شیعه على‏ علیه السلام‏

1ce1d646f2770fc26c76872537c22a43 - شیعه على‏ علیه السلام‏

شیعه که در لغت به معنای پیرو می‌باشد، در اصطلاح به کسانی گفته می‌شود که جانشینی پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله را حق اختصاصی خانواده رسالت می دانند و در معارف اسلام پیرو مکتب اهل بیت علیهم السلام می‌باشند.

 

اشاره

شیعه که در لغت به معنای پیرو می‌باشد، در اصطلاح به کسانی گفته می‌شود که جانشینی پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله را حق اختصاصی خانواده رسالت می دانند و در معارف اسلام پیرو مکتب اهل بیت علیهم السلام می‌باشند.
واژه شیعه در زمان رسول خداصلی الله علیه وآله مطرح بود و سلمان و ابوذر و مقداد و عمّار به شیعه بودن شهرت داشتند. (۱)
از آنجا که امام اوّل شیعیان علی علیه السلام بود، شیعه به نام شیعه علی علیه السلام معروف گشت و ریشه اصلی آن نیز کلماتی است که به طور مکرر از رسول خداصلی الله علیه وآله رسیده است که بارها لفظ «شیعَتُکَ یا عَلِی» را به زبان جاری فرمود. آنچه پیش رو دارید، نگاهی است گذرا به شیعه و معنا و اوصاف آن از دیدگاه امیر مؤمنان علی علیه السلام؛ البته قبل از کلمات مولا، مختصراً شیعه را در قرآن مورد بررسی قرار می دهیم.

شیعه در قرآن
آیاتی از قرآن بر شیعه تطبیق شده است، (۲) از جمله آیه ذیل: «إِنَّ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّلِحَتِ أُوْلَِئکَ هُمْ خَیرُ الْبَرِیهِ * جَزَآؤُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّتُ عَدْنٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَرُ خَلِدِینَ فِیهَآ أَبَدًا رَّضِی اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُواْ عَنْهُ ذَ لِکَ لِمَنْ خَشِی رَبَّهُ»؛ (۳) «به راستی کسانی که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، بهترین مخلوقات [خدا هستند. پاداش آنها نزد پروردگارشان، باغهای بهشت جاویدان است که نهرها از زیر درختانش جاری است، همیشه در آن می مانند، هم خدا از آنها خشنود است و هم آنها از خدا خشنودند و این [مقام والا] برای کسی است که از پروردگارش بترسد.»
در روایات متعددی که منابع معروف اهل سنّت و همچنین در منابع معروف شیعه نقل شده، آیه «أُوْلَل-ِکَ هُمْ خَیرُ الْبَرِیهِ « (۴) به علی علیه السلام و شیعیان او تفسیر شده است.
«حاکم حسکانی نیشابوری» که از دانشمندان معروف اهل سنّت در قرن پنجم هجری است، این روایات را در کتاب معروفش به نام «شواهد التنزیل» با اسناد مختلف نقل نموده است که تعداد آن به بیش از بیست روایت می رسد. به عنوان نمونه، به برخی از آنها اشاره می‌شود:
۱.«ابن عبّاس» می‌گوید: وقتی که آیه «إِنَّ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّلِحَتِ أُوْلَل-ِکَ هُمْ خَیرُ الْبَرِیهِ »؛ (۵) نازل شد، پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله به علی علیه السلام فرمود: «هُوَ اَنْتَ وَشِیعَتُکَ تَأْتِی اَنْتَ وَشِیعَتُکَ یوْمَ الْقِیامَهِ راضِینَ مَرْضِیینَ وَیأْتِی عَدُوُّکَ غَضْباناً مُقْحَمینَ؛ (۶) منظور از این آیه تو و شیعیانت هستید که در روز قیامت وارد [عرصه محشر] می‌شوید؛ در حالی که هم شما [از خدا] راضی هستید و هم خدا از شما راضی است و دشمنت وارد [محشر] می‌شود در حالی که خشمگین و به زور به جهنّم می رود.» (۷)
۲. در حدیث دیگری از «ابو برزه» آمده است که وقتی پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله آیه «خَیرُ الْبَرِیهِ» را قرائت کرد، فرمود: «هُمْ اَنْتَ وَشِیعَتُکَ یا عَلِی وَمِیعادُ ما بَینِی وَبَینَکَ الْحَوْضُ؛ (۸) آنها تو و شیعیانت هستید ای علی! و وعده گاه من و شما کنار حوض کوثر است.»
۳. از «جابر بن عبد اللّه انصاری» نقل شده است که ما خدمت پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله کنار خانه خدا نشسته بودیم، علی علیه السلام به سوی ما آمد. هنگامی‌که چشم پیامبرصلی الله علیه وآله به او افتاد، فرمود: «برادرم به سراغ شما می آید.» سپس رو به کعبه کرد و فرمود: «وَرَبِّ هذِهِ الْبَنِیهِ اِنَّ هذا وَشِیعَتَهُ هُمُ الْفائِزُونَ یوْمَ الْقِیامَهِ؛ به خدای این بنا (کعبه) قسم که این [مرد] و شیعیانش در قیامت رستگارند.»
سپس رو به سوی ما کرد و افزود: «به خدا سوگند! او قبل از همه شما به خدا ایمان آورد و قیام او به فرمان خدا بیش از همه شماست و وفایش به عهد الهی از همه بیشتر است….» جابر می‌گوید: در اینجا خداوند آیه «إِنَّ الَّذِینَ ءَامَنُواْ… هُمْ خَیرُ الْبَرِیهِ »؛ (۹) را نازل فرمود و از آن به بعد هنگامی‌که علی علیه السلام می آمد، یاران محمدصلی الله علیه وآله می‌گفتند: بهترین مخلوق خدا بعد از رسول اللَّه صلی الله علیه وآله آمد.» (۱۰)
همین مضمون از ابن حجر در «صواعق» (۱۱)، محمد شبلنجی در «نور الابصار» (۱۲) و جلال الدین سیوطی در «دُر المنثور» (۱۳) نقل شده است.

بسیاری دیگر از دانشمندان اهل سنت نیز این روایات را در کتب خود نقل کرده‌اند، از جمله خطیب خوارزمی در «مناقب»، ابو نعیم اصفهانی در «کفایه الخصام»، طبری در تفسیر خود، ابن صباغ مالکی در «فصول المهمّه» و شوکانی در «فتح الغدیر» (۱۴)
با توجّه به ارزش و منزلت شیعه علی علیه السلام خوب است و چهره واقعی شیعه علی علیه السلام را از زبان خود مولا بشنویم.

شیعه آبروی اسلام
پیامبرصلی الله علیه وآله بارها فرمود که پیروان من به هفتاد و سه فرقه تقسیم می‌شوند و تنها گروه ناجیه شیعیان علی علیه السلام هستند. آری، این شیعه بوده است که با پیروی از امامان خویش از صدر اسلام تا امروز برای حفظ اسلام اصیل که در تشیع تبلور یافته، فداکاریهای فراوان نموده و رنجهای بی شمار را تحمّل کرده است، تا آنجا که در قرن بیست و یکم و در اوج پیشرفتهای علمی و صنعتی، جهان تشنه شناخت معارف شیعه و مکتب آن است و به خاطر این عظمت است که علی علیه السلام فرمود: «أَلاَ وَإِنَّ لِکُلِّ شَی ءٍ عِزّاً وَعِزُّ الْإِسْلاَمِ الشِّیعَهُ أَلاَ وَإِنَّ لِکُلِّ شَی ءٍ دِعَامَهً وَدِعَامَهُ الْإِسْلاَمِ الشِّیعَهُ أَلاَ وَإِنَّ لِکُلِّ شَی ءٍ ذِرْوَهً وَذِرْوَهُ الْإِسْلاَمِ الشِّیعَهُ أَلاَ وَإِنَّ لِکُلِّ شَی ءٍ سَیداً وَسَیدُ الْمَجَالِسِ مَجَالِسُ الشِّیعَهِ أَلاَ وَإِنَّ لِکُلِّ شَی ءٍ شَرَفاً وَشَرَفُ الْإِسْلاَمِ الشِّیعَهُ أَلاَ وَإِنَّ لِکُلِّ شَی ءٍ إِمَاماً وَإِمَامُ الْأَرْضِ أَرْضٌ تَسْکُنُهَا الشِّیعَهُ؛ (۱۵) بیدار باشید! آگاه باشید! به راستی هر چیزی را عزتی است و عزت اسلام شیعه است. آگاه باشید! برای هر چیزی رکنی است و رکن اسلام شیعه است. برای هر چیزی علوّ و برتری است و برتری اسلام شیعه است. بیدار باشید! برای هر چیزی آقا و سروری است و سید مجالس، مجالس شیعه است. آگاه باشید! برای هر چیزی آبرویی است و آبروی اسلام شیعه است. بیدار باشید! برای هر چیزی پیشوایی است و پیشوای زمین آن سرزمینی است که شیعه در آن زندگی می‌کند.»
راستی که این همه عظمت جز بر قامت راستین شیعه نزیبد و جز بر پیروان راستین علی علیه السلام بر دیگران منطبق نشود. اینجاست که مسئولیت شیعه بودن صد چندان می‌شود. مبادا کسی ادّعای شیعه گری داشته باشد و باعث عزّت و آبروی اسلام نباشد! به این جهت، ضروری می نماید که به دنبال اوصاف شیعیان واقعی برویم و آنها را بشناسیم و در خود ایجاد نماییم.

اوصاف شیعیان علی علیه السلام
علی علیه السلام اگر آن چنان ازشیعه تعریف و تمجید می‌کند، اوصاف دقیق آنان را نیز بیان می نماید تا هر کسی ادّعای شیعه بودن و پیرو علی علیه السلام بودن را نداشته باشد. برخی از اوصاف و ویژگیهایی که یک شیعه واقعی باید دارا باشد عبارتند از:
۱. حلم و علم و عمل
علی علیه السلام می فرماید: «شِیعَتِی وَاللَّهِ الْحُلَمَاءُ الْعُلَمَاءُ بِاللَّهِ وَدِینِهِ الْعَامِلُونَ بِطَاعَتِهِ وَأَمْرِهِ الْمُهْتَدُونَ بِحُبِّهِ أَنْضَاءُ عِبَادَهٍ أَحْلاَسُ زَهَادَهٍ صُفْرُ الْوُجُوهِ مِنَ التَّهَجُّدِ عُمْشُ الْعُیونِ مِنَ الْبُکَاءِ ذُبُلُ الشِّفَاهِ مِنَ الذِّکْرِ خُمُصُ الْبُطُونِ مِنَ الطَّوَی تُعْرَفُ الرَّبَّانِیهُ فِی وُجُوهِهِمْ وَالرَّهْبَانِیهُ فِی سَمْتِهِمْ مَصَابِیحُ کُلِّ ظُلْمَهٍ… إِنْ شَهِدُوا لَمْ یعْرَفُوا وَإِنْ غَابُوا لَمْ یفْتَقَدُوا أُولَئِکَ شِیعَتِی الْأَطْیبُونَ وَإِخْوَانِی الْأَکْرَمُونَ أَلاَ هَاهْ شَوْقاً إِلَیهِمْ؛ (۱۶) شیعه من به خدا سوگند! بردبارند، دانای به خدا و دین اند، مطیع امر خدا هستند، هدایت یافتگان به محبّت الهی هستند، تشنه عبادت و ملازم زهد هستند، از شب بیداری چهره زرد دارند، از اثر گریه چشمهای فرو رفته و لبهای گویا به ذکر خدا و شکمهای خالی به خاطر گرسنگی دارند، خدایی بودن در چهره های آنها و رهبانیت در روششان شناخته می‌شود، چراغهای هر تاریکی هستند… اگر آشکار باشند، شناخته نمی‌شوند (خودنمایی نمی‌کنند) و اگر غایب باشند، مفقود نیستند (همه به آنها توجه دارند) . آنها شیعیان [راستین و] پاکیزه و برادران گرامی من هستند. آه! چقدر شوق [دیدار] آنها را دارم!»

۲. ولایتمداری
شیعیان هر جا باشند، بر محور ولایت و محبّت اهل بیت علیهم السلام با هم می جوشند و در راه احیای امر اهل بیت علیهم السلام تلاش می‌کنند و از حمایت همدیگر غافل نمی‌شوند. علی علیه السلام در این باره فرمود: «شِیعَتُنَا الْمُتَبَاذِلُونَ فِی وَلاَیتِنَا الْمُتَحَابُّونَ فِی مَوَدَّتِنَا الْمُتَزَاوِرُونَ فِی إِحْیاءِ أَمْرِنَا الَّذِینَ إِنْ غَضِبُوا لَمْ یظْلِمُوا وَإِنْ رَضُوا لَمْ یسْرِفُوا بَرَکَهٌ عَلَی مَنْ جَاوَرُوا سِلْمٌ لِمَنْ خَالَطُوا؛ (۱۷) شیعیان ما بر محور ولایت ما [به همدیگر] بذل و بخشش می‌کنند، همدیگر را در مسیر محبّت ما دوست می دارند، و برای زنده نمودن امر [و ولایت] ما [اجتماع می‌کنند و] به دیدار یکدیگر می روند؛ کسانی که اگر غضب کنند، ستم نمی‌کنند و اگر خشنود شوند، اسراف و زیاده روی نمی‌کنند و برکت بر همسایگان خود و سلامتی [و آرامش] برای همراهان خویش اند.»

۳. عرفان و فضل
شیعه اگر به اهل بیت علیهم السلام محبّت و عشق می ورزد، از سر آگاهی است؛ چرا که به خدا آگاهی دارند و از اوامر او با خبرند و این خداوند است که در قرآن دستور به محبّت اهل بیت علیهم السلام داده است. شیعه غرق در جلال و جمال الهی است و عارف واقعی و سالک حقیقی کوی دوست می‌باشد؛ «شیعه یعنی می عشقی ز خدا نوشیدن.»
علی علیه السلام در این زمینه می فرماید: «شِیعَتُنَا هُمُ الْعَارِفُونَ بِاللَّهِ الْعَامِلُونَ بِأَمْرِ اللَّهِ أَهْلُ الْفَضَائِلِ النَّاطِقُونَ بِالصَّوَابِ مَأْکُولُهُمُ الْقُوتُ وَمَلْبَسُهُمُ الْاِقْتِصَادُ وَمَشْیهُمُ التَّوَاضُعُ… تَحْسَبُهُمْ مَرْضَی وَقَدْ خُولِطُوا وَمَا هُمْ بِذَلِکَ بَلْ خَامَرَهُمْ مِنْ عَظَمَهِ رَبِّهِمْ وَشِدَّهِ سُلْطَانِهِ مَا طَاشَتْ لَهُ قُلُوبُهُمْ وَذَهَلَتْ مِنْهُ عُقُولُهُمْ فَإِذَا اشْتَاقُوا مِنْ ذَلِکَ بَادَرُوا إِلَی اللَّهِ تَعَالَی بِالْأَعْمَالِ الزَّکِیهِ لاَ یرْضَوْنَ لَهُ بِالْقَلِیلِ وَلاَ یسْتَکْثِرُونَ لَهُ الْجَزِیلَ؛ (۱۸) شیعیان ما عارف به خدا، عمل کننده به امر خدا، دارای فضیلتها، و گویندگان به حقّ و صواب هستند. غذایشان قوت [لا یموت] و لباسشان متوسط و راه رفتنشان با تواضع [و فروتنی] است… آنها را بیمار و دیوانه می پنداری و حال آنکه چنان نیستند، بلکه خماری (خاموشی و سکوت) آنها از [درک] عظمت پروردگارشان و شدّت سلطنت الهی است که در دلشان به وجود آمده و عقولشان از آن عظمت متحیر شده است. پس هر گاه مشتاق الهی شوند، به سوی خدای بلند مرتبه با اعمال پاکیزه سرعت می‌گیرند. برای خدا به [اعمال] کم راضی نمی‌شوند و [اعمال] زیاد را برای خدا فراوان نمی‌شمارند.»
محمد بن حنفیه می‌گوید: وقتی که علی علیه السلام بعد از جنگ جمل وارد بصره شد، احنف بن قیس او را دعوت کرد و غذا برای او آماده نمود. پس آن گاه دنبال آن حضرت و اصحابش فرستاد. حضرت آمدند و فرمودند: احنف! یاران [و شیعیان] مرا فرا بخوانید! «فَدَخَلَ عَلَیهِ قَوْمٌ مُتَخَشِّعُونَ کَأَنَّهُمْ شِنَانٌ بَوَالٍ فَقَالَ الْأَحْنَفُ بْنُ قَیسٍ یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ مَا هَذَا الَّذِی نَزَلَ بِهِمْ أَ مِنْ قِلَّهِ الطَّعَامِ أَوْ مِنْ هَوْلِ الْحَرْبِ فَقَالَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیهِ لاَ یا أَحْنَفُ إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ أَحَبَّ أَقْوَاماً تَنَسَّکُوا لَهُ فِی دَارِ الدُّنْیا تَنَسُّکَ مَنْ هَجَمَ عَلَی مَا عَلِمَ مِنْ قُرْبِهِمْ مِنْ یوْمِ الْقِیامَهِ مِنْ قَبْلِ أَنْ یشَاهِدُوهَا فَحَمَلُوا أَنْفُسَهُمْ عَلَی مَجْهُودِهَا؛ (۱۹) پس گروهی با فروتنی بر او داخل شدند که مانند مَشک خشکیده بودند. احنف گفت: ای امیر مؤمنان! چه بر یاران تو نازل شده است [که این گونه لاغراندام اند] ؟ آیا به خاطر کمی غذاست یا ترس از جنگ؟ حضرت که صلوات خدا بر او باد فرمود: نه [هیچ یک از آنها نیست] ای احنف! [بلکه باید گفت:] به راستی خداوند سبحان دوست می دارد گروهی را که [زهد می ورزند و] خدا را در دنیا می پرستند؛ همچون [زهد و] عبادت کسانی که علم به نزدیکی قیامت بر آنها هجوم آورده و آنها نفسشان را بر تلاش برای قیامت قبل از مشاهده قیامت وادار می‌کنند.»
اینکه از شیعه فقط نام بدانیم بد است // ما نمک گیر چنین لقمه بمانیم بد است
شیعه یعنی کفن سرخ بلا پوشیدن // شیعه یعنی می عشقی ز خدا نوشیدن

۴. حُسْن ظاهر و باطن
شیعه هم ظاهر آراسته دارد و هم باطن زیبا و پاکیزه. علی علیه السلام در این باب می فرماید: «شِیعَتُنا کَالْاُتْرُجَّهِ طَیبٌ رِیحُها حَسَنٌ ظاهِرُها وَباطِنُها؛ (۲۰) شیعیان ما مانند ترنج هستند که بوی خوش دارد و ظاهر و باطنش نیکوست.»

نقش علما در حفظ شیعه
شیعه با اوصاف پیش گفته عزّت و شرف و آبروی اسلام، و نگه دارنده آن است. به این جهت، باید از شیعیان در تمام جهات محافظت شود؛ هم از جان و مالشان و هم از اندیشه و اعتقادشان و همین از ضعف و ناتوانی و جهل و نادانی آنان جلوگیری می‌کند. این مهمّ را امامان معصوم علیهم السلام در دوران حضورشان به خوبی انجام دادند و با تقیه و پنهانکاری و حتّی با تحمّل زندان و شکنجه و تألّمات روحی و یا پذیرش صلح تحمیلی و… شیعیان را محافظت نمودند.
در دوران غیبت این امر مهمّ به عهده علما و مراجع عظام قرار داده شده است که با رهبری و هدایتگری و نظارت بر اعمال و رفتار آنان و با تدبیر خردمندانه از تمام جهات شیعیان را محافظت کنند.
امام صادق علیه السلام در این باره می فرماید: «عُلَمَاءُ شِیعَتِنَا مُرَابِطُونَ بِالثَّغْرِ الَّذِی یلِی إِبْلِیسُ وَعَفَارِیتُهُ یمْنَعُونَهُمْ عَنِ الْخُرُوجِ عَلَی ضُعَفَاءِ شِیعَتِنَا وَعَنْ أَنْ یتَسَلَّطَ عَلَیهِمْ إِبْلِیسُ وَشِیعَتُهُ النَّوَاصِبُ أَلاَ فَمَنِ انْتَصَبَ لِذَلِکَ مِنْ شِیعَتِنَا کَانَ أَفْضَلَ مِمَّنْ جَاهَدَ الرُّومَ وَالتُّرْکَ وَالْخَزَرَ أَلْفَ أَلْفِ مَرَّهٍ لِأَنَّهُ یدْفَعُ عَنْ أَدْیانِ مُحِبِّینَا وَذَلِکَ یدْفَعُ عَنْ أَبْدَانِهِمْ؛ (۲۱) دانشمندان شیعیان ما مرزداران حدود و ثغوری هستند که شیطان و عفریتهای او [صف کشی کرده و] متولی آن حدود هستند، و این علما از خروج شیاطین بر ضعفای شیعه و از اینکه سپاه شیاطین و پیروان ناصب او از آن حدود [حمله کنند و] بر آنها مسلّط شوند، ممانعت می‌کنند. آگاه باشید! هر کس از شیعیان ما خود را به این امر خطیر موظّف نماید، هزار مرتبه از کسانی که با رومیان و ترکان و خزر (۲۲) جهاد می‌کنند، برتر است؛ زیرا عالم از دین دوستان [و شیعیان] ما دفاع می‌کند و رزمندگان از جان شیعیان دفاع می نمایند.»
و با توجّه به این وظیفه خطیر علمای شیعه در حفظ شیعیان است که امیر و مولای شیعیان علی علیه السلام می فرماید: «مَنْ کَانَ مِنْ شِیعَتِنَا عَالِماً بِشَرِیعَتِنَا فَأَخْرَجَ ضُعَفَاءَ شِیعَتِنَا مِنْ ظُلْمَهِ جَهْلِهِمْ إِلَی نُورِ الْعِلْمِ الَّذِی حَبَوْنَاهُ جَاءَ یوْمَ الْقِیامَهِ وَعَلَی رَأْسِهِ تَاجٌ مِنْ نُورٍ یضِی ءُ لِأَهْلِ جَمِیعِ تِلْکَ الْعَرَصَاتِ…؛ (۲۳) از شیعیان هر که به آیین ما آگاه باشد و شیعیان ناتوان ما را از تاریکی جهل به نور دانش – که ما به او بخشیده ایم – درآورد، روز قیامت با تاجی از نور بر سر – که به تمام اهل محشر نور می‌بخشد – وارد می‌شود….»

پاداش شیعیان
قطعاً شیعه با آن فضایلی که در دنیا دارد، از جایگاه رفیع و مقام بلند اخروی برخوردار است که در کلمات امامان معصوم علیهم السلام بیان شده است. در اینجا فقط به روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله خطاب به علی علیه السلام درباره پاداش شیعیان اشاره می‌کنیم:
از جابر بن عبد اللّه انصاری نقل شده است که: روزی خدمت رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله بودم، صورت مبارک خود را به جانب علی علیه السلام کرد و آن گاه فرمود: ای ابوالحسن! آیا به تو مژده ندهم؟ عرض کرد: آری یا رسول اللّه! فرمود: این جبرئیل است و از جانب خدا خبر می دهد که «قَدْ أَعْطَی شِیعَتَکَ وَمُحِبِّیکَ تِسْعَ خِصَالٍ الرِّفْقَ عِنْدَ الْمَوْتِ وَالْأُنْسَ عِنْدَ الْوَحْشَهِ وَالنُّورَ عِنْدَ الظُّلْمَهِ وَالْأَمْنَ عِنْدَ الْفَزَعِ وَالْقِسْطَ عِنْدَ الْمِیزَانِ وَالْجَوَازَ عَلَی الصِّرَاطِ وَدُخُولَ الْجَنَّهِ قَبْلَ سَائِرِ النَّاسِ وَنُورُهُمْ یسْعی بَینَ أَیدِیهِمْ وَبِأَیمانِهِمْ؛ (۲۴) [خداوند] به شیعیان و دوستان تو هفت خصلت عطا کرده است: ۱. مدارا در وقت مردن؛ ۲. آرامش در موقع وحشت [در عالم قبر]؛ ۳. نور در وقت تاریکی [قبر]؛ ۴. آسایش به هنگام بیم و هراس؛ ۵. عدل و داد در وقت سنجش عمل؛ ۶. عبور از [پل] صراط؛ ۷. ورود به بهشت پیش از دیگر مردم، درحالی که نورشان پیش رو و سمت راستشان [به سرعت] حرکت می‌کند.»

پی نوشت:

۱) شیعه در اسلام، علّامه سید محمد حسین طباطبایی، قم، دار التبلیغ، صص ۴ – ۵؛ حاضر العالم الاسلامی، ص ۱۸۸.
۲) مانند: واقعه / ۱۰ – ۱۱: «وَ السَّبِقُونَ السَّبِقُونَ * أُوْلَل-ِکَ الْمُقَرَّبُونَ « و صافات / ۸۳: «وَاِنَّ مِنْ شِیعَتِهِ لَاِبْراهِیمَ.»
۳) بینه/ ۷ – ۸.
۴) همان / ۷.
۵) همان.
۶) شواهد التنزیل، حاکم حسکانی، ج ۲، ص ۳۵۷، ح ۱۱۲۶، بنا به نقل از: تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۰ ش، ج ۲۷، ص ۲۱۱.
۷) در برخی از نسخه های حدیث «مُقمَحِین» آمده که به معنای بالا نگه داشتن سر به وسیله غل و زنجیر می‌باشد.
۸) شواهد التنزیل، ج ۲، ص ۳۵۹، ح ۱۱۳۰.
۹) بینه/۷.
۱۰) شواهد التنزیل، ج ۲، ص ۳۶۲، ح ۱۱۳۹.
۱۱) الصواعق المحرقه، ص ۹۶.
۱۲) نور الابصار، ص ۷۰ و ص ۱۰۱.
۱۳) در المنثور، ج ۶، ص ۳۷۹.
۱۴) ر. ک: تفسیر نمونه، ج ۲۷، ص ۲۱۳.
۱۵) بحارالأنوار، ج ۶۵، ص ۸۰.
۱۶) الامالی، طوسی، ص ۵۷۶، ح ۱۱۸۹، به نقل از: میزان الحکمه، ج ۴، ص ۱۵۳۹، ح ۹۹۴۱.
۱۷) الکافی، کلینی، ج ۲، ص ۲۳۶، ح ۲۴، به نقل از: میزان الحکمه، ج ۴، ص ۱۵۳۹، ح ۹۹۴۲.
۱۸) مستدرک الوسائل، میرزا حسین نوری، ج ۸، ص ۳۱۳، ح ۹۵۳۰، به نقل از: میزان الحکمه، ج ۴، ص ۱۵۴۰، ح ۹۹۴۵.
۱۹) الامالی، طوسی، ص ۵۷۶، ح ۱۱۸۹، به نقل از: اهل البیت فی الکتاب والسنّه، محمدی ری شهری، قم، دار الحدیث، ص ۲۴۶، ح ۵۴۰.
۲۰) غرر الحکم، عبد الواحد آمدی، ترجمه محمدعلی انصاری، ص ۴۵۱.
۲۱) بحار الانوار، ج ۲، ص ۵.
۲۲) خزر بنابه گفته دهخدا نام ولایتی است در توران که از شرق دریای خزر شروع می‌شود و از شمال و مغرب آن می‌گذرد که در واقع به حاشیه شرق و شمال غربی دریای خزر اطلاق می‌شود و شهرها و ولایت این منطقه و اهالی و ساکنین آنجا را خزر گویند و نام دریای خزر از نام این مرز و بوم و مردمان اقتباس شده و این مردمان در زمان خلفا بسیار با نفوذ بوده‌اند. ر. ک: فرهنگ دهخدا، ج ۲۱، ص ۵۱۴.
۲۳) المحجّه البیضاء، فیض کاشانی، تهران، چاپ خانه صدوق، ج ۱، ص ۹؛ ر. ک: الحکم الزاهره، ج ۱، ص ۴۷۰، ح ۱۲۸۳.
۲۴) بحار الانوار، ج ۶۸، ص ۹، ح ۴؛ میزان الحکمه، ج ۴، ص ۱۵۴۴، ح ۹۹۷۷؛ الخصال، صدوق، ج ۲، ص ۴۰۲.
منبع : ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره ۹۵.

همچنین ببینید

خصایص خلیفه الله

خصایص خلیفه الله

ولایت اوصیا و خلفای دوازده‌گانه حضرت خاتم الانبیا(ص)، ولایت_مطلقه_کلیه الهی است و به دلیل عدم …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *