عبدالحسن ترکی
یکی از کهنترین کتابهایی که در موضوع غیبت امامعصر(ع) به دست ما رسیده است کتابُ الغیبه عالم و محدّث بزرگوار «ابوعبدالله محمّدبن ابراهیم نُعمانی» معروف به «ابن ابی زینب» است.
(= غیبت) را تألیف کرد.
- انگیزه نگارش کتاب
نعمانی، انگیزه تألیف کتاب خود را در مقدّمه چنین آورده است:
من امروز گروههایی را میبینم که به مذهب شیعه منسوبند و به پیامبر(ص) و خاندان او(ع) وابستهاند؛ به اصل امامت اعتقاد دارند و به آن چنگ زدهاند…، اما متأسفانه دچار تفرقه و چند دستگی در مذهب شدهاند… پارهای درباره امام غلوّ کرده، برخی بسیار کوتاه آمده، و جز اندکی بقیّه در مورد امام زمان خود و ولیامر و حجّت پروردگارشان به شک افتاده و دو دل شدهاند، در حالی که خداوند او را به علم خود برگزیده است.۱
من در روایاتِ منقول از امامان راستین(ع) به این [سخن] برخوردم که آنان امر کردهاند به کسی که خداوند بهرهای از دانش به وی عطا کرده و به اسراری که دیگران نمیدانند، آگاهش ساخته، تا آنچه را بر برادران دینی او مُشْتَبه گشته، برایشان روشن کرده و در سرگردانیها و حیرتها، آنان را به راهِ راست و درست هدایت کند و از وادی تردید به سوی روشنایی و یقین بیرون کشد… پس خواستم به وسیله ذکر روایاتی از پیشوایان دین به خداوند تقرّب جسته باشم…۲.
من در این کتاب آنچه را که خداوند توفیق جمعآوری آنرا عنایت کرده…
ـ راجع به غیبت و مسائل مربوط به آن ـ مطابق آنچه که نزد من موجود بود ـ گردآوری کردهام، زیرا همه آنچه که در این باره برای من روایت شده در دسترسم نبوده و حافظهام نیز همه آنها را از بَر ندارد. آنچه مردم در خصوص غیبت روایت کردهاند بسی بیشتر و گستردهتر از مقداری است که برای من روایت شده و روایات من نسبت به آنها خیلی ناچیزتر و کمتر است۳.
- نعمانی کیست؟
ابوعبدالله محمّدبن ابراهیم نعمانی، معروف به ابن ابی زینب (۳۶۰ ق)، از مشایخ حدیث امامیّه در قرن چهارم، متکلّم، مفسّر و محدّث شیعی است. تاریخ توّلد او دقیقاً معلوم نیست، چنانچه سال وفات و مکان دفن او چندان روشن نمیباشد. او از شاگردان و اصحاب خاصّ «کُلینی» صاحب اصول کافی بوده و از آنجایی که این کتاب را نوشته به «کاتب» شهرت یافته است. نسخه او به «نسخه کافی نعمانی» مشهور شده است. از نعمانی چهار کتاب نام برده شده که ظاهراً تنها همین کتاب الغیبه از وی باقی مانده و دیگر آثار وی با گذشت زمان از میان رفتهاند.
… زادگاه او را شهر نعمانیه مصر یا یمن یا حجاز دانستهاند، امّا آنچه درست مینماید این است که نعمانی از شهر نعمانیه عراق ـ میان واسط و بغداد ـ بوده است.
- اهمیّت غیبت نعمانی از منظر بزرگان
این کتاب از آغاز نگارش در طیّ ده قرن گذشته مورد توجه عالمان و محدّثان و علاقمندان به این موضوع مهم واقع شده و تمام کسانی که در این حوزه اثری تألیف کردهاند ناگزیر از آن بهره بردهاند، که در این جا به دیدگاه چند تن از برجستگان و بزرگان پیرامون اهمیّت و اعتبار این کتاب اشاره میشود:
روایت ما درباره غیبت بسیار است و محدّثان شیعه آنها را تدوین کرده و در کتابها و تألیفات خود به تفصیل نقل کردهاند و از جمله آنان، محمّد بن ابراهیم نعمانی است که در کتاب غیبت خود آن نصوص و احادیث بسیار را گرد آورده است.۶
محمّد، فرزندم! اگر به کتابهایی مانند کتاب غیبت که شیعیانی مانند شیخ صدوق و نعمانی نوشتهاند مراجعه کنی، میبینی که همه یا بیشتر آنان، پیش از تولّد آن حضرت خبر دادهاند که او غیبت خواهد کرد.۷
همچنین شیخ مفید و شیخ طوسی نیز در کتابهای غیبت خویش فراوان از کتاب نعمانی روایت کرده و به روایت آن احتجاج کردهاند.۸
کتاب غیبت نعمانی از نفایس کتب مدوّنه در باب غیبت است.۹
این کتاب یکی از خالصترین میراثهای علمی ما و در موضوع خود یکی از بهترین کتابهای تألیف شده است و در نزد دانشمندان و نامداران مذهب ما، یکی از ستونهای پابرجا و محکم و از ذخائر است و یادگار جاودانی مذهب ما محسوب میشود.
غیبت نعمانی یک کتاب روایی محض است. در این کتاب از جدلهای کلامی، ایراد و اشکالهای دامنهدار، و شُکوک و شبهات بیهوده خبری نیست. نعمانی در زیر عنوانهای مطرح شده در کتاب تنها به نقل روایات بدون هیچ تفسیر و تحلیلی میپردازد و از این جهت با کتابهای غیبت بعد از خود، مثل غیبت مفید و غیبت شیخ طوسی تفاوت بنیادی دارد. غیبتهای مفید و طوسی، کلامی و برهانی بوده، یعنی اولّ موضوعات را مطرح و آنگاه برای اثبات آنها، استدلال میکند. و اخبار و احادیث تنها برای تایید و تسدید مطلب و قوّت بخشیدن به موضوع آورده میشود. مثلاً شیخ طوسی در غیبت خود ابتدا با دلایل و اقامه برهانهایی، وجود امام عصر(ع) را اثبات کرده، سپس به شبهات فرقههایی مانند اسماعیلیّه، زیدیّه، کیسانیّه… پاسخی در خورد میدهد و اساس عقاید آنها را متزلزل و باطل میکند و در هر مورد روایات مناسبی را از باب نمونه نقل میکند.
- مصحح کتاب؛ مرحوم علیاکبر غفّاری
نام غیبت نعمانی، با نام «استاد غفّاری» پیوند خورده است. نمیتوان از نعمانی و کتابش سخن گفت امّا از مصحّح مخلص و بی ادّعای او حرفی به میان نیاورد و ذکر خیری نکرد. استاد غفّاری، احیاگر بیادّعای میراث شیعی و حدیثپژوه سترگ و کتابشناس بزرگ و استاد بیبدیل تصحیح متون روایی، تفسیر، تاریخی… برای اهل کتاب و مطالعه عموماً، و برای علاقمندان به معارف اسلامی و آموزههای شیعی خصوصاً، چهرهای نامی آشنا و شناخته شده است. کدام کتابخانه است که قفسههایی را به آثاری از استاد اختصاص نداده باشد؟ باری استاد غفّاری نیازی به تمجید این قلم ندارد و اگر اشارتی میرود از باب ادای اندکی از حق استاد به دوش اهل کتاب است. در عظمت کار استاد همین بس که او با تلاشی مؤمنانه و تکاپویی سختکوشانه در طیّ نیم قرن صدها جلد کتاب از آثار و ذخایر ذیقیمت اسلامی و شیعی را تصحیح نمود و تعلیق زد و ترجمه کرد و سامان بخشید و برای آنها فهرست نگاشت و مصادر روایات و عبارات را شناسایی کرد و به چاپ رسانید و در یک عبارت احیا کرد. روحش شاد و تربتش از باران غفران الهی سیراب باد. استاد غفّاری خاطرهای زیبا از تصحیح کتاب غیبت نعمانی نقل میکند که شنیدن آن خالی از لطف نیست. او مینویسد:
سخن را با آرزوی ظهور سرشار از سرور آخرین ذخیره الهی، و با امید آنکه کتاب غیبت برای همیشه بسته شود و در فردا و فرداها از «ظهور و حضور» بگوییم و بنویسیم؛ با طلب رحمت و مغفرت برای مولّف و مصحّح، با دعایی از نعمانی به پایان میبریم:
ماهنامه موعود شماره ۸۸
پینوشتها:
۱. نعمانی، ابن ابیزینب، غیبت، به تصحیح استاد غفّاری، ترجمه محمد جواد غفّاری، نشر صدوق، صص ۳۰ ـ ۲۹.
۲. همان، صص ۳۵ ـ ۳۴.
۳. همان، صص ۴۴ ـ ۴۳.
۴. همان، ص ۳۶.
۵. دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، ج ۲، صص ۶۶۱ ـ ۶۶۰.
۶. شیخ مفید، الارشاد، ترجمه رسول محلاتی، ج ۲، ص ۴۸۴، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
۷. سیّد بن طاووس، کشف المحجّه (فانوس)، ترجمه اسدالله مبشّری، ص ۸۱، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
۸. نعمانی، همان، صص ۹ ـ۸ به نقل از مقدّمه مصحّح.
۹. محدث نوری، نجمالثاقب، ص ۱۰، انتشارات مسجد مقدّس جمکران.
۱۰. نعمانی، غیبت، صص ۸ ـ ۷، پیشگفتار مصحّح.
۱۱. نشریه کیهان فرهنگی، خردادماه ۶۵، همچنین نعمانی، همان، مقدمه، صص ۷ ـ ۶.
۱۲. نعمانی، همان، صص ۵۱ ـ ۵۰.