عبدالحسن ترکی
اشاره:
قرآن کریم و امام معصوم دو چهره یک واقعیّت و دو ظهور یک حقیقتاند که تفکیک و جدایی آنها از هم فرض صحیحی ندارد؛ نه قرآن بدون امام، قرآن حقیقی است و نه امام بدون قرآن، امام واقعی است. یعنی انسان کامل، قرآن ممثل است و قرآن کریم، انسان کامل مدوّن. امام، قرآن عینی است و قرآن، امام علمی. امام، قرآن ناطق است و قرآن، امام صامت. امام، صراط عینی است و قرآن، صراط علمی. به همین خاطر این دو از یک سلسله صفات مشترک برخوردار هستند.۱
خدای سبحان، قرآن کریم را به عنوان رحمت معرفی میکند:
هُدیً و رحمه للعالمین.
همچنین ائمه اطهار(ع) نیز در زیارت جامعه کبیره به عنوان معدن رحمت و رحمت پیوسته و متّصل ـ الرحمه الموصوله ـ معرفی شدهاند. مجموع این تعبیرها، شاهدی بر یگانگی رسول اکرم(ص)، ائمه اطهار(ع) و قرآن کریم در عوالم برتر از عالم ماده است، همانگونه که در قیامت نیز به یک حقیقت برمیگردند. هر گونه تکثّر ظاهری و مادّی، مختصّ به عالم دنیاست.
القرآن و الحجّه یا مشرکات قرآن و حجّت زمان(عج) نام کتابی است که به قلم یکی از ارادتمندان به ساحت امام عصر(ع)، یعنی مرحوم آیتالله حاج شیخ رضا توحیدی(ره)، در باب قرابتها، شباهتها و فصول مشترک قرآن و امام زمان(ع) به نگارش درآمده است. اصل این کتاب بنا به آنچه حجتالاسلام علی اکبر مهدیپور در معرفی مؤلّف و کتاب آوردهاند، در دوازده دفتر تنظیم و تدوین شده که تنها این بخش ـ مشترکات ـ به چاپ رسیده است.
مؤلّف این کتاب، مرحوم آیت الله توحیدی، از عالمان معاصر تبریز و دارای صفات جمیله و اخلاق حمیده و به عشق به امام عصر(ع) موصوف بودهاند. معظّمٌ له از دانشآموختگان حوزه حیات بخش نجف بوده، سالیانی در جوار آستان آسمانی امیرمؤمنان(ع) به تهذیب و تحصیل اشتغال داشته و مفتخر به کسب اجازه از تنی چند از آیات عظام و مراجع تقلید آن سامان گردیده است.
این کتاب، چنانچه از نام آن پیداست به بررسی فصول مشترک میان ثقلین (قرآن و عترت) میپردازد و به دهها شباهت و قرابت میان این دو گوهر گرانبها اشاره میکند.
مؤلّف محور و مدار بحث را خطبه ۱۸۶ نهجالبلاغه قرار داده است. حضرت امیر(ع) در این خطبه، پس از بیان بعثت در فرازهای واپسین خطبه به ویژگیهای قرآن میپردازد و در آن، نزدیک به پنجاه صفت برای این کتاب آسمانی برمیشمارد. مؤلّف ضمن ترجمه و توضیح مفردات این خطبه آن صفات و امتیازات را در عموم معصومین ـ خاصّه در امام عصر(ع) ـ به عنوان «ثقلِ اصغر» باز میجوید و به انطباق آنها با امامان معصوم میپردازد و مینویسد:
هر چه در قرآن باشد، به نحو اتمّ در معصوم وجود دارد و حجّت و قرآن از هم جدایی ندارند.
ایشان درباره این انطباق و اشتراک آوردهاند:
مولی الموالی ـ حضرت امیرالمؤمنین(ع) ـ در نهجالبلاغه خود در موارد عدیدهای راجع به اوصاف کتابالله العزیز و مقام و موقعیّت و خصوصیات قرآن مجید، بیانات ارزندهای فرموده که همه در خور ستایش است. حقیر ناچیز یکی از آنها را که بسیار جامع و جالب بوده و حاوی چهل و دو منقبت و فضیلت [درباره آن کتاب شریف] است، تبرّکاً ذکر کرده، انطباق هر یک را، با وجود مقدّس امام زمان(ع) بیان میکنم.۳
مولّف در ذیل هر فصل، احادیث فراوانی را در تأیید و تسدید گفتار خود آورده که ما در مقام گزینش و گزارش، تنها عصارهای از مطالب ایشان را جهت آشنایی خوانندگان محترم موعود آورده، و علاقمندان به این مباحث و معارف را به اصل کتاب ارجاع میدهیم. این کتاب در ۲۸۰ صفحه توسط انتشارات سیمای آفتاب و با مقدّمه کوتاه استاد علی اکبر مهدیپور در پاییز ۱۳۸۲ به چاپ رسیده است.
۱. قرآن نوری که چراغهایش خاموش نشود
نور قرآن مجید دائمی و خاموش ناشدنی است و مردم پیوسته به واسطه تابش و درخشش آن از تاریکی های جهل و ظلمتهای جاهلیّت رهایی یافته، به شاهراه سعادت و هدایت در دنیا و آخرت میرسند. وجود مبارک ائمّه اطهار(ع) نیز نور هستند. خداوند هزاران سال قبل از خلقت مخلوقات، انوار مقدّسه ایشان را خلق کرده، همه عالم از انوار آن بزرگان منشعب شدهاند. این انوار مقدّس اصل و ریشه همه موجودات بوده و تابش انوار منظومههای شمسی و سایر کواکب، انجم و کهکشانها از نور مقدّس این بزرگواران سرچشمه گرفته است؛ خاصّه نور مقدّس امام زمان(ع) که همواره در قلوب مؤمنین اشراق دارد. وجود نازنین مهدی آل محمّد و اجداد طاهرینش(ع) منشأ و مبدأ همه انوار، پرتوافکن به هستی، و مانند قرآن غیر قابل زوال و تغییر میباشند.
۲. چراغی که فروزندگیاش ننشیند
آری قرآن چراغی است پرتوافکن که ابداً خاموش نمیشود و تا دنیا برقرار است مردم از هدایت او منقطع نشده، از پرتو آن کسب نور خواهند کرد. همین ملاک در وجود نازنین پیامبر اکرم(ص) و اوصیای گرامی او نیز بنا به آیه مبارکه:
إنّا أرسلناک شاهداً … و سراجاً منیراً.
موجود است. حضرت بقیّهالله(ع) نیز جامع و حائز تمامی فضائل، مناقب و کمالات آن بوده، و انوار مقدّس آن حضرت(ع) تا پایان دنیا خاموش نخواهد شد. «والله متّم نوره و لو کره الکافرون».
۳. راهی که روندهاش را گمراه نکند
قرآن جادهای است مستقیم، روشن و عاری از هر گونه اعوجاج که رهروانش را به سوی حق و حقیقت هدایت مینماید. خط و مشی پیامبر گرامی و اهل بیت او(ع) نیز بر طبق صریح آیات و اخبار، راهی مستقیم و بدون انحراف است که گمشدگان و حیرتزدگان را از مهالک گمراهی و اعوجاج رهایی میبخشد و امروزه، در زمان غیبت کبری، آن راه و صراط مستقیم بر ذات مقدّس امام زمان(ع) منطبق میباشد.
۴. روشنی درخشانی که تابندگیاش به تاریکی نگراید
بر قرآن مجید، ظلمت و تاریکی عارض نمیشود و شائبه ظلمت باطل نمیتواند آن را زیر پوشش باطل خود قرار دهد، همچنین انوار مقدس پیامبر و امیرمؤمنان و فرزندانش(ع) تا روز قیامت، حتی در روز رستاخیز و عرصههای محشر در غایت تشعشع و نورانیّت بوده، پیوسته با تابش خود سیمای شیعیان و مؤمنان را منوّر خواهد نمود.
۵. جدا کننده حق از باطل که دلیلش تباه نشود
قرآن مجید فارق و جدا کننده حق از باطل است و برهان و حجّیت آن همواره زنده و گویاست:
إنّه لقولٌ فصلٌ و ما هو بالهزل.
وجود مقدس حضرت مهدی و اجداد طاهرینش(ع) که وارث علوم انبیا و برگرفته از وحی الهی است نیز ممیّز و فاروق حق از باطل میباشند زیرا آنان خود حق و محور و مدار آن هستند.
۶. بنایی که اساس آن ویران نگردد
بنیان کتاب عزیز آسمانی، انهدامناپذیر است و از جمیع جهات شکست، محفوظ و ایمن میباشد. وجود مسعود ناموس دهر و ولیّعصر و اجداد طاهرینش(ع) که عِدل و همسنگ قرآن و نیمه دیگر حبلین و ثقلین میباشند نیز از باطل و ضلال و انحراف به دور بوده، نه خود منحرف شده و نه دیگران را به انحراف و گمراهی کشیدهاند.
از طرف دیگر چون قرآن کریم به زمان خاصّ و ملّت مخصوصی نازل نشده بلکه بر تمامیبشر فرود آمده، این بزرگواران نیز به زمان خاصّی اختصاص نداشته بلکه تا روز قیامت، دوشادوش یکدیگر بر حوض کوثر وارد میشوند.
۷. بوستانهای عدل و دریاهای قسط و داد
«ریاض»، جمع روضه به معنای زمین سربلند و شاداب است، و «عذران» جمیع غدیر، برکه آب را گویند که بر اثر سیل در جای گودی جمع شده باشند. [همانطور که قرآن دریای داد و قلزم قسط است] با تشریففرمایی حضرت حجّت نیز عدل و داد عالم را فرا گرفته و با قیام قائم(ع) آنچنان دریای داد او به فیضان آمده و تموّج پیدا میکند که موجهای کوهپیکر آن تمامی دنیا را پوشش میدهد و در اینجاست که دنیا را روح تازه بهشتی و همه خلایق در اَمن و امان به سر میبرند.
۸. سنگهای بنای اسلام و شالوده آن
«اثافیّ»، جمع اُثفیّه است و آن عبارت از سنگهایی است که دیگ را بر روی آن مینهند. در اصول کافی از امام صادق(ع) نقل شده است که:
سنگ بنای اسلام سه چیز است: نماز، زکات و ولایت.
و در بعضی از روایات وارد شده که
اگر کسی عبادات انس و جنّ را به جا آورد امّا محبّت و ولایت امام در قلب او نباشد، آن عبادات به او فایدهای نخواهد بخشید.
پس همانگونه که قرآن بنیان و اساس اسلام است، همچنین معرفت و ولایت حضرت بقیهالله(ع) سنگ بنای اساس اسلام است که بدون آن هیچ عملی مقبول نبوده و ثواب و آثاری بر آن مترتّب نخواهد شد.
۹. سرچشمههایی که وارد شدگان از آن نکاهند
این کتاب عزیز سرچشمهای است که وارد شدگان آن را ناقص نمینماید و مانند چشمههای عادی و مادّی با بهرهبرداری بیش از حدّ کاسته نمیشود. علوم و فضائل و مناقب وجود نازنین ولیعصر و ائمّه اطهار(ع) نیز تمام شدنی نیست. چون آن بزرگواران وارث علوم همه پیامبران، خصوصاً خاتم انبیا بوده ـ بلکه شریک علم آن حضرت میباشند ـ لذا علوم آنان نقصانپذیر نبوده و با استفاده و بهرهبرداری هر چه بیشتر به پایان نمیرسد.
۱۰. منزلگاههایی که مسافرانش هرگز گمراه نشوند
قرآن مجید دربردارنده منزلها و گذرگاههایی برای راهیان راه خدا است، که مسافرین آن هیچ وقت راه را گم نمیکنند. لذا هر که در این راه سیر کند بدون شبهه به شاهراه هدایت و سعادت میرسد. حضرت حجّت و اجداد طاهرینش(ع) نیز چنیناند همانطور که در زیارت جامعه کبیره وارد شده است:
أنتم الصّراط الأقوم و السّبیل الأعظم، من أتاکم نجی و من لم یأتکم هلک.۴
یعنی شما راه راست خدایید، هر کس نزد شما آمد، نجات یافت و هر که نیامد هلاک شد.
۱۱. پشتههایی که قصدکنندگان از آن در نگذرند
زیرا آن پشتهها دارای مرغزارهای خرّم و بوستان معارف و دریای دانش هستند که روی آورندگان از آن نگذرند و آن را فرو نگذارند. وجود مقدّس ائمّه هدی ـ خصوصاً حضرت بقیهالله(ع) ـ نیز اعلام و نشانههای هدایت هستند که قاصدین و سایرین از آنها تجاوز نکرده و نابود نمیشوند؛ چنانچه در قرآن آمده:
و علاماتٍ و بالنجم هم یهتدون.
در تفسیر از امام صادق(ع) آمده:
نجم، رسول خدا(ص) و علامات، ما هستیم.
۱۲. سیراب کننده تشنگی دانشمندان
آری، خدای تعالی قرآن شریف را سیراب کننده و کاهش دهنده حرارت عطش علما قرار داده است. و وَجه شَبه آن شدّت اشتیاق نفوس علما و کثرت حرص آنان به معارف حقّه الهیّه قرآن است. چنانچه آب زلال و خنک، عطش تشنگان را برطرف مینماید این کتاب عزیز نیز تشنگان معارف و حقایق بی انتهای آن را سیراب مینماید. همچنین وجود مقدّس حضرات ائمّه هدی(ع) ـ حیّاً و میّتاً ـ جلوگاه نور هدایت و تسکین دهنده پویندگان و شیفتگان دانش میباشند. پس همانطور که قرآن شریف ساکن کننده عطش علماست، علوم فراوانی که از امامان(ع) صدور یافته نیز اثبات مینماید که این مزایا و خصوصیات در آن بزرگواران نیز وجود دارد.
۱۳. بهار خرّم دلهای فقیهان
قرآن، بهار قلوب فقیهان است زیرا به واسطه تدبیر، دقت و غور در بطون آن و استنباط احکام و کشف حقایق و معنویات آن شرح صدری حاصل شده و شادی رخ مینماید که تمامی لذّتهای مادّی در برابر آن ارزشی ندارد و هر چه بیشتر تلاوت شود، علاوه بر اینکه بر ایمان آنان میافزاید، اشتیاق و عطش آنان را نیز زیاد خواهد کرد و این خود یکی از اعجازهای قرآن کریم است. همچنین وجود مقدّس حضرت مهدی و اجداد طاهرینش(ع) که عدل و شریک قرآن هستند نیز این گونه میباشند طبیعی است که درک حضور اقدس و استماع کلمات دُرَربار ایشان برای فقیهان همچون نسیم حیاتبخش بهاری، موجب انشراح صدر و صیقل و صفای دلها خواهد شد. و نور مقدّس امام زمان(ع) در قلوب همه مؤمنین پرتوافکن شده، روسیاهیها و گرفتاریها را میزداید.
۱۴. ریسمانی با دستگیرههای محکم
قرآن مجید ریسمانی است که دستگیرههای آن ناگسستنی است. هر که به آن چنگ زند نجات یابد و رستگاریاش محققّ است. شیخ بزرگوار طبرسی در معنای «حَبل» اقوالی را آورده: یکی آنکه حبل، قرآن است و دوم آنکه اسلام میباشد و سوم آنکه
اهل بیت(ع) هستند. و روایت «ابان بن تغلب» از امام صادق(ع) [مؤیّد این موضوع است] که فرمود:
منظور از حبلالله در آیه «واعتصموا بحبلالله جمیعاً و لا تفّرقوا» ما هستیم.
بنابراین همه امامان یکی پس از دیگری «حبلالله المتین» هستند.
۱۵. پناهگاهی که دژ و باروی آن بلند و استوار است
قرآن کریم ملجأ و پناهگاهی بسیار بلند، و قلعه و حصاری مستحکم است که بلندا و استحکام آن مانع از این است که به پناهنده آن مکروه یا ناراحتی برسد. وجود مقدّس ائمّه اطهار(ع) نیز در هر زمان و هر مکان ـ در حیات و ممات ـ،
مرجع و ملجأ همه مردم بوده؛ خاصّه وجود نازنین حضرت مهدی(ع) که مأوی و پناهگاه هر بیپناهی بوده و منتقم واقعی مستضعفان است.
۱۶. هدایتگری که پیروش رستگار است
قرآن کریم هدایت کننده و راهنمای کسانی است که از رهنمودهای آن تبعیّت کرده و به دستورات عالیهاش اقتدا و عمل نماید.
امامان ـ خاصّه حضرت بقیّهالله(ع) نیز که وارث انبیا و اوصیا هستند، واجد تمام خصایص و امتیازات از حیث هدایت، ارشاد و تدبیر امور و حفظ نظام همه خلایق بوده و کلّ جهان هستی با تمام موجوداتش در تحت ولایت کبرای آن بزرگواران هدایت میشود.
۱۷. رخش سبک سیری برای آنکه با آن بتازد
قرآن مجید مرکب سریعالسیری است برای کسانی که به محتوای عالیه آن عمل کنند و آنها را هر چه زودتر و سالمتر به منزل و مقصدشان میرساند و البته منزل و مقصد حامل و عامل به قرآن، جز حظایر قدس و محافل انس نخواهد بود.
حضرت بقیّهالله(ع) و نیاکانش نیز کشتی نجاتند؛ هر کس به آن سوار شود، یعنی به آنها معتقد و به رشته رحمتشان متمسّک شود از طوفانهای سهمگین کفر و شرک، و ضلالت و گمراهی، نجات یافته و از گردابهای جهالت و نادانی به ساحل سعادت، دانش و بینش میرسد.
ماهنامه موعود شماره ۸۰
پینوشتها:
۱. جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقرّبان، ج ۲، ص ۱۹۳، نشر اسراء.
۲. همان، ج ۱ ص ۱۷۴.
۳. توحیدی، القرآن و الحجّه، ص ۷۷، انتشارات سیمای آفتاب.
۴. محدث قمی، مفاتیحالجنان، زیارت جامعهکبیره، ص ۹۰۵، انتشارات فیض کاشانی.