ویژگی های زمامدار اسلامی در کلام رضوی

9f956bb0e576f394a7d3839bded1bcd4 - ویژگی های زمامدار اسلامی در کلام رضوی

به لطف خداوند هشتاد و چهارمین نشست از سلسله نشست های فرهنگ مهدوی با موضوع وِیژگی های زمامدار اسلامی در کلام رضوی و با سخنرانی استاد گرانقدر حجت الاسلام و المسلمین رجالی تهرانی برگزار گردید و فایل سخنرانی استاد در سایت موعود قرار گرفت برای همه اون عزیزانی که نتوانستند در این نشست حضور پیدا کنند

 

دانلود: فایل صوتی سخنرانی حجت الاسلام رجالی تهرانی

 

هشتاد و چهارمین نشست از سلسله نشست‌های «فرهنگ مهدوی»، مصادف بود با شب زیارت مخصوص امام علی بن موسی الرّضا(علیه السلام). از همین رو، مؤسّسه موعود با انتخاب موضوع «ویژگی‌های زمامدار اسلامی در کلام رضوی»، شنوندگان را در مجلسی صمیمانه، میهمان سخنان حضرت رضا(ع) کرد. سخنران این نشست حجّت‌الاسلام و المسلمین «علیرضا رجالی تهرانی» نیز در همین راستا، سخنان خود را با ذکر صلوات خاصّه ی امام رضا(ع) آغاز نمود و این چنین، قلبهای مشتاق را روانه ی مشهد الرضا(ع) ساخت.
در این نشست، که با رونمایی از تازه ترین اثر مؤسسه موعود، کتاب «هرزه نگاری ومستهجن پردازی درجهان معاصر» آغاز شد، آقایان «رجالی تهرانی» و «اسماعیل شفیعی سروستانی» سخنرانی کردند.

وجود حاکم ضروری است
حجّت الاسلام رجالی تهرانی، در آغاز سخنان خود به ضرورت ایجاد حکومت و وجود زمامدار پرداختند و گفتند:
«حیات و معیشت انسان، در سایه ی اجتماع صورت می‌ گیرد. همچنین تعاملات و معاملات انسان نیز در اجتماع محقّق می‌شود و هیچ انسانی نیست که بتواند منفکّ از زندگی اجتماعی دوام بیاورد.
حال، لازمه ی زندگی اجتماعی، ایجاد اصطکاک ها و برخوردها بین منافع افراد و در مواقع کمبود منابع، رقابت در این عرصه است. لذا مردم در حین زندگی اجتماعی باید با یکدیگر همکاری کنند و آنچه به دست می آورند بین دیگران نیز توزیع کنند. امّا متأسّفانه، همین منافع (علی الخصوص در دنیای امروز که منافع و منابع حرف اوّل را می زنند) سبب می‌شود که مردم، به فکر سودرسانی به دیگران نباشند. بدین ترتیب، برای آنکه انسان بتواند به زندگی اجتماعی اش ادامه دهد و به هدف های والای انسانی دست بیابد، نیازمند دو اصل است:
۱. وجود قانون عادلانه و مترّقی، که باید پاسخگوی نیازهای مادّی و معنوی انسان باشد.
۲. وجود رهبر و نظام حکومتی قدرتمند که عهده دار اجرای قانون و هدایت عمومی‌شود و بین مردم عدالت را برقرار کند.
در نتیجه، حکومت برای جامعه ی انسانی ضروری و اجتناب ناپذیر است؛ چرا که در لوای قانون و حاکم است که حکومت می تواند تشکیل شود و نیازهای مادّی و معنوی یک کشور را برطرف کند و بتواند به آنها خدمات رسانی کند.
در روایات نیز از امیرمؤمنان علی(ع) داریم که درباره ی ضرورت وجود زمامدار می فرمایند: «به ناچار برای انسان امیر یا حاکمی‌باید باشد؛ چه نیکوکار، چه فاجر و بدکار.» در واقع تعبیر حضرت امیر(ع) این است که: زمامدار بد بهتر از بی زمامداری در جامعه است.
در جای دیگری نیز حضرت امیرالمؤمنین(ع) می فرمایند: «تسلّط حاکم ستمگر بهتر است از فتنه ی مداوم.»
زمامدار صالح، ضامن اجرای قوانین خداوند رجالی تهرانی، در ادامه ی سخنانش، به حدیثی بلند از امام رضا(ع) اشاره کرد که در آن به بیان «لزوم وجود زمامدار صالح» پرداخته بودند. ایشان بیان کردند:
«حضرت رضا(ع) در جملاتی به ضرورت وجود زمامداری صالح استدلال می‌کنند و می فرمایند: «اگر کسی بگوید که چرا خداوند اولی‌الامر برای مردم قرار داده است و آنان را به پیروی از آنها امر فرموده، پاسخ داده می‌شود: این امر، علّتهای بسیاری دارد. از جمله اینکه خداوند حدود و قوانینی برای زندگی بشر تعیین فرموده است و به آنها فرمان داده که از این حدود تجاوز نکنند؛ چرا که برای آنها فساد و تباهی به ارمغان می آورد؛ امّا اجرای این قوانین صورت تحقق نمی پذیرد، مگر آنکه خداوند زمامداری امین بر ایشان بگمارد تا آنان را از تعدّی حدود و ارتکاب محرّمات بازدارد. چه بسا افرادی باشند که از لذت و منفعت شخصی خود به بهای تباه شدن امور دیگران صرف نظر نکنند. از این رو خداوند سرپرستی برای مردم تعیین فرموده است تا ایشان را از فساد و تباهی بازدارد و احکام و قوانین اسلامی را در میان آنان اقامه کند.» در این سخن، امام رضا(ع)، زمامدار صالح را «امینی دین شناس» و «مجری احکام اسلامی» معرفی کرده‌اند که مردم را نیز به اجرای قوانین خداوند رهنمون می‌شود.

حاکم باید سدّ راه ظالمان باشد
رجالی تهرانی در ادامه بیان کرد:
«استدلال دیگری که امام رضا(ع) در ادامه ی همین روایت می آورند این است که می فرمایند: «دیگر اینکه ما هیچ گروهی را نمی‌یابیم که بدون زمامدار و بی سرپرست زندگی کرده، ادامه ی حیات داده باشد. چرا که اداره ی امور مادّی و معنوی آنان به زمامداری مدبّر نیازمند است.»
امام(ع)، به همین خاطر، بحث «امانت داریِ» زمامدار را مطرح کرده‌اند. چرا که رهبری که امین است، خود را موظف می داند که قوانین اسلامی را به مردم برساند و همچنین او باید «توانایی» رساندن این قوانین به دست مردم را داشته باشد و این توانایی همان تدبّر است. لذا امام رضا(ع) در ادامه می فرمایند: «از حکمت خداوند به دور است که آفریده ‌های خود را بدون رهبر و زمامدار رها کند. حال آنکه خود به خوبی می داند که مردمان به ناچار باید حاکمی داشته باشند تا جامعه را قوام و پایداری بخشد و مردم را در نبرد با دشمنان رهبری کند و اموال عمومی را بین آنها تقسیم کند و نماز جمعه و جماعات آنها را برپا دارد و از ستم ظالمان نسبت به مظلومان جلوگیری کند.»

بی زمامدار صالح، بدعت ها رواج می‌یابد
رجالی تهرانی در بیان ضرورت وجود حاکم صالح در کلام امام رضا(ع) چنین ادامه داد:
«امام رضا(ع) در ادامه ی استدلال های خود فرمودند: «و دیگر اینکه چنانچه خداوند برای مردم زمامداری امین، حفیظ و مورد اطمینان قرار نمی داد، به یقین آیین و دین الهی از بین می رفت و احکام و سنن خداوندی تغییر می‌کرد. بدعت ها در دین افزایش می‌یافت، بی دینان در مذهب الهی دست می‌بردند و آن را دچار نواقص و کاستی ها می‌کردند و شبهاتی درباره ی اسلام در میان مردم رواج می دادند. چون می دانیم مردم ناقص و نیازمندند و افکار و تمایلات آنها مختلفند.» بدین ترتیب، امام رضا(ع) به ضرورت وجود امام و زمامدار اسلامی اشاره فرمودند.

حاکم باید منتخب از سوی خداوند باشد
حجّت الاسلام رجالی تهرانی با پایان بردن بخش «ضرورت حاکم و حکومت»، بخش بعدی سخنان خود را با این سؤال آغاز کردند که «حقّ حاکمیت از آن کیست؟» و در پاسخ به این سؤال، «اصالت حاکمیت» را از آنِ «خداوند متعال» دانستند و بیان کردند:
«از نگاه دینی، چنین نیست که اگر کسی به لحاظ فیزیکی برتری داشت، یا قدرت و ثروت بیشتری داشت یا حتّی به لحاظ هوش و قوای ذهنی با استعدادتر بود، یا دارای حکمت یا نژاد برتر بود، ذاتاً اجازه ی حکومت داشته باشد. پیامبر(ص) را خداوند به عنوان زمامدار اسلامی تعیین می‌کند و امام معصوم(ع)، به انتخاب پیامبر(ص) مأذون از جانب خداوند، معیّن می‌شود. امام معصوم(ع) با انتخابی که دارد، یا نصب خاص می‌کند و یا نصب عام. شرایط زمامدار اسلامی را هم امام معصوم(ع) مشخّص می‌کند. لذا ما می‌بینیم در عصر غیبت، شرایط زمامدار اسلامی‌با سخنانی که از سوی معصومان(ع) بیان شده، به شکل «نیابت عامه» مشخّص شده است. بنابراین به این موضوع مهم می رسیم که حقّ حاکمیت و حکومت و امر و نهی کردن، اصالتاً متعلق به خداوند متعال است و هیچ کس جز خداوند متعال، اصالتاً حق حاکمیت و زعامت ندارد و اگر کسی زمامداری می‌کند، زمامداری او اعتباری است و نه ذاتی.
با توجّه به این موضوع، اگر قرار است کسی زمامدار شود، باید اذنش را از جانب خداوند داشته باشد، پس مردم در این حکومت چه کاره‌اند؟ در اینجاست که طرفداران دموکراسی و مشروعیت مردمی، از دین اسلام جدا می‌شوند. در حالی‌که در تفکّر شیعی، زمامداری، حقّ پیامبر(ص)، امام معصوم(ع) و نایب عام است.

امامت، تحقّق توحید در جامعه اسلامی
سخنران نشست فرهنگ مهدوی ادامه داد:
«از آنجایی که حقّ حاکمیت تنها آن خداوند است، زمامدار جامعه ی اسلامی‌باید از جانب خداوند اذن داشته باشد. این زمامدار ویژگیهایی دارد که آن را هم، دین و خداوند تعیین می‌کند. لذا پیوند مهمّی بین توحید و رهبری دین و به طور خاصّ امامت وجود دارد.
امام رضا(ع) در حدیث «سلسله الذّهب»، توحید را مهم ترین مسئله ی زندگی و خودشان را از شروط تحقق توحید در جامعه ی اسلامی قلمداد می‌کنند و از پدرانشان و ایشان از حضرت رسول اکرم(ص) و ایشان از جبرئیل امین(ع) و ایشان از خداوند متعال نقل می‌کنند که می فرمایند: «کلمه ی لااله الّا الله قلعه ی محکم و استوار من است و هر کس در آن داخل شود از عذاب من در امان می ماند.» سپس امام با وقفه‌ای در ادامه ی حدیث فرمودند: «این امر شرایطی دارد و من از شروط آن هستم.»
در روایت دیگری امام رضا(ع) درباره ی مقام امام و امامت می فرمایند: «امام زمام دین و نظام مسلمین و صلاح جهان و عزّت مؤمنان است. امام پایه و ریشه ی اسلام فزاینده و شاخسار روینده و برآینده ی آن است. به وجود امام است که نماز و زکات و روزه و حج و جهاد درست می‌شود و فواید عامه و صدقات و اجراى حدود و احکام عملى می‌شود و مرزها و نواحى (سرزمین اسلام) پاسدارى می‌گردد. امام است که حلال خدا را حلال و حرامش را حرام مى‏ داند و حدود خدا را بر پا مى‏دارد و از دین خدا پشتیبانى مى‏کند و با اندرز نیکو و حجّت رسا (مردم را) به راه خدا مى‏ خواند.»

زمامدار اسلامی، توانمند در برپایی حدود الهی
امام رضا(ع) در روایت دیگری می فرمایند: «قوانین الهی برپا داشته نمی‌شود مگر در صورتی که فردی قدرتمند و توانا و امین بر ایشان گماشته شود تا عهده دار این امر باشد و نگذارد به حقوق دیگران تعدّی شود.» امام رضا(ع) در این روایت، هم به ضرورت وجود حاکم اشاره می‌کنند و هم به ویژگیهای حاکم. امام، امانت‌داری و قدرتمندی توأمان را از ویژگیهای زمامدار می دانند؛ چرا که ممکن است کسی امانت دار باشد، ولی در وقت عمل، توانایی و قدرت کافی برای پیاده کردن احکام دین را نداشته باشد؛ به همین خاطر است که بحث توانمندی مطرح می‌شود.
از روایات دیگر و از سیره ی عملی امام رضا(ع) می توان دریافت که امام رضا(ع) بسیار مراقب کارکنان و کارگزارانشان بودند. از جمله ویژگی زمامدار اسلامی همین است؛ به اطرافش توجّه کند و از پیرامونش غافل نباشد. این موضوع حتّی در جزئیات هم خود را می نمایاند. لذا ابراهیم بن عبّاس می‌گوید: «هیچ گاه ندیدم امام (رضا(ع))، کلمه ای به زیان کسی به زبان آورد و نه حاجت کسی را که به ادای آن توان داشت، رد کند. هیچ موقع در حضور کسی که در مقابل او نشسته بود پایش را دراز نکرد و بر متّکا در برابر افراد تکیه نداد، به دوستان و کارگزارانش هرگز سخنی ناشایست نگفت و آنچنان بود که هر وقت به خلوت می رفت و سفره ی غذای خویش را می‌گستراند، همه ی کارکنانش را بر سر آن می نشانید و حتّی دربانان و مهتران را بسیار احسان می‌کرد و صدقات فراوان می داد و این کار را غالباً در شبهای تاریک انجام می داد.»
همه ی این ویژگیها، ویژگیهایی است که زمامدار اسلامی می‌بایست به آن توجّه کنند.

زمامدار، باید حلّال مشکلات مردم باشد
حجّت الاسلام رجالی تهرانی، در ادامه به ویژگیهای مشخّص شده از سوی امام رضا(ع) برای زمامدار اسلامی، اشاره کردند و بیان داشتند:
«امام رضا(ع) به زیبایی در روایتی فرمودند: «اگر زمام حکومت را به دست گیرم، غذای ساده تر و کم ارزش تری خواهم خورد و لباس خشن و زبر خواهم پوشید و با مشقّت و سختی خواهم زیست.» یعنی امام شرایط را با زمامداری بر خودشان تنگ می‌کنند و نه آنکه زمامداری را فرصتی ببینند برای افزودن بر مال و قدرتمندی و ثروت خویش. اتّفاقاً زمامدار جامعه ی اسلامی، اینگونه است که وقتی قدرتش در زمامداری افزوده می‌شود، بر خودش بیشتر سخت می‌گیرد.
در رابطه با همین موضوع، از شاخصه های بیان شده برای زمام دار، امام رضا(ع) برقراری عدالت و رسیدگی به جامعه ی اسلامی را از جمله کارهای زمامدار معرفی می‌کند.
می دانیم که پرچم اصلی حکومت مهدوی، «عدالت محوری» است. یعنی اگر قرار باشد که حکومت امام عصر(عج) یک پرچم را بالا بیاورد، آن، پرچمِ «عدالت» است. عدالتی که خداوند برای همه ی بندگانش در این دنیا می خواهد. لذا امام رضا(ع) به مأمون فرمودند: «تو عدالت را در داخل سرزمین های اسلامی‌برقرار کن و فقر و محرومیت را از ریشه برانداز و به گرفتاری های مردم رسیدگی کن که این مایه ی خوشحالی و خشنودی حاکم اسلامی است.» امام رضا(ع) زمانی این سخن را به مأمون فرمودند که او درباره ی گسترش مرزهای اسلامی سخن می‌گفت و اظهار شادمانی می‌کرد. امام رضا(ع) بدین ترتیب به او فرمودند که زمانی زمامدار اسلامی‌باید شادمان باشد که توانسته باشد پاسخگوی نیاز مردم تحت حکومتش باشد.
همچنین امام رضا(ع) در نامه ای به مأمون فرمودند که از ویژگیهای زمامدار اسلامی، این است که هیچ گاه اسیر مادّیات و تعلّقات دنیوی نشود. لذا امام رضا(ع) فرمودند: «از موارد اسلام خالص، بیزاری از کسانی است که اموال را منحصر به خود می‌کنند.» بنابراین، زمامدار نه تنها باید خودش مال اندوزی را کنار بگذارد؛ بلکه باید از مال اندوزی دیگران هم جلوگیری کند.
سخنران نشست، سخنان خود را با بیان جملاتی از امام رضا(ع) درباره ی امام زمان (عج) به پایان رساند که در این روایات، امام رضا(ع)، ویژگی‌های امام عصر(عج)، زمان غیبت ایشان و حیرت و سرگشتگی شیعیان در دوران غیبت را شرح داده بودند.
سخنران در انتهای سخنانش، به جمع بندی ویژگی های زمامدار اسلامی پرداخت. از جمله: مأذون بودن از جانب خداوند و دین، توانمند بودن و آشنا بودن با قوانین اسلامی، امانت دار بودن، ساده زیست بودن، توجّه داشتن به پیرامون و اطراف، نظارت بر کارکنان، پاسخگویی به نیازهای مردم، حفظ سرزمین اسلامی از گزند دشمنان و…

همچنین ببینید

انسان‌شناسی در زيارات اهل بيت عليهم السلام

بیانات استاد محمد شجاعی از پژوهشگران و محققان حوزه مهدویت و علوم تربیتی که در این برنامه به تشریح مقام حضرت فاطمه معصومه پرداخته و با تفصیل ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *