تبلیغ بد درباره موضوعی خوب

«تبلیغ بد درباره موضوعی خوب»1 عبارت معروفی است. دفاع بد و ناشیانه به مراتب تأثیرش بیشتر است از ضربه مستقیم. «بالا بردن شمار مدعیان مهدویت و تقویت‌ اینگونه اقدامات» یکی از همان شیوه‌های دفاع بد و جاهلانه برای ویران ساختن اسلام از درون و خنثی کردن پتانسیل فرهنگ مهدوی است.

هفته پیش درباره استراتژی دشمنان در حمله علیه مهدویت و امام مهدی(ع) به اختصار صحبت کردم امروز به یکی از طرح‌های آشنا و شیوه تجربه شده اشاره می‌کنم: «تبلیغ بد درباره موضوعی خوب» این عبارت معروف است دفاع بد و ناشیانه به مراتب تأثیرش بیشتر است از ضربه مستقیم. «بالا بردن شمار مدعیان مهدویت و تقویت‌ اینگونه اقدامات» یکی از همان شیوه‌های دفاع بد و جاهلانه برای ویران ساختن اسلام از درون و خنثی کردن پتانسیل فرهنگ مهدوی است.

ـ کمک به اشخاص ضعیف الایمان و تبدیل آنها به جنبش‌های ویرانگر در گوشه گوشه کشورهای اسلامی در همین راستا قابل بررسی است.

ـ حمایت از بابیّت و بهائیّت در ایران، از بدو تأسیس تا امروز که کعبه و باغ رضوان آنها در فلسطین اشغالی در امنیّت و برخورداری تمام‌قد برافراشته، حمایت انگلستان از فرقه قادیانیه در هندوستان و مهدی سودانی در همین راستا قابل مطالعه‌اند.

ـ باغ نوزده‌گانه بهائیان در سال ۲۰۰۱ میلادی با حضور ۴۵۰۰ نفر از رهبران بهایی افتتاح شد. برای این منظور ۲۵۰ میلیون دلار هزینه شده بود. امّا، در دوران جدید، ظهور این‌گونه ادّعاها سیر صعودی داشته است. از این رو به عنوان یک پدیده قابل شناسایی است.

ـ امروزه «مرکزی در اسرائیل برای راه‌اندازی و حمایت و پشتیبانی از مدّعیان مهدویّت و پیامبری در جوامع اسلامی و عربی» به وجود آمده است. این مرکز وظیفه آموزش این مدّعیان را نیز عهده‌دار است. تا برای اعزام آماده شوند.

مسافرت مأموران آمریکایی و انگلیسی در هیئت پژوهشگر و محقّق در این حوزه که گاه در سمینارها و همایش‌های بین‌المللی شرکت می‌کنند. در همین راستا قابل شناسایی است.
اینان وظیفه سست کردن پایه‌های ارزش‌های دینی و اخلاقی و خدشه وارد کردن بر باورهای اسلامی مردم را عهده‌دارند. آنها امیدوارند تا از طریق این تبلیغات انحرافی، نوعی انزجار، بیزاری و فرار در مردم از فرهنگ مهدویّت و انتظار جوانه بزند و با مشاهده این همه دسته و گروه رنگارنگ از پیگیری جریان حقیقی هم دست بردارند و شوق و میلشان به جریان حقیقی کم‌رنگ شود.

ـ وظیفه دیگر اینها نفی مرجعیّت دینی شیعی و خدشه وارد کردن به کیان اجتهاد و مرجعیّت علما و مراجع است. همان دژ مستحکمی‌که طیّ همه سال‌های گذشته در برابر حملات دشمن مقاومت کرده است. چند سال پیش یک مدّعی ارتباط با حضرت امام در تهران محور اصلی گفت‌وگوی خود را انتقاد و نفی کامل مرجعیّت علما گذاشته بود.

دکتر مایکل برانت، مؤلّف کتاب «توطئه برای جدایی ادیان الهی» در مورد برنامه‌های حساب‌شده «سازمان سیا» بر ضدّ شیعیان می‌گوید:

«در یکی از جلسات اداره اطّلاعات انگلستان که به دلیل تجارب طولانی‌مدت آنها در کشورهای اسلامی در آنجا برگزار شده بود، به این نتیجه رسیدیم که: «به هیچ صورتی به طور مستقیم نمی‌توان با مذهب شیعه رویارو شد و با آنها به جنگ پرداخت، شکست دادن شیعیان کاری است بی‌نهایت دشوار، به همین دلیل باید غیرمستقیم و از پشت پرده به جنگ با آنها پرداخت…. ما پس از مطالعات بسیار تصمیم به ضربه زدن به مرجعیّت دینی و تضعیف عقاید شیعه و فاسد کردن آنها گرفتیم. ما متّفق‌القول شده‌ایم که باید مفاهیم و اصول آنها را تحریف کنیم، به گونه‌ای که اشخاصی که مذهب شیعه را مورد مطالعه و بررسی قرار می‌دهند شیعیان را عده‌ای نادان و خرافاتی ببینند. آنها امیدوارند تا سال ۲۰۱۰ میلادی به چنین هدفی در مورد شیعه برسند و شیعه را این‌گونه بنمایانند.

گسترش و ترویج خبر ارتباط مدّعیان با امام زمان(ع) در زمان غیبت کبرا و کسب احکام شرعی و مسائل فقهی از حضرت و ایجاد تردید و بی‌نیازی از فقها و مراجع تقلید در همین راستا است. جنبش‌های جدید «جماعهالسفاره» در بحرین، یمانی‌ها در عراق، احمدیه در پاکستان و دیگران، تنها بخش بسیار ناچیزی از این مدّعیان را به خود اختصاص داده‌اند. دردناک‌ترین بخش این ماجرا این است که مسلمانان خود اجرای این مأموریت دشمنان را عهده‌دارند.

یهودیان صهیونیست از سال‌ها قبل می‌دانند که امام مهدی(ع) در زمان ظهور آنان را از بین می‌برد. می‌دانند میدان جنگ خاورمیانه است. آنها می‌دانند پرچم‌های سیاه برای یاری امام از ایران خارج می‌شود و عراق مرکز خلافت و کوفه پایتخت ایشان خواهد بود.

می‌دانند که سفیانی سرسخت‌ترین دشمن امام و هم‌پیمانان یهودیان و غربی‌ها از منطقه شام خواهد بود و امام(ع) از مصر به عنوان یک پایگاه تبلیغاتی و اطلاع‌رسانی استفاده خواهند کرد و از مکّه ظهور خواهند نمود.

حال ببینید با توجه به این آگاهی‌ها بر سر «عراق، مصر» چه آورده‌اند. ویرانی‌های عراق، تسلّط سیاسی کامل بر مصر، فشار مستمر بر سوریه و ایران و سلطه تام بر عربستان، تماماً به آگاهی آنها درباره ماجرای ظهور و مسیر حرکت امام ربط پیدا می‌کند. اگر بدانیم که آنها خود را برای جنگ آرمگدون، یعنی آخرین جنگ و بزرگ‌ترین رویارویی در فلسطین اشغالی آماده می‌کنند دیگر از مجموعه حوادث امروز در خاورمیانه متعجّب نمی‌شویم. در هفته آینده درباره آرمگدون صحبت خواهیم کرد.

اسماعیل شفیعی سروستانی
جمعه ۱۴/۱۱/۸۷
رادیو معارف

 
 
 
۱. به استناد مقاله "استراتژی دشمنان" اثر مجتبی الساده

همچنین ببینید

استاد اسماعیل شفیعی سروستانی

پرسش ذاتی وجود آدمیست؛

پرسش ذاتی وجود آدمیست؛ وآدمی پرسشگری است که همواره از منشا هستی و نسبت میان …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *