توصیه‌ امام زمان(عج) به خواندن صحیفه سجّادیّه

57 mmnlnge0yw - توصیه‌ امام زمان(عج) به خواندن صحیفه سجّادیّهبعد ناگهان یاد جایی که امام را در آن ملاقات کرده بودم، افتادم و به کنار مسجد جامع رفتم. در آنجا آقا حسن تاج را دیدم که از آشنایان قدیم بود. مرا که دید گفت:«ملّا محمّد تقی! من از دست طلبه‌ها به تنگ آمده‌ام. کتاب را از من می‌گیرند و پس نمی‌دهند. بیا برویم خانه یک سری کتب به تو بدهم.» مرا به خانه‌اش برد، در اتاقی را باز کرد و گفت:«هر کتابی را که می‌خواهی بردار!»

محدث عظیم و سالک وارسته، مرحوم مجلسی اوّل می‌فرماید: «در اوایل جوانی مایل بودم، نماز شب بخوانم امّا نماز قضا بر عهده‌ام بود و به همین دلیل احتیاط می‌کردم و نمی‌خواندم. خدمت شیخ بهائی(ره) عرض نمودم، فرمود: «نماز قضا بخوان.» امّا من با خود می‌گفتم نماز شب ویژگی‌های خاصّ خود را دارد و با نمازهای واجب فرق می‌کند. یک شب بالای پشت بام خانه‌ام در خواب و بیداری بودم که امام زمان(ع) را در بازار خربزه فروشان اصفهان در کنار مسجد جامع دیدم. با شوق و شعف نزد او رفتم و سؤالاتی کردم از جمله خواندن نماز شب. فرمود: «نماز قضا بخوان!»

عرض کردم:« یا بن رسول الله، همیشه دستم به شما نمی‌رسد! کتابی به من بدهید که به آن عمل کنم.»

فرمود:«برو از آقا محمّد تاج کتاب بگیر!» در خواب گویا او را می‌شناختم؛ رفتم کتاب را از او گرفتم و مشغول خواندن بودم و می‌گریستم که از خواب بیدار شدم.

از ذهنم گذشت که شاید محمّد تاج همان شیخ بهایی است و منظور امام از تاج، این است که شیخ بهایی ریاست شریعت را در آن دوره به عهده دارد.

نماز صبح را خواندم و خدمت ایشان رفتم. دیدم شیخ با سیّد گلپایگانی مشغول مقابله صحیفه سجّادیّه است.
ماجرا را برایش نقل کردم. فرمود:« انشاءالله به چیزی که می‌خواهی می‌رسی.»

بعد ناگهان یاد جایی که امام را در آن ملاقات کرده بودم، افتادم و به کنار مسجد جامع رفتم. در آنجا آقا حسن تاج را دیدم که از آشنایان قدیم بود. مرا که دید گفت:«ملّا محمّد تقی! من از دست طلبه‌ها به تنگ آمده‌ام. کتاب را از من می‌گیرند و پس نمی‌دهند. بیا برویم خانه یک سری کتب به تو بدهم.» مرا به خانه‌اش برد، در اتاقی را باز کرد و گفت:«هر کتابی را که می‌خواهی بردار!»

کتابی را برداشتم؛ ناگهان دیدم همان کتابی است که دیشب در خواب دیده بودم. «صحیفه سجّادیّه» بود. به گریه افتادم. برخاستم و بیرون آمدم.

گفت:«باز هم بردار!»

گفتم:«همین بس است.»

پس شروع نمودم به تصحیح و مقابله و آموختن صحیفه سجّادیّه به مردم و چنان شد که از برکت این کتاب، بسیاری از اهل اصفهان مستجاب الدّعوه شدند.

مرحوم مجلسی دوم می‌فرماید: «مجلسی اوّل چهل سال از عمر خود را صرف ترویج صحیفه کرد و انتشار این کتاب توسط او باعث شد که اکنون خانه‌ای نیست که صحیفه در آن نباشد. این حکایت بزرگ باعث شد بر صحیفه شرح فارسی بنویسم که عوام و خواص از آن بهره‌مند شوند».

٭ امام شناسی، ‌ج ۱۵، صص ۴۹و ۵۰؛ بحارالانوار، ‌ ج ۱۱۰‌، ص ۵۱ به بعد.
ماهنامه موعود شماره ۹۸

همچنین ببینید

غدیر

غدیر یک ضرورت راستین

بر اساس جهان بینی توحیدی و مکتبی ، غدیر ، یک ضرورت منطقی و عقلی …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *