گفت‌و‌گوی دوستانه امام سجاد(ع) با ماه مبارک رمضان

امام علیه‌السلام می‌دانند رمضان دارای درک و شعور بوده، شنوا و دانا است. آن ماه مبارک، نه تنها سخن حضرت را می‌شنیده، بلکه گفت و گوی امام را درک نموده و محبت او را پاسخ‌گو بوده است.

 

اشاره

صحیفه کامل سجادیه، در واقع، مظهر صفحه دل انسان کامل است که به صورت دعا و گفت و گوی دل‌انگیز محب با محبوب تجلی کرده و زیباترین آموزه‌های الهی را برای سالکان کوی دوست و خلوت‌گزیده‌گان محفل انس آموخته است؛ از آن میان، می‌توان به گفت‌وگوی دوستانه و دلبرانه امام سجاد با ماه رمضان و درباره آن ماه نورانی اشاره کرد.

اسوه عارفان و پیشوای سالکان، حضرت امام زین‌العابدین‌(ع) هم به هنگام رؤیت هلال و سرآغاز ضیافت الهی، با ماه رمضان مشتاقانه سخن گفته و از آثار و برکات آن یاد کرده، و هم در لحظات فراق آن ماه منیر، مشفقانه با آن به گفت‌و گو نشسته و ترنم وداع را زمزمه کرده است.

اگرچه در هر دو فراز «رؤیت هلال و تودیع جمال» ماه رمضان، معارف بسیاری بیان شده، ولی به دلیل محدود بودن ظرفیت این مقاله، تنها جرعه‌ای از زمزم زلال آن، در چند محور طرح و تبیین می‌شود.

*راز سخن گفتن ماه

امام سجاد(ع) هم در دعای رؤیت هلال ماه رمضان و هم در دعای وداع آن ماه، به صورت گفت و گوی چهره به چهره، ماه رمضان را مخاطب قرار داده و با آن سخن گفته است. قبل از همه، باید به این پرسش نهفته پاسخ داد که فلسفه این کار چیست و آیا می‌توان با شمس و قمر که در ظاهر، پدیده‌هایی نابینا و ناشنوا هستند، همانند موجودات زنده گفت و گو کرد؟در این باره، جای سخن بسیار است؛ ولی به اختصار باید اشاره شود که در نگاه آموزه‌های وحیانی، عرفانی و فلسفی، جمادات و نباتات نیز از درک و شعور برخوردارند. از این رو، در آیات متعدد قرآن کریم تصریح گردیده که همه موجودات جهان آفریدگارشان را تسبیح می‌کنند به این مسأله، در چندین جای قرآن کریم اشاره گردیده است؛ از جمله در این آیه می‌فرماید: «یُسَبِّحُ لِلّهِ ما فِی السّماواتِ وَ ما فِی اْلاَرضِ(جمعه، آیه ۱، حشر آیه ۱، حدید آیه ۱، صف آیه ۱) آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است، خداوند را تسبیح می‌کنند.»

و یا در جای دیگر، از سجده ستارگان و درختان خبر داده و می‌فرماید: «وَ النّجْمُ وَ الشّجَرُ یَسْجُدانَ؛ (الرحمن آیه ۶) ستارگان و درختان (در پیشگاه خداوند) سجده می‌کنند.» حکیم صدرالمتالهین، با اشاره به این گونه آموزه‌های وحیانی، تاکید نموده که تسبیح و تقدیس، بدون معرفت حاصل نمی‌شود و این آیات، دلیل بر آن است که همه موجودات، حتی اجرام جسمانی دارای درک و معرفت‌اند و به‌اندازه مرتبه وجودی خود، شنوا و دانا هستند.(صدرالمتالهین شیرازی، الأسفارالأربعه، بیروت: نشر دارالاحیاء التراث العربی، بی‌تا، ج۶، ص۱۱۸؛ همان، ج۱ ص۱۳۹و۱۴۰)

از همین رو است که امیر مؤمنان (ع) نقل کرده: رسول خدا(ص) به درختی خطاب فرمود: «یا أیَتُهّا الشَجِرَهَ اِن کنتِ تؤمِنینِ بِاللهِ وَالیومِ الاخَرِ و تَعلَمینَ أنِی رَسولُ اللهِ، فَانقَلِعِی بعُروُقِکِ حَتی تَقَضِ بَینَ یَدَیَّ بِاذنَ اللهَ؛ (نهج البلاغه ترجمه: علی شیروانی، قم: نشر دارالعلم، ۱۳۸۱ ش، خ ۱۹۲، ص۳۶۰) ای درخت! اگر به خدا و رسول و قیامت ایمان داری و می‌دانی که من فرستاده خدا هستم، به اذن او با ریشه از زمین کنده شو و در برابر من بایست.»

بنابراین، اگر در دعاهای امام سجاد(ع) با ماه رمضان گفت و گو شده، به دلیل آن است که امام علیه‌السلام می‌دانند رمضان دارای درک و شعور بوده، شنوا و دانا است. آن ماه مبارک، نه تنها سخن حضرت را می‌شنیده، بلکه گفت و گوی امام را درک نموده و محبت او را پاسخ‌گو بوده است. در این باره، جناب مولوی بسیار زیبا سروده است:

ماه با احمد اشارت بین‌شود / نار ابراهیم را نسرین شود

سنگ بر احمد سلامی می‌کند / کوه یحیی را پیامی می‌کند

ما سمیعیم و بصیریم و خوشیم / با شما نامحرمان ما خاموشیم

چون شما سوی جمادی می‌روید / محرم جان جمادی چون شوید

از جمادی عالم جان‌ها روید / غلغل اجزای عالم بشنوید ( بلخی، جلال‌الدین، ترجمه: علی شیروانی، قم: نشر دارالعلم، ۱۳۸۱ش، خ۱۹۲، ص۳۶۰)

*هلال برکت و کلید سعادت

امام سجاد(ع) در فرازی از دعای هلال ماه رمضان، به آن خطاب فرموده است: «جَعَلَکَ مَفتاَ شَهرٍ حادِثٍ لِاَمْرَ حادِثٍ، فَاْساَل اللهَ رَبیَّ و ربَّکَ، و خالِقُک، وَ مُقدِرّی و مُقَدِرَّکَ وَ مُصَوِّرَکَ، أنْ یَجعَلَکَ هِلالَ بَرَکهٍ لاتَمْحَقُها الایّامُ؛ (علی بن حسین(ع)، صحیفه کامل سجادیه، قم: دفتر نشر الهادی، چاپ اول ۱۳۷۶ ش، دعای ۴۳ ص۱۸۴) خداوند تو را کلید ماه نو برای کار نو قرار داد. از خدایی که پروردگار من و پروردگار تو، و آفریننده من و آفریننده تو، تقدیرکننده من و تقدیر کننده تو، و صورت‌بخش من و صورت‌بخش تو است، می‌خواهم که تو را ماه برکت قرار دهد و روزگار از برکت آن نکاهد.»

در این فراز نورانی که چون قطره‌ای از کوثر گوارای دعای امام سجاد(ع) است، از ماه رمضان به هلال برکت‌آفرین و کلید سعادت‌قرین یاد شده است. این نوع سخن گفتن، از کسی سزاوار است که به دیدار دوستی نایل آمده که همواره در انتظار او بوده و اکنون به وصالش بار یافته است. حال باید دید که چرا رؤیت ماه رمضان، هلال برکت و کلید سعادت تلقی شده است؟ به نظر می‌رسد، چند مطلب برای پاسخ به پرسش یاد شده قابل ارائه است:

اول: در میان همه ایام سال، ماه رمضان تنها ماهی است که در آن، اقبال عمومی‌برای اظهار بندگی و پرستش به وجود می آید و مؤمنان با شرایط گوناگون فردی، اجتماعی و اقلیمی، بیشترین توفیق را برای اطاعت و عبادت پیدا می‌کنند و در سحرگاهان این اصل قرآنی را در خود به منصه ظهور می‌رسانند که: «تَتَجافی جُنوبُهُمُ عن المَضَاجِعِ یَدعُونَ رَبَهُمُ خَوفاً و طَمَعاً؛ (سجده، آیه۱۶) پهلوهای‌شان از خوابگاه‌ها جدا می‌گردد و پروردگارشان را از روی بیم و طمع می‌خوانند.» بی‌تردید، کلید اسرار سعادت، در همین نکته قرآنی نهفته است. بنابراین، کسانی که این آموزه را تجربه نموده‌اند، اعتراف نموده و خوش سروده‌اند:

هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ / از یُمن دعای شب و وِرد سحری بود(دیوان حافظ ص۲۱۷)

یا در جای دیگر می‌خوانیم:

به طرف گلشنم گذر افتاد وقت صبح / آن دم که کار مرغ سحر آه و ناله بود (همان ص۲۱۵)

ثانیاً: ماه رمضان، فرصتی است که مؤمن غیر از ورد شبانه و سحرگاهی، از رهگذر روزه‌داری، روزانه گنجه سعادت را کلید می‌زند و در دو ساحت معرفتی و عملی، به کمال لایق خود بار می‌یابد، زیرا روزه، انسان را به صفت صمدیّت متصف می‌کند و آدمی از طریق روزه، مظهر اسم «الصمد» می‌شود. روزه، زمینه تجلی اسم «الصمد» را در وجود انسان فراهم می‌سازد و انسان را فرشته‌منش می‌نماید؛ یعنی همان‌گونه که فرشتگان به عنوان مظاهر اسم «الصّمد»، منزه از خوردن و آشامیدن و خواب و استراحت‌اند، انسان روزه‌دار نیز با روزه‌داری و پرهیز از خوردن و آشامیدن، زمینه تجلی صفت صمدیت را در خود به وجود می‌آورد.( صادقی ارزگانی، محمدامین، شناخت عارفانه زهرا، قم: انتشارات بوستان کتاب، ۱۳۹۲ش، ص۲۸۹). از این رو، مولوی می‌گوید:

گر تو این انبان ز نان خالی کنی / پُر ز گوهرهای اجلالی کنی

طفل جان از شیر شیطان باز کن / بعد از آنش، با ملک انباز کن(بلخی، مثنوی معنوی، دفتر اول، ص۷۶)

این دهان بستی، دهانی باز شد / کو خورنده لقمه‌های راز شد (همان، دفتر سوم، ص۵۰۱)

لب فروبند از طعام و از شراب / سوی خوان آسمانی کن شتاب (همان دفتر پنجم، ص۷۹۷)

*وداع عاشقانه با ماه خدا

امام سجاد(ع) در وداع عاشقانه با ماه رمضان، با سلام‌های مستقیم و خطاب‌های حضوری به آن ماه، معارفی را بازگو فرموده که از یک سو اسرار نهفته ماه پُر خیر و برکت رمضان را آشکار می‌سازد و از سوی دیگر، به همگان می‌آموزد که فرصت‌ها مثل ابر بهاران به سرعت در گذر است و باید آن را غنیمت شمرد و خود را در معرض نسیم دل‌انگیز آن‌ها قرار داد. این، همان نکته‌ای است که از رسول خدا(ص) بیان فرموده است: «انّ لِربّکُمُ فِی ایَّامِ دَهرِکُم نَفَحاتٍ اَلا فَتَعَرَّضوا لَها؛ (ابن ابی جمهور، عوالی الثالی، قم: مطبعه سیدالشهدا، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۲۹۶، مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت:نشر دارالاحیاء للتراث، ۱۴۰۳ق، ج۶۸، ص۲۲۱) بی‌گمان، از جانب پروردگارتان در ایام زندگی شما، نسیم‌هایی به سوی شما می‌وزد. آگاه باشید و خود را در معرض آن‌ها قرار دهید.» مولوی در تبیین این آموزه متعالی، چنین سروده است:

گفت پیغمبر که نفحت‌های حق/ اند این ایام می‌آرد سبق

گوش و هوش دارید این اوقات را / در ربایید این چنین نفحات را

نفحه آمد مر شما را دید و رفت / هر که را می‌خواست جان بخشید و رفت (بلخی، مثنوی معنوی، پیشین، دفتر اول، ص۸۹)

اینک در ادامه سخن، به برخی دعاهای معرفت‌بخش سید ساجدان و امام عابدان درباره ماه مبارک رمضان اشاره می‌کنیم:

*ماه بزرگ و عید سترگ

یکی از بخش‌های دل‌انگیز گفت و گوی امام سجاد (ع) با ماه رمضان، این وداع دوستانه و دلبرانه است: «اَلسّلامُ عَلَیکَ یا شَهرَ اللهِ الْاَکبَر وَ عیدَ اَولیائِهِ؛ (علی بن حسین(ع)، صحیفه کامله سجادیه، پیشین، دعای ۴۵، ص۱۹۸) درود بر تو ای ماه بزرگ خدا، و ای عید اولیای الهی.»

حال باید دید که چرا از ماه رمضان به ماه بزرگ خداوند و عید اولیا یاد شده است؟ همان‌طور که امیر مؤمنان(ع) فرموده که آیات قرآن همدیگر را تفسیر می‌کنند و برخی از آن‌ها شاهد بر مفهوم برخی دیگر است(نهج البلاغه، قم: نشر موسسه امیرالمؤمنین، خطبه۱۳۳)، روایات معصومین(ع) نیز همدیگر را معنا نموده و در فهم برخی از آنها می‌توان از بعضی دیگر کمک گرفت. از این رو، برای روشن شدن این قسمت از دعای حضرت، می‌توان از بخش‌های دیگر سخنان ایشان که دردعای رؤیت هالل ماه رمضان آمده، استفاده کرد. حضرت در آن‌جا در توصیف ماه رمضان به تفصیل سخن گفته است و از جمله به این اوصاف اشاره نموده که ماه رمضان، ماه تقرّب به خداوند است، ماه روزه‌داری، ماه اسلام، ماه پاکیزگی و ماه تهذیب و خودسازی، ماه قیام و ایستادگی برای نماز و عبادت، و یا ماه نزول قرآن است که برای هدایت بشر فرستاده شده و دلایل هدایت‌گر به همراه دارد.

حضرت بعد از بیان این صفات ماه رمضان، می‌گوید: «… فَاَبانَ فَضیلَتَهُ عَلی سایرِ الشُّهُورِ بِما جَعَلَ له مِن الحُرماتِ المَوفوُرهِ وَ الفَضایِلِ المَشْهوُرَهِ…؛ (علی بن حسین(ع)، صحیفه کامله سجادیه، پیشین، دعای۴۴، ص۱۸۶) و بدین ترتیب، فضیلت و برتری آن ماه را بر سایر ماه‌ها، به سبب حرمت‌ها و گرامی داشتن‌های بسیار و فضایل و برترهای آشکار که برای آن قرار داد، نمایان گردانید.»

و یا در قسمت دیگری از آن دعا، درباره حکمت برتری ماه رمضان چنین فرموده است: «ثم فضل لیله واحده من لیالیه علی لیالی الف شهر و سماها لیله القدر؛ (همان، ص۲۸۵) خداوند، یک شب از ماه رمضان را بر هزار ماه فضیلت داد و آن را شب قدر نامید.» بنابراین، به گفته مولوی:

آفتاب آمد دلیل آفتاب / گر دلیلت باید از وی رو متاب(بلخی، مثنوی معنوی، پیشین، دفتر اول، ص۱۰)

از رهگذر این صفات ماه رمضان، راز بزرگی و عید بودن ماه رمضان که در کلام امام سجاد(ع) اشاره گردیده، اشاره می‌شود؛ زیرا این ماه، از یک سو، ظرف نزول آخرین وحی‌نامه آسمانی است و از سوی دیگر، یک شب آن، برتر از هزار ماه، یعنی حدود ۸۳سال است که عمر طبیعی یک انسان می‌باشد. به طور یقین، رمضان، هم ماه بزرگی است و هم عید سترگی. از این رو، شایسته است که انسان کامل در فراق آن دل‌تنگی کند و در هجرانش چنین پیام دهد و با درود و سلام، آن را بدرقه نماید. اگر آن حضرت از ماه رمضان به عید اولیای الهی یاد نموده، به دلیل آن است که اولیای خداوند در آن ماه، از رهگذر قیام شبانه و صیام روزانه، به شادمانی و شادکامی، وصال محبوب را تجربه نموده و در کوی دوست به دولت جاودان بار می‌یابند. این، همان نکته‌ای است که حافظ در وصف آن سروده است:

وصال روز عمر جاودان به / خداوندا مرا آن ده که آن به

دلا دایم گدای کوی او باش / به حکم آن که دولت جاودان به

به داغ بندگی مردن برین در / به جان او که از ملک جهان به

*هم‌نشین کریم و بهترین روزگار

امام سجاد(ع) در بخشی دیگر از گفت و گو با ماه رمضان، از او به همنشین کریم و بهترین روزگار زندگی یاد نموده و فرموده: «السلام علیک یا اکرم مصحوب من الاوقات، و خیر شهر فی الایام و الساعات؛ (علی بن حسین(ع) صحیفه کامله سجادیه، پیشین، دعای ۴۵، ص۱۹۸) سلام بر تو ای همنشین با کرامت در میان زمان‌ها، و ای بهترین ماه در میان ایام و ساعات زندگی من!»

بر اساس آموزه‌های الهی، همه امور و اعمال آدمی، وامدار زمان خودش است.(ر.ک: ابن ابی جمهور، عوالی اللئالی، پیشین، ج۱، ص۳۶ و ۲۳۹؛ مجلسی، بحارالانوار، پیشین، ج۷۴، ص۱۶۶، ح۹۲) از این رو، سالکان راستین دیار دوست، بیشترین استفاده را از زمان خود برده و برخی زمان‌ها را برای موفقیت‌های سلوکی خویش غنیمت شمرده و پس از استفاده بهینه، از آن فرصت زمانی به نیکی یاد کرده‌اند. در این باره، شعر حافظ شیرازی چه زیبا و آموزنده است؛ آنجا که می‌گوید:

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند/ و اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند

چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی / آن شب قدر که این تازه براتم دادند

همّت حافظ و انفاس سحرخیزان بود / که ز بند غم ایّام نجاتم دادند (دیوان حافظ، ص۱۸۳)

در این باره، خواندن ماجرای ذیل، بسیار درس‌آموز است.

گویند سید صدر الدین عاملی که یکی از بزرگان علمای اصفهان و انسانی وارسته و بسیار اهل مناجات بوده است، در یکی از شب‌های ماه رمضان وارد حرم نورانی امیر مؤمنان(ع) می‌گردد و بعد از زیارت، آن زمان پربرکت را غنیمت شمرده و می‌خواهد بیشترین استفاده را از آن بنماید. از این رو، در گوشه‌ای نشسته و مشغول خواندن دعای ابوحمزه ثمالی می‌شود. وقتی به این جمله می‌رسد: «الهی لا تؤدبنی بعقوبتک؛ (قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، قم: نشر ناشران، ۱۳۸۹ش، ص۳۷۶) خداوندا! مرا با کیفر خود ادب مکن»، اشک و گریه او را فرا می‌گیرد و پیوسته آن جمله نورانی را با حال گریه تکرار می‌کند تا از هوش می‌رود.(رحمتی، محمد، گنیجینه معارف، قم: انتشارات صبح پیروزی، ‌ج۱، ص۴۸۰)

بنابراین، برخی زمان‌ها، چونان فرصت‌های طلایی است که مصاحبت انسان با آن، آثار و نتایج سرنوشت‌سازی را برای آدمی رقم می‌زند. در این میان، ماه رمضان به عنوان روح زمان، نقش بی‌بدیلی در تأمین فرایند تکامل معنوی انسان دارد و شب‌ها و روزها و هر لحظه آن، همانند براق تیزرو آدمی را برای دیدار جمال محبوب به آسمان‌های معنا عروج می‌دهد. از این رو است که امام سجاد(ع) از این ماه شریف به همنشین کریم و بهترین اوقات عمرش یاد کرده و به هنگام فراقش، آن را نوازش نموده و از آثار و برکات آن سخن گفته و این چنین، اسرار نهفته آن را برای دیگران بازگو کرده است.

*هجران همدم گران‌قدر

در قسمتی دیگر از گفت و گوی امام (ع) با ماه رمضان آمده است: «السلام علیک من قرین جل قدره موجوداً، و افجع فقده مفقوداً و مرجو الم فراقه؛ (علی بن حسین(ع)، صحیفه سجادیه، پیشین، دعای ۴۵، ص۱۹۸) سلام بر تو ای همدمی‌که به هنگام حضور، بسیار گران‌قدر بودی و آن‌گاه که رفتی، فراق تو دشوارتر، و مرجع امیدی که جدایی‌اش دردآور است.»

در اینجا، امام با تعبیرهای دوستانه‌تر از کلمات پیش، با ماه رمضان سخن گفته و واژگان به کار رفته در سخن حضرت، پیام دلنواز بیشتری دارد. امام با زیباترین بیان، از یک سو به زمان وصال این ماه اشاره نموده و از سوی دیگر، از لحظات فراقش یاد کرده و خطاب به آن فرموده است: آمدنت برایم سرورآفرین، و هجرانت رنج‌آور است و من به امید بازگشت تو، به انتظارت خواهم بود.

این‌گونه سخن گفتن با ماه رمضان، نشانه آن است که ماه رمضان، محبوب دل‌ها است و انسان کامل، به ژرفای این حقیقت آگاهی دارد. از این رو، هم آن را نوازش و ستایش نموده و هم به زیبایی معرفی کرده است. حال، باید دید چه ویژگی این ماه سبب شده که حضورش جان‌فزا، فراقش جان‌کاه و دیدار مجددش، آرزو تلقی شود.

با توجه به این گونه آثار معنوی و برکات بی‌بدیل، به روشنی معلوم می‌گردد که حضور آن، موجب فروباریدن رحمت الهی، و فراق آن، اندوه‌بار است. بنابراین، جا دارد انسان برای دیدار دوباره چنین فرصت پرفیضی در انتظار باشد و در آروزی دریافت مائده‌های آسمانی و ضیافت الهی، لحظه‌شماری کند.

یکی از شاعران معاصر، ضمن سروده‌ای درباره ماه رمضان گفته است:

از این که ماه، ماه روزه‌داری است / از این که آسمان در بی‌قراری است

از این که فیض حق از پست و بالا / به صدها کهشکان ساری جاری است

بهشت از دوده آنجان گرفته / جهنم سر خط پیمان گرفته

دو عالم در فنای فیض و بسطش / ره آزادی و عصیان گرفته ( علامه موحد بلخی، گلشن ناز(در دست انتشار).

*رفع محنت و فیض رحمت

در قسمتی دیگر از گفت و گوی امام سجاد(ع) با ماه رمضان می‌خوانیم: «السلام علیک کم من سوء حرف بک عنا، و کم من خیر افیض بک علینا؛ (علی بن حسین(ع) صحیفه کامل سجادیه، پیشین، دعای ۴۵، ص۲۰۰) سلام بر تو! چه بسیار از ناگواری‌ها که به سبب تو از ما دور گردید، و چه بسیار خیر و برکت که در سایه تو بر ما بارید.»

در این جمله حضرت، از یک سو ماه رمضان را بازدارنده بدی‌ها خوانده و از سوی دیگر، چون ابر بهاری مایه باریدن باران رحمت دانسته است. اگرچه مصداق فراوانی برای این دو وصف ماه رمضان وجوئد دارد و این ماه بزرگ، در دو عرصه جاذبه و دافعه، نقش منحصر و بی‌بدیلی دارد و هیچ قطعه ای از زمان، از این خاصیت بدین اندازه برخوردار نخواهند بود، ولی در اینجا تنها به اختصار دو مصداق آن اشاره می‌شود:

الف- در زمینه رفع و دفع بدی‌ها این سخن رسول خدا(ص) مصداق کاملی از آن دعای شریف را مشخص نموده است. وقتی امیر مؤمنان (ع) از آن حضرت پرسید: «یا رسول الله ما افضل الاعمال فی هذا الشهر؛ (حر عاملی، وسائل الشیعه، پیشین، ج۱۰، ص۳۱۴) ای رسول خدا! بهترین اعمال در این ماه چیست؟»، حضرت در پاسخ فرمود: «افضل الاعمال فی هذا الشهر الورع عن محارم الله؛ (همان) بهترین عمل در این ماه، دوری از گناه است.»

ب – در زمینه جذب و نزول رحمت الهی نیز سخن پیامبر اکرم(ص) زیبا و امید آفرین است؛ آنجا که فرموده: «من اکثر فیه من الصلاه علیَّ ثقل الله میزانه یوم تخف الموازین، و من تلا فیه آیه من القرآن کان له مثل اجر من ختم القرآن فی غیره من الشهور؛ (همان) کسی که در این ماه بر من بیشتر صلوات بفرستد، میزان اعمال صالح او سنگین‌تر می‌شود؛ در روزی که میزان اعمال سبک خواهد بود. کسی که در این ماه یک آیه از قرآن تلاوت نماید، پاداش او مثل پاداش کسی است که در ماه‌های دیگر یک قرآن ختم کند.»

برای فهم بهتر این روایت، گفتنی است که قرآن کریم ۶۶۶۴ آیه دارد و طبق کلام نورانی پیامبر(ص) اگر کسی در ماه رمضان تنها یک بار قرآن کریم را ختم نماید، پاداش ۶۶۶۴ بار ختم قرآن نصیب او شده است و هر اندازه بر تعداد ختم قرآن افزوده شود، پاداش افزون‌تری به دست می‌آورد. با بیان این است که سرّ کلام امام سجاد(ع) در خصوص ریزش فیض الهی در ماه رمضان، به روشنی معلوم می‌گردد.

در این باره، دو تجربه معنوی عارف بزرگ و حکیم سترگ، امام خمینی(ره) شنیدنی است:

نقش شده است، ایشان زمانی که در نجف بود، روزی به چشم‌درد مبتلا شد و به پزشک مراجعه کرد. پزشک بعد از معاینه چشم، به امام گفت: شما باید چند روز قرآن نخوانید و به چشم‌تان استراحت بدهید. امام لبخندی زد و فرمود: آقای دکتر! من چشم را برای قرآن خواندن می‌خواهم. چه فایده ای دارد که چشم داشته باشم و قرآن نخوانم. شما یک کاری بکنید که من بتوانم قرآن بخوانم.( برداشت‌هایی از سیره امام خمینی(ره)، قم: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) ج۳، ص۷). همچنین نقل شده که امام خمینی(ره) در ماه رمضان هر روز ده جزء قرآن می خوانده است؛ یعنی در هر سه روز، یک بار قرآن را ختم می‌کرده است.(همان)

گفتنی است، یکی از مصادیق رویش این فیض، همان است که از رهگذر تلاوت قرآن نصیب روزه‌داران مومن می‌گردد؛ به قول اقبال لاهوری:

نقش قرآن چون که در عالم نشست / نقش‌های پاپ و کاهن را شکست

فاش گویم آنچه در دل مضمر است / این کتابی نیست چیزی دیگر است

چون که در جان رفت جان دیگر شود / جان که دیگر شد جهان دیگر شود(اقبال لاهوری، محمد، کلیات اشعار فارسی، تهران: نشر کتابخانه سنائی، بی‌تا، ص ۷۷)

*مشتاق دیدار دوباره

در وداع امام سجاد(ع) خطاب به ماه رمضان بر این نکته بسیار تاکید شده که ما پیوسته مشتاق دیدار تو هستیم؛ از جمله فرموده: «السلام علیک ما کان احرصنا بالامس علیک و اشد شوقنا غذا الیک؛ (علی بن حسین(ع) صحیفه کامله سجادیه، پیشین، دعای۴۵، ص ۳۰۲) سلام بر تو ای ماهی که چه بسیار در گذشته به آمدنت علاقه‌مند بودیم و چه‌اندازه در آینده مشتاق دیدار تو هستیم.» از این گونه تعبیرات که چندین بار در کلام حضرت به کار برده شده، به دست می‌آید که امام سجاد(ع) در فراق ماه رمضان بی‌تاب بوده است و چن عاشقی دلباخته، از فرارسیدن وقت فراق با معشوقش بی‌قراری کرده و پیوسته آرزومند دیدار مجدد با او بوده است.

یکی از اسرار نهفته در این دل‌دادگی و شوق وصف‌ناپذیر و اظهار محبت به این ماه، ممکن است این باشد که در میان روزها و شب‌های سال که بر آدمی می‌گذرد، ماه رمضان، تنها ماهی است که انسان‌ها این سخن نورانی امیر مومنان را به منصه ظهور رسانده و در وجود خود عینیت می‌بخشند؛ آنجا که فرموده: «سیماهم سیما الصدقین، و کلامهم کلام الابرار، عمار اللیل و منار النهار، متمسکون بحبل القرآن؛ (نهج البلاغه، صبحی صالح، قم: هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، خ۱۹۲، ص۳۰۲) من از آنانم که سیمایشان، سیمای صدیقان، و گفتارشان، گفتار نیکان است. شب‌زنده‌داران و روشنی‌بخشان روزند، به ریسمان قرآن چنگ زده‌اند.»

گفتنی است، گرچه بهره کامل این فیض، از آن انسان کامل است، ولی کسانی که در مسیر سلوک بندگی قرار گرفته و از شب‌ها و روزهای ماه مبارک رمضان به‌اندازه توان بهره‌مند می‌شوند، به مقام یادشده بار خواهند یافت و این‌گونه افراد، در فراق ماه رمضان، غمناک‌اند و از دیدار عین آن، مسرورند و زبان حال آنان در این سخن نغز بازگو شده است:

عید رمضان آمد و ماه رمضان رفت / صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت (دیوان حکیم قاآنی شیرازی، تهران: نشر امیرکبیر، ۱۳۲۹ق، ص۱۲۲)

این سخن، درواقع، بازتاب همان بیان امام سجاد (ع) است که از پایان یافتن ماه رمضان به «مصیبت» یاد نموده و از خداوند خواسته که با آمدن عید فطر، رفتن آن ماه را برای مومنان جبران کند؛ آنجا که فرموده: «اللهم صل علی محمد و آله، و اجبر مصیبتنا بشهرنا، و بارک لنا فی یوم عیدنا و فطرنا؛ (علی بن حسین(ع) صحیفه کامل سجادیه، پیشین، دعای ۴۵، ص۲۰۲) خداوندا! بر محمد و آل او درود فرست، و مصیبت و اندوه ما را با رفتن ماه ما، به نیکی جبران نما، و برای ما روز عید فطر را مبارک و نیکو گردان.»

_____________

حجت‌الاسلام والمسلمین محمد امین صادقی ارزگانی

ره‌توشه راهیان نور ۱۲۵

همچنین ببینید

نشست 157

از صهیونیسم یهودی تا نظم نوین جهانی

نشست ۱۵۷ فرهنگ مهدوی با عنوان «از صهیونیسم یهودی تا نظم نوین جهانی» با مشارکت …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *