راز عدد هفت کاخ، هفت آفاق، هفت سفره و… در قرآن چیست ؟

در قرآن و فرهنگ اسلامى به برخى از عددها، عنایت و توجه خاص شده است که از آن جمله مى توان به عددهاى «سه »، «هفت »، «هفتاد»، «چهل » و … اشاره کرد . کاربرد هر یک از این ها حکمتى دارد که برخى را قرآن و روایات یادآور شده و برخى را نیز علوم جدید کشف کرده است . حکمت عدد هفت نیز تا حدودى بیان شده است .

در قرآن و فرهنگ اسلامى به برخى از عددها، عنایت و توجه خاص شده است که از آن جمله مى توان به عددهاى «سه »، «هفت »، «هفتاد»، «چهل » و … اشاره کرد . کاربرد هر یک از این ها حکمتى دارد که برخى را قرآن و روایات یادآور شده و برخى را نیز علوم جدید کشف کرده است . حکمت عدد هفت نیز تا حدودى بیان شده است .
   

شماره هفت از دیرباز مورد توجه اقوام مختلف جهان بوده است ; قوم «سومر» قدیمى ترین قومى بوده که به آن توجه کرده است . آنان متوجه سیارات هفتگانه ـ آنچه امروز نیز از کرات منظومه شمسى با چشم غیرمسلح دیده مى شود ـ شدند و به پرستش آن ها پرداختند.
از جمله مواردى که عدد هفت در آن ها به کار رفته عبارتند از : ۱ . ایام هفته ۲ . تقسیم جهان به هفت اقلیم ۳ . هفت طبقه زمین ۴ . هفت طبقه آسمان ۵ . هفت فرشته مقدس در نظر بنى اسرائیل .
همه این ها و موارد بسیارى دیگر که بعضى در افسانه هاى دیرین و سایر شؤون تمدنى بشر دیده شده، نمایانگر اهمیت فوق العاده این عدد در نظر اقوام مختلف است .(۱)

  • عدد هفت در امور دینى :

معادل هفت در عربى واژه هاى «سبع و سبعه » مى باشد .

کثرت کاربرد این شماره در امور مذهبى نمایانگر اهمیت ویژه آن در این راستا است .

از جمله کاربردهاى دینى عدد هفت عبارتند از :

۱ . هفت فرشته مقدس در نظر بنى اسرائیل ۲ . هفت بار طواف بر گرد کعبه ۳ . هفت طبقه جهنم ۴ . هفت درب جهنم ۵ . هفت سلام در قرآن ـ که عبارتند از : ۱ . «سلم قولا من ربّ رحیم »(یس،۵۸) ۲ . «سلم على ابرهیم »(صافات، ۱۰۹) ۳ . «سلم على نوح فى العلمین »(صافات، ۷۹) ۴ . «سلم على موسى و هرون »(صافات، ۱۲۰) ۵ . «سلم على ءال یاسین »(صافات، ۱۳۰) ۶ . «سلم علیکم طبتم »(زمر، ۷۳) ۷ . «سلم هى حتى مطلع الفجر»(قدر، ۵) ۶ . هفت بار تطهیر در قوانین طهارت ۷ . هفت عضوى که در سجده باید روى زمین باشد ۸ . هفت شبانه روز بلاى قوم عاد ۹ . هفت شهر عشق و هفت مردان در تصوف ۱۰ . قرّاءسبعه .(۲)

الف ) سبع و سبعه در قرآن :

این دو واژه ۲۴ بار در قرآن به کار رفته‌اند ; بیست بار با واژه «سبع » و چهار بار با واژه «سبعه » که عبارتند از : «سبع سموت » (بقره، ۲۹ / فصلت، ۱۲ / طلاق، ۱۲ / ملک، ۳ / نوح، ۱۵) «السموت السبع » (اسراء، ۴۴ / مؤمنون، ۸۶) «ویقولون سبعه … (کهف، ۲۲) «و سبعه إذا رجعتم » (بقره، ۱۹۶) «سبع شداد» (یوسف، ۴۸) «سبعاً شداداً» (نباء، ۱۲) «سبع سنابل » (بقره، ۲۶۰) «سبع بقرت سمان یأکلهن سبع عجاف و سبع سنبلت خضر» (یوسف،۴۳ و ۴۶) «سبع سنین » (یوسف، ۴۷) «سبع طرائق » (مؤمنون، ۱۷) «سبع لیال » (حاقّه، ۷) «سبعاً من المثانى » (حجر،۸۷) «سبعه ابواب » (حجر، ۴۴) «سبعه أبحر» (لقمان، ۲۷)

ب ) عدد هفت در روایات :

در روایات اسلامى نیز این شماره مورد توجه قرار گرفته است . تنها در کتاب «خصال » شیخ صدوق(رحمه الله) ۱۱۶ روایت در «باب السبعه » آمده است .(۳)

به برخى از این روایات اشاره مى کنیم :

«هرکس اقرار به هفت چیز کند مؤمن است » ـ «بازخواست مردم ازهفت چیز در قیامت » ـ «وصیت به هفت چیز» ـ «محاجه امیرالمؤمنین(علیه السلام) با قوم خود در قیامت با هفت خصلت » ـ «واجبات نماز هفت چیز است » ـ وقت، طهارت، توجه، قبله، رکوع، سجود ـ «اگر بنده اى گناه کند، ملک موکل بر شانه راست هفت ساعت براى استغفار به او فرصت مى دهد» ـ «تقسیم بندى عمر فرزندان به سه هفت سال » (هفت سال نخست براى بازى، هفت سال دوم براى آموزش و هفت سال سوم براى فراگیرى حلال و حرام ) ـ «کودک در هفت سال نخست آقایى مى کند و در هفت سال دوم فرمانبردار و در هفت سال سوم مشاور خانواده است » ـ «قرآن بر هفت حرف نازل شده .»(4)

  • حکمت کاربرد عدد هفت در شرع مقدس :

در قرآن و فرهنگ اسلامى به برخى از عددها، عنایت و توجه خاص شده است که از آن جمله مى توان به عددهاى «سه »، «هفت »، «هفتاد»، «چهل » و … اشاره کرد . کاربرد هر یک از این ها حکمتى دارد که برخى را قرآن و روایات یادآور شده و برخى را نیز علوم جدید کشف کرده است . حکمت عدد هفت نیز تا حدودى بیان شده است . کتاب هاى لغت عربى آن را (همچون عدد هزار در فارسى ) نمادى از کثرت و فراوانى مى دانند ;(۵) ولى در قرآن و روایات هم به معناى کثرت و هم براى شمارش چیزى به کار رفته است .

عددى که نماد کثرت است عددى کامل و زنده است ; بر خلاف اعداد معمولى ریاضى «عدد زنده » آن است که فکر ایشان را تا بى نهایت پیش برد و واقعیت را آن چنان که هست در نظرها تجسم بخشد ; چنین عددى روح دارد و ریاضى دان و بى سواد هر دو عظمت آن را درک مى کنند . عددى را (مثلا یک ) تصور کنید که یک کیلومتر صفر جلوى آن قرار گرفته باشد ; این عدد عظمت دارد ; اما تنها ریاضى دان عظمت آن را مى شناسد ; ولى اعداد کامل و زنده را همه مى شناسند و مى توانند به ابهت و گستردگى اش اذعان کنند .(۶)

شاید انتخاب عدد هفت براى کثرت به خاطر بسیارى از امور هفتگانه ثابت در جهان هستى باشد، همچون یک دوره کامل هفت روزه زمان (یک هفته ) از این رو، این شماره صرفاً یک عدد ریاضى محسوب نمى شود ; بلکه عددى براى نشان دادن کمال یک چیز است ; مانند عدد چهل که یکى از حکمت هاى آن این است که رسیدن به چهل سالگى به طور معمول با کمال عقل همراه است .(۷)

اکنون به دو نمونه از آیات قرآن که عدد هفت در آن ها به همین منظور به کار رفته است، توجه کنید :

۱ـ «و لو أنّما فى الأرض من شجره أقلم والبحر یمدّه من بعده سبعه أبحر مانفدت کلمت الله إنّ الله عزیز حکیم ; (لقمان، ۲۷) و اگر آن چه درخت در زمین است قلم باشد و دریا را هفت دریاى دیگر به یارى آید، سخنان خدا پایان نپذیرد . قطعاً خدا است که شکست ناپذیر حکیم است .»

در این آیه، قرآن به جاى این که بگوید : مخلوقات خداوند در پهنه هستى عددى بسیار بسیار بزرگ دارند مى گوید : اگر تمام درختان روى زمین، قلم و همه دریاها مرکب شود، تمام قلم ها مى شکند، و ازبین مى رود، ولى حقایق عالم هستى و معلومات پروردگار هستى پایان نمى پذیرد . عظمت سخن آن گاه روشن تر مى شود که عدد هفت نمادى از کثرت باشد، در این آیه براى مجسم ساختن عدد بى نهایت و نزدیک ساختن معناى علم بى پایان خدا و گستردگى فوق العاده جهان هستى به افکار ما، از عدد زنده استفاده شده است .(۸)

۲ـ «و إنّ جهنم لموعدهم أجمعین * لها سبعه أبوب لکلّ باب منهم جزء مقسوم ; (حجر، ۴۳ـ۴۴) و قطعاً وعده گاه همه آنان دوزخ است، ]دوزخى[ که براى آن هفت در است و از هر درى بخش معین از آنان ]وارد مى شوند[ .» در این آیات آمده که جهنم هفت در دارد ; بعید نیست که عدد هفت در اینجا نیز براى کثرت باشد ; یعنى جهنم درهاى بسیار و فراوان دارد ; و واضح است که این تعداد درها در حقیقت به عوامل گوناگونى که انسان را به جهنم مى کشاند اشاره دارد . هر چند روایات نیز به این «هفت در» اشاره کرده‌اند ; ولى ظاهراً درهاى جهنم به هفت در محدود نمى شود .(۹)

پی نوشت ها:

۱ . ر .ک : لغت نامه دهخدا، ج ۱۴، ص ۲۰۷۶۸، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران
۲ . لغت نامه دهخدا، همان / برهان قاطع، همان .
۳ . ر . ک : خصال، شیخ صدوق (ره )، ج ۲، ص ۳۴۰ـ۴۰۵، مؤسسه النشر الاسلامى .
۴ . ر .ک : سفینه البحار، شیخ عباس قمى (ره )، ماده «سبع » / معارف و معاریف
۵ . ر .ک : لسان العرب، ابن منظور، ج ۶، ص ۱۵۵، داراحیاءالتراث العربى .
۶ . ر . ک : تفسیر نمونه، آیه الله مکارم و دیگران، ج ۱۲، ص ۵۷۴، دارالکتب الاسلامی
۷ . ر .ک : تفسیر نمونه، همان، ج ۱۷، ص ۷۶ / المیزان، همان، ج ۱۸، ص ۲۰۱ .
۸ . ر .ک : تفسیر المیزان، علامه طباطبایى، ج ۱۶، ص ۲۳۲، نشر اسماعیلیان
۹ . ر .ک : المیزان، همان، ج ۱۲، ص ۱۷۵، مؤسسه الاعلمى للمطبوعات / تفسیر نمونه


منبع:سایت پرسمان قرآنی

همچنین ببینید

غدیر

غدیر یک ضرورت راستین

بر اساس جهان بینی توحیدی و مکتبی ، غدیر ، یک ضرورت منطقی و عقلی …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *