هنگامی که مسجد سید‌عزیزالله آتش گرفت!

شیخ جعفر شوشتری روی منبر در مسجد سیدعزیزالله بازار تهران فرموده بود: مردم بوی سوختنی می‌آید. مردم فکر کردند جایی آتش گرفته، یک عده کفش‌هایشان را برداشتند فرار کنند!

 

دعای مشهوری منسوب به امام زمان(عج) است که حضرت در این دعا حدود چهل درخواست از ذات اقدس الهی می‌کند به همین منظور به شرح دعای حضرت ولی‌عصر(عج) به روایت حجت‌الاسلام سیدحسین هاشمی‌نژاد کارشناس مذهبی اشاره می‌شود که بخش چهارم آن در ادامه می‌آید:

«اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفیقَ الطّاعَهِ وَ بُعْدَ الْمَعْصِیَهِ وَ صِدْقَ النِّیَّهِ وَ عِرْفانَ الْحُرْمَهِ وَ اَکْرِمْنا بِالْهُدى وَ الاِسْتِقامَهِ وَ سَدِّدْ اَلْسِنَتَنا بِالصَّوابِ وَ الْحِکْمَهِ وَ امْلاَ قُلُوبَنا بِالْعِلْمِ وَ الْمَعْرِفَهِ وَ طَهِّرْ بُطُونَنا مِنَ الْحَرامِ وَ الشُّبْهَهِ وَ اکْفُفْ اَیْدِیَنا عَنِ الظُّلْمِ وَ السَّرِقَهِ وَ اغْضُضْ اَبْصارَنا عَنِ الْفُجُورِ وَ الْخِیانَهِ وَ اسْدُدْ اَسْماعَنا عَنِ اللَّغْوِ وَ الْغیبَهِ وَ عَلَى الْمُتَعَلِّمینَ بِالْجُهْدِ وَ الرَّغْبَهِ وَ عَلَى الْمُسْتَمِعینَ بِالاِتِّباعِ وَ الْمَوْعِظَهِ وَ عَلى مَرْضَى الْمُسْلِمینَ بِالشِّفآءِ وَ الرّاحَهِ وَ عَلى مَوْتاهُمْ بِالرَّأْفَهِ وَ الرَّحْمَهِ وَ عَلى مَشایِخِنا بِالْوَقارِ وَ السَّکینَهِ وَ عَلَى الشَّبابِ بِالاِنابَهِ وَ التَّوْبَهِ وَ عَلَى النِّسآءِ بِالْحَیآءِ وَ الْعِفَّهِ وَ عَلَى الاَغْنِیآءِ بِالتَّواضُعِ وَ السَّعَهِ وَ عَلَى الْفُقَرآءِ بِالصَّبْرِ وَ الْقَناعَهِ وَ عَلَى الْغُزاهِ بِالنَّصْرِ وَ الْغَلَبَهِ وَ عَلَى الاُسَراءِ بِالْخَلاصِ وَ الرّاحَهِ وَ عَلَى الاُمَرآءِ بِالْعَدْلِ وَ الشَّفَقَهِ وَ عَلَى الرَّعِیَّهِ بِالاِنْصافِ وَ حُسْنِ السّیرَهِ وَ بارِکْ لِلْحُجّاجِ وَ الزُّوّارِ فِى الزّادِ وَ النَّفَقَهِ وَ اقْضِ ما اَوْجَبْتَ عَلَیْهِمْ مِنَ الْحَجِّ وَ الْعُمْرَهِ بِفَضْلِکَ وَ رَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ»

* حق تقوا چیست

قرآن کریم می‌فرماید: ای کسانی که ایمان آورده‌اید تقوا داشته باشید آنچه که حق تقوا است رعایت کنید.

حق تقوا چیست؟ نهایت اجتناب از معاصی چیست؟ حضرت علی(ع) فرمودند: حق تقوا این است که مطیع خدا باشی، عبد محض خدا باشی و به هیچ عنوان معصیت خدا را نکنی و پیوسته به یاد خدا باشی و خدا را فراموش نکنی و همیشه شکرگذار نعمت‌های خدا باشی و کفران الهی نکنی، اگر این سه محور را کسی رعایت کند، حقیقتاً به بُعد معصیت رسیده است.

در روایت دیگر یک تخفیفی برای ما قائل شده‌اند از حضرت صادق(ع) از این آیه شریفه سؤال شد، حضرت(ع) فرمودند: این آیه نسخ شده است، سؤال شد به چه چیز این آیه نسخ شده است فرمودند: به آیه شریفه «اتقوا الله ما استطعتم» تا آنجا که توان داری گناه نکن، تمام تلاشت را بکن تا حق تقوا را به جای بیاوری.

در سوره مبارکه شمس خداوند چند تا قسم خورده، بعد از این قسم‌های محکم می‌فرماید: تأکیداً رستگار شد، کسی که نفس خود را تزکیه کرد، حالا ببینید چقدر مهم است خداوند چند تا قسم می‌خورد، شما اگر اهمیت یک موضوعی را بخواهید بیان کنید یک قسم یا دو قسم می‌خورید، ولی ذات اقدس احدیت چند تا قسم می‌خورد.

روایت دارد پیغمبر(ص) هر وقت این آیه را تلاوت می‌کردند، هر گاه این آیه را تلاوت می‌فرمودند، توقف می‌کردند، سپس می‌فرمودند: خدایا تو تقوای نفسم را به من بده، تو ولی نفس منی، تو مولای نفس من هستی، تو نفسم را تزکیه کن، به درستی که تو بهترین تزکیه کننده هستی.

* هنگامی‌که مسجد سیدعزیزالله آتش گرفت!

گناهان کوچک مقدمه گناهان بزرگ است، این گناهان کوچک، راه‌هایی به سوی گناهان بزرگ هستند و کسی که از خدا در گناهان کوچک نترسد، در گناهان بزرگ هم نمی‌ترسد، گناهان کوچک اگر قبحش شکسته شد، روز به روز انسان جلو می‌رود. گناهان بزرگ را هم به راحتی انجام می‌دهد و تمام کسانی که منحرف و فاسق شدند، اول این جوری نبودند که دست به جنایت بزنند، از گناهان کوچک شروع کردند. آرام آرام به سمت گناهان کبیره رفتند.

تعجب می‌کنم از کسی که از غذا اجتناب می‌کند، به خاطر اینکه مریض است، اما چگونه از گناهان از ترس آتش جهنم اجتناب نمی‌کند، چطور از ترس بیماری و مرض غذا نمی‌خورد، ولی از ترس آتش جهنم جلوی نفسش را نمی‌گیرد و گناه می‌کند.

شیخ جعفر شوشتری روی منبر در مسجد سیدعزیزالله بازار تهران فرموده بود: مردم بوی سوخته می‌آید، مردم فکر کردند جایی آتش گرفته یک عده کفش‌هایشان را برداشتند فرار کنند، شیخ فرمود: بنشینید من می‌گویم جایی آتش گرفته بوی سوخته می‌آید، احتمال دادی جایی آتش گرفته باشد بسوزی، چهارده قرن است قرآن می‌گوید: «ان جهنم لموعدهم اجمعین»، چرا به‌اندازه‌ای که از حرف شیخ شوشتری از آتش دنیا می‌ترسی، از آتش عظمای قیامت فرار نمی‌کنی، چرا از خدا نمی‌ترسی؟!

*ماجرای ایستگاهای آخرت و معطلی‌های چندین هزار ساله

امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند: پیغمبر(ص) بزرگوار فرمودند: دم درب بهشت انسانی را چند سال حبس کردند، به خاطر یک گناه و این مرد نگاه می‌کند و می‌بیند زن و فرزند رفقایش به بهشت می‌روند، ولی او را جلوی درب بهشت نگه‌اش داشته‌اند، لذا گناهان را کوچک نشماریم.

در روایت دیگر دارد، شیطان از شماها راضی می‌شود به همین اندازه که به گناهان کوچک آلوده کند، فرمودند یکی از چیزهایی که قابل آمرزش نیست، این است که مردی می‌گوید: خدا به خاطر این گناه من را به جهنم نمی‌برد، به خاطر این گناه کوچک من را مؤاخذه نمی‌کند و گناهان خودش را کوچک بشمارد.

در حدیث دارد پیغمبر(ص) بزرگوار به یک زمین خشک و بی‌آب و علف رسیدند، فرمودند: بروید هیزم بیاورید، یاران و اصحاب گفتند: یا رسول‌الله(ص) اینجا زمین بی‌آب و علف است یک جایی پیاده شده‌ایم که آب نیست. علف نیست، هیزم پیدا نمی‌شود.

پیامبر گرامی(ص) فرمود: هر کس توی صحرا برود و هر چه پیدا کرد بیاورد، رفتند و هر کس یک مقدار کمی هیزم پیدا کرد و آورد و آن‌ها را روی همدیگر ریختن، پیغمبر(ص) فرمودند: گناهان شما هم همین گونه است، قیامت این جوری گناهانتان روی همدیگر جمع می‌شود و یک کوه گناه می‌شود، گناهان پنجاه ساله‌ات را وقتی روی هم می‌ریزند یک کوه گناه می‌شود، لذا حدیث داریم قیامت مواقف مختلف داریم یکی موقف دین است، هزار سال ما را نگه می‌دارند به خاطر دُیونی که بر گردن ما هست.

موقفی داریم به نام «موقف الیدین» گناهانی که با دست انجام داده‌ایم، همین دستی که نامحرم را لمس کرده، همین دستی که دکمه اینترنت را فشار می‌دهد و وارد شبکه فاسد می‌شود، همین دست قیامت هزار سال به خاطرش ما را معطل می‌کنند.

«موقف العینین» گناهانی که با چشم انجام شده، «موقف الأُذنین» هزار سال به خاطر گناهانی که با گوش انجام شده، «موقف الرجلین» گناهانی که با پاهایش انسان مرتکب شده است. جاهایی که نباید می‌رفت و رفته مجالس گناهی که رفته محاسبه می‌شود.

*آیا گناه ما را از دایره ولایت اهل بیت(ع) خارج می‌سازد

پیغمبر(ص) فرمودند: بترسید از گناهان کوچک این‌ها روی هم جمع می‌شود و یک کوهی از گناه می‌شود.

یکی از دوستان امام صادق(ع) به نام مهزم نقل می‌کند:

مدینه آمدم و منزلی را اجاره کردم و صاحب منزل که خانه‌اش را اجاره کرده بودم، یک کنیزی داشت که خیلی زیبا بود و مرا به تعجب وا داشته بود، آمدم جلوی درب اتاق جاریه و ازش خواستم درب را باز کند، جاریه درب اتاق را به روی من باز کرد.

درب را که باز کرد، دستم را به سینه جاریه زدم و فردای آن روز محضر امام صادق(ع) رفتم، فرمودند: دیروز غایب بودی و مسجد نیامدی؟!

گفتم: دیروز به مسجد نیامدم.

فرمود: مگر نمی‌دانی که ولایت و محبت ما اهل بیت شامل حال شما نمی‌شود مگر با داشتن ورع و تقوا، حضرت آهسته خواستند بفرمایند ما دیدیم که دیروز دست به بدن نامحرم زدی، ولایت ما هم شامل حال کسی که دنبال گناه و معصیت باشد نمی‌شود.

امیرالمؤمنین(ع) فرمود: حتی اگر خداوند هم بر معصیتش وعید دوزخ را نداده بود، باز هم به خاطر شکر نعمت‌هایش واجب بود که معصیت نشود، همچنین در جای دیگر می‌فرماید: خوشا به حال کسی که میل نفسانی حاضر و آماده را به خاطر وعده‌ای که ندیده ترک کند.

_____

فارس

همچنین ببینید

ماهنامه موعود شماره 280 و 281

شماره ۲۸۰ و ۲۸۱ مجله موعود منتشر شد

با امکان دسترسی سریع دیجیتال ؛ شماره ۲۸۰ و ۲۸۱ مجله موعود منتشر شد ماهنامه …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *