- مدعیان مهدویت در مصر (۲۰۰۰ م)
ـ محمد عبدالنبی عویس در سینای مصر ادعا کرد که مهدی منتظر است. او کتابی منتشر ساخت و در آن به شرح آموزهها و عقاید خود پرداخت. در پایان پس از اینکه مردم او را دیوانه خواندند، کار او به بیمارستان روانی کشید.
ـ احمد عبدالمتجلی از اسماعیلیان مصر نیز سرنوشت محمد عبدالنبی را داشت. او مدعی بود که میتواند جن را از بدن کسانی که جن زده شدهاند، بیرون بیاورد. بنابراین ادعاها، گروهی به گرد او جمع شدند. او پس از مدتی، گوشه عزلت گزید و تحت نظر یک خاخام یهودی در قاهره به مطالعه و یادگیری انجیل و تورات پرداخت. پس از آن نیز مدتی گوشهنشینی کرد و پس از مدتی در میان مردم ظاهر شد و مدعی بود که خداوند از گناهان بندگانش به ستوه آمده و او را برای هدایت مردم برگزیده است. او میگفت: یکی از فرشتگان یک کتاب آسمانی به او وحی کرده که این کتاب جمع کننده سه دین اسلام، مسیحیت و یهودیت است.
ـ جوانی به نام الشاب حنفی محمد از منطقه بورسعید مصر نیز همانند دو نفر گذشته بود. او مشهور به حنفیبور سعیدی بود و ادعا میکرد که مهدی منتظر است. پلیس او را بازداشت کرد، امّا او توانست بگریزد. حنفی قصد داشت، پس از دیدار با یک خاخام به اسرائیل برود.
۱
حکایت بسیاری در مورد مدعیان جدید مهدویت وجود دارد که ما به ذکر برخی از آنها میپردازیم.
- مدعی مهدویت در مصر (۲۰۰۱ م)
در تاریخ ۱۸/۳/۲۰۰۱ گزارشی به دفتر اداره امنیت قاهره، داده شد مبنی بر اینکه شخصی در میان اهالی «التبین» و «حلوان» ادعا میکند که مهدی منتظر است.
گزارش دهنده که عاکف نام داشت به رئیس بازجویان گفت: این شخص پیش من ادعا کرد که او مهدی منتظر و خاتم الانبیا است و از من خواست به او و دین جدیدش ایمان بیاورم. او به من گفت که در خواب، از آسمان بر او وحی نازل شده و به او رسالت جدیدی سپرده شده که باعث نجات بشریت از تمام گناهان وارد و رنجهایش میشود.
عاکف در مورد سخنانی که میان او و آن مدعی مهدویت رد و بدل شده بود، چنین توضیح داد.
عاکف اظهار داشت: او مرا با یک سؤال که اصلاً به ذهنم نمیرسید، غافلگیر کرد.
مدعی: آیا مهدی منتظر را میشناسی؟
عاکف: میدانم که او از مکه ظهور خواهد کرد و از تبار پیامبر(ص) است و مردم را دعوت به اسلام میکند.
مدعی: آیا آیهای قرآنی را میشناسی که سخن تو را تأیید کند؟
عاکف: من دانشمند دینی و از علما نیستم امّا احادیث زیادی وجود دارد که میگوید: مهدی منتظر همراه با آخرین نشانههای قیامت ظهور خواهد کرد.
مدعی: من همان مهدی منتظر هستم. دیگر چه میگویی؟
عاکف: چه دلیل و برهانی برای این ادعا داری؟
مدعی: دلیل و برهان من این است که من سخن حق را میگویم و از قیامت آگاهم.
عاکف: اگر تو پیامبر هستی، بگو ببینم چه معجزات یا کراماتی داری؟
مدعی: من محمد خاتم الانبیاء و المرسلینام، من همان نذیر و بشیرام.
عاکف: ای فاسد، از پروردگارت بترس. سرور ما محمّد، خاتم الانبیا است. او احمد و محمد و طه است.
مدعی: این اسمها که گفتی: تنها اسمهایی است که شما و پدرانتان آن را به کار بردهاید و نمیدانید او کیست؟
عاکف: ای کافر، تو چه رسالتی داری؟
مدعی: رسالت من، تفسیر حروف قرآن کریم است که به صورت رمزگونه و پیچیده در آغاز سورهها آمده است: مانند «الم» که تفسیر آن چنین است، «بیگمان آن کتابی آشکار کننده است» و تفسیر «الر» این است که «إنّه لکتاب ربک؛ بیگمان این کتاب پروردگارت است» و تفسیر «کهیعص» نیز چنین است «کانت هبتک یا زکریا علی صدرک؛ بخشش تو ای زکریا بر سینهات بوده» و تفسیر «المص»: «إنّه کتابٌ مبینٌ صادقٌ؛ بیگمان آن کتابی آشکار کننده و تصدیق کننده است».
عاکف: اهداف رسالت تو چیست؟
مدعی: نجات دادن روح مردم از بدیها و پاک کردن زمین از گناهان و و درد و رنجهای ناشی از اعمال مردم.
عاکف: ای شیطان، آیا کسی هم تو را تصدیق کرده است؟
مدعی: هیچ پیامبری در وطن خود گرامی نبوده است. من پیوسته برای رسالت خود تلاش خواهم کرد. نصیحت مرا بپذیر به من ایمان آورد و ای محمد، به من بگو: به روی چشمم، اطاعت.
عاکف: آیا تو نماز میگزاری و روزه میگیری؟
مدعی: نماز من با نماز شما تفاوت دارد. روزه من نیز چنین است؛ زیرا من پیامبرم و هر پیامبری نماز و روزه خاصّ خود دارد. بازجوییهای نیروهای امنیتی در مورد او چنین میگوید:
نام او محمد عبدالرزاق ابوالعلا است. ۳۲ سال سن دارد و دیپلمه رشته صنعت است. از زمان فارغ التحصیل شدن، در چند جا مشغول به کار شده، امّا مدت زیادی نتوانسته است جایی بماند و ناگهان خانواده و صاحب شرکت یا کارخانه با کمال تعجب متوجه میشد که او محلّ کار خود را ترک کرده و به آنجا باز نمیگشت و خانوادهاش برای او بسیار نگران بودهاند.
اشخاص نزدیک به او تأکید میکنند که گوشهنشینی را بسیار دوست میداشت و کمتر با کسی حرف میزد. او بیشتر وقتش را در خانهاش میگذراند و تنها برای نماز خواندن در مسجدی که نزدیک خانهاش در حلوان بود، از خانه بیرون میرفت. پدرش راهی جز ازدواج برای بیرون آوردن او از گوشهنشینی نیافت. چند روزی بیشتر از زندگی مشترک او با همسرش نگذشته بود که اختلافات میان آن دو بالا گرفت و همسرش در پی آن، خانه او را ترک کرد.
گزارشات بازجویان حاکی از آن است که: محمد، خود را در اتاقش زندانی کرده بود و تنها برای خرید غذا برای خودش از آن خارج میشد. حتی پس از آن او مرتب نماز نمیخواند. او چندین روز بر این احوال بود که ناگهان مردم با کمال تعجب دیدند که او ادعا میکند که همان مهدی منتظری است که تمام مردم در جستوجوی او هستند. او میگفت: خداوند به او در حالی که در خواب بوده، وحی کرده و به او دستور داده است، به میان مردم رود و مژده ظهور خود و رسالت جدیدش را به آنها بدهد. محمد (به مدت سه ماه) مسجدی را که نزدیک خانهشان بود، به صورت محلی برای تبلیغ عقاید خود در آورده بود. او زمان پس از نماز عشا و پس از نماز صبح را برای تبلیغ عقاید خود برگزیده بود. وی در این اوقات در مقابل نمازگزاران به پا میخاست و از آنها میخواست به او ایمان آورند و تصدیق کنند که او پیامبر خاتم المرسلین است و خداوند او را برای هدایت بشر و نجات دادن زمین از بدیها و گناهان فرستاده است. بسیار زود مردم از دور او پراکنده شدند و او را کنار زدند. در یکی از اسناد تحقیق، در اداره امنیت جنوب قاهره در مورد او چنین آمده است:
بازپرس: نام و نام خانوادگی و آدرس؟
متهم: محمد علی الرزاق ابوالعلاء، ۳۲ ساله، در تولیدی شخصی به نام ایهاب، خیاط هستم. در حلوان سکونت دارم. منطقهی کفرالعلو، خیابان سلیمان ابراهیم ابوعیاد، پلاک ۵.
بازپرس: برخی میگویند تو ادعای پیامبری کردهای و در حلوان و تبین این گونه تبلیغ میکنی. چه پاسخی داری؟
متهم: من ادعای پیامبری نکردهام، این حقیقت است و شما باید این را باور کنید و مرا هم تصدیق کنید.
بازپرس: منظورت از این حرف چیست؟
متهم: تقریباً سه ماه پیش، من به تنهایی در اتاقی که خود تنها در آن زندگی میکنم، خوابیده بودم که صدایی از آسمان شنیدم و با ترس از خواب بیدار شدم و گمان میکردم کابوس میبینم، امّا این صدا در گوشم طنین افکن شده بود و میگفت: این وحی از آسمان است. این وحی به من رسالت جدیدی داد و به من بشارت داد که من همان مهدی منتظر و پیامبر خاتم المرسلین هستم. این صدا به من دستور داد که، این خبر را به خانواده و خویشان و مردم اطراف خود برسانم تا مرا تصدیق کنند. من نیز اطاعت امر کردم تا اینکه پلیس پیش از اینکه این امانت و دستور را به جای آورم، مرا دستگیر کرد.
بازپرس: آیا کسی از افراد خانواده، نزدیکان یا مردم، سخنان تو را قبول کرد؟
متهم: متأسفانه همگی آنها از گرد من پراکنده شدند و آنها اعتقاد داشتند من دیوانه یا جن زده شدهام. امّا این سخنان من حقیقت دارد.
بازپرس: تو ادعای چه رسالت آسمانیای داری؟
متهم: رسالت آسمانی من، رسالت تفسیر است.
بازپرس: این رسالت خود را برای ما توضیح بده.
متهم: رسالت من، کتاب جدیدی است که خداوند آن را به من الهام کرده است و مسئولیت تفسیر اسرار قرآن کریم را تنها به من سپرده، همچنین خداوند به من وحی کرده که بشریت را از دردها و رنجهایش نجات دهم و زمین را از بدیها و گناهانی که سرشار از آن شده، پاک سازی نمایم.
پس از چند ساعت بازجویی، پرونده تحقیق بسته شد و این متهم دعوی خود را انکار نکرد و اسامه قندیل، دادستان کل جنوب قاهره برای او حکم سوءاستفاده از دین برای ترویج افکار تندروانه در جهت فتنهانگیزی را صادر کرد.۲
- مدعی مهدویت در عربستان سعودی (۲۰۰۱ م)
خبرگزاری عربستان در بیاناتی به نقل از رئیس پلیس منطقه ریاض گفت: در شب پنجشنبه، دوم رمضان ۱۴۲۳، نیروهای امنیتی مسئول محافظت وزارت اقتصاد و دارایی ملی، مشاهده کردند که شخصی مسلح تلاش میکند، وارد این وزارتخانه شود در حالی که به صورت بیهدف تیراندازی میکرد. مذاکره با این مجرم که ناصر بن هایس بن سرور المورقی نام داشت و تابعیت کشور عربستان را دارا و متولد ۱۳۹۶ بود، درخواست مقداری پول و دادن اجازه سفر به خارج از عربستان را کرد. او میپنداشت که مهدی، خلیفـ[الله است. وی سرانجام در طیّ تیراندازیهای متقابل، مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به بیمارستان منتقل شد و بر اثر جراحات وارده، فوت کرد. از سوی دیگر، برادرش اظهار داشت که برادرش، بیش از هفت سال امام جماعت یکی از مساجد بوده و در روستای «القراده» واقع در منطقه میان «الدوادحی» و «الرس» سکونت داشته است.۳
- مدعی مهدویت در مصر (۲۰۰۲ م)
یکی از مسئولان پلیس مصر، اعلام کرد، محمد محمود (۳۳ ساله) در اسکندریه که ادعا کرده بود، امام منتظر است، بازداشت شده است. این مسئول گفت: محمد محمود، پس از آنکه از ائمه جماعت مساجد در محله العطارین (واقع در جنوب غرب کشور) درخواست کرده بود، رسیدن امام را اعلام کنند، بازداشت شده است. این منبع افزود که خانواده این مدعی که به دادگاه فرستاده خواهد شد، اظهار داشتهاند که او از مدتها پیش دچار آشفتگی روانی شده است.۴
مجتبی الساده
مترجم: سیّد شاهپور حسینی
ماهنامه موعود شماره ۹۲
پینوشتها:
۱. مجله زهره الخلیج، شماره ۱۱۰۰، شنبه ۱۷ محرم ۱۴۲۱، برابر با ۲۲/۴/۲۰۰۰، ص ۵۹، امارات متحده.
۲. مجله اخبارالحوادث (المصریه)، شماره ۴۶۹، سال نهم، پنجشنبه ۲۹/۳/۲۰۰۱ برابر با ۴/۱/۱۴۲۲.
۳. روزنامه الشرق الاوسط، شماره ۸۷۴۷، شنبه ۲۴ رمضان، ۱۴۲۳ ق. برابر با ۹/۱۱/۲۰۰۲ م. همچنین روزنامه الریاض نیز در همان روز این خبر را نقل کرده است.
۴. روزنامه الیوم عربستان، شماره ۱۰۷۸۳، دوشنبه ۱۹ شوال ۱۴۲۳ ق.، برابر با ۲۳/۱۲/۲۰۰۲ م.