کامران شرفشاهی
کامران شرفشاهی در دوازدهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۰ در تهران به دنیا آمد. و تحصیلات خود را تا اخذ درجه کارشناسی در رشته ارتباطات در همین شهر سپری کرد.
وی همکاریاش را با مطبوعات، از دهه ۶۰ با چاپ اشعار و مقالات خود آغاز کرد و در سمتهای گوناگونی مانند سردبیر، مدیر اجرایی، دبیر سرویس ادب و هنر، در معتبرترین و کثیرالانتشارترین نشریات کشور به کار مشغول بوده است.
شرفشاهی علاوه بر همکاری با صدا و سیما تاکنون مدیریت و دبیری کنگرهها و جشنوارههای متعدد فرهنگی و هنری را بر عهده داشته است.
او هم اکنون به عنوان مسئول کتابخانه و فعالیتهای ادبی فرهنگسرای بهمن به کار اشتغال دارد و پیش از این نیز به عنوان معاون فرهنگی در فرهنگسرای اقوام و …
از کتابهای چاپ شدهاش او میتوان به این آثار اشاره نمود:
حماسه جاودان، آبروی آب، به پیشواز سپیده، گزیده اشعار (نشر نیستان ۱۵)، سایه سیاه سقوط، دسترنج (۲ جلد)، ضیافت نور، رسول مهر، خُمخانه عشق، آینههای بیقرار و …
یا مقلبالقلوب
کامران شرفشاهی در دوازدهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۰ در تهران به دنیا آمد. و تحصیلات خود را تا اخذ درجه کارشناسی در رشته ارتباطات در همین شهر سپری کرد.
وی همکاریاش را با مطبوعات، از دهه ۶۰ با چاپ اشعار و مقالات خود آغاز کرد و در سمتهای گوناگونی مانند سردبیر، مدیر اجرایی، دبیر سرویس ادب و هنر، در معتبرترین و کثیرالانتشارترین نشریات کشور به کار مشغول بوده است.
شرفشاهی علاوه بر همکاری با صدا و سیما تاکنون مدیریت و دبیری کنگرهها و جشنوارههای متعدد فرهنگی و هنری را بر عهده داشته است.
او هم اکنون به عنوان مسئول کتابخانه و فعالیتهای ادبی فرهنگسرای بهمن به کار اشتغال دارد و پیش از این نیز به عنوان معاون فرهنگی در فرهنگسرای اقوام و …
از کتابهای چاپ شدهاش او میتوان به این آثار اشاره نمود:
حماسه جاودان، آبروی آب، به پیشواز سپیده، گزیده اشعار (نشر نیستان ۱۵)، سایه سیاه سقوط، دسترنج (۲ جلد)، ضیافت نور، رسول مهر، خُمخانه عشق، آینههای بیقرار و …
یا مقلبالقلوب
باز میرسد بهار و ما
با شگفتن شکوفهها
شکفته میشویم
آفتاب زندگی میدمد
و ما
همچون رود
راهی دیار تازهای
ز عطر و نور میشویم.
جنگ نابرابریست
بین ما و زندگی
بی توکل و امید
مثل ساقههای تُرد
زود
پیر و خسته میشویم،
شکسته میشویم.
یا مقلبالقلوب…
آشتی با عدالت
میآیی
و جهان زیر پای تو
سبز میشود
چشمهای کابوس زده
به شوق پابوسات
در انتهای هستی
که ابتدای دوباره توست…
آنگاه که واژهها دوباره معنا میشوند
و جهان به عطر نرگس
دوباره با عدالت آشتی میکند
و دوباره…
ماهنامه موعود شماره ۸۶