چکیده:
سفر هفت زن فلسطینی به ایالات متحده و حضور آنان در مجامع مختلف اجتماعی و سیاسی، بهانهای گردید که مردم دنیا با مشکلات و معضلات فراروی مردم بیدفاع و مظلوم فلسطین آشنا شوند. ساخت دیوار امنیتی حائل و ایجاد صدها پست بازرسی، محدودیت عبور و مرور آسان، فقدان آب و برق و دارو بهداشت به ویژه در باریکه غزه، قطع شدن ارتباط فلسطینیها با خارج از کشور، بیکاری و مشکلات اقتصادی مختلف، فقدان مراکز حمایتی و امنیتی و پلیس در این منطقه و در نهایت، ارائه تصویری نادرست از مردم فلسطین در رسانههای فراگیر غربی، بخشی از حقایق ناگفته موجود در زندگی روزمره میلیونها فلسطینی میباشد. این زنان در پایان سفر خود با اشاره به مقاومت همهجانبه مردم فلسطین و آرزوی زندگی در کشوری آزاد و مستقل، خاطرنشان نمودند که در سایه این شرایط اسفناک و سخت، ما به قدرت و استقامتی بینظیر دست یافتهایم که میتواند در سایه ایمان و امید، سرانجام ما را به رفاه و آزادی رهنمون کند.
در پاییز سال جاری (۲۰۰۷)، هفت زن فلسطینی به ۵ شهر ایالات متحده، در قالب یک سفر مراودهای فرهنگی که با حمایت برنامه راهبری بازدیدکنندگان بینالمللی وزارت خارجه آمریکا انجام شد، سفر نمودند. مهم ترین نکته تعجبآور برای آنان، آزادی عبور مرور در شهرها و مناطق مختلف بود. البته این جابجایی در مورد خودروها و هواپیماها و آزادراهها و جادهها نبود. بلکه آنان به دلیل عدم عبور از پستهای بازرسی و کنترل، بهت زده شده بودند. چرا که زندگی در مکانی که هم اینک با یک دیوار حائل امنیتی با ۲۵ پا طول محصور شده است، آنان را همواره با مشکلاتی ناگفته روبهرو مینماید.
ساخت این دیوار در سال ۲۰۰۲ میلادی آغاز گردید. این دیوار مار مانند که ۷۰۰ کیلومتر طول دارد، در سراسر خاک اسراییل و سرزمینهای فلسطینی کشیده شده و با مجموعهای انبوه از سیم خاردارهای الکتریکی، برجهای دیدهبانی و کانالهای امنیتی، تکمیل میگردد. در پارهای از مناطق، این دیوار یک روستا را همانند یک زندان کاملاً محاصره نموده و یا یک روستا را به دو بخش کاملاً مجزا از یکدیگر تقسیم کرده که دسترسی روستاییان به بخش دیگر را با مشکلات مختلف و پیشبینی نشدهای روبهرو میکند.
«امروزه فلسطینیها برای سفر از یک نقطه به نقطهای دیگر، باید از ایستگاههای بازرسی بیشماری عبور نمایند. آنان باید همواره اوراق شناسایی خویش را به همراه داشته و رفتارهای غیردوستانه سربازان اسراییلی مسئول این جایگاهها را تحمل کنند.» این بخشهایی از جملات خانم ریم صالح هماهنگ کننده این پروژه برای وزارت فرهنگ و یکی از این هفت زن فلسطینی میباشد.
همچنین عابیر شهابی یکی از مسئولان وزارت آموزش و پرورش میگوید: «بچهها بدون تأخیر، در ورود به مدرسه، نمیتوانند روانه کلاسهای درس شوند. بدین ترتیب، درس خواندن به فعالیتی استرسزا و سردرگمکننده تبدیل گردیده است… تعدادی از بچههای فلسطینی برای طی کردن یک مسیر ۸ دقیقهای، گاهی باید ۵۰ دقیقه زمان صرف کنند. عدهای هم باید با برخاستن در ساعت ۵ بامداد، خود را برای یک سفر ۲ ساعته به مدرسه آماده میکنند. البته این رفت و آمدها هم خطرناک و هم نامطمئن است. آنها باید در هر جایگاه مورد بازرسی و تفتیش بدنی قرار گیرند و در پارهای از موارد هم به دلایلی پیشبینی نشده، این پستهای بازرسی بسته میشوند.»
خانم شهابی میافزاید: «مردم از سربازان مستقر در این پستهای بازرسی میترسند… چرا که این بازرسیها اغلب به عملی غیرانسانی تبدیل میگردد. همچنین تعدادی از زنان باردار فلسطینی به دلیل انتظار زیاد در پشت صفهای این پستها، بچههای خود را در پشت این دیوارهای بلند به دنیا آوردهاند.»
به علاوه، دسترسی به بازارهای ماشینآلات، سوخت، آب و غذا نیز به ویژه برای ساکنان مناطق روستایی و مزارع، به یک معضل جدی و اساسی تبدیل شده است. اغلب اقوام و فامیلها هم نمیتوانند همدیگر را به آسانی ببینند. افراد بی کار هم باید برای پیدا کردن منزل و سایر امکانات اولیه زندگی به اقوامشان اتکا کنند.
براساس گزارش سازمان ملل متحد، زندگی بیش از ۰۰۰/۶۸۰ نفر یعنی یک سوم جمعیت ساکن در کرانه غربی، با ساخت این دیوار، تحت تأثیر قرار گرفته است. محکمه عالی جهانی (WC) هم از ساخت این دیوار حائل امنیتی به عنوان یک اقدام نقضکننده قوانین بینالمللی و حقوق طبیعی انسانها نام برده است.
خانم نسرین الطاهر، یک برنامهنویس رایانهای و از مدیران وزارت اقتصاد ملی فلسطین نیز میگوید: «هدف از ساخت این دیوار، تنها اشغال سرزمینهای فلسطینی بوده است. بدین ترتیب، نیروهای اشغالگر اسراییلی، مشارکت مردم فلسطین در بازارهای جهانی را به شدت محدود نمودهاند.»
خانم رولا آبوه یکی از مدیران وزارت اقتصاد فلسطین نیز میگوید: «اقتصاد فلسطین با بحران گسترده بدهیها روبهروست و هیچ نشانهای از بهبود اوضاع به چشم نمیخورد. درصد بی کاری به ۶۳% رسیده است و هیچ فرصت تجاری و صنعتی جدیدی نیز وجود ندارد، چرا که فضای کسب و کار برای سرمایهگذاران بسیار پرمخاطره میباشد.» اخیراً نیز روزنامه «نیویورک تایمز» گزارش نموده که ۸۵ % کارخانجات سرزمینهای فلسطینی تعطیل شده و یا با کمتر از ۲۰ % ظرفیت اسمی خود به فعالیت مشغولند.
وی میافزاید: «بیتردید استرس به وجود آمده از این شرایط اقتصادی، زنان فلسطینی را به شدت تحت تأثیر خویش قرار میدهد. هنگامیکه آنان بیوه میشوند و یا شوهرانشان زندانی میگردند، این زنان باید علاوه بر انجام وظایف خانهداری، شرایط یک زندگی حداقلی را برای فرزندانشان مهیا نمایند. این شرایط عدم اطمینان، به مشکلات و نارساییهای سلامتی و عصبی نیز دامن زده است. به علاوه در این کشور، هیچ دولت، (البته یک حکومت خودگردان وجود دارد) پلیس، ارتش و یا سازمان حمایتی اجتماعیای برای کمک به چنین خانوادههایی وجود ندارد. بانک جهانی نیز تخمین میزند که ۷۵ % فلسطینیها درآمد سرانهای کمتر از ۲ دلار در هر روز دارند، لذا مردم این منطقه باید برای گذران زندگی خود به کمکها و منابع خارجی چشم بدوزند. البته افرادی از سراسر دنیا که با فلسطینیها احساس همدردی مینمایند، رایانه، ماشینهای خیاطی و سایر تجهیزات زندگی را به آنان اهدا مینمایند. چرا که دختران به دلیل نگرانیهای امنیتی، بیشترین مشکلات آموزشی را باید تحمل نمایند و حتی پارهای از مؤسسات خیریه، این دختران را با انتقال از روستاهایشان، به مدارس مناطقی دیگر در سراسر دنیا میبرند تا آموزشهای لازم را فرا گرفته و پس از بازگشت به زادگاهشان، کسب و کارهایی تجاری را به راه بیاندازند.
خانم هیبا ابرزیاد، یکی از پژوهشگران مرکز سلامت عمومی فلسطین نیز میگوید: « اکثر بیمارستانهای ما در معرض تخریب و نابودی قرار گرفتهاند و دستیابی به امکانات پیشرفته نیز تقریباً غیرممکن میباشد.» وی در ادامه میافزاید: «مردم ساکن در مناطق روستایی، قربانیان اصلی این شرایط هستند. در اکثر موارد، تأخیرهای مختلف در توزیع محمولههای پستی، قابلیت اعتماد نمونههای آزمایش پزشکی آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. نمونههای آزمایشگاهی هم اغلب در آستانه تاریخ انقضای خود به دست پزشکان معالج میرسد و معمولاً غیرقابل استفاده میباشند.» اینک غزه از سایر سرزمینهای فلسطینی کاملاً مجزا گردیده و مردم ساکن در آن باید بدون آب، برق و بهداشت کافی به زندگی خود ادامه دهند.
گفته میشود که ۰۰۰/۶۰۰/۴ آواره فلسطینی در کرانه غربی، غزه، اردن، لبنان و سوریه زندگی میکنند. تقریباً ۷/۳ میلیون نفر آنها از کمکهای انساندوستانه کمیساریای عالی آوارگان سازمان ملل استفاده مینمایند. اما این منابع کاهش یافته و ممکن است برای همیشه قطع گردند، چرا که گفته میشود، از این پولها جهت تجهیز گروههای تروریستی بهرهبرداری میشود.
پس از جنگ ۶ روزه سال ۱۹۶۷ میلادی، صدها هزار آواره دیگر هم به این افراد اضافه شدند و به آنان اجازه داده نشد که یک بار دیگر به سرزمینهای پدریشان بازگردند. دولت اسراییل همواره آوارگان را به عنوان دشمن و مهاجمان ستیزهجو فرض می کند. در مقابل، فلسطینیان تحت رهبری یاسر عرفات هم حق سکونت اسراییلیها را انکار نمودند. (البته در سال ۱۹۸۸ میلادی و با پذیرش قطعنامه ۲۴۲ شورای امنیت، این وضعیت خاتمه یافت.)
نبیلا ریزک مدیر بخش ارزیابی وزارت امور زنان در این مورد میگوید: « فلسطینی بودن، کار ساده ای نیست… ایالات متحده، حاکم دنیای آزاد، در اکثر موارد از اسراییل طرفداری میکند، اگرچه فلسطینیها در این زد و خوردها بیشترین آسیبها را متحمل گردیدهاند. فلسطینیها قتلعام و یا دستگیر میشوند. خانههایشان ویران میگردد و درختهای زیتون فلسطینیها (یکی از منابع درآمد فلسطینیها و نماد تداوم زندگی در این منطقه) قطع میشود. با وجود این شرایط غیرانسانی، همچنان در رسانههای غربی از فلسطینیها به عنوان عامل این ناآرامیها یاد می شود.
خانم ریزک میگوید: «آمریکاییها عادت کردهاند که به یهودیان، در مقایسه با مسلمانان و عربها، به عنوان افرادی خوب و متمدن بنگرند… اسراییلیها از سراسر دنیا روانه این سرزمین شدهاند و آنان عادت کردهاند که با هر کسی درگیر شوند. به علاوه آنان از موضوع هولوکاست برای به دست آوردن همراهی سایر دولتها در استقرار و تثبیت جایگاه دولت نوظهور اسراییل، بهره میگیرند.»
اگرچه شرایط زندگی برای مردم فلسطین سخت و بحرانی است، اما این زنان فلسطینی آرزو میکردند که همه این شرایط سخت و جانفرسا سرانجام روزی تغییر یابد و آنان دیگر احساس قربانی شدن نداشته باشند. خانم بوتمه میگوید: «فلسطینیها به مقاومت کردن عادت نمودهاند، چرا که ما معتقدیم، سرانجام روزی در صلح و در کشوری آزاد و مستقل زندگی خواهیم نمود… ما باید برای استقرار صلح در کشورمان، کار بیشتری نماییم. مطمئناً اگر ما با این مشکلات و شرایط اسفناک روبهرو نبودیم، هرگز چنین قدرت و استقامتی نیز نداشتیم. در اشعار بومی ما گفته میشود، ضربهای که تو را نکشد، مطمئناً بدنت را قدرتمندتر میکند… و زنده ماندن و مقاومت کردن در خون تکتک ماست.»
الگا بونفیگلیو
منبع: www.CommonDreams.org
ماهنامه سیاحت غرب، شماره ۵۶