تاریخ تشیع پیوسته نظاره گر مظلومیت مجاهدانی است که همواره در سایهاندیشه وعمل، این مشعل فروزان را بر فراز جای رفعت آدمی، روشن نگاه داشته و با بذل هستی خویش این سترگ مذهب مبارزه را سرافراز و باشکوه، بر تارک تاریخ نشاندهاند.شهید آیت الله محمد باقر صدر، ستاره فروزانی است که در این هماوردگاه دشوار، تنها بهاندیشیدن و نظریه پردازی بسنده نکرد و جان بر سر راه آرمان خویش نهاد و تمامی هستی خویش را نثار راهی کرد که جز به مدد همت بزرگمردانی جز او، در جهانی سراسر ظلمت و جور، گشوده نخواهد شد و نیز گشوده نخواهد ماند.
سرگذشت شهید آیت الله محمد باقر صدر، سرگذشت غربت اسلام است در عصر ناجوانمردیها و ستمها. در این نبرد نابرابر، مصلحان واقعی جز درد و رنج و شکنجه و شهادت، راهی فراروی خویش ندارند و این روایت دیرپای تشیع است که با اندیشه میشکفد و با شهادت میبالد. شهید آیت الله محمد باقر صدر، با روحی نواندیش، در عرصه ای سراسر حقد و تنگ نظری، والاترین پیامها را در گوش جان مشتاقان زمزمه کرد و با پشتوانه عظیم فکری و نبوغی بی همتا، در فرصتی اندک، تأثیری شایسته رفعت روح و والایی اندیشه خویش را بر جان جستجوگران حقیقت باقی نهاد.
شهید آیت الله محمد باقر صدر، پیوسته در اندیشه اصلاح بود و رخوت و انفعال حوزه علمیه نجف، روحش را می آزارد. اسلام را به نیکی میشناخت و بر تمامی جنبه های آن احاطه ای شگفت آور داشت، از همین رو از سویی مورد حق کسانی بود که آن همه شایستگی را در یک جوان بر نمی تافتند و از سعایت و کینه وزی، لحظه ای نمی آسودند و از سوی دیگر آماج ایادی امپریالیسم انگلیس و آمریکا بود که پیوسته، بیش و پیش از تمامی داعیه داران شناختن این بزرگان، شایستگی های ایشان را ارزیابی میکنند و در پی نابودی آنانند، زیرا به درستی می دانند که در آوردگاه خرد و اندیشه، یارای مواجهه با آنان را ندارند و تنها کسانی که پایه های استعمار را متزلزل خواهند ساخت، جز عالمان نواندیش و نستوه نیستند.
شهید صدر، با شیوه ای متقن، متین، استوار و سبکی نو، به بازبینی کلام، عقاید و معارف اسلامی همت گماشت و با موشکافی عالمانه و دقتی محققانه، به شایستگی از عهده پاسخگویی به پرسشهایی که متقضیات زمانه ایجاب میکردند، برآمد.
شهید آیت الله محمد باقر صدر با آگاهی از علوم جدید، همراه با تفسیر نوینی از معارف دینی، حتی دانشمندان منصف غیر مسلمان را نیز به تحسین و تکریم وی واداشت. وی زمان شناس بود و آگاه به تکلیف در عصر خویش. کاستی های حوزه ها را نیک میشناخت و با تیزبینی عالمانه، حوزه های علوم دینی را آسیب شناسی کرد و به حوزویان آموخت که در عصر جدال ایمان و کفر، چه رسالت سنگینی را بر دوش دارند و جز به مدد تلاش و زمان آگاهی و علم، قادر نخواهند بود پاسخگوی مؤمنان ژرف اندیشی باشند که چشم امید به آنان دارند.
زیرکی وی در امر سیاست، دشمنان را به هراس واداشت و بارقه های امید را در دل دوستان، برافروخت. حیات کوتاه او، سراسر مشحون از آثار گرانسنگی است که هر یک به تنهایی، بسیاری از شبهات و ابهامات را پاسخگو هستند و زمان بسیار باید سپری شود تا دگر باره مادر گیتی همچو او فرزند بزاید و خردورزان، رفعت اندیشه های وی را دریابند
درنگی در حیات سیاسی شهید آیت الله العظمی سید محمد باقر صدر
شهید گرانقدر، آیت الله العظمی سید محمد باقر (قده)، عالم و مجاهد برجسته شیعی عراق، در ۲۵ ذیقعده ۱۳۵۳ ق. در شهر کاظمین به دنیا آمد. وی فرزند سید حیدر و نوه مجاهد معروف، سید اسماعیل صدر و از خاندان معروف صدر بود. در سه سالگی پدرش را از دست داد و مادر فاضله اش (دختر شیخ عبدالحسین آل یاسین)، تربیت و پرورش او را به عهده گرفت و برادر بزرگش سید اسماعیل او را تعلیم داد. در پنج سالگی به مدرسه رفت و اندکی بعد آوازه نبوغ بی نظیر و استعداد سرشارش در همه شهر پیچید و به سفارش دایی ها ی خود، شیخ محمدرضا آل یاسین و شیخ مرتضی آل یاسین، به تحصیل حوزوی روی آورد.
منطق و معالم را در دوازده سالگی نزد برادرش خواند و بسیاری از کتب درسی دوره عالی فقه و اصول را بدون استاد مطالعه کرد و دروس دوره سطح را در مدت کوتاهی گذراند و در ۱۳۶۵ ق. برای ادامه تحصیل، از کاظمین عازم نجف اشرف شد و در درس دایی خود، شیخ محمد رضا آل یاسین و آیت الله خویی، حاضر شد و به واسطه نبوغ و هوشمندی کم نظیرش، مورد توجه خاص او قرار گرفت.
وی تا پیش از رسیدن به سن بلوغ به مرحله اجتهاد رسید و در پانزده سالگی صاحب فتوا شد. وی علاوه بر دروس جاری حوزه، فلسفه را نیز نزد شیخ صدرا بادکوبه ای آموخت و فلسفه های متأخر اروپایی را نیز به دقت مطالعه کرد.
سید محمدباقر صدر در بیست سالگی به تدریس کتاب کفایه الاصول پرداخت و در بیست و پنج سالگی، تدریس دوره خارج اصول و در بیست و هشت سالگی دوره خارج فقه را بر اساس کتاب عروه الوثقی آغاز کرد و نوآوریهایی را در هر دو حوزه فقه و اصول ارائه داد.در کنار تألیف و تصنیف در اغلب رشته های علوم اسلامی، به تعلیم و تربیت شاگردان فاضل و متعهد، توجه خاصی مبذول داشت. وی فقیهی دانشمند، آگاه به مسائل و نیازهای فکری و سیاسی جهان اسلام و شجاع و پرهیزگار بود. در سال ۱۹۵۸/۱۳۳۷ که ژنرال عبدالکریم قاسم، رژیم سلطنتی عراق را برانداخت و حکومت جمهوری را در آن کشور اعلام کرد، کمونیستها با استفاده از آزادی عمل سیاسی که قاسم برای آنها به وجود آورده بود، موجی از تبلیغات الحادی و ضد اسلامی را در عراق به راهانداختند. از این رو گروهی از علمای شیعه عراق برای رویارویی با این هجوم تبلیغاتی، «جماعه العلماء نجف» را تأسیس کردند که هر چند سید محمد باقر عضو آن نبود، لکن نقش رهبری اصلی جمعیت را بر عهده داشت. جماعه العلماء برای مقابله با حرکتهای کفرآمیز حکومت عراق، به صدور بیانیه، اعلامیه و انتشار نشریات سیاسی و ایدئولوژیک اقدام کرد. مجله الاضواء که در ۱۹۶۱ منتشر شد؛ از آن جمله و سرمقاله های پنج شماره اول آن با عنوان «رسالتنا» به قلم شهید صدر بود.
وی به پیشنهاد آیت الله سید محسن حکیم و به منظور رد مکتب فلسفی کمونیسم و طرح مکتب فلسفی اسلام و برتریهای آن، کتاب فلسفتنا(فلسفه ما) را در سال ۱۳۷۹ ق. و پس از آن برای معرفی نظام اقتصادی اسلام و امتیازات آن نسبت به نظامهای اقتصادی سوسیالیستی و سرمایه داری، کتاب اقتصادنا(اقتصاد ما ) را در سال ۱۳۸۱ق. تألیف و منتشر کرد.
در ربیع الاول ۱۳۷۷ق.، گروهی از علمای آگاه و مجاهد عراق در صدد برآمدند تا حزبی را بر اساس ایدئولوژی اسلامی تأسیس کنند و آن را «حزب الدعوه الاسلامیه» (حزب دعوت اسلامی) نامیدند. آیت الله صدر علاوه بر تأییدآن حزب، برنامه و اساسنامه آن را نیز تدوین کرد، اما اعتقاد داشت شأن روحانیون ایجاب میکند که در تشکیلات و سازمانهای سیاسی وارد نشوند و از جایگاه والای معنوی روحانیت، ایفای نقش کنند و خود نیز به توصیه آیت الله حکیم، از حزب کناره گرفت.
بعد از تبعید امام به ترکیه، با امام ابراز همدردی کرد و پس از تبعیدشان به نجف اشرف در ۹ جمادی الثانی ۱۳۸۵ ق.، به همراه گروهی از علمای نجف از امام به گرمی استقبال کرد و طی اقامت سیزده ساله امام در عراق، روابط نزدیک و دوستانه ای با ایشان داشت.
پس از رحلت آیت الله حکیم در سال ۱۳۴۹، دوران مرجعیت آیت الله صدر آغاز شد و بسیاری از مردم عراق از او تقلید کردند. در همان سالها وی کوشید تا اهداف و سازمان مناسب و شایسته ای، متناسب با تحولات فکری و اجتماعی جامعه ایجاد کند و جلسات منظمی را نیز بدان منظور تشکیل داد. از نظر او حکومت آرمانی در عصر غیبت، حکومت اسلامیبودکه بر دو پایه ولایت فقیه و شورا قرار داشت. وی پس از رسیدن به مقام مرجعیت، در فتوای تاریخی خود، حزب بعث را تکفیر کرد. متن این فتوا چنین است:
« به اطلاع عموم مسلمانان می رساند که پیوستن به حزب بعث، تحت هر عنوانی، شرعا حرام است و هر گونه همکاری با آن به منزله یاری ظالم و کافر و دشمنی با اسلام و مسلمین است.»
حدود دو سال بعد که رژیم بعث عراق از فعالیتهای حزب الدعوه و دیگر گروههای مبارز به وحشت افتاد، بسیاری از مبارزان و مجاهدان را به زندان انداخت و در ماه رجب سال ۱۳۹۲ ق. سید محمد باقر صدر را که در بیمارستان نجف بستری بود، دستگیر و به بیمارستان کوفه منتقل کرد، اما به علت اعتراض گسترده مردم و علما و ناگزیر شد او را آزاد کند. رژیم عراق برای ارعاب شاگردان وی را دستگیر و اعدام کرد. در اربعین ۱۳۹۷ ق.، به دستور آیت الله صدر، تظاهرات دهها هزار نفری عزاداری حسینی در شهرهای کربلا و نجف، به تظاهراتی بر ضد رژیم بعثی تبدیل شد. روز بعد مأموران امنیتی رژیم عراق، تعداد زیادی از تظاهرکنندان را دستگیر، زندانی و شکنجه کردند. آیت الله صدر نیز برای دومین بار دستگیر و پس از چند ساعت شکنجه جسمی و روحی آزاد شد.
رژیم بعثی عراق برای خنثی کردن فعالیتهای آیت الله صدر، گروهی از روحانی نمایان را به عنوان امام جماعت و واعظ مساجد شهرها فرستاد، اما این بار نیزآیت الله صدر طی فتوایی این حرکت رژیم را ناکام گذارد و اعلام داشت:
«به اطلاع عموم مسلمین عراقی می رساند که شرکت در نماز جماعت کسانی که از سوی مرجع مسلمین تعیین نشدهاند، از نظر شرع مقدس اسلام، حرام است.»
با اوجگیری انقلاب اسلامی در ایران به رهبری امام خمینی در ۱۳۵۷، رژیم عراق که از ایجاد مشابهی در عراق به شدت نگران بود، در صدد تخطئه انقلاب اسلامی ایران برآمد، اما آیت الله صدر با آگاهی از اهداف بعثیهای عراق، در نامه ای که به امام در پاریس نوشت، از قیام شکوهمند و شجاعانه مردم مسلمان ایران به رهبری امام تجلیل کرد و با تمام اخلاص و شجاعت، آمادگی خود را برای همکاری با رهبر انقلاب و امت قهرمان ایران اعلام داشت. پس از آن نیز نامه هایی به شاگردان و مریدانش در ایران نوشت و به آنان دستور داد که با مردم انقلابی ایران همگام شوند و از فداکاری در راه پیروزی انقلاب اسلامی دریغ نورزند و خود را در اطاعت از امام خمینی فانی سازند. همانگونه که او خود، در راه تحقق اهداف و آرمانهای اسلامی ذوب شده است. در فتوایی نیز شهدای انقلاب اسلامی را همچون شهدای قیام امام حسین (ع) دانست. این فتوای مهم، تبلیغات سوء و مغرضانه رژیم بعثی را بر ضد انقلاب اسلامی خنثی کرد و موجب اظهار همدردی مردم مسلمان عراق با مردم ایران شد.
در فردای پیروزی انقلاب اسلامی ایران، (۲۳ بهمن ۱۳۵۷)، آیت الله صدر که بسیار شادمان بود، در میان انبوهی از مردم و طلاب انقلابی در مسجد جواهری نجف سخنرانی کرد. او پس از شکرگزاری از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، بر پیروی از اوامر امام خمینی و آگاهی از توطئه های دشمن انقلاب اسلامی تأکید کرد و از مردم خواست که به نشانه همبستگی مردم عراق با انقلاب اسلامی ایران، فردای آن روز تظاهرات باشکوهی در شهرهای کربلا و نجف و سایر شهرها به راه افتاد. آیت الله صدر، طی پیامیبه امام خمینی، پیروزی انقلاب اسلامی ایران را تبریک گفت و در پیامی دیگر به ادامه تبعیت از امام سفارش کرد. مدتی بعد نیز به مناسبت شهادت آیت الله مطهری، مجلس ختم باشکوهی در مسجد جواهری نجف برگزار کرد و گروه کثیری از طبقات مختلف مردم در آن شرکت کردند.
در ۱۳۵۸، آیت الله صدر، رساله «الاسلام یقودالحیاه» را به عنوان مقدمه ای بر قانون اساسی نوشت و نماینده ای را به عنوان رابط میان خود و امام خمینی تعیین و روانه ایران کرد. در همان سال طی فتوای مشهور و تکان دهنده ای، مردم عراق را به براندازی رژیم بعثی عراق دعوت کرد و نوشت :
« بر همه ملت مبارز و مسلمان عراق، واجب کفایی است که به قیام مسلحانه بر ضد حزب بعث و سردمداران آن، اقدام و مسئولان این حزب کافر را ترور کنند تا خود را از چنگال این دژخیمان خونخوار نجات دهند.»
به دنبال آن، خانه آیت الله صدر به محاصره مأموران امنیتی عراق در آمد و رفت و آمد به خانه وی ممنوع شد، حتی از ورود سفیر ایران به منزل وی جلوگیری به عمل آمد. آیت الله صدر به منظور روشنگری سیاسی، درس تفسیر قرآن تشکیل داد که در آن گروه زیادی از عموم طبقات مردم شرکت میکردند. این درس تا چهارده جلسه ادامه یافت. رژیم بعث عراق که از تشکیل چنین جلسه ای به شدت هراس داشت، بسیاری از نمایندگان آیت الله صدر و دیگر افراد مؤمن و انقلابی را که تعداد آن به هزاران نفر می رسید، در سراسر کشور دستگیر کرد. آیت الله صدر به منظور اعتراض به این اقدام ضد انسانی، در روز ۱۶ رجب ۳۹۹ ق. را اعتصاب عمومی اعلام کرد. به دنبال آن بازارهای عراق تعطیل شدند و مردم نجف به سمت خانه آیت الله صدر شتافتند. فردای آن روز، آیت الله صدر دستگیر شد و به بغداد انتقال یافت، اما بر اثر تظاهراتی که در نجف، کاظمین و دیگر شهرها به طرفداری از او برپا شد، رژیم بعث به ناچار او را آزاد کرد و در روز ۱۸ رجب، مردم نجف گروه گروه برای دیدار و بیعت با وی به منزل او رفتند. رژیم بعث عراق که با وجود آیت الله صدر، پایه های قدرتش را در خطر جدی می دید، درصدد قلع و قمع آیت الله صدر و هواداران او برآمد، از این رو خانه اش در نجف محاصره شد که مدت نه ماه به طول انجامید. در طی این مدت، برخی از نمایندگان حزب بعث با او ملاقات کردند و تصمیم رژیم را مبنی بر همکاری با آن و یا شهادت وی، به اطلاعش رساندند. رژیم از او خواست تا از تأیید انقلاب اسلامی و امام خمینی دست بردارد، با صدور بیانیه ای از مواضع حزب بعث حمایت و عضویت در حزب الدعوه را تحریم کند و فتوای تحریم حزب بعث را پس بگیرد، اما او شهادت را بر تسلیم در برابر چنین شرایط ننگینی ترجیح داد.
در ۱۹ جمادی الاول ۱۴۰۰ ق/ ۱۶ فروردین ۱۳۵۹، بار دیگر آیت الله صدر در نجف اشرف دستگیر و به بغداد منتقل شد. در بغداد از او خواستند تا چند کلمه ای بر ضد انقلاب اسلامی ایران و امام خمینی بنویسد تا از مرگ حتمی نجات یابد، اما او آشکارا این تقاضا را رد کرد و بر راه مستقیم و خلل ناپذیرش تأکید کرد، در نتیجه پس از سه روز شکنجه های وحشیانه، در ۲۲ جمادی الاول ۱۴۰۰ق/ ۱۹ فروردین ۱۳۵۹ به شهادت رسید و تحت نظر شدید مأموران امنیتی در آرامگاه خانوادگی شرف الدین در نجف اشرف به خاک سپرده شد. پس از چند روز که خبر شهادت آیت الله صدر قطعی شد، امام خمینی، طی پیامیکه در ۲ اردیبهشت ۱۳۵۹ صادر کرد؛ از وی به عنوان «شخصیت علمی و مجاهد که از مفاخر حوزه های علمیه و از مراجع دینی و متفکران اسلامیبود» یاد و به همان مناسبت از روز ۳ اردیبهشت سه روز عزای عمومی اعلام کرد. آیت الله سید محمد باقر صدر در اغلب رشته های علوم اسلامی تبحر داشت. وی معتقد بود که باید در دروس حوزه های علمیه تحولی پدید آید و طلاب و روحانیون نباید فقط به درسهای معمول فقه و اصول اکتفا کنند، بلکه باید با مسائل علمی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جدید آشنا شوند. به نظر وی کتابهای درسی مرسوم در حوزه ها به ویژه در مبحث فقه و اصول، پیچیده و ناهماهنگ با شرایط روز بود و قدیمی هستند. در این کتابها مسائلی مطرح شدهاندکه امروزه به کلی منسوخ و متروک هستند. وی در این زمینه دست به تألیفاتی زد و ضمن ساده نویسی مطالب کتابهای قدیمی، آنها را در طرحی نو و روشی جدید برای طلاب فقه و اصول به نگارش درآورد و بدین وسیله توانست تحول عظیمی را در حوزه های علمیه به وجود آورد. وی این کار را با دو تألیف الفتاوی الواضحه (در فقه) و دروس فی علم الاصول (در اصول) انجام داد. آثار دیگر او از این قرارند : فدک فی التاریخ، غایه الفکر فی علم الاصول، فلسفتنا، اقتصادنا، المعالم الجدیده لاصول، الاسس المنطقیه فی استقراء، بحوث فی شرح عروه الوثقی، المدرسه الاسلامیه، بحث حول المهدی، بحث حول الولایه، الاسلام یقود الحیاه، درو الائمه فی الاحیاالاسلامیه، نظام العبادات فی الاسلام.
پینوشتها:
* محقق تاریخ معاصر ایران و مؤلف دایره المعارف علمای مجاهد