در اندیشه دینی، نسبت به ازدواج و تشکیل خانواده تأکید فراوانی شده است: ]وَ أَنْکِحُوا الْأَیامی مِنْکُمْ وَ الصَّالِحینَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ إِمائِکُمْ إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ[[۱]؛ «عزبهایتان را و غلامان و کنیزان خود را که شایسته باشند، همسر دهید. اگر بینوا باشند، خدا بافضل خود توانگرشان خواهد ساخت، که خدا گشایشدهنده و داناست.»
محمد اسماعیل عبداللهی
اشاره:
پیرامون ازدیاد و تکثیر نسل دیدگاههای متفاوتی مطرحشده است؛ عدّهای آن را موجب عقبماندگی و بروز مشکلات میدانند و معتقدند که امکانات لازم برای مدیریت بشریت موجود نیست و اگر جلوی تکثیر نسل گرفته نشود، عواقب خطرناکی را برای جامعه انسانی به ارمغان خواهد آورد.
عدّهای نیز بر تولید بدون حدّ و حصر انسان تأکید میکنند و معتقدند تفاوتی نمیکند که زندگی این بشر به چه کیفیتی سپری شود؛ بلکه مهم زادوولد است تا فطرت اجتماعی انسانیت ارضا شود و مدنیت کلان شکل گیرد. به عقیده آنان در پرتو تکثیر نسل، خود بشر قادر خواهد بود خویشتن (و درنتیجه جامعه) را مدیریت کند و از ناآرامیها و اختلافات جلوگیری کند.
اکنون باید دید دین مقدّس اسلام در این زمینه چه میگوید و از نگاه دین، کمیت انسانی مهم است یا کیفیت؟ بهعبارتدیگر نگاه دین به مقوله ازدیاد نسل به چه کیفیتی است؟ اینها ازجمله پرسشهایی هستند که در این مقاله به آن خواهیم پرداخت.
تکثیر نسل در اسلام
در اندیشه دینی، نسبت به ازدواج و تشکیل خانواده تأکید فراوانی شده است: ]وَ أَنْکِحُوا الْأَیامی مِنْکُمْ وَ الصَّالِحینَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ إِمائِکُمْ إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ[[۱]؛ «عزبهایتان را و غلامان و کنیزان خود را که شایسته باشند، همسر دهید. اگر بینوا باشند، خدا بافضل خود توانگرشان خواهد ساخت، که خدا گشایشدهنده و داناست.»
در مرحله بعد به تولید و تکثیر نسل تأکید میورزد. زن و مرد طالب این هستند که با مشاهده ثمره وجودی خویش، خود را بر مسند پرافتخار مادری و پدری بنگرند و مسئولیت تربیت انسانهایی صالح و ارزشمند را بر عهده گیرند و از این رهگذر به نسل خویش امتداد بخشند.
فرزند جلوه وحدت پدر و مادر است. درست است که بعضی ژنهای والدین بهصورت بارز اثر خود را بیشتر نشان میدهند و بعضی کمتر؛ ولی بههرحال، فرزند آمیزهای است که پاره تن هردوی آنهاست و زمینههای وجودی والدین خویش را در خود ذخیره دارد و از هیچیک جدا نیست.
در اسلام سفارشات زیادی درباره ازدیاد نسل وجود دارد؛ اما در پرتو این سفارشها بر کیفیت تولید نسل و شرایط برخورداری از فرزند صالح نیز تأکید فراوانی شده است. در اینجا تلاش میکنیم تا نگاه دین در این باب را بازگو و تبیین نماییم.
اهتمام دین بر ازدیاد نسل
علامه طباطبایی(ره) تکثیر نسل مسلمانان برای زدودن بنای شرک و فساد توسط آنان را از مهمترین مقاصد شریعت ذکر کرده و مینویسد: «و من جهه أخرى من أهم المقاصد عند شارع الإسلام تکثر نسل المسلمین و عماره الأرض بید مجتمع مسلم عماره صالحه ترفع الشرک و الفساد[۲]؛ و از سوى دیگر، یکى از مهمترین مقاصد و اهداف در نظر شارع اسلام، زیاد شدن نسل مسلمانان و آباد شدن زمین به دست آنان است به گونهای که شرک و فساد را از بین ببرد.»
آیت الله مکارم شیرازی(حفظه الله) میگوید: «از نظر اصولى، ظاهر روایات در میان شیعه و سنّى این است که افزایش جمعیّت مسلمین مطلوب است. به مقتضاى »تَنَاکَحُوا َتنَاسَلُوا فَإِنِّى أُبَاهِی بِکُمُ الأُمَمَ یَوُمَ الْقِیَامَهِ وَ لَوْبِالْسِّقْطِ[۳] و امثال آن، دلیل روشنى است که افزایش نفوس، مطلوب شارع است.»[۴]
علاوه بر این، روایاتی وجود دارد که بر رجحان ازدیاد نسل و کثرت جمعیت به طور مطلق دلالت دارند. مانند: «صِلَهَ الْأَرْحَامِ مَنْمَاهً لِلْعَدَدِ… وَ تَرْکَ اللِّوَاطِ تَکْثِیراً لِلنَّسْلِ[۵]؛ صله رحم را براى فراوانى خویشاوندان… و ترک لواط را براى فزونى فرزندان.»
و نیز این روایت که میفرماید: «تَنَاکَحُوا تَنَاسَلُوا تَکَثَّرُوا و…[۶]؛ ازدواج کنید و دارای نسل گردید و زیاد شوید!»
«مَنْمَاه» بر وزن مفعله، از ریشۀ نموّ به معنای زیادی و فزونی است و تناسل به معنای فراوانی نسل است، نه صاحب نسل شدن. در «لسان العرب» آمده است: «و تَنَاسَلَ بنو فلان إِذا کثر أَولادهم.»[۷]
در روایت «نهج البلاغه» صلۀ رحم به این جهت مورد تشویق قرار گرفته است که موجب افزایش نسل میشود. جملۀ دوم نیز فلسفه تحریم لواط را فزونی نسل ذکر کرده است که دلالت قابل قبولی بر مطلوبیّت شرعی ازدیاد نسل دارد.
ازدیاد نسل و همکاری خانوادگی
درآیات متعددی از قرآن کریم آمده است که افزودن مال و فرزند موجب کمک به مردم است، ازجمله در سورهٔ نوح میفرماید: ]وَ یُمْدِدْکمُ بِأَمْوَالٍ وَ بَنِینَ وَ یجَْعَل لَکُمْ جَنَّاتٍ وَ یجَْعَل لَکمُْ أَنهَْاراً[؛ [۸]برخی این آیات را این گونه تفسیر کردهاند: پسازآنکه حضرت نوح (علیهالسلام) به پروردگارش عرض کرد: مدتهاست تبلیغ دین میکنم؛ اما هیچکس گوش نمیدهد، حضرت تأکید میکند که بارها بر این مطالب اصرار ورزیدم که اگر دعوت مرا بپذیرید، از شرک و کفر متنفّر خواهید شد، خدا شمارا خواهد بخشید، فراوانی نعمت و خوراکیها را خواهید داشت و در پرتو وفور اموال، فرزندان و نسل شما زیاد خواهد شد.
ازجمله آثار قبول دعوت رسول به خداپرستی و پرهیز از قبایح اعمال آن است که پروردگار وسایل آسایش زندگی را برای همگان فراهم آورد، ازجمله بارش بارانهای پیدرپی و بهموقع که محصولات نباتی و رستنیها بهقدر کافی برای تأمین نیازهای عموم در دسترس آنان گذارده خواهد شد و همه گونه احتیاجات مردم و اموال عموم طبقات افزایش یافته، نسل و فرزندان رو به ازدیاد نهاده، وسایل زندگی درنهایت سهولت خواهد بود و رابطه اقوام و قبایل به یکدیگر نزدیک شده، بهصورت مجتمعهای خداپرستان مرتبط و پیوسته درخواهد آمد.[۹]صاحب تفسیر «بحر العلوم» مینویسد: «]وَ یُمْدِدْکُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِینَ[؛ یعنییعطیکم أموالاً و أولاداً»[۱۰]که «بنین» را به معنای اولاد آورده است. بنابراین، در این آیات قرار گرفتن «بنین» در کنار «اموال» نشان میدهد که ستایش کثرت فرزندان به دلیل نقش ثانوی آنها در افزایش قدرت مادی فرد و جامعه در شرایط نزول آیات است.»
علاوه بر این، روایاتی داریم که فرزند را موجب امداد به پدر و مادر میداند و ازاینرو ازدیاد فرزند موجب تعاون و همکاری هر چه بیشتر اعضای خانواده و درنتیجه پیشرفت در امور زندگی خواهد شد. روایاتی که فرزند داشتن را به جهت کمک آنها به پدر مورد تشویق قرار داده و یا «اولاد بارّ» را از سعادت انسان شمرده است.
۱. امام سجاد (علیهالسلام) میفرماید: مِنْسَعَادَهِ الرَّجُلِ أَنْیَکُونَ لَهُ وَلَدُ یَستَعِینُ به همْ[۱۱]؛ از خوشبختیهای مـرد داشتن فرزندانی است که از آنان کمک بگیرد.»
۲. امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: «ثَلَاثَهٌ مِنَ السَّعَادَهِ: الزَّوْجَهُ الْمُؤَاتِیَهُ وَ الْأَوْلَادُ الْبَارُّونَوَ…؛ [۱۲]سه چیز مایه خوشبختی است؛ همسر همراه، فرزندان نیکوکار و…»
اینکه در نگاه دین مبین اسلام، فرزند مایه کمک به والدین معرفی میشود، حکایتگر نگاه مثبت دین به ازدیاد نسل است. هرچند نباید از این نکته نیز غفلت کرد که زمانی این مهم محقّق خواهد شد که فرزند تحت کنترل و تربیت والدین بوده، نسلی صالح تربیت شود؛ اما اگر صرفاً بر تکثیر نسل، بدون تربیت صحیح، تأکید شود، هرآینه اینچنین فرزندانی نه تنها موجب خیروبرکت و پشتوانه والدین نخواهند بود؛ بلکه موجب هرجومرج و عنصری ضد روحیه تعاون خانوادگی خواهند شد.
پینوشت:
[۱].نور/ ۳۲. [۲]. المیزان فى تفسیر القرآن، سید محمدحسین طباطبایى، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه عملیه قم، قم، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ ق، ج۴، ص ۱۸۹. [۳]. (ای مردان و زنان) با همدیگر ازدواج کنید و دارای نسل گردید و زیاد شوید، به راستیکه من مباهات میکنم به واسطه شما در مقابل امتهای دیگر در روز قیامت، ولو به فرزندسقط شده شما.جامع الاخبار، شعیری، مطبعه الحیدریه، نجف، چاپ اول، بی تا، ص ۱۰۱. [۴]. أنوار الفقاهه فی أحکام العتره الطاهره، کتاب النکاح، ناصر مکارم شیرازی، انتشارات مدرسه امام علی(علیه السلام)، قم، ج ۵، ص ۶۱. [۵]. نهج البلاغه، سید رضی، نشر هجرت، قم، حکمت۲۵۲. [۶]. جامع الاخبار ص ۱۰۱. [۷]. لسان العرب، ابن منظور، دار الفکر، بیروت، ۱۴۱۴ق، ج ۱۱، ص۶۶۰. [۸]. «پس [به آنان] گفتم: از پروردگارتان آمرزش بخواهید که او همواره بسیار آمرزنده است – تا بر شما از آسمان باران پى در پى و با برکت فرستد – و شما را با اموال و فرزندان یارى کند، و برایتان باغها و نهرها قرار دهد.» [۹]. انوار درخشان، سید محمدحسین حسینى همدانى، قموس، بی جا، ۱۳۴۷ ش، ج ۱۷، ص۱۰۰. [۱۰]. بحر العلوم، نصر بن محمد بن احمد سمرقندى، دارالفکر، بیروت، بی تا، ج ۳، ص ۵۰۰. [۱۱]. کافی، محمد بن یعقوب کلینی، دارالحدیث، قم، ۱۴۲۹ ق، ج ۵، ص ۲۵۷. [۱۲]. همان، ص ۲۵۸.منبع: ماهنامه اطلاعرسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره ۱۷۹