خداوند در عصر ظهور، تمامی تسلیحات پیشرفته را از کارمی اندازد و مردم ناگزیرند در جنگ از همان سلاحهای ابتدایی استفاده میکنند.
یکی از سوالات مطرح در خصوص مهدویت اینکه،در احادیث آمده است که سلاح حضرت مهدی در هنگام ظهور، شمشیر خواهد بود. با توجّه به این همه پیشرفتی که بشر در زمینه نظامیکرده است چگونه ایشان با شمشیر می خواهند بر این همه سلاح مجهّز و فوق مدرنِ دشمنانش، غلبه کنند؟
جواب:
این که سلاح حضرت، هنگام ظهور چه خواهد بود، امری است که حقیقت آن برای ما روشن نیست؛ لذا مشخص کردن دقیق نوع سلاح ایشان، امکان ندارد. به همین دلیل در بین علمای اسلامی در این زمینه نظرات مختلفی وجود دارد که همگی در حدّ احتمال است؛ مهمترین این نظریات عبارتند از:
نظر اول: منظور از شمشیر، خود شمشیر نیست، بلکه حضرت از سلاح های روز استفاده میکنند.
نظر برخی بر آن است که روایاتی که در آنها به (شمشیر) اشاره شده، لزوماً به معنای آن نیست که سلاح حضرت، شمشیر است؛ بلکه معنای درست آن، اینست که قیام امام مهدی مسلّحانه است. طبق این نظر، سلاحی که حضرت در قیام خود از آن استفاده میکند، سلاح متعارف روز است آنها معتقدند «شمشیر» کنایه از قدرت و نیروی نظامی میباشد، همانگونه که «قلم» کنایه از علم و فرهنگ است. دلیل این گروه آنست که چون در زمان معصومین، سلاحی جز سلاح سرد (مانند شمشیر) نبود، معنا نداشت که ائمه برای مردم آن زمان در مورد سلاح-های پیشرفته امروزی (مانند موشک و …) سخن بگویند.
نظر دوم: سلاح حضرت، همان شمشیر است نه سلاح های مدرن امروزی
دسته دیگر میگویند حضرت واقعاً از خود شمشیر استفاده میکند نه سلاح های روز. دلیل این افراد اینست که سلاحهای جنگیِ فعلی ظالمانه هستند و باعث کشته شدن انسانهای فراوان دیگری که ممکن است بیگناه هم باشند، میشوند.
البته این گروه در جواب این سؤال که حضرت چگونه می خواهد با شمشیر در مقابل این همه سلاح های قدرتمند مبارزه کند، احتمال های مختلفی را مطرح کردهاند که همگی آنها نیز در حدّ احتمال است نه به صورت قطعی:
۱ـاحتمال اول: اگر چه حضرت با شمشیر قیام میکند؛ ولی خداوند در آن شمشیر، قدرت و اعجازی نهفته که تمامی سلاحهای موجود را مغلوب نیروی خود میسازد. آری! همانگونه که خداوند با یک قطعه چوب (عصا)
حضرت موسی را بر فرعون و لشکریانش پیروز گردانید؛ قادر است که
امام زمان را با شمشیر بر همه دشمنانش پیروز گرداند. (إنَّ الهَف قادِرٌ عَلی کُلِّ شَیْءٍ)
۲ـ احتمال دوم: خداوند در عصر ظهور، تمامی تسلیحات پیشرفته را از کارمی اندازد و مردم ناگزیرند در جنگ از همان سلاحهای ابتدایی (یعنی شمشیر و مانند آن) استفاده کنند؛ بنابراین حضرت نیز با همان شمشیر میجنگد.
۳ـ احتمال سوم: از کجا که در زمان ظهور، این اسلحه های مهیب در اختیار بشر باقی باشد، چرا که ممکن است که در اثر جنگ های خانمانسوزِ جهانی که پیش از ظهور واقع میشود، بسیاری از این سلاح های مدرن معدوم گردد.
۴ـ احتمال چهارم: پیروزی اصلی حضرت، بوسیله افتادن رعب و وحشت در دل دشمنان است، به گونهای که آنها نمیتوانند از ابزار خود بهره ببرند. در حدیث آمده است (او با شمشیر و ایجاد رعب و وحشت یاری میشود.) بدیهی است که شرط اولیه استفاده از توان و تجهیزات پیشرفته، داشتن روحیه است. وقتی کسی بترسد، هیچ کاری نمیتواند انجام دهد.
۳ـ احتمال پنجم: امکان دارد سپاهیان دشمن وقتی کلام دلنشین امام را شنیده و معجزات ایشان را ببینند، از فرماندهان ظالم خود سرپیچی کرده و از این سلاحها استفاده نکنند.
به راستی اگر بیست سال قبل از شروع انقلاب اسلامیکسی خبر می داد که امام خمینی بدون هیچ سلاحی در برابر شاه و ارتشِ تا دندان مسلح او پیروز میشود، برای مردم قابل پذیرش بود! ولی همگان دیدید که ارتش و نیروهای مسلّح طاغوت، از فرمان فرماندهان خود سرپیچی کرده و سلاح ها را علیه مردم و انقلابیون بکار نگرفتند.
مشابه این مطلب نیز در طول تاریخ مکرّر دیده شده است؛ نمونه کوچک آن واقعه نماز باران مرحوم آیت الله خوانساری است:
قم گرفتار بی بارانی شده بود. مردم تصمیم گرفتند برای نماز به مصلّی بروند. مرحوم آیت الله خوانساری امامت جماعت را پذیرا شد و فرمود: من حاضرم برای نماز استسقاء بروم. بسیاری از مردم هم به راه افتادند؛ رودخانه شهر خشک شده بود؛ یک عده داخل رودخانه راه میرفتند و یک عده جوان خام هم متلک میگفتند، آنها میگفتند: «توی رودخانه نروید، آب شما را میبرد!» اما اینها اعتنا نکردند و رفتند. این جریان در موقع جنگ جهانی بود. پایگاه نظامیهای آمریکا در «خاکفرج» بود؛ آمریکاییها دیدند که جمعیت میآید، خیال کردند میخواهند به پایگاهشان حمله کنند، تمام مسلسل ها را سوار کردند که مردم را بکوبند، اما رئیس شهربانی نزد آمریکائیها رفت و گفت: «مردم میخواهند نماز بخوانند و دعا کنند. به شما کاری ندارند.» بالاخره مردم آمدند، آمریکاییها هم نگاه میکردند.
مرحوم سید محمد تقی خوانساری آمد دعا خواند، نماز خواند، با فاصله کم، باران عجیبی آمد. وقتی باران آمد آمریکاییها شوکه شده بودند و بلافاصله بوسیله رئیس شهربانی از مرحوم سید محمد تقی خوانساری وقت گرفتند، اُمراء و فرماندهان بزرگ آمریکایی آمدند مقابل آیت الله خوانساری زانو زدند، گریه کردند، التماس کردند، مترجم گفت اینها میگویند: «آقا تو مسیح زمانی! تو مستجاب الدّعوهای! تو که دعا کردی باران آمد، دعا کن، جنگ تمام شود، ما پیش زن و بچهمان برویم!»
آنها با دیدن کرامتی کوچک از آن عارف، این گونه به او دل بستند؛ حال اگر خود امام زمان که حجت بزرگ الهی است بیاید چه خواهند کرد!! (۱)
پی نوشت:
(۱) برگرفته از کتاب: پاسخ به شبهات دینی (با موضوعات مختلف) حسین جمالی، ص۴۱
منبع:جام