عزیزان می‌توانند در کتاب ظهور حضرت مهدی(ع) از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان مطالعه کنند. ما در آن جا به تفکیک، ابتدا عبارات مختلف کتاب‌های ادیان، مذاهب و ملل جهان۷ را آورده‌ایم و سپس مشابه همان تعابیر را در کتاب‌ها و احادیث خود یافته و در ادامه مطلب گنجانده‌ایم. یعنی شما وقتی بخش نهم این کتاب را مطالعه کنید می‌بینید که اصلاً موعود همه ادیان حداکثر تفاوتشان در اسم آن‌هاست و گویا یک متن واحد در دست صاحبان همه ادیان بوده و هر کدام از آن‌ها این متن را به زبان مخاطبان خود ترجمه و بیان کرده است.

  •  به عنوان مثال آیا در کتاب مقدس هر جا صحبت از منجی شده منظور مهدی(ع) بوده است؟

 بنابر گفته قاموس کتاب مقدس کلمه «پسر انسان» هشتاد بار در انجیل و ملحقات آن (عهد جدید) آمده که تنها در سی مورد آن قابل تطبیق بر حضرت عیسی(ع) است. اما در پنجاه مورد دیگر از نجات‌دهنده‌ای سخن می‌گوید که در آخرزمان و پایان روزگار ظهور خواهد کرد و حضرت عیسی(ع) نیز با او خواهد آمد و او را جلال و عظمت خواهد داد. به عبارت دیگر ممکن است برای مقاطع مختلف زمانی صحبت از منجی و مصلح به میان بیاید و منظور شخصیت‌های مختلفی باشد لیکن هر جا صحبت از منجی و مصلح آخرالزمان است هیچ مصداقی جز حضرت مهدی(ع) آخرین حجت خدا نخواهد داشت. این را هم در این جا باید متذکر شوم که هر چند ما معتقدیم تمام کتاب‌های آسمانی غیر از قرآن کریم تحریف شده‌اند ولیکن باز در لابه‌لای عبارات و متون آن‌ها بخش‌هایی تحریف نشده و دست نخورده باقی مانده‌اند که از مقایسه با قرآن و متون اسلامی می‌توانیم آن‌ها را استخراج کنیم و بهترین دلیل برای تحریف نشدن آن‌ها همین تطبیق با متون اسلامی ماست.

  •  به نظر شما چه عواملی موجب شده که در سال‌های اخیر توجه به موعود آخرالزمان در میان همه ادیان افزایش یابد؟

 به نظر بنده، بیش و پیش از هر چیز دیگری مهم‌ترین عامل مؤثر در این رابطه، بشارت‌ها و نوید‌هایی است که در کتاب‌های مقدس آن‌ها آمده است. این بشارت‌ها به همه آن‌ها که اهل مطالعه‌اند و تنها قدری اهل فکر و اندیشه هستند می‌فهماند که بشر به خودی خود نمی‌تواند سعادت را برای خودش تحصیل کند و به شدت نیازمند مدیر و رهبری است که همه مردم را به سمت سعادت رهنمون شود.
در مرحله بعدی عامل دیگری که مردم را به این سمت سوق داده، مسئله یأس و ناامیدی و نقص قوانین بشری و بین‌المللی است. ناکارایی سازمان‌های بین‌المللی که مدعی اجرای عدالت و سعادتمند کردن مردم بوده‌اند و نمایان شدن دروغ‌ها و گزاف بودن ادعاهای آن‌ها، به طور طبیعی آن‌ها را به این سمت سوق خواهد داد. همان طور که امروزه می‌بینیم علی‌رغم تبلیغات فراوانی که برای حل مشکلات و معضلات جهانی صورت می‌گیرد هیچ اتفاق خاصی نیفتاده و مستکبران هم‌چنان به ظلم‌ها و ستم‌هایشان بی‌هیچ مانع و رادعی ادامه می‌دهند. که البته همه فهمیده‌اند از این سازمان‌ها در آینده هم گردی بر نمی‌خیزد و خیری به بشریت نخواهند رساند. در چنین شرایطی اذهان مردم متوجه آن کسی می‌شود که خداوند او را برای این عالم ذخیره کرده تا با آمدنش عدل و داد در تمامی عرصه‌های گیتی گسترش یابد.

  •  شرایط عمومی جهان را برای ظهور منجی موعود آخرالزمان چگونه می‌بینید؟

 شرایط موجود است ولی موانع مفقود نیست. نشانه‌های ظهور چه آن‌ها که کلی بیان شده‌اند؛ نظیر آکنده شدن جهان از ظلم و جور، کثرت فتنه‌ها، هرج و مرج و امثال آن و چه آن‌ها که به طور مصداقی به حوادث و جریانات پرداخته‌اند نظیر تعبیر حضرت امیر(ع) که فرمودند:
کم من بلایا فی أرض لبنان.۸
چه زیادند بلاهایی [که] در خاک لبنان [دیده خواهد شد].
همه در حال وقوع هستند و شرایط را فراهم می‌سازند ولی موانع که همه به خود ما و آمادگی ما برمی‌گردند هم چنان پابرجا هستند و با توجه به این که آن‌گونه که بایسته و شایسته است ما نسبت به اصلاح خود، اطرافیان و جامعه پیرامون خود اقدام نکرده‌ایم معلوم نیست تا کی این ماجرا ادامه پیدا کند هرچند امیدواریم خداوند متعال مرحمت کرده و دیدگان همه ما را به ظهور پرنور آن حضرت منور سازد و ان‌شاءالله مقدمات فرج یکی پس از دیگری فراهم شود و همه ما شاهد آن واقعه پرشکوه باشیم.

  •  با تشکر از فرصتی که برای انجام گفت‌وگو در اختیار ما قرار دادید.


پی‌نوشت‌ها:

۱. سوره روم (۳۰)، آیه ۳۰.
۲. نهج‌البلاغه، خطبه اول [ترجمه آقای فولادوند، ص۲۳].
۳. سوره بقره (۲)، آیه ۳۰.
۴. سوره حدید (۵۷)، آیه ۲۵.
۵. سوره بقره (۲)، آیه ۱۲۴.
۶. سوره قصص (۲۸)، آیه ۵.
۷. ناشر: انتشارات مسجد جمکران، چاپ سوم: ۱۳۸۴.
۸. برای مطالعه متن کامل خطبه، ر.ک: فتلاوی، مهدی‌حمد، علامات المهدی المنتظر(ع) فی خطب الامام علی(ع) و رسائله و احادیثه، ص۲۵۸ به بعد.

ماهنامه موعود شماره ۶۷

همچنین ببینید

از کیومرث تا سوشیانس

عقیده به ظهور «موعود» مخصوص به دین یا ملت خاص نیست. هر یک از ملل منتشر در عالم به نوعی برای این اعتقاد اقرار آورده اند و برای رهایی جهان از ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *