سیزده سال قبل، عراق مورد تجاوز غربیان، به فرماندهی مستقیم «آمریکا» و «انگلیس» قرار گرفت و از چند سال قبل نیز از لابلای درگیریهای داخلی سوریه، گروهک تروریستی وحشتناکی، به نام «داعش» ظهور یافت. صدها هزار تن به دست این تروریستها با وحشیانه ترین و غیر انسانی ترین حالات کشته شدند. امّا در کنار اینان، میلیونها قربانی وجود دارند که غالباً در محاسبات به چشم نمی آیند. در نوشتار حاضر، نگاهی کوتاه به وضع اسفناک کودکان «عراق» و «سوریه» خواهیم انداخت.
کریس فلوید در دسامبر ۲۰۱۱ م. در مورد جنگ عراق گفته است: اجساد ردیف شده هزاران کودک، نوزاد و شیرخوار و کودکان دبستانی که بدن آنها متلاشی شده، زنده زنده سوخته یا در طیّ حملات آمریکاییها با گلوله سوراخ سوراخ شدهاند، در اطراف شهرهای عراق قابل مشاهده است. واقعیت آنچه که در عراق اتّفاق افتاده، این اجساد مچاله شده است که در مناطق بیابانی رها شدهاند؛ صورتهای آنها سیاه شده، امحا و احشای آنها بیرون ریخته و چشمانشان به پوچی خیره مانده است.
از این دست اظهارنظرها در مورد کودکان جنگ زده عراق در مدّت زمان اشغال این کشور، بارها از سوی خبرنگاران و عکّاسان مختلف تکرار شده است.
رابرت فیسک نیز در سال ۲۰۰۶ م. با انتشار مقالهای نوشته بود: بسیاری از کودکان عراق در اثر اشغال عراق توسط نیروهای آمریکایی و بمباران مستقیم شهرها و مناطق مسکونی کشته شده و جان خود را از دست دادهاند.
دو دهه کشتار و آوارگی کودکان
طیّ سالها، حقوق کودکان دو کشور عراق و سوریه، همچون سایر اقشار مردم، در نتیجه خشونت، جنگ، اشغال خارجی و تحریمهای بینالمللی، تبدیل به یکی از بدترین مناطق خاورمیانه و شمال آفریقا برای کودکان شده است: به طوری که تنها در عراق سه و نیم میلیون کودک در فقر زندگی میکنند، یک و نیم میلیون نفر از کودکان زیر پنج سال دچار سوء تغذیه بوده و روزانه دست کم صد نوزاد جان خود را از دست میدهند. چنین آماری در دنیای کنونی، بسیار دور از ذهن و کمیاب است.
بر اساس «کنوانسیون ۱۹۴۹ م.» ژنو که بر حمایت و محافظت از افراد غیرنظامی در طول جنگ تأکید دارد و نیز بنا به «کنوانسیون ۱۹۸۹م. سازمان ملل» در مورد حقوق کودکان (CRC)، وضعیت کودکان عراق به هیچ وجه قابل توجیه نبوده و یکی از صدها موارد عدم پایبندی مدّعیان حقوق بشر و صلح بینالمللی به معاهدات بینالمللی را به وضوح نشان میدهد.
در سوریه نیز «سازمان بینالمللی کودکان را نجات دهید»، در گزارشی به شورای امنیّت سازمان ملل با اشاره به اینکه کودکان و نوجوانان اصلی ترین قربانیان جنگ در سوریه هستند، هشدار داد با توجّه به ادامه سوء استفاده شبهنظامیان، کودکان به طور مستقیم از ناآرامیهای این کشور آسیب میبینند.
در همین حال، «سازمان کودکان را نجات دهید»، در گزارش خود هشدار داده است، کودکان و نوجوانان با توجّه به ادامه سوء استفاده شبهنظامیان معارض دولت بشار اسد، رئیس جمهور سوریه مبنی بر استخدام اجباری آنان، به طور فزاینده در معرض آسیبهای مستقیم قرار گرفتهاند.
این مؤسّسه همچنین از انتشار گزارشهایی خبر داد که نشان میدهند، شبهنظامیان مخالف دولت، در سوریه از افراد کم سن و سال، به عنوان نگهبان، جاسوس، جنگجو و در برخی موارد، سپر انسانی سوء استفاده میکنند.
این گزارش یک روز پس از ابراز نگرانی «یونیسف»، «صندوق کودکان سازمان ملل متّحد» از به وجود آمدن «نسل گمشده کودکان» در سوریه منتشر شد.
«یونیسف» در گزارش ماه مارس خود اعلام کرد، کودکان سوریه نمیتوانند سالی دیگر در برابر درگیریها دوام آورند.
این سازمان ضمن ابراز نگرانی درباره تأثیر بحران سوریه در ایجاد نسل گمشده کودکان در این کشور، هشدار داد و اعلام کرد: میلیونها کودک در سوریه درحالی بزرگ میشوند که چیزی جز خشونت نمیبینند، آنها همچنین از آموزش محروم مانده و با ضربههایی رو به رو شدهاند که در تمام عمر، همراه آنها خواهد بود.
آنگلو آمریکنها و کودکان عراق
در واقع، بعد از سال ۲۰۰۳ م. نیروهای متجاوز «آنگلو آمریکن» اشغال کننده عراق نتوانستند یا نخواستند که به وظایف خود در مورد قوانین بینالمللی ناظر بر حقوق کودکان عمل کنند. CRC تأکید دارد که باید حقوق کودکان از بابت کلّیه جوانب فیزیکی و حیاتی، روحی، اخلاقی، روانی و رشدی در یک محیط کاملاً ایمن تأمین گردد که هیچگاه شاهد چنین چیزی در عراق نبودیم. هرچند نیروهای خارجی هم اکنون از عراق خارج شدهاند، امّا تمامی مسئولیت جنایات ناشی از عدم پایبندی به این قوانین در مدّت زمان اشغال و نتایج طولانی آن، به عهده نیروهای اشغالگر خواهد بود و آنها باید در مورد وضعیت کودکان عراقی، به مردم این کشور و مراجعه بینالمللی پاسخگو باشند.
نیروهای اشغالگر به طور کاملاً عمدی، ساختار اجتماعی عراق را تغییر دادهاند و از روشهای پاکسازی قومی، برای ایجاد گسست در یکپارچگی کشور استفاده کردهاند؛ تأسیسات تصفیه آب، امکانات بهداشتی و آموزشی را از بین بردهاند و به صورت بیهدف، مناطق پرجمعیت را بمباران کردهاند که در تمامی این سطوح، کودکان عراقی شدیدترین و بیشترین آسیبها را دریافت کردهاند.
در سوریه نیز پس از ماهها، وحشیگری گروهک «داعش» و «جبهه النصره»، مردم شاهد حملات هوایی ائتلاف به زیرساختها و تأسیسات مهمّ کشور خود شدند.
آنچه که در انتظار کودکان عراق و سوریه است
زندگی در کشوری که تحت حمله بوده و درگیر جنگ است، مشکلات روانی فراوانی برای اکثریّت قریب به مطلق این کودکان ایجاد کرده و موجب افسردگی و اضطراب در همه این کودکان شده است که نیازمند برنامههای حمایتی روانشناسانه چشمگیر میباشد. دستیابی به خدمات ضروری اجتماعی، از جمله چالشهای بسیار بزرگ و لاینحلّ خانوادهها در طیّ مدّت جنگها، اشغال و پس از آن بوده است که بازتاب مستقیم این مشکل، بر کودکان قابل ملاحظه است.
با توجّه به ناکارآمدی فعلی بنیادهای حمایتی این کشورها در اثر از هم پاشیدگی زیرساختها و مشکلات فراوان دولت نوخاسته عراق و دولت آسیب دیده از داعش سوریه، پس از پایان رسمی اشغال، کودکان این دو کشور در معرض خطرات بسیاری هستند که از جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
مرگ
که در اثر عملیاتهای تروریستی، کمبود بهداشت و بسیاری عوامل دیگر روی میدهد.
قطع عضو
کودکان بسیاری طیّ اشغال، دچار نقص عضو شدهاند و تعداد فراوانی نیز روزانه در نتیجه فعّال شدن مینها و بمبهای به جا مانده، به این خیل میپیوندند.
ربوده شدن
بسیاری از کودکان خانوادههای نسبتاً مرفّه، در معرض خطر ربوده شدن برای باجگیری قرار دارند.
خشونتهای جنسی و قاچاق انسان
بسیاری از گزارشها تأکید دارند که کودکان این مناطق، قربانی پدیدههایی، از قبیل خشونت جنسی و ازدواجهای اجباری و تجارت کودکان هستند.
به کار گرفته شدن در گروههای مسلّح و بهره کشی اقتصادی به صورت کارگر
بسیاری از باندها و گروهها از کودکان برای فعّالیتهای غیر قانونی خود استفاده میکنند. بر اساس آمارهای ارائه شده، بیش از ۶۰% کودکان یتیم عراقی، نانآور خانوادههای خود هستند و برای تأمین هزینههایشان وارد این گروهها میشوند.
زندانی شدن
صدها کودک عراقی طیّ اشغال، در زندانهای نظامیان آمریکایی زندانی شده و تحت انواع و اقسام آزارها و شکنجهها، از جمله آزارهای جنسی قرار گرفتهاند که این اتّفاقات با توجّه به عدم برقراری کامل نظم، ممکن است همچنان از سوی گروههای خودسر، ادامه داشته باشد.
بدیهی است که جامعه جهانی و نهادهای حقوق بشری بینالمللی موظّفند به جای عملکردهای سیاسی در راستای خواستههای سیاستمداران و قدرتهای سلطهجو و تسلیم شدن در برابر برنامههای آنها، به این مصادیق بارز نقض حقوق بشر پرداخته و به یاری کودکان عراقی و سوری اقدام کنند.
آمارهای تاسّف برانگیز مرگ و میر کودکان
آمارهای رسمی و گمانهزنیهای رسانههای همگانی عراق، هفتاد تا ۹۵% از مرگهای رخ داده در این کشور را نادیده میگیرند. برخی آمارهای قابل اعتماد، سال ۲۰۱۱م.، تعداد کشته شدگان واقعی جنگ عراق را تا یک و نیم میلیون نفر اعلام میکنند. بررسیهای انجام شده توسط گروههای معتبر نشان میدهد که ۳۹% از افراد کشته شده در اثر حملات هوایی نیروهای اشغالگر آمریکایی، کودکان بودهاند. ۴۲% مرگ و میر ناشی از خمپارهاندازی نیروهای درگیر نیز مربوط به کودکان بوده است. نزدیک به ۹% از پنجاه هزار مرگ غیر طبیعی ثبت شده را کودکان تشکیل میدهند و ۲۹% غیرنظامیانی که با تیر مستقیم نیروهای اشغالگر کشته شدهاند نیز کودکان بودهاند.
کودکان سوری وداع کرده با کودکی
کم نیستند کودکانی که در آشوبهای این روزها، فرصت کودکی را از دست دادهاند؛ به عنوان مثال، نسماء دوازده ساله در «حلب»، هنگام تظاهراتهای سازماندهی شده توسط جبههالنُصره، به عنوان نماینده و صدای مخالفان معرفی میشود. او برای مبارزه، همراه با ارتش آزاد سوریه به منطقه عزاء آمده است. او بسیار مشوّش به نظر میرسد.
در این منطقه، ابوعلی، فرمانده به وی توصیه هایی میکند و او را به خانواده خود نیز معرّفی میکند.
نسماء پیش از رفتن به خطّ مقدّم، برای ارتش آزاد سوریه سرود میخواند.وی تمرینات نظامی، همچون عبور از موانع، خرابهها و پنهان شدن از تک تیراندازها را پشت سر میگذارد.
در پایان روز و پیش از بازگشتن به کمپ، نسماء سرود پیروزی سر میدهد. امور روزمرّه او هیچ شباهتی به کودکان هم سن و سالش ندارد. پابلو هررا، خبرنگار «یورونیوز» میگوید: همه کودکان سوری با اسلحه بازی نمیکنند و همه آنها رؤیای رفتن به جبهه، همانند نسماء را در سر ندارند. خوشبختانه جنگ در سوریه نتوانسته است معصومیّت و بیگناهی اکثریّت را از بین ببرد.
سازمانهای مدافع حقوق بشر، بارها نسبت به شرایط وخیم کودکان سوری هشدار دادهاند. به تازگی نهادی موسوم به «سیو د چیلدرن» اعلام کرده است که کودکان سوری، اصلیترین قربانیان جنگ داخلی این کشور هستند؛ زیرا هر دو طرف منازعه، از آنها به عنوان سپربلا سود میجویند.
اخیراً در وبسایت نشریه «تلگراف» فیلمی ویدئویی منتشر شده است که پسربچّهای در شهر حلب را نشان میدهد. پسربچّه هشت ساله، نارنجکی دست ساز را به راحتی یک توپ معمولی در دست گرفته است. عموی این نوجوان، چاشنی نارنجک را میکشد و آن دو پس از پرتاب آن، از محل میگریزند. کمیبعد نارنجک منفجر میشود.
این پسربچّه احمد نام دارد و پدر و مادر خود را در اثر شلّیک خمپاره از دست داده است. خانه آنها در محلّه فقیرنشین «صلاحالدّین» قرار داشته و احمد، اینک نزد عموی خود زندگی میکند که از نیروهای شورشی است. عموی احمد او را به هیبت یک شبهنظامی درآورده است؛ یک بازی مرگبار!
نوجوان ۱۲ ساله میگوید: خون برایم مثل آب شده است.
یک نوجوان ۱۲ ساله سوری در شهر «حلب»، روپوش پزشکی پوشیده که برایش گشاد و بلند است. او به یاری مجروحان حملات میشتابد و محمّد نام دارد. محمّد شرایط خود را در فیلم ۱۳ دقیقهای مستندی تعریف میکند که از شبکه تلویزیونی «کانل ۴» پخش شد.
محمّد از چهار ماه پیش، تاکنون در کلینیک «دارالشفاء» در «حلب»، به پرستاری و مراقبتهای اوّلیه از زخمیها مشغول است. در این کلینیک حدود ۳۰ پزشک کار میکنند که در سختترین شرایط کار خود را ادامه میدهند. علاوه بر محمّد، نوجوانان دیگری نیز در کلینیک، کار داوطلبانه میکنند.
محمّد همه روزه، شاهد اجساد خونآلود، زخمهای عمیق، کودکان مجروح و ضجّه دردآلود کسانی است که بخشی از بدن خود را در حمله از دست دادهاند. او میگوید: اوایل با دیدن خون وحشت میکرد؛ امّا اینک وقتی خون میبیند، انگارآب دیده است!
محمّد به طور معمول، روزانه از ساعت هشت صبح تا یازده شب به امدادگری در بیمارستان مشغول است.
کودکان بیشمار دیگری نیز وجود دارند که به طور غیرمستقیم و در نتیجه تبعات مختلف اشغالگری، جان خود را از دست دادهاند. بیماریها، قحطی و سوء تغذیه، فقر گسترده، رکود اقتصادی، آلودگی محیط زیست و نبود خدمات اوّلیه، به صورت کاملاً بی سر و صدا، دست به دست هم داده و بخش وسیعی از جمعیت عراق، به خصوص کودکان را از پای درآورده است. گزارش صندوق بینالمللی کودکان «سازمان ملل متّحد» حاکی است که تا سال ۲۰۰۶ م. بین ۴ تا ۵ میلیون کودک عراقی، یکی از والدین یا هر دوی آنها را از دست داده؛ بیسرپرست و در شرایط بسیار بد معیشتی و به دور از سادهترین امکانات، به زندگی خود ادامه میدهند.
افزایش شدید نقصهای وراثتی مادرزادی و ابتلا به سرطان در عراق
انهدام زیرساختهای نظامی و صنعتی طیّ جنگ، باعث رهایی فلزات سنگین و دیگر موادّ خطرناک در هوا، خاک و آبهای زیرسطحی شده است و مناطقی که زبالههای شهری و بیمارستانی در آنها انباشته شده است، منشأ بیماریهای خطرناکی شدهاند. آلودگی اورانیومی و دیگر آلودگیهای نظامی، موجب افزایش شدید آمار نقصهای وراثتی مادرزادی و ابتلا به سرطان در عراق شده است. آلودگی شدید منابع آبی و زمینهای کشاورزی باعث آلودگی محصولات کشاورزی تولید شده در عراق گردیده است که به عنوان منبع غذایی در دسترس، از طرف خانوادهها مورد استفاده قرار میگیرد.
به موجب «موافقتنامههای لاهه» و «ژنو» مسئولیت تمام موارد فوق، مستقیماً متوجّه انگلیس و آمریکا، به عنوان کشورهای اشغالکننده عراق بوده و این دو کشور باید برآورنده و تأمینکننده امنیّت و بهداشت در عراق، به ویژه برای زنان و کودکان باشند؛ حال آنکه هیچگونه تعهّدی از سوی متجاوزان دیده نشده است تا جایی که در سال ۲۰۱۰م. پزشکان مستقر در «فلوجه» اعلام کردند که در این منطقه، با آمار بسیار غیرقابل باوری از نقصهای مادرزادی، سرطان و سقط ناگهانی روبرو هستند.
در سال ۲۰۰۴ م. نیروهای اشغالگر، این منطقه را به شدّت بمباران کردند و در کمتر از یک سال بعد از این حادثه، یعنی در سال ۲۰۰۵م. آمار مشکلات حادّ پزشکی در این منطقه، شدیداً رو به افزایش نهاد. در سال ۲۰۱۰ م. نرخ سکته قلبی در فلوجه ۱۳ برابر نرخ گزارش شده در کشورهای اتّحادیه اروپا بوده است. نقایص مادرزادی مرتبط با مشکلات سیستم عصبی نیز ۲۳ برابر آنچه که در اروپا دیده میشود، گزارش شده است. پزشکان ژاپنی معتقدند آمار نقایص مادرزادی موجود در عراق، بسیار بیشتر از آمار دیده شده در شهرهای «هیروشیما» و «ناکازاکی» است که در روزهای پایانی جنگ جهانی دوم با بمبهای اتمی آمریکایی با خاک یکسان شدند.
اورانیوم تضعیف شده بلای جان مادران و نوزادان
این آمار دهشتناک ار آنجاست که آمریکا در حمله به عراق از تسلیحات حاوی اورانیوم ضعیف شده، استفاده کرد. اورانیوم ضعیف شده روی جنین زنان باردار اثر گذاشته و رشد آن را دچار اختلال می کند و موجب تولّد نوزادانی با معلولیّت مادرزادی می شود. نوزادانی بدون سر و بدون عضو به دنیا می آیند که عملاً هیچ کاری در مورد آنها، از سوی پزشکان ساخته نیست. بدین ترتیب عراقیها تا نسلها از نقصهای مادرزادی و سرطان رنج خواهند برد. افزایش نرخ ابتلا به سرطان، کم خونی و اختلالات مادرزادی در عراق، در نتیجه استفاده از تسلیحات حاوی موادّ هستهای، به خصوص اورانیوم، طیّ جنگهای ۱۹۹۱ م. و ۲۰۰۳ م. میباشد.
افزایش شدید سرطان خون در کودکان شهر «بصره» گزارش شده است و یافتهها حاکی از آن است که از سال ۱۹۹۱ م. به این طرف که اوّلین یورش نیروهای آمریکا به عراق اتّفاق افتاد، سرطان خون در کودکان عراقی، به طرز چشمگیری افزایش یافته که در نتیجه استفاده از اورانیوم ضعیف شده در تسلیحات جنگی بوده است.
مینهای آمریکایی
مینهای زمینی و بقایای موادّ منفجره، به شدّت جان کودکان را تهدید میکنند. طبق آمارهای منتشره در سال ۲۰۱۱ م. ۲۵% قربانیان این مینها، کودکان زیر ۱۴ سال هستند. آمار معلولیّت در اثر موادّ منفجره باقی مانده که در سال ۱۹۹۱ م. حدود ۵۵۰۰ نفر بوده است، در سال ۲۰۰۷ م. به ۸۰۰۰۰ نفر رسیده است. ۷/۴۵% این افراد بین ۱۵ تا ۲۹ سال سن داشتهاند و ۹/۲۳% کودکان، زیر ۱۴ سال بودهاند. طیّ دهه گذشته، آمار افراد قطع عضو شده در دو استان بصره و «المثنی»، به تنهایی، آمار این افراد در کلّ کشور نابسامان «آنگولا» را پشت سر گذاشته است.
نظام بهداشتی و درمانی نابسامان و کودکان نیازمند
گسیختگی نظام بهداشتی و درمانی در نتیجه اشغال و درگیری منجر به مرگ کودکان در اثر عوامل غیرقابل پیشگیری، شده است. کشتار عمدی و مهاجرت اجباری پزشکان و پرسنل بهداشتی و درمانی موجب شده است که تا ۷۵% کادر درمانی، اعمّ از پزشکان و داروسازان و پرستاران از دسترس بیمارستانها و خدمات بهداشتی خارج شوند. تقریبا ۷۰% بیمارانی که با وضعیت وخیم به بیمارستانها رسانده میشوند، در اثر نبود نیروی متخصّص و خدمات دارویی و تجهیزات لازم در بخش اورژانس، جان خود را از دست میدهند که کودکان، آسیب پذیرترین آمار این مرگ و میر را تشکیل میدهند.
تعداد زیاد کشتهها و زخمیها که مؤسّسات و مراکز بهداشتی عراق و سوریه را طیّ اشغال به خود مشغول میداشت، عملاً مانع رسیدگی پزشکان این کشورها به اوضاع روحی و روانی کودکان میشد و آمارهای موجود نشان میدهد که بیش از ۴۸% کودکان عراقی مبتلا به انواع استرس، از جمله استرسهای پس از حادثه هستند. این شرایط هنوز نیز به کلّی رفع نشده و سازمانهای بهداشتی آنها هنوز قادر به رسیدگی کامل به کودکان نیستند. صلیب سرخ هشدار داده است که سوء تغذیه در کودکان عراقی از ۱۹% قبل از اشغال این کشور در سال ۲۰۰۳م. به ۲۸% رسیده است و از هر سه کودک زیر ۵ سال عراقی فقط یک نفر به آب آشامیدنی سالم دسترسی دارد و از هر ۴ مورد نیز یک نفر از سوء تغذیه شدید رنج میبرد. در سوریه وضع از این هم به مراتب بدتر و اسفناکتر است.
آلودگی و نبود خدمات تصفیهای باعث شده است تا ۷۰% مردم به آب سالم دسترسی نداشته باشند که موجب مرگ یک کودک از هر ۸ کودک عراقی، قبل از ۱۵ سالگی میشود. اسهال، وبا، تیفوئید، هپاتید و غیره، بیماریهایی هستند که کودکان عراقی در نتیجه عدم در اختیار داشتن آب سالم، با آنها درگیرند که اغلب موجب مرگ این کودکان میشود.
منابع و مآخذ
http://globalresearch.ca/index.php?context=va&aid=30760
http://www.chris floyd.com/component/content/article/1 latest news/2200 war without end amen the reality of americas aggression against iraq .html
http://www.icrc.org/ihl.nsf/full/380
http://www.unicef.org/crc/index_30228.html
http://www.brussellstribunal.org/Fallujah020710.htm
http://www.indymedia.org.au/2011/12/04/iraq %E2%80%93 landmines bombs depleted uranium %E2%80%93 devastation %E2%80%93 children amputees how you can hel
http://www.rhrc.org/resources/Iraqi_women_girls_factsheet%20FINAL%20JAn08.pdf
http://www.alternet.org/waroniraq/70886/?page=entire
http://forums.understanding islam.com/showthread.php?7464 Iraq s Children Drug Addicts Dealers
http://www.equalityiniraq.com/activities/117 prostitution and trafficking of women and girls in iraq
http://www.ohchr.org/EN/Countries/MENARegion/Pages/UNAMIHRReports.aspx
تنظیم و تدوین : واحد پژوهش موعود