پاسخ به این سوال که چرا عربستان سعودی پس از ۲۰ ماه از زمان دستگیری آیت الله نمر باقر النمر حکم اعدام وی را اعلام میکند، میتواند پرده از نگاه کوتاه بینانه ریاض نسبت به مسائل منطقهای بردارد.
در این میان تحلیلهای زیادی درباره چرایی صدور این حکم در شرایط زمانی کنونی مطرح شد، برخی آن را با تحولات یمن و به نتیجه رسیدن اعتراضات در این کشور مرتبط دانستند و برخی دیگر تحلیل این تصمیم را در روابط میان تهران و ریاض جستجو میکنند اما در این میان آنچه مشترک بود، تاثیر این حکم در دامن زدن به اختلافات مذهبی و ضد تقریبی در سطح منطقه بود.
در این شرایط رسانههای غربی متفق القول تاکید کردند که درصورتی که ریاض تصمیم خود را برای اعدام این روحانی عملی کند به دعوای مذهبی در خاورمیانه دامن زده و این دقیقا همان چیزی است که آمریکا، اسرائیل و دیگر کشورهای غربی در خاورمیانه انتظار آنرا میکشند.اما در این میان یک نکته که کمتر توسط رسانههای غربی و عربی در منطقه مورد توجه قرار میگیرد این است که آیت الله النمر در هیچکدام از سخنرانیهایش که فیلم اکثر آنها در سایت یوتیوب موجود است، صحبتی از شیعیان نمیکند بلکه وی بر مطالبات تمام مردم عربستان تاکید دارد. وی منتقد رژیم عربستان است و بر استیفای حقوق تضییع شده مردم یک کشور در سایه نظامی پادشاهی تاکید دارد که درآن نادیده گرفتن حقوق اولیه مردم به امری بدیهی تبدیل شده است.
در این میان حکومت عربستان سعودی به شدت اصرار دارد که آیت الله النمر به دنبال اهداف مذهبی و طایفهای است و به طور مستمر مقامات و رسانههای نزدیک به حکومت، اعتراضات مردم این کشور را حرکتی برگرفته از خارج از عربستان و با حمایت جمهوری اسلامی ایران برای گسترش تشیع میدانند.
در همین زمینه «حمزه حسن» معارض سرشناس عربستانی در گفتوگو با تلویزیون المیادین میگوید: «بحث مذهبی خندق رژیم(سعودی) برای ایران است، سعودیها ایران را دشمن خود میدانند چه شاه برآن حاکم باشد و چه فردی روحانی، فتنه مذهبی در خدمت سیاستهای ریاض است.»
وی در این باره میافزاید: «شیعیان عربستان قربانی فتنه مذهبی رژیم هستند، آنها(سعودیها) شیعیان را تکفیر میکنند و مطالبات آنها را به بهانه مذهبی بودن و خارجی بودن به شدیدترین شکل سرکوب میکنند این درحالی است که که مواضع آیت الله النمر هیچگاه طایفهای و مذهبی نبوده است وی از حقوق همه مردم عربستان دفاع کرده است؛ چه شیعه و چه سنی.»
در صورتی که این تحلیل را بپذیریم و آنرا در کنار دیگر تحولات منطقه همچون اوضاع یمن، ناکامی در سرنگونی حکومت سوریه و اوضاع عراق قرار دهیم، درمییابیم که هرگاه ریاض در رقابت سیاسی با ایران در منطقه شرایط را به ضرر خود ببیند، تلاش میکند با کوبیدن بر طبل دعوای مذهبی و دامن زدن به این دعوا به نوعی از ظرفیتهای موجود در زمینه افراطگرایی مذهبی که خودش در خلال سالهای متمادی با تبلیغ آئین وهابیت و سلفیت در منطقه ایجاد کرده، برای اهداف خود بهره گیرد.
در این میان آنچه دارای اهمیت دوچندان است، لزوم فاصله گرفتن ایران از این تله سعودیها است، ایران همانند هر کشوری در راستای منافع ملی خود به دنبال افزایش قدرت خود در محیط پیرامونیاش برای تامین منافع امنیتی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خودش است اما در مسیر این رقابت نباید وارد تله دعوای مذهبی با عربستان یا هر کشور دیگری در منطقه شود و به شدت از این دام خطرناک که بذرش از زمان ورود استعمار به منطقه پاشیده شد، فاصله بگیرد. به ویژه که حالا در نگاه عربستان پس از آنکه داعش به عنوان دست پرورده سالهای متمادی تبلیغ آئین تکفیر در منطقه، حالا تبدیل به هیولایی شده و تمام پنبههای ریسیده شده درباره جنگ شیعه و سنی را به جنگ سعودی-تکفیریها بدل کرده؛ از این رو ریاض ضروری میداند که هرچه سریعتر دوباره دعوا مذهبی با شیعیان را با ریختن خون یک روحانی شیعه دامن بزند تا شاید شرایط تغییر کند.
در این میان آنچه مبرهن است، نگاه کوته بینانه و تاکتیک محور رژیم عربستان است، آنها حاضرند برای رد شدن از بحرانهای جاری منطقهای در یمن، سوریه و عراق، در داخل خاک خود دست به بازی با آتش بزنند و احساسات میلیونها نفر را جریحهدار کنند بدون اینکه عواقب خطرناک و خارج از کنترل چنین ماجراجویی را در بلند مدت مدنظر داشته باشند.
در همین زمینه حمزه حسن میگوید: «مسئولان رژیم(سعودی) نگاه راهبردی برای حل مشکلات ندارند آنها در حالتی از سردرگمی هستند و دائماً با تاکتیکهایشان تلاش دارند از یک بحران به طور موقت عبور کنند.»
منبع: فارس