ما سر نامزدی خواهرمان، اعصاب و روانمان به هم ریخت! نه اینکه بدمان بیاید که سر و سامان بگیرد و برود خانه ی بخت ها؛ نه! نقل این بود که اینترنت ما آن موقع نیاز به تلفن آزاد داشت و زمان نامزدی خواهرمان، به ندرت تلفن آزاد میشد. بعضی وقت ها که دیگر ساعت به نیمه ی شب میکشید و من بخت برگشته ناامید از دسترسی به اینترنت، سر ناکام به بالش میگذاشتم و همیشه برایم سوال بود که این خواهر ما که هر روز، روزی چند ساعت با نامزد گرامی حرف می زند، چه میگوید؟!
یک بار هم که از خودش پرسیدم، برای خودش هم سوال بود! فقط گفت: «نامزد کردی، میبینمت!» خلاصه برای ما کاشف به عمل آمد که بحث عشق و عاشقی است.
معلمی در دوران دبیرستان داشتم که میگفت: «بین عاشق و معشوق، طولانی شدن سخن جایز است.» بعد هم مثال عاشقان اسطوره ای مثل «لیلی و مجنون» را زد. بعد هم عشق بالاتری را مثال زد. عشق موسی کلیم الله(علی نبینا و آله و علیه السلام) با خداوند والا.
وقتی که خدا از او پرسید: «موسی! این چیست که در دستت است؟» حضرت موسی(ع) حرفش را در گفتن: «عصاست» خلاصه نکرد. گفت: «این عصای من است که به آن تکیه می دهیم و با آن براى گوسفندانم برگ مى تکانم و کارهاى دیگرى هم براى من از آن برمى آید.»(۱)
ما در دعا کردن، یک خورده هم عاشقانه عمل نمیکنیم. حدوداً سر سجاده – پُر پُرش- پنج دقیقه وقت میگذاریم که لیست حاجاتمان را ردیف کنیم. بعدش هم «آمین» و خداحافظ خدا. تازه اگر راست و حسینی حاجاتمان را بگوییم و فکر نکنیم که: «خدا می داند، پس نگوییم!». این فکر اشتباهی است. البته «خداى تبارک و تعالى می داند که بنده اش هر گاه به درگاهش دعا میکند، چه می خواهد؛ امّا دوست دارد که حاجت ها به درگاهش شرح داده شود…» (۲)
ما کارمان به جایی رسیده است که خدا ما را می خواند، ما روی میگردانیم؛ دست دوستی اش را، خصمانه رد میکنیم و محبّتش را نمی پذیریم! انگار نه انگار که او با مهربانی و کریمانه برخورد کردنش، بر ما منّت دارد. (۳)
در حالی که وقتی دعا میکنیم، اگر خدا دوستمان داشته باشد، به فرشتگان موکّلش امر میکند: «حاجت او را برآور؛ ولى عجله نداشته باش؛ زیرا من میل دارم صداى او را بشنوم.» (۴)
پی نوشت:
۱. طه: ۱۷-۱۸.
۲. روایت از امام صادق (علیه السلام)؛ کلینى، محمد بن یعقوب، أصول الکافی، ترجمه مصطفوى – تهران، کتاب فروشى علمیه اسلامیه، چاپ: اول، ج۴؛ ص۲۲۵؛ با استفاده از نرم افزار جامع الاحادیث نور ۳/۵.
۳. برگرفته از دعای افتتاح.
یا رَبِّ إِنَّکَ تَدْعُونِی فَأُوَلِّی عَنْکَ وَ تَتَحَبَّبُ إِلَی فَأَتَبَغَّضُ إِلَیکَ وَ تَتَوَدَّدُ إِلَی فَلا أَقْبَلُ مِنْکَ کَأَنَّ لِی التَّطَوُّلَ عَلَیکَ… (اى پروردگار من! تو مرا مى خوانى و من از تو روى مى گردانم، و با من دوستى مى ورزى و من با تو دشمنى مى کنم، به من محبّت مى نماىی و از تو نمى پذیرم، گویا مرا بر تو منّت است…)
۴. طریف از حضرت صادق علیه السّلام روایت مى کند که فرمود: »بنده که دوست خداوند است، دعا مى کند و از خداوند چیزى مى خواهد، پروردگار به فرشته ی موکل امر مى کند، حاجت او را برآور؛ ولى عجله نداشته باش؛ زیرا من میل دارم صداى او را بشنوم.» (مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ایمان و کفر (ترجمه کتاب الإیمان و الکفر بحار الأنوار جلد ۶۴، ترجمه عطاردى) – تهران، اسلامیه، چاپ: اول، ۱۳۷۸، ج۲؛ ص۱۶۰؛ با استفاده از همان نرم افزار).
پ.میعاد
مستور