در دنیای مدرن، ازدحام تعداد زیادی انسان در یک نقطه، پدیده ای عادی است. گردهمایی های چند صد هزار نفری در نقاط مختلف برگزار میشود و نمونه های چنین فضاها یا رویدادهایی، بسیارند. معمولا این نوع ازدحام ها بدون مشکل پایان مییابند اما چه میشود که نظم در این جمعیت ها به هم می خورد و باعث وقوع فجایعی مانند حادثه منا میشود؟
به گزارش «موعود»، اگرچه ازدحام جمعیت های انسانی معمولا بدون هیچ مشکلی پایان می پذیرد اما همیشه اینطور نیست. در برخی موارد عدم طراحی درست فضاها یا فقدان مدیریت صحیح ازدحام، منجر به حوادث غم انگیزی مثل جراحت یا حتی مرگ و میر میشود. نمونه این پدیده، فاجعه تاسفباری است که مدتی پیش در مکه به وقوع پیوست و در اثر آن، تعداد زیادی از حجاج، جان خود را از دست دادند.
در این مطلب بر اساس مقاله دکتر جان فروئین – که در اولین کنفرانس مهندسی امنیت ازدحام در لندن ارائه شده – تلاش میکنیم به جنبه های مختلف این پدیده بپردازیم و به این سوال پاسخ بدهیم که عربستان چگونه می توانست از این فاجعه جلوگیری کند.
۱- یک حادثه غیرعادی
فاجعه منا می توانست اتفاق نیفتد
در دنیای مدرن، ازدحام تعداد زیادی انسان در یک نقطه، پدیده ای عادی است. گردهمایی های چند صد هزار نفری در نقاط مختلف برگزار میشود و نمونه های چنین فضاها یا رویدادهایی، بسیارند. معمولا این نوع ازدحام ها بدون مشکل پایان مییابند اما چه میشود که نظم در این جمعیت ها به هم می خورد و باعث وقوع فجایعی مانند حادثه منا میشود؟
۲- محرک ماجرا
چه عاملی باعث شروع فاجعه شد؟
در موارد و موقعیت های مختلف، محرک های متفاوتی می توانند باعث ایجاد یا تشدید ازدحام شوند. گاهی اوقات مثل فاجعه مناف اخلال در فرآیند حرکت توده در یک مسیر (ترافیک) – همچون مسیر خروج از استادیوم – فشارهای نامتعارفی در نقاط خاص ایجاد میکند.
طبق گزارش های رسیده در فاجعه منا، ماموران عربستانی یکی از مسیرهای عبور حاجیان را در منا بسته بودند. محرک ها به دو دسته «پاسخ جنگ و گریز» و «واکنش های غیرعادی» تقسیم میشوند.
پاسخ جنگ و گریز، زمانی اتفاق می افتد که فرد با تهدیدی واقعی یا غیرواقعی روبرو شود. این رفتار – که گاهی به اشتباه، «وحشت زدگی» نیز نامیده میشود – در اغلب موارد در یک گروه، رفتاری متناسب با موقعیت است.
بررسی رفتار افراد گروه در این حالت، نشان داده که بیشتر نوعی همکاری و هماهنگی میان آنها وجود دارد تا رفتارهای تخریبگر. واکنش های غیرعادی دسته جمعی، رفتارهایی هجومیبرای رسیدن به هدفی مشخص و باارزش هستند. برای نمونه، می توان به ازدحام های دسته جمعی برای خروج از یک مکان اشاره کرد. همینطور تلاش برای رسیدن به نقطه ای بهتر در محوطه یک کنسرت موسیقی، می تواند نمونه ای از این واکنش های غیرعادی دسته جمعی باشد.
۳- ارتباطات درونی نادرست جمعیت
چه عاملی باعث تشدید فاجعه شد؟
روانشناسان، توده های ازدحامی را متشکل از سلول هایی می دانند که از طریق شبکه ای رفتاری با یکدیگر مرتبط اند. هر سلول از چند فرد تشکیل شده که به صورتی محدود با هم ارتباط دارند. اعضای هر سلول دید کاملی نسبت به آنچه بر کل توده میگذرد، ندارند. در این سلول ها، معمولا یک فرد تاثیر بیشتری بر دیگر افراد دارد و از این طریق، رفتار سلول را تحت تاثیر قرار می دهد.
در این وضعیت، سلول ها زنجیره ای از ارتباطات را با هم برقرار میکنند که ممکن است حاوی اطلاعات نادرست یا شایعات هم باشد. در نتیجه، احتمال وقوع رفتارهای نادرست نیز وجود دارد. در بیشتر ازدحام ها، معمولا ارتباط درستی بین بخش های جلویی و عقبی توده برقرار نمیشود. در نتیجه افراد عقبی فشار زیادی به افراد جلویی وارد میکنند.
این امر در کنار جریان کلی حرکت ازدحام، می تواند تا حد زیادی مخرب باشد؛ زیرا افراد عقبی و در حاشیه، آزادی عمل بیشتری دارند و می توانند افراد جلویی را که قادر به کنترل توده نیستند، تحت فشار زیادی قرار دهند.
در همین حین، به هم خوردن تعادل افراد جلویی، باعث ایجاد توهم حرکت توده به سمت جلو میشود. در این مواقع، معمولا ماموران امنیتی افراد را به هل ندادن تشویق میکنند اما این تذکر فقط در توده های کوچک موثر واقع میشود و در ازدحام های بزرگتر، کفایت نخواهد کرد.
۴- شرایط مرگبار یک ازدحام
حاجیان چه شرایطی را تحمل کردند؟
توصیف فشارهای روانی یا فیزیولوژیکی که افراد درون یک ازدحام فشرده تجربه میکنند، کار آسانی نیست. زمانی که فشار جمعیت به حدی برسد که هر فرد، فضایی کمتر از سطح مقطع بدنش در اختیار داشته باشد، احتمال از دست رفتن کنترل به بیشترین میزان ممکن خواهد رسید زیرا در این وضعیت، فرد به جزیی بدون کنترل از یک توده جمعیتی غیرقابل کنترل تبدیل میشود.
اگر ازدحام از هفت نفر در هر متر مربع بیشتر باشد، توده جمعیتی، حرکتی سیال به خود خواهند گرفت. نیروهای حرکت دهنده جمعیت می توانند یک فرد را از زمین جدا کرده و او را تا فاصله سه متری یا حتی بیشتر جابجا کنند. در این حالت احتمال کنده شدن کفش های فرد یا پاره شدن لباس هایش هم وجود دارد.
فشار فیش از حد جمعیت در ترکیب با اضطراب موقعیت، می تواند باعث بروز مشکلات تنفسی در فرد شود. حرارت بدن افراد و حبس دمایی نیز ممکن است بی حالی یا حتی بی هوشی برخی افراد را در پی داشته باشد. از طرف دیگر امکان کمک به کسانی که در این وضعیت تعادل خود را از دست داده و زمین می خورند هم وجود ندارد. تنها راه کمک به این افراد بلند کردن شان و انتقال آنها از روی جمعیت به کناره هایی امن است.
۵- فشار یک ازدحام
فشاری که نرده فولادی را هم خم میکند
با بررسی پرونده های مختلف، میبینیم که در اثر یک ازدحام ممکن است نیرویی معادل چهار هزار و پانصد نیوتن به یک نقطه یا سطح وارد شود و به راحتی، نرده ای فولادی را خم کند. این نیرو معمولا نتیجه اثر دومینویی است که با فشار اندک هر یک از اعضای جمعیت ایجاد و تشدید میشود.
این نیروهای خفه کننده می توانند هم به صورت افقی ایجاد شوند و هم از انباشته شدن عمودی افراد بر روی هم به وجود بیایند. برای مثال، در یکی از این ازدحام ها که در استادیوم فوتبال «ایبراکس» منجر به یک فاجعه شد، لایه ای از انسان ها به ضخامت سه متر در یک نقطه بر روی هم ریختند. در این حالت، کسی که در زیر لایه قرار داشت، فشاری معادل ۳۶۰۰ تا ۴۰۰۰ نیوتن (یعنی چیزی حدود ۴۰۰ کیلوگرم) را بر روی خود حس میکرد.
این مسئله در فشارهای افقی کمتر احساس میشود، چرا که انسان ها قابلیت حرکت بیشتری دارند و می توانند فضایی برای تنفس خود ایجاد کنند. در دستورالعمل های نرده سازی در ایالات متحده، نیرویی که سه نفر با تکیه به یک نرده می توانند به آن وارد کنند، ۷۹۲ نیوتن (یعنی حدود هشتاد گیلوگرم) محاسبه شده است. در یکی از مطالعات استاندارد استرالیا هم فشاری که سه نفر می توانند به ی نرده وارد کنند، ۱۳۷۰ نیوتن (یعنی حدود ۱۴۰ کیلوگرم) برآورد شده. در همین مطالعه، نیروی پنج نفر در وضعیت وحشت زدگی، ۳۴۳۰ نیوتن (یعنی حدود ۳۵۰ کیلوگرم) تخمین زده شده است.
۶- نتیجه فاجعه
علت مرگ: خفگی ناشی از فشار جمعیت
همانطور که در مطلب شماره ۴ خواندید توده های جمعیتی می توانند نیروهایی ایجاد کنند که مقاومت در برابر آن، بسیار سخت یا حتی غیرممکن باشد. تقریبا تمام مرگ ها در این فجایع، در اثر خفگی ناشی از فشار جمعیت رخ می دهند. در واقع برخلاف آنچه معمولا رسانه ها ادعا میکنند، لگدمال شدن یا زیر دست و پا افتادن، دلیل اصلی مرگ افراد در ازدحام ها نیست.
مدل فجایع ازدحامی «نافز» جیست؟
متخصصان پس از بررسی ها و مطالعات پرونده های متعدد فجایع ازدحامیبه عناصری رسیدهاند که در بروز حوادثی از این دست بسیار موثرند. این چهار عنصر – که آنها را به اختصار «نافز» می نامیم – مدلی برای درک بهتر و ساده تر آنچه در این حوادث میگذرد و همینطور راهکارهایی برای مدیریت بهتر ازدحام ها در اختیارمان میگذارند، کلمه «نافز» از حروف اول این چهار عنصر گرفته شده که عبارتند از:
* نیرو: نیروی توده جمعیتی یا فشار این توده ها
* اطلاعات: توده ها بر اساس اطلاعاتی خاص رفتارهایی ویژه بروز می دهند.
در حالت کلی، اطلاعات شکل های گوناگونی دارد. تمامی اشکال ارتباط، مشاهدات و اصواتی که ادراکات یک گروه را تحت تاثیر قرار می دهند، به عنوان بسته های اطلاعاتی تلقی میشوند.
همینطور بخشنامه ها، آموزش ها، فعالیت های پرسنل، علائم مختلف و حتی فروختن بلیت نیز می تواند نوعی اطلاعات به حساب آید.
* فضا: محیطی که افراد در آن به سر میبرند.
آرایش، ترکیب بندی، ظرفیت، ترافیک (به معنای تردد) و جنبه های مختلف محیط، فضا را تحت تاثیر قرار می دهند و قادرند درجات مختلفی از ازدحام را به وجود آورند. فضا می تواند شامل مناطق نشستن، ایستادن و همینطور بخش های مختلفی مثل راهروها، سطوح شیب دار، پله ها، درها، پله برقی ها و آسانسورها باشد.
* زمان: دوره ای از زمان که حوادث مختلف طی آن اتفاق می افتد.
تاثیر زمان را می توان در نحوه شکل گیری ازدحام و سرعت این شکل گیری درک کرد.
منبع: مجله همشهری