رقه پایتخت دولت داعش است. دولتی که با یک فرماندهی نظامی و یک مجلس شورا اداره میشود و برای خود دادگاه و زندان دارد. بین تشکیلات «دولت اسلامی عراق و شام» معروف به «داعش» با سازمان القاعده و بخصوص شاخه سوری اش «جبهه النصره» اختلافات زیادی وجود دارد که فراتر از جنبه های نظامیبوده و دارای ابعادی استراتژیک است. زیرا دولت اسلامی داعش در برگیرنده نسل سوم گروه های جهادی (بعد از بن لادن و الظواهری) است.
آنها به القاعده این ایراد را میگیرند که گروه مذکور درصدد اجرای اهدافی جهانی برضد منافع غرب است بدون اینکه به فکر تاسیس یک دولت اسلامیباشد. دولتی که بتواند مانند چتری نیروهای جهادی را در خود جمع کند. عراق به دلیل خلاء امنیتی اش جای مناسبی برای تحقق آرمان های این گروه بود. با شروع مخالفت ها علیه بشار اسد در سوریه، گروه داعش فرصت را مناسب آن دید که عملیات خود را به «خاک شام» منتقل کند. این درحالیست که استراتژی اصلی این گروه تاسیس یک دولت اسلامی در مرزهای مشترک عراق و شام است.
تسلط این گروه تندرو بر شهر رقه واقع در شرق سوریه نخستین گام در جهت تثبیت دولت آنها بود. از این رو بلافاصله اقدام به تاسیس مراکزی برای خود کردند که یکی از آنها تبدیل کلیسای ارامنه به دفتر ثبت نامشان بود. داعش در ابتدا تلاش میکرد نظر ساکنان محلی را جلب کند. این کار با ارایه خدمات خیریه و نشان دادن اینکه گروه داعش نسبت به سایر گروه های مخالف در سوریه سالم تر است صورت گرفت. بعد این گروه قوانینی را تنظیم کرد که به موجب آن مردم باید در آداب و رسوم و پوشش خود ملاحظات سختی را در نظر میگرفتند.
بروز و ظهور گروه داعش برای نظام سوریه استفاده های زیادی داشت زیرا این روایت را جا می انداخت که مخالفان سوریه چیزی جز مجموعه ای گروه های «تروریستی» نیستند و بنابراین باید با آنها مبارزه کرد. این درحالی بود که برخی خبرها نیز میگفت نظام سوریه از شبه نظامیان داعش برای برخورد و ضربه زدن به سایر گروه ها استفاده میکند. برخی برای این امر شواهدی نیزارایه کرده و میگویند حملات هوایی نظام سوریه به مناطق تحت کنترل نیروهای داعش بسیار کمتر از حملاتی است که به مناطق تحت کنترل سایر گروه ها و از جمله ارتش آزاد میشود. به اعتقاد این افراد داعش و دولت سوریه از همدیگر استفاده میکنند به این شکل که سوریه از این گروه برای ضربه زدن به گروه های دیگر استفاده میکند و از سوی دیگر داعش نیز به این امر خوشبین است که پایگاه هایش کمتر مورد حمله ارتش سوریه قرار میگیرد. عبدالرحمان الحاج یکی از کارشناسان گروه های جهادی میگوید: «نظام سوریه از طریق افسران بعثی عراق در این تشکیلات نفوذ کرد. این افسران پیش از اشغال عراق در خدمت نظام صدام بودند و بعد به گروه های مقاومت روی آوردند. از این افراد بعدها نظام سوریه برای ایجاد بی ثباتی در عراق استفاده میکرد».
ساختار داعش
ساختار داعش که در گذشته «دولت اسلامی عراق» نامیده میشد مرکب از یک مجلس شوراست که رهبرانش قدیمی هستند. گفته میشود ابوبکر البغدادی امیر کنونی این دولت است که جانشین ابوعمر البغدادی شد. این دو جانشینان ابومصعب الزرقاوی بودند که در اصل بنیانگذار این دولت است. بعد از مرگ ابوعمر البغدادی، شیخ ابوبکر رهبری این گروه را برعهده گرفت. مجلس شورا محل مذاکره و مشورت است و در آن اهل علم و شخصیت های برجسته روحانی و روسای قبایل حضور دارند. نام حقیقی ابوبکر بغدادی، ابراهیم عواد ابراهیم البدری است که مطالعات اسلامی داشته و مدتی نیز امام جماعت مسجد احمد بن حنبل در سامرا بود. وی سپس امام مسجد جامع بغداد و بعد فلوجه شد. نیروهای آمریکایی در تاریخ ۴ ژانویه سال ۲۰۰۴ او را بازداشت کردند. البغدادی مدت سه سال زندانی بود تا اینکه در نهایت آزاد شد و سازمانی تحت عنوان «ارتش اهل سنت» را به وجود آورد. بعد از آن به القاعده پیوست و توانست به عنوان مرد شماره ۳ القاعده فعالیت های خود را توسعه دهد و جانشین ابوعمر شود.
به رغم اینکه ابوبکر البغدادی رهبری دولت داعش را برعهده دارد اما نقش اصلی را در این گروه حاج بکر بازی میکند. فردی که نام واقعی اش سمیر عبد محمد الخلیفاوی بوده و یکی از افسران سابق ارتش عراق در دوره صدام به شمار می رود. او فرمانده شورای نظامیگروه است. در مقابل این شورا، ستاد عملیات قرار دارد که ریاست آن برعهده ابواحمد العلوانی است و با کمک سه افسر دیگر اداره میشود. کار این ستاد برنامه ریزی و مدیریت جنگ و پیگیری تحولات آن است. مجلس شورای داعش ۱۱الی ۱۹ عضو دارد که از طرف البغدادی گزینش میشوند. مدیریت این شورا بر عهده ابوارکان العامری است و کارش تعیین استانداران بعد از موافقت البغدادی با آنهاست. در کنار اینها شورای دیگری وجود دارد به نام شورای امنیت و اطلاعات که ریاست آن برعهده ابواثیر الشامی است. این شورا وظیفه اش پیگیری مسایل رسانه ای بوده که خود او یکی از افسران سابق سازمان اطلاعات عراق دردوره صدام بوده است.
دو موسسه رسانه ای «الفرقان» و «الاندلس» زیر نظر این گروه اداره میشود و به رهبری این گروه بسیار نزدیک است.
عبدالرحمان الحاج دراین باره میگوید: «یک تقسیم واقعی و نه روشمند در داخل ساختار رهبری این گروه وجود دارد. تشکیلات عراقی این گروه در تصمیمات آن تاثیرگذار تر است. از این رو تصمیمات اصلی با عراقی هاست» زیرا بخش عمده این رهبران همان افسران عراقی دوران صدام هستند که بعد از فروپاشی حزب بعث گریختند. شورای اصلی نیز که مرکب از روسای قبایل است به این گروه امکان می دهد تا از بین افراد وابسته به قبایل عضو گیری کند.
به گفته این کارشناس بازوی نظامی این تشکل را اتباع تونسی و لیبیایی اداره میکنند. این ها در واقع نخستین رزمندگانی هستند که در نبردها شرکت کردند. همچنین برای انجام عملیات انتحاری از نیروهای قفقازی استفاده میشود. زیرا علایق دینی نیرومندی دارند و به صورتی عاطفی تحت تاثیر قرار میگیرند. به نظر می رسد سوری ها در این تشکل نقش چندانی نداشته باشند زیرا به دلیل وجود گروه های مختلف مخالف از جمله جبهه النصره نمی توان به آنها اعتمادی کرد.
دولت داعش مناطق تحت تصرف خود را «ولایات» می نامد. مثل ولایت حلب یا رقه و نینوا. شهرهای داخل این ولایات را «قاطع» می نامند. هرولایتی برای خود امیری خاص دارد و یک امیر نظامی نیز به مثابه فرمانده نظامی منطقه در کنار او خدمت میکند. همچنین هر استان یک دادگاه اسلامی مخصوص خودش را دارد. هر ولایت می تواند برای خودش تصمیم گیری کند و تا حدودی از استقلال برخوردار است. همچنین مراکزی اطلاعاتی درهر استان وجود دارد که کارش جمع آوری اطلاعات است. این اطلاعات توسط مقامات بالاتر مطالعه و بررسی میشود.
افراد خاطی یا دشمنان گروه به زندان انداخته میشوند. شرایط این زندان ها کاملا غیر انسانی است. به نحوی که گاه زندانیان را در اماکن نامناسبی نگهداشته و آنها را مورد اذیت و آزار قرار می دهند. تاکنون بارها سازمان عفو بین الملل نسبت به شرایط زندان های داعش هشدار داده است. آزار کودکان برای شکنجه اولیاء شان امری عادی است. یک بار نقل شد که نوجوان ۱۴ ساله ای را بیش از ۹۰ ضربه تازیانه زدند تا از او اعتراف بگیرند که یک موتورسیکلت را دزدیده است . یکی از کسانی که از دست این گروه نجات یافته میگوید به چشم خود دیده است که جوانی ۱۵ ساله را به اتهام وابستگی به حزب کارگران کردستان اعدام کردند. شاخه سوری این تشکل با داعش نبردهای سختی داشته است. میگوید این نوجوان را پنج روز شکنجه دادند تا اتهاماتش را پذیرفت و بعد او را اعدام کردند.
یکی دیگر از نجات یافتگان از چنگ این گروه نقل میکند که برای چهار روز دریک راهرو به صورت چشم بسته نگهداشته شد. حالتی که اصلا نمی توانست تکیه کند یا بنشیند یا دراز بکشد. به او حتی اجازه خواندن نماز داده نمیشد. انواع شکنجه در بازداشت گاه های داعش رایج است. از خفه کردن تا کشتن. برای خفه کردن یک کیسه پلاستیکی را بر سر زندانی گذاشته و آن را محکم میبندند. کشتن از طریق برق یکی دیگر از شیوه های آنهاست. برای تنبیه زندانیان از زنجیرهای آهنی یا چوب استفاده میشود. میگویند یکی از زندانبانان داعش در آستینش ماده مخصوصی میگذاشت که بو می داد. بعد آنقدر روی دهان و بینی زندانی قرار می داد تا نقش بر زمین میشد. در باره خشونت های این گروه داستان های زیادی نقل شده است.
منبع : الشرق الاوسط