تجمّــل‌گـرایــی …

6ae03dfc42b752ce552ae661c48569de - تجمّــل‌گـرایــی ...

کسانی که دچار تجمّل‌گرایی هستند، با توجّه به مد روز عمل می‌کنند و گرفتار بیماری مدگرایی هستند؛ اینان با چشم و هم‌چشمی، هر از گاهی وسایل خانه، تلویزیون، فرش، یخچال، ماشین لباس‌شویی و مانند آن را به سمساری می‌دهند و وسایل، نویی را می‌خرند. این در حالی است که این وسایل سالم هستند و هیچ مشکل فنّی یا زیبایی ندارند.

تعریف تجمّل چیست و آن تجمّل‌گرایی نهی شده در اسلام کدامست؟ در چه حدّ آن اسراف محسوب می‌شود و فرق دقیق آن با زیبایی‌دوستی و زینت‌دادن چیست؟
••• بررسی علل و ریشه‌های تجمّل‌گرایی
تجمّل‌گرایی، به معنای گرایش به تجمّلات، یکی از پدیده‌های نابهنجار اجتماعی و یک بیماری روان‌شناختی است. هر چند که نمی‌توان آن را یک رذیلت اخلاقی دانست، ولی باید اذعان کرد که آثار آن از یک رذیلت اخلاقی در روحیه فرد و جامعه، کمتر نیست.گرایش به تجمّل، یک امر طبیعی و فطری است؛ ولی مراد از تجمّل‌گرایی در اینجا، شکل افراطی این گرایش است که پیامدهای زیان‌باری را بر اقتصاد سالم خانواده و جامعه بر جا می‌گذارد و از مصادیق اتراف، تبذیر، اسراف و مانند آن به شمار می‌آید.

••• تجمّل‌گرایی مثبت و منفی
تجمّل‌گرایی به معنای گرایش به زیبایی و نمایش جمال و زیبایی‌ها، امری طبیعی و فطری در انسان است؛ زیرا انسان به هر چیز کمالی، گرایش داشته و از نقص و کمبود گریزان است. گرایش شدید انسان به خدا و تلاش برای ملاقات با او۱ ریشه در همین گرایش به کمال و کمالات انسانی دارد. انسان، زیبایی را به عنوان یکی از مصادیق کمال، دوست داشته و بدان گرایش می‌یابد و زشتی را به عنوان مصداقی از نقص و کمبود دانسته و از آن می‌گریزد. بنابراین، گرایش انسان به تجمّل‌گرایی، گرایشی به سوی کمال و زیبایی‌هاست.
در روایات اسلامی، این معنا بارها به اشکال مختلف بیان شده است که انسان می‌بایست خداگونه شود و اسماء و صفات الهی را در خود ظهور و تجلّی بخشد و متألّه (خدایی) شود. از آنجایی که خداوند جمیل است، زیبایی و جمال را دوست می‌دارد: «إِنَّ اللهَ جَمِیلٌ یُحِبُّ الْجَمَال.»۲ انسان نیز به طور طبیعی به جمال و زیبایی‌ها گرایش دارد؛ زیرا می‌خواهد خدایی شود و این تلاش انسان برای خدایی‌شدن است که او را تجمّل‌گرا می‌سازد.
امام صادق(ع) می‌فرمایند:
«إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُحِبُّ الْجَمَالَ وَ التَّجَمُّلَ وَ یُبْغِضُ الْبُؤْسَ وَ التَّبَاؤُس‏؛ ۳
همانا خداوند، زیبایی و تجمّل را دوست دارد و از فقر و فقرنمایی بدش می‌آید.»
از نظر آموزه‌های قرآنی، هستی براساس اموری چون عدالت و جمال و حسن آفریده شده است. پس انسان می‌بایست از این زاویه دید، به خود و هستی بنگرد و چنین گرایشی به هستی داشته باشد.
اصولاً بهره‌مندی انسان در این فرصت کوتاه عمر، برای شدن‌های کمالی، تنها از طریق بهره‌گیری از این اصول و قوانین کمالی امکان‌پذیر است. اگر انسان خود را در دنیا برای ابدیّت می‌سازد، می‌بایست این سازه، بهترین، کامل‌ترین، زیباترین و معتدل‌ترین‌ها باشد.
به سخن دیگر، انسان در دنیا می‌بایست خدایی (متألّه) شود تا در آخرت، جلوه‌های آن را در اشکال گوناگون به تمام و کمال مشاهده نماید. برای دست‌یابی به این عنوان، متألّه لازم است که از همه آنچه خداوند از طیّبات و کمالات و جمالات آفریده است، بهره برد. بهره‌مندی درست از این نعمت‌های الهی است که مصداق درست شکر و سپاس از نعمت است. پس لازم است که هر انسانی از پاک‌ترین و زیباترین چیزهای آفرینش بهره‌مند شود تا سیر کمالی تحوّل خود را در محیط پاک و زیبا بپیماید. خداوند در «آیه ۳۲ سوره اعراف» درباره بهره‌مندی انسان از نعمت‌های الهی برای رشد و کمال‌یابی، در یک جمله تعریضی می‌فرماید:
«قُلْ مَنْ حَرَّمَ زینَهَ اللَّهِ الَّتی‏ أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّیِّباتِ مِنَ الرِّزْق‏؛
بگو چه کسی زینت‌های الهی که برای بندگان خود آفریده و روزی‌های پاکیزه را حرام کرده است؟!»
به سخن دیگر، زینت‌های الهی و زیبایی‌های موجود در دنیا و همه روزی‌های پاکیزه برای انسان آفریده شده است تا او بتواند در مسیر کمال‌یافتن، از آن بهره گیرد و به کمال مطلق، یعنی خدایی‌شدن برسد. بنابراین، حرام کردن و تحریم آنها، به معنای کفران و ناسپاسی، بلکه خروج از طبیعت و قوانین حاکم الهی بر جهان و هستی می‌باشد.
انسانی که سیر طبیعی را در چارچوب سنّت‌ها و قوانین الهی می‌پیماید، گرایش به امور جمالی و زیبایی و زینت‌ها دارد و می‌کوشد تا آن را به نمایش گذارد. بنابراین، گرایش داشتن به تجمّلات، زیبایی‌ها و زینت‌ها، امری طبیعی و مصداق شکر نعمت است؛ بلکه لازم است تا انسان این تجمّلات و زینت‌ها را به نمایش بگذارد و با نهان کردن آن، کفران و ناسپاسی نورزد. از این‌رو پیامبر اکرم(ص) می‌فرمایند:
«إِنَّ اللهَ یُحِبُّ إِذَا أَنْعَمَ عَلَی عَبْدٍ أَنْ یَرَی أَثَرَ نِعْمَتِهِ عَلَیْه؛ ۴
همانا خداوند وقتی نعمتی به بنده‌ای داد، دوست دارد اثر نعمتش را بر او ببیند.»
خداوند در «آیه ۷۷ سوره قصص» دستور می‌دهد که برای رسیدن به آخرت و کمال مطلق تلاش کند و با بهره‌گیری از تمام نصیب و سهم خویش از دنیا، آن را برای دست‌یابی به کمالات، به کار گیرد؛ بنابراین به پیامبرش(ص) فرمان می‌دهد:
«وَ ابْتَغِ فیما آتاکَ اللهُ الدَّارَ الاخِرَهَ وَ لا تَنْسَ نَصیبَکَ مِنَ الدُّنْیا؛
به هر چیزی که خدا به تو عطا کرده، از قوای ظاهری و باطنی و مال و سایر نعمت‌های دنیا بکوش تا ثواب و سعادت دار آخرت تحصیل کنی و لیکن بهره‌ات را هم از نعم الهی دنیا فراموش مکن.»
از نظر «قرآن»، همه انسان‌ها اعمّ از زن و مرد، سفید و سیاه، مؤمن و کافر از نعمت‌های دنیا بهره‌مند هستند؛ هرچند که در آخرت، تمام خوبی‌ها و نعمت‌ها از آن مؤمنان بهشتی است:
«قُلْ هِیَ لِلَّذینَ آمَنُوا فِی الْحَیاهِ الدُّنْیا خالِصَهً یَوْمَ الْقِیامَه؛ ۵
بگو این نعمت‌ها در دنیا برای اهل ایمان است و خالص اینها (یعنی لذّات کامل) و نیکوتر از اینها در آخرت برای آنان خواهد بود.»
به هر حال، تجمّل‌گرایی، یعنی گرایش به زیبایی‌ها و کمالات، گرایش طبیعی و فطری انسان است؛ امّا آنچه در این میان، به عنوان آفت از آن یاد می‌شود، افراط در تجمّل‌گرایی، به شکل یک بیماری روانی و ناهنجاری رفتاری است.
در ادبیات فارسی، وقتی از تجمّل‌گرایی سخن به میان می‌آید، همین رویّه افراطی در زندگی است که از مصادیق اسراف، تبذیر و اتراف می‌باشد. تجمّل‌گرایی، همانند رفاه‌زدگی، آسیب‌های جدّی به ساختار اقتصاد سالم جامعه وارد می‌کند؛ زیرا تجمّل‌گرایی موجب می‌شود تا افراد از صرفه‌جویی و قناعت‌طبعی بیرون روند و با از میان بردن ثروت و هدر دادن آن، گردش درست اقتصادی را مختل نمایند؛ چنان که تجمّل‌گرایی منفی موجب می‌شود تا انسان در دام ناسپاسی و کفران نعمت گرفتار آید و نعمت‌های الهی را تباه سازد؛ زیرا این روحیه و رویّه منفی، عامل اسراف و تبذیر و ریخت و پاش‌ها و از میان بردن نعمت‌های الهی می‌باشد.

••• مصادیقی از تجمّل‌گرایی منفی
برای اینکه درک درستی از مسئله تجمّل‌گرایی منفی داشته باشیم، مصادیقی از آن بیان می‌شود تا معلوم شود که چرا تجمّل‌گرایی، جزو مصادیق اسراف، تبذیر و اتراف محسوب می‌گردد.
کسانی که دچار تجمّل‌گرایی هستند، با توجّه به مد روز عمل می‌کنند و گرفتار بیماری مدگرایی هستند؛ اینان با چشم و هم‌چشمی، هر از گاهی وسایل خانه، تلویزیون، فرش، یخچال، ماشین لباس‌شویی و مانند آن را به سمساری می‌دهند و وسایل، نویی را می‌خرند. این در حالی است که این وسایل سالم هستند و هیچ مشکل فنّی یا زیبایی ندارند؛ بلکه تنها به سبب آنکه چیدمان منزل تغییر یافته است یا رنگ‌های وسایل با هم سازگاری ندارند، از دور خارج می‌شوند.
برخی از افراد، هر از گاهی تلفن همراه خویش را تغییر می‌دهند یا اتومبیل سواری را می‌فروشند تا با مد روز همراه شوند یا اینکه کلاس بگذارند و سری توی سرها درآورند.

••• ریشه‌یابی تجمّل‌گرایی منفی
از نظر قرآن، ریشه تجمّل‌گرایی منفی در اموری، چون حسادت، احساس حقارت، تکبّر، تفاخر و مانند آن نهفته است. در حقیقت، ریشه این ناهنجاری رفتاری را می‌بایست در بیماری‌های روانی افراد جست‌وجو کرد؛ زیرا مشکلات روانی چون احساس حقارت، خودبزرگ‌بینی، خودپسندی، تکبّر، فخرفروشی و تفاخر، مردم را به سمت و سوی تجمّل‌گرایی منفی می‌کشاند و زمینه‌ساز اسراف و تبذیر و ریخت و پاش می‌شود.
از نظر علوم مختلف انسانی، از جمله روانشناسی اجتماعی، این معنا به اثبات رسیده است که انسان‌ها در رفتارها، تابع بینش‌ها و نگرش‌های خود هستند. خداوند نیز همین معنا را در آیات قرآنی بارها بیان کرده است. در برخی از آیات قرآنی برای تحلیل و تبیین گرایش به تجمّلات منفی و زیاده‌روی در آن، به بینش‌ها و نگرش‌های گروهی از انسان‌ها توجّه می‌دهد و ما را با این قانون آشنا می‌سازد که چگونه رفتارهای انسانی متأثّر از بینش‌ها و نگرش‌های درست و نادرست آنان است؛ از جمله در «آیه ۹۲ سوره نجم» درباره علّت گرایش انسان به زندگی دنیا و فراموشی زندگی اخروی و تلاش برای آن، بیان می‌کند که هرگاه انسانی از نظر بینشی و نگرشی به خطا و اشتباه رفته و به دنیا اصالت داده یا خدا را نشناسد یا خدا را فراموش کرده باشد و برای دنیا، هدف و حکمتی قائل نباشد، دنیا برای او اصالت می‌یابد و زندگی دنیوی، جایگزین همه چیز او می‌شود. بنابراین می‌کوشد تا خود را در دنیا ارضا و خشنود کند و سعادت را در زندگی دنیوی و کمالات آن بجوید. این‌گونه است که تجمّل‌گرایی برای او اصالت می‌یابد تا این چنین سعادت را معنا کند. انسانی که دنیا برای او اصالت می‌یابد، فخر و بزرگی را نیز در امور مادّی، از جمله تجمّلات دنیوی می‌داند. این افراد، با مال و ثروت به دیگران مباهات می‌کنند.۶
اینان دنیا را مایه مباهات می‌شمارند۷ و می‌کوشند تا به هر شکلی شده، بزرگی خود را در مال دنیا به نمایش بگذارند و خود را این‌گونه بزرگ بنمایانند. از این‌رو به گردآوری مال می‌پردازند و در نمایش ثروت خویش افراط می‌کنند؛ چنان که قارون با راه‌اندازی کاروان‌هایی از ثروت خود، در شهرها و خیابان‌ها و نمایش آن می‌کوشید تا چشم مردمان تنگ‌نظر دنیا دوست را پر کند و بزرگی خود را به نمایش گذارد و بر آنان تفاخر نماید.۸

••• چشم و هم‌چشمی
چشم و هم‌چشمی نیز از عوامل مهم در تجمّل‌گرایی است. کسانی که گرفتار کمبودهای روحی و روانی هستند و احساس عقده حقارت و نقص دارند، برای جبران این نقیصه، به تجمّل‌گرایی، دامن می‌زنند. با نگاهی به اطرافیان خود می‌توانید دریابید که چه کسانی به تجمّل‌گرایی بیش از دیگران بها می‌دهند. اینان کسانی هستند که از عقده حقارت رنج می‌برند و برای جبران آن، با نمایشی از بزرگی دروغین، از طریق تجمّل‌گرایی می‌کوشند حقارت خویش را بپوشانند و خود را بزرگ جلوه دهند. به عقیده برخی روانشناسان، تجمّل‌گرایی نوعی مکانیزم دفاعی جهت جبران عقده حقارت است. افراط در پوشیدن لباس با مدل‌ها و رنگ‌های متنوّع، کاشف از عقده حقارتی است که در این دسته از افراد، مشاهده می‌شود. بزرگ‌نمایی از خود، برای جبران احساس حقارت و کوچکی، موجب می‌شود تا خود را بفریبند. این‌گونه است که تفاخر را از طریق اسراف، تبذیر، ریخت و پاش و تجمّل‌گرایی نشان می‌دهند تا به قول خودشان، دیگران، بزرگی ایشان را ببینند.

••• فقر فرهنگی
برخی دیگر، گرفتار فقر فرهنگی هستند و به دنبال تجمّلات می‌روند؛ زیرا گمان می‌کنند که کمال در تجمّل‌گرایی و مصرف بی‌رویّه و ریخت و پاش است. الگوهای فرهنگی آنان کسانی هستند که اهل اتراف و اسراف هستند. آنها با پیروی از این دست افراد، تجمّل‌گرایی را دامن می‌زنند. خداوند در «آیات ۱ تا ۵ سوره تکاثر»، جهالت و فقر فرهنگی را عامل اصلی برتر نمایی از طریق تجمّل‌گرایی و تکاثر و دیگر رفتارهای نابهنجار می‌داند. این افراد می‌کوشند تا گوی سبقت را در رقابت ناسالم تجمّل‌گرایی از دیگران بربایند؛ به این معنا که اگر دیگران مجلس صد نفره برپا کردند، اینان مجلس سیصد تا پانصد نفری برپا می‌دارند. بر همین اساس، این افراد همواره از چشمگیر بودن، حال‌گیری، کلاس‌گذاری و عباراتی از این دست، در انجام کارهایشان بهره می‌گیرند و می‌گویند: کاری کردیم که چشم همه را پر کرد یا تا کور شود هر آن که نتواند دید.
در حقیقت گروهی از مردم به تقلید از دیگران، خودشان به تجمّل‌گرایی روی می‌آورند؛ اینان می‌خواهند تا همانند کسانی جلوه کنند که الگوها و اسوه‌های آنان در زندگی هستند. بسیاری از مردم، الگوهای خود را از رهبران جامعه خویش می‌گیرند. بنابراین، نوع رفتارهای افراد خاص و رهبران جامعه، تأثیر بسیاری در تجمّل‌گرایی یا عدم آن دارد.
حاکم جامعه باید از بعضی کارهای مشروع که به ظاهر کارهایی در سطح تجمّل‌گرایی، دنیادوستی، لذّت‌گرایی، حبّ جاه و مقام و مانند آن خوانده می‌شود، پرهیز کند؛ زیرا رفتار، کردار، طرز تفکّر و زندگی او به خاطر موقعیت خاصّی که در جامعه دارد، در نظر عموم، به منزله معیاری برای خوبی و بدی رفتار به شمار می‌آید. به همین سبب، مردم از نوع خوراک، پوشاک، مسکن، اتومبیل و دیگر ظواهر زندگی او الگو می‌گیرند. در صورت بهره‌مندی او از زندگی اشرافی، مردم نیز ناخودآگاه به تجمّل‌گرایی بیش از حد تشویق خواهند شد که این خود، یکی از راه‌های شکل‌گیری اخلاق پست و اندیشه‌های بی ارزش در جامعه است. در صورت آلوده شدن کارگزاران کشور به تجمّل‌گرایی و زندگی مرفّه، مردم نیز براساس فرمایش حضرت علی(ع) که:
«النَّاسُ بِأُمَرَائِهِمْ أَشْبَهُ مِنْهُمْ بِآبَائِهِم‏؛ ۹
شباهت مردم به زمامدارانشان، بیشتر از شباهت آنان به پدرانشان است.»
گرفتار روحیه تجمّل‌گرایی، دنیاطلبی و رفاه‌زدگی می‌شوند که این، ریشه بسیاری از انحراف‌ها و ناهنجاری‌های فردی و اجتماعی است.

••• تجمّل‌گرایی، آفت اقتصاد سالم
همان‌گونه که تجمّل‌گرایی به اقتصاد سالم خانواده آسیب وارد می‌سازد و بخش عظیمی از ثروت، به جای مصرف درست دنیوی و اخروی، صرف تجمّل‌گرایی می‌شود، آسیب جدّی به اقتصاد و جریان سالم آن نیز وارد می‌سازد؛ زیرا منابع اقتصادی و تولید را به سمت و سویی دیگر سوق می‌دهد که به جای شکوفایی اقتصادی و قوام جامعه، موجب بحران اقتصادی در بلندمدّت می‌شود.
به عنوان نمونه، تجمّل‌گرایی در بهره‌گیری افراطی از وسایل آرایشی، از سوی مردان و زنان، سبب می‌شود که هم بخش بزرگی از ثروت و درآمد خانوار صرف هزینه‌های بیهوده و نادرست گردد و هم اینکه سمت و سوی تولید و سرمایه گذاری به سوی ساخت و تولید وسایل آرایش کشیده شود. نتیجه آن خواهد بود که ثروت جامعه در جایی هزینه و سرمایه گذاری می‌شود که قوام اقتصادی جامعه نیست و تأمین‌کننده امنیّت غذایی و آسایش جامعه نخواهد بود.
تجمّل‌گرایی، آفت صرفه‌جویی نیز می‌باشد. کسانی که در دام تجمّل‌گرایی می‌افتند از صرفه‌جویی غافل می‌شوند و ثروت و سرمایه، بلکه تولید جامعه را به تباهی می‌کشانند. بسیاری از مشکلات جوامع انسانی به سبب خروج از اعتدال و گرایش به اسراف، تبذیر (ریخت و پاش) و رفاه‌زدگی است. از این‌رو، آیت‌الله خامنه‌ای درباره فرهنگ صرفه‌جویی، به عنوان عامل اصلی در اقتصاد سالم تأکید می‌کند و بیان می‌دارد:
لازم است به عنوان یک سیاست، ما مسئله صرفه‌جویی را در خطوط اساسی برنامه‌ریزی‌هایمان در سطوح مختلف اعمال کنیم. مردم عزیزمان توجّه داشته باشند که صرفه‌جویی، به معنای مصرف نکردن نیست؛ صرفه‌جویی به معنای درست مصرف کردن، به جا مصرف کردن، ضایع نکردن مال و مصرف را کارآمد و ثمربخش کردن است.
اسراف در اموال و در اقتصاد این است که انسان مال را مصرف کند، بدون اینکه این مصرف اثر و کارایی داشته باشد. مصرف بیهوده و مصرف هرز، در حقیقت هدر دادن مال است. جامعه ما باید این مطلب را به عنوان یک شعار همیشگی در مقابل داشته باشد؛ چون وضع جامعه ما از لحاظ مصرف، وضع خوبی نیست. ما باید به این مسئله اعتراف کنیم. عادت‌های ما، سنّت‌های ما، روش‌های غلطی که از این و آن یاد گرفته‌ایم، ما را به زیاده‌روی در مصرف، به نحو اسراف سوق داده است. باید در جامعه، نسبتی میان تولید و مصرف وجود داشته باشد؛ یک نسبت شایسته به سود تولید؛ یعنی تولید جامعه همیشه باید بر مصرف جامعه افزایش داشته باشد. جامعه از تولید موجود کشور استفاده کند؛ آنچه که زیادی هست، صرف اعتلای کشور شود. امروز در کشور ما این جوری نیست. مصرف ما به نسبت، از تولیدمان بیشتر است؛ این کشور را به عقب می‌رساند؛ این ضررهای مهمّ اقتصادی بر ما وارد می‌کند و جامعه دچار مشکلات اقتصادی می‌شود. در آیات شریفه قرآن، بارها راجع به پرهیز از اسراف در امور اقتصادی تأکید شده. این به خاطر همین است.
اسراف، هم لطمه اقتصادی می‌زند، هم لطمه فرهنگی وقتی جامعه‌ای دچار بیماری اسراف شد، از لحاظ فرهنگی هم بر روی او تاثیرهای منفی می‌گذارد. بنابراین، مسئله صرفه‌جویی و اجتناب از اسراف، فقط یک مسئله اقتصادی نیست؛ هم اقتصادی است، هم اجتماعی و هم فرهنگی و آینده کشور را تهدید می‌کند.۱۰
بنابراین، برای دست‌یابی به یک اقتصاد سالم و شکوفا نیازمند آن هستیم که درست مصرف کردن را بیاموزیم و از تجمّل‌گرایی به عنوان مصداقی از مصرف بی‌رویّه و ضدّاقتصادی و از مصادیق اسراف و تبذیر پرهیز کنیم.

پی‌نوشت‌ها:
۱. سوره انشقاق، آیه ۶.
۲. «الکافی»، محمّدبن یعقوب کلینی، تهران، دارالکتب الإسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ ق. ج‏۶، ص ۴۳۸.
۳. همان، ج‏۶، ص ۴۴۰.
۴. «تحف‌العقول»، حسن‌بن علی ابن‌شعبه حرّانی، قم، جامعه مدرّسین‏، چاپ دوم، ۱۳۶۳، ص ۵۶.
۵. سوره اعراف، آیه ۲۳.
۶. «مفردات الفاظ قرآن کریم»، ص ۶۲۷، در توضیح واژه «فخر»؛ نیز «لسان‌العرب»، ابن‌منظور، ج۱۰، ص۱۹۸۱.
۷. سوره حدید، آیه ۲۰.
۸. سوره قصص، آیات ۷۶ تا ۷۹.
۹. همان، ابن‌شعبه حرّانی، ص ۲۰۸.
۱۰. تاریخ: ۱/۱/۸۸۳۱- مشهد مقدّس.

همچنین ببینید

روز جهانی حجاب

امروز اول فوریه روز جهانی حجاب است؛ برنامه‌های مختلفی به همین مناسبت در کشورهای مختلف اجرا می‌شود و هدف از گرامیداشت آن به رسمیت شناختن ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *