«پنتهاوسی با دید پانورامای ۳۶۰ درجه ابدی، ۷۵۰ متر لابی، با مبلمان FENDI، سالنهای مطالعه، سونا و جکوزی، شیرآلات تمام کریستال، حسگرهای امنیتی و ۵ پارکینگ در بهترین فرعی زعفرانیه!»
«پنتهاوسی با دید پانورامای ۳۶۰ درجه ابدی، ۷۵۰ متر لابی، با مبلمان FENDI، سالنهای مطالعه، سونا و جکوزی، شیرآلات تمام کریستال، حسگرهای امنیتی و ۵ پارکینگ در بهترین فرعی زعفرانیه!»
«پنتهاوسی در خیابان فرشته، با ۴۴۳ متر بنای مسکونی، سونا و جکوزی با آلاچیق اختصاصی، سینمای خانگی و سالن بیلیارد!»
«فرعی دنج کامرانیه، ۵۰۰ متر بنا با فضای سبزی شکیل، باغ پرندگان، ، دید گسترده و دیزاین و متریال اروپایی با برند Berlony با طرّاحی آرشیتکتی نامآور!»
اینها مشتی نمونه خروار از فرصتهای لوکسنشینی در شمالشهر «تهران» است. چنین املاکی یا به زبان بهتر، قصرهایی در بنگاههای املاک معمولی سطح شهر، خرید و فروش نمیشود؛ بلکه برای خرید آنها یا باید با سردستههای لوکسبازان در بنگاههای املاک خاص، ارتباط گرفت یا به نیازمندی روزنامههای کثیرالانتشار مراجعه کرد و در صفحه «پنتهاوس» آن به دنبال خانههای لوکس بود. قیمتها از حدّاقل متری ده میلیون شروع میشوند و تا متری ۲۵ میلیون هم میرسند؛ یعنی برای خرید یک پنت هاوس در شمال تهران، حدّاقل باید شش میلیارد تومانی پول در دست داشت.
صاحب یکی از بنگاههای معروف شمال تهران میگوید: روزانه ۳ الی ۵ پنتهاوس یا مسکن لوکس در مناطق شمالی تهران معامله میشود و مشتریانش را طیف وسیعی از افراد میداند؛ از کارخانهدارها و صاحبان شرکتهای بزرگ گرفته تا پزشکان و زمینداران شهرستانها و بساز بفروشها. او به نکته جالبی هم اشاره میکند و میگوید: البتّه تا پیش از این، پزشکان معروفی که تخصّص آنها مغز و اعصاب یا قلب بود، سراغ خرید این خانهها میآمدند؛ امّا حالا بیشتر پزشکانی که سراغ ما میآیند، جرّاح زیبایی هستند و همین موضوع نشان میدهد که جامعه ما به چه سمتی پیش میرود.
وی زمینداران بزرگی را که پیش از این در تهران ساکن نبودند، هم یکی دیگر از مشتریهای خود عنوان میکند و میگوید: زمانی زمینداشتن و کشاورزی یا دامداری در شهرستانها سود چشمگیری به همراه داشت؛ امّا این روزها توجّه زیادی به این حوزه نمیشود. بنابراین یک زمیندار ترجیح میدهد، املاک و زمینهای خود در شهرستان را بفروشد و با پول آن در تهران برای خود کار و زندگی راه بیندازد. لوکس نشینی البتّه خرجش هم زیاد است تا جایی که یکی از ساکنان این خانهها از هزینههای حدّاقل یک میلیونی شارژ ماهیانه این خانهها میگوید.
امّا نکته جالب این است که سازندگان این بناهای لوکس، یک جمله میگویند: تا وقتی مشتری هست، میسازیم! اشرافیّت در خانههای شمال تهران به قدری است که حتّی اگر از دور هم به آنها نگاه کنی، باز هم برق میلیاردها دلار ثروتی که به پای این ساختمانها ریخته شده است، چشمها را میزند. سرمایه در گردش صاحبان این خانهها به قدری است که اگر قرار باشد خانهای، ویلایی یا آپارتمانی فوق لوکس با قیمتهای چند صد میلیارد تومانی بخرند، خدشهای به سرمایهاشان وارد نمیشود؛ بلکه این املاک برایشان حکم سرمایهای جدید را پیدا میکند که پس از مدّتی، با چند برابر قیمت اوّلیه، معامله خواهد شد.
طیّ این سالها، با وجود مشکلات اقتصادی زیادی که در کشور بوده است، بازار این بخش، کم فروغ نشده؛ بلکه رونق هم گرفته است و آمار پنتهاوسنشینها بیشتر و بیشتر میشود. آن هم در شهری که خرید یک مسکن ۶۰ متری با دیوارهای آجری، برای بسیاری از اقشار آن رؤیایی دور از دسترس به حساب میآید.
منبع: خبرگزاری نسیم