وهابیت؛ ابزار ایدئولوژیک امپریالیسم در قرن ۲۱

در هر مرحله‌ای از مراحل نظام امپریالیسم یک ایدوئولوژی یا ابزار ایدوئولوژیکی حاکم است در این راستا غرب با بهانه مدرنیته سازی ملت‌ها در عصر استعمار تلاش کرد با استفاده از نازیسم و فاشیسم تا از بحران نظام سرمایه‌گذاری و به بردگی کشاندن ملت‌ها عبور کند اما در دوره جنگ سرد به نام “آزادی” آنها را به تن دادن به نظام نئولیبرالیسم مخالف کشورهای ملی‌گرا و نقش اقتصادی و اجتماعی آنها سوق داد.

روزنامه لبنانی الاخبار در تحلیلی تحت عنوان “ابزار ایدوئولوژیکی امپریالیسم در قرن ۲۱” نوشت: عنصر اصلی ایدئولوژی در دیدگاه جدید آمریکایی – غربی نسبت به جهان، در ساختار پست مدرنیته و به شکل دقیق‌تر در ساختار ضد مدرنیته جلوه می‌کند. اگر ارزش‌های مدرنیته بر تولید، عقل‌گرایی، انسانیت، دانش و ملی‌گرایی استوار باشد، تفکر پست مدرنیته بر ابزارهای پولی – بانکی – مالی و نه عقل و همچنین تحقیر ارزش‌های انسانی و رد ملاک‌های زیرساختی و ایجاد تفرقه در کشورهای ملی گرا استوار است.

کشورهای ملی‌گرا مانند روسیه برای مقابله با این ایدئولوژی شروع به بازنگری در ارزش‌های مدرنیته کردند. این چالش با چالش کمونیستی تفاوت دارد و در چارچوب رقابت اقتصادی قرار می‌گیرد و نظام سرمایه‌گذاری جهانی را از خود جدا می‌کند و به نمونه‌های نظام سرمایه‌گذاری‌ ملی جدید و ابزارهای توسعه‌ای غیراستعماری متمایل می‌شود. چین به عنوان نمونه این نظام سرمایه‌گذاری بدون اینکه ارتش خود را به خدمت بگیرد، در جهان پیشرفت کرد. روسیه نیز پرچم ملی‌گرایی را برافراشت. این در حالی است که دولتی که در عصر جهانی‌ شدن غربی مبتنی بر به زانو درآوردن جهان به عنوان یک نمونه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی قد برافراشت آمریکاست اما روس‌ها ارزش‌های مدرنیته را با تعهد نسبت به قوانین بین‌المللی احیا کردند. روس‌ها ارزش‌های مدرنیته را به عنوان یک ایدئولوژی بازنگری کردند که پذیرش قوانین بین‌المللی از مقدمات آن بود.

در دهه آخر جنگ سرد، آمریکا دست به دامن وهابیت شد که اخوان المسلمین و تکفیری‌های تروریست جلوه‌هایی از آن هستند، تا در افغانستان وارد نبرد اصلی خود با شوروی سابق شود. با فروپاشی شوروی سابق و تشکیلات جهانی آن، مرحله تک قطبی و نئولیبرالیسم افسار گسیخته آغاز شد و واشنگتن در‌یافت که وقت آن رسیده که اسلحه وهابیت را کنار بگذارد و تحت تاثیر نومحافظه‌کاران از “گره ویتنام” خود را رها سازد و ارتش آمریکا را برای انجام ماموریت‌های جنگی اعزام کند، تا خود را از توازن رعب قبلی با مسکو در امان نگه دارد اما این تجربه به گره جدید به نام “گره عراق” ختم شد. اینجا دوباره آمریکا دست به دامن ابزار وهابیت شد پس مقاومت عراق که پشتکار و آتش جنگ بی‌سابقه‌ای دارد، در جنگ داخلی مذهبی تضعیف شد و تروریست‌های “القاعده” که درگیری‌های عراق را از مقاومت در برابر اشعالگری به مقاومت تشکیل شده از دو هویت شیعه و مسیحی بدل کردند، در عراق مستقر شدند. این گزینه در عراق با بسیج نیروهای مذهبی “لیبرالی” در لبنان و سوریه که در ترور رفیق حریری به اوج خود رسید، همزمان شد، وی هماهنگ کننده کل کودتای مذهبی آمریکایی – عربستانی در دو کشور بود.

گرچه طرح آمریکا در لبنان و سوریه موفق نشد اما به صورت جزئی در عراق موفق شد، اما با این وجود عراق توانست جنگ داخلی را از جنگی شدید به جنگی در سطح پایین بدل کند.

مقدمات برای تغییر ایدئولوژی به سمت دست به دامن وهابیت شدن به عنوان ابزار ایدئولوژی امپریالیسم در دوره پست مدرنیته از زمان انتخاب باراک اوباما (مسلمان سابق و سیاه پوست) به عنوان رئیس جمهوری آمریکا در سال ۲۰۰۹ آغاز شد. این تغییر با سخنان دوستانه و دلجویانه او درباره اسلام و مسلمانان به شکل کلی آغاز شد و به “جنگ با تروریسم” پایان داد و دولت اوباما وارد گفتگو با گروه اخوان المسلمین شد که در سال ۲۰۱۰ با تفاهم استراتژیک (پیش از آن که “بهار عربی” نامیده شود) شکوفا شد؛ طی مرحله کوتاهی شاهد کنترل اخوان المسلمین بر شاهراه‌های منطقه بودیم که قطر و ترکیه بازیگران اصلی این نمایش بودند.

با مقاومت سوریه و پیوستن آن به مقاومت لبنان و ائتلاف روسیه – ایران برای حمایت از دمشق و مقابله با پیامدهای “بهار” سیاه، نجات مصر از سیطره حاکمیت اخوان، ادامه جنبش بحرین و قدرت یافتن حوثی‌ها در یمن؛ با همه اینها و دیگر پدیده‌های آغاز و شکل‌گیری دیوار ضد امپرالیسم، واشنگتن گزینه وهابیت تروریسم را تا آخر ادامه داد. بحران اوکراین رخ داد و فاشیسم در اروپا ضعیف شد و با محدود شدن تعداد یهودیان جهان و محدودیت فضا برای آیین یهود و گوشه گزینی اسرائیل، فاشیسم صهیونیسم از دایره رقابت خارج شد اما روشن است که مسیحیت در نهایت لائیک شد.

وهابیت با تمامی اشکال سیاسی و تروریستی مختلف خود، به امپرالیسم اجازه می‌دهد که کشورها و شبه نظامیان را پنهانی برای آتش‌افروزی همیشگی جنگ داخلی کشورهای عربی به کار گیرد و دست به جنگ علیه کشورهای عربی (عراق، سوریه و مصر) با استفاده از شبه‌نظامیانی زند که به صورت مستقیم مدیریت می‌شوند یا از طریق ترکیه – عربستان – قطر، هدایت می‌شوند که تهدیدی بر روسیه، ایران و حتی چین هستند و در مقابل تکیه بر ایدئولوژی وهابیت به امپرالیسم این اجازه را می‌دهد که بر مردم کشورهای غربی سیطره یابند و آنها را مقهور اسلام‌هراسی کنند.

انتهای پیام/ ن . ش
منبع: خبرگزاری ایسنا

Check Also

لوشاتو

لوکاشنکو: به پریگوژین گفتم که نیروهای واگنر مثل حشره له خواهند شد

رئیس جمهور بلاروس تأکید کرد که به رئیس واگنر در مورد نابودی اعضای گروه هشدار …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *