خروج یأجوج و مأجوج ۱

24615a4d7c2867be2feee9c4d963cf6e - خروج یأجوج و مأجوج 1

از دیگر بحثهائی که وجود دارد، بحث خروج یأجوج و مأجوج و ارتباط آن با مساله مهدویت است. اصل شکسته شدن سد و بیرون آمدن آنها و گرفتار شدن بشریت به این مفسدین از امور مسلم است ولی بحث در این است که آیا این اتفاق از علائم ظهور است؟ یعنی قبل از ظهور حضرت این اتفاق رخ می‌دهد؟ یا اینکه از علائم قیامت بوده و بعد از ظهور حضرت و بعد از فوت یا شهادت ایشان این مساله رخ می‌دهد و یا اینکه اتفاق افتاده؟ این بحث خیلی گسترده است ولی بنده ندیده ام کسی این بحث را تنقیح کرده باشد و ارتباطش را با جریان مهدویت و اینکه آیا از علائم ظهور هست یا خیر؟ را نفیا و اثباتا بحث کرده باشد.

با توجه به اینکه در قرآن کریم آیات متعدی نسبت به این جریان وجود دارد:

قالوا یا ذا القرنین ان یأجوج و مأجوج مفسدون فی الارض فهل نجعل لک خرجا علی ان تجعل بیننا و بینهم سدا[۱]

حتی اذا فتحت یأجوج و مأجوج و هم من کل حدب ینسلون[۲]

حدب یعنی مکان مرتفع، یعنی اینها از مرتفعات با سرعت سرازیر می‌شوند و طبق برخی از نصوص عامه خداوند متعال به حضرت عیسی علیه السلام می‌فرماید: با پیروانت به جای امنی بروید، زیرا اینها کسانی هستند که جز من کسی از عهده شان بر نمی­آید.

حضرت عیسی علیه السلام بعد از ظهور حضرت مهدی علیه السلام تشریف می‌آورند و در رکاب حضرت خواهند بود و در زمان حیات حضرت مهدی علیه السلام نیز رحلت می‌کنند. وقتی این مطالب را کنار هم قرار دهیم استفاده می‌کنیم که جریان خروج یا جوج و ماجوج در دوران ظهور خواهد بود. این نکته ما را بر آن داشت که تتبعی کنیم و روایات خاصه و نصوص عامه را ببینیم و بررسی کنیم. البته شما خواهید دید که بسیاری از نصوص عامه از اسرائیلیات است و حتی خود آنها نیز به این معنا اعتراف دارند.

فهرست مباحثی که در ارتباط با این موضوع مطرح می‌شود:

روال بحث این است که ابتدا وارد بحث لغوی و سپس وارد بحث اصطلاحی شویم. اینکه یأجوج و مأجوج به چه معناست؟ یاجوج از ماده اجج به معنای شعله ور شدن آتش و دیگری از ماده مجج به معنای شور است. البته شاید این اسامی، اسامی غیر عربی و به اصطلاح عجمی‌باشد و اصلا ربطی به این اشتقاقات که گفتیم نداشته باشد.

بعد از بحث لغوی نوبت به بررسی سوابق اینها که اصلا از طائفه انس اند یا از جن می‌باشند؟ طبق برخی روایات انسانها درصد بسیار محدودی را از مخلوقات خداوند تشکیل می‌دهند در حالیکه درصد زیاد از مخلوقات خداوند را این قوم تشکیل می‌دهند. سپس باید منشا تکوین اینها را بررسی کنیم. زیرا در منابع عامه هست که منی حضرت آدم علیه السلام به زمین ریخت و با خاک مخلوط شد و اینها پدید آمدند. پس اینها فقط از حضرت آدم علیه السلام به وجود آمده‌اند. بعد مقایسه ای با روایات اهل بیت علیهم السلام و میزان قوت آنها در برابر این روایات بپردازیم. محل زندگی ایشان و کسانی که در برابر اینها می‌ایستند و اینکه الان کجا هستند؟ و مانع از نفوذ ایشان کیست؟ و چیست؟ و ذی القرنین چگونه مانع پیشرفت اینها شد؟ بعد راجع به دوران آخر الزمان و اینکه چه مفاسدی مرتکب می‌شوند؟

بررسی موضوع بحث در متون روائی شیعی:

فعلا چند روایت را از کتب خودمان نقل کرده و اصل بحث را موکول به جلسه بعد و نقل روایت از کتب اربعه می‌کنیم.

تفسیر قمی طبق نقل تفسیر ثقلین:… و کان وعد ربی حقا؛ اذا کان قبل یوم القیامه فی آخرالزمان انعدم ذلک السد و خرج یأجوج و مأجوج الی الدنیا و اکلوا الناس[۳] یعنی به جان مردم می‌افتند. البته این روایت نیست، بلکه مطلبی است که مرحوم قمی ذیل آیه بیان می‌کند.

مرحوم صدوق در خصال از طریق عامه از حذیفه ابن اسید غفاری نقل می‌کند:

کنا جلوسا فی المدینه فی ظل حائط قال و کان رسول الله ص فی غرفه فاطلع علینا فقال فیم أنتم فقلنا نتحدث قال عماذا قلنا عن الساعه فقال إنکم لا ترون الساعه حتى ترون قبلها عشر آیات طلوع الشمس من مغربها و الدجال و دابه الأرض و ثلاثه خسوف فی الأرض خسف بالمشرق و خسف بالمغرب و خسف بجزیره العرب و خروج عیسى ابن مریم علیها السلام و خروج یأجوج و مأجوج و تکون فی آخر الزمان نار تخرج من الیمن من قعر الأرض لا تدع خلفها أحدا تسوق الناس إلى المحشر کلما قاموا قامت لهم تسوقهم إلى المحشر[۴]

بیشتر این علامات، از علامات ظهور حضرت است مگر خروج حضرت عیسیعلیه السلامکه در زمان ظهور حضرت است نه قبل از آن و شاید به قرینه سیاق حتی خروج یأجوج و مأجوج نیز از علامات ظهور باشد، که البته روایات صریح‌تری هم در این زمینه وجود دارد.

تفسیر نورالثقلین ذیل آیات ۹۶ سوره کهف از حذیفه: عشر آیات بین یدی الساعه خمس بالمشرق و خمس بالمغرب و ذکر… الدابه و الدجال و طلوع الشمس من مغربها و عیسی ابن مریم و یاجوج و ماجوج… و انه یغلبهم فیغرقهم فی البحر.[۵] این ضمیر به که برمی‌گردد؟ و کیست که بر اینها غلبه می‌کند؟ آیا حضرت عیسی علیه السلام است یا شخص دیگری؟

امالی شیخ طوسی از حذیفه از حضرت رسول صلى الله علیه و آله: عن أهل یأجوج و مأجوج، قال إن القوم لینقرون بمعاولهم دائبین، فإذا کان اللیل قالوا غدا نفرغ، فیصبحون و هو أقوى منه بالأمس، حتى یسلم منهم رجل حین یرید الله أن یبلغ أمره، فیقول المؤمن غدا نفتحه إن شاء الله، فیصبحون ثم یغدون علیه فیفتحه الله، فو الذی نفسی بیده لیمرن الرجل منهم على شاطئ الوادی الذی بکوفان و قد شربوه حتى نزحوه، فیقول و الله لقد رأیت هذا الوادی مره، و إن الماء لیجری فی عرضه. قیل یا رسول الله، و متى هذا قال حین لا یبقى من الدنیا إلا مثل صبابه الإناء[۶]

مسیر این قوم به طرف عراق است و پیش قراولان اینها به سمت فرات آمده و هنگامی‌که از آب رودخانه‌ها می‌خورند چیزی از آن باقی نمی‌گذارند و وقتی که از دنیا به قدر قطراتی ـ که در ته ظرف آب جمع شود ـ باقی مانده باشد، خروج می‌کنند. و معنایش اینست که هرج و مرج عجیبی تمام دنیا را فرا می‌گیرد.

حال به بعضی از نصوصی که در کتب عامه در این زمینه آمده اشاره کنم:

روایات عامه

روایت اول:

ابن حماد در کتاب فتن از کعب بدون اسناد به پیامبرص: اذا انصرف عیسی بن مریم و المومنون من یاجوج و ماجوج؛ کانه درگیر می‌شوند و غالب می‌شوند و به سمت بیت المقدس رفته و چند سال در آنجا می‌مانند. راو کهیئه الهرج و الغبار من الجوف فیبعثون بعضهم فی ذلک لینظر ماهو؟ حالاتی را شبیه مه در فضا می‌بینند، فاذا هی ریح قد بعث الله لقبض ارواح المومنین فتلک آخر عصابه تقبض من المومنین و یبقی الناس بعدهم مائه عام لایعرفون دینا و لا سنه یتهارجون تهارج الحمیر بحث است راجع به حکومتهای بعد از حضرت علیه السلام که آیا به دست مومنین است یا عدول از آنها؟ و یا اینکه دوباره جهان هرج و مرج می‌شود به این بحث خواهیم پرداخت. علیهم تقوم الساعه؛ بعد از آن قیامت تشکیل می‌شود که البته درروایات خلاف مشهور ما چهل روز دارد. وهم فی اسواقهم یبیعون و یتبایعون و ینتجون و یلحفون فلا یستطیعون توصیه و لا الی اهلهم یرجعون.[۷]

از این نص استفاده می‌شود که در دوران حضرت عیسی علیه السلام یأجوج و مأجوج می‌آیند و بین آنها درگیری می‌شود. در حالیکه در روایات دیگر آمده که حضرت عیسی علیه السلام در زمان حضرت مهدی علیه السلام رحلت می‌کند. اما بررسی این روایت:

اولا اینکه، این روایت نیست زیرا به پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم نسبت داده نشده است.

ثانیا، کعب، تبیع و کتاب فتن ابن حماد اعتباری نزد ما ندارد.

ثالثا، روایت دوم را فقط ابن حماد بیان کرده و احدی از فریقین آن را نقل نکرده است.

روایت دوم:

این روایت را ابن عائش حضرمی‌به طریق خودش بدون نسبت دادن به پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم نقل میکند که: یخرج عیسی بن مریم عند المناره عند باب الشرقی ثم یاتی مسجد دمشق حتی یقعد علی المنبر؛ روایت مفصل است. این روایت را به ترتیب تاریخ دمشق ج۱ص۲۲۸ سپس تهذیب تاریخ مدینه دمشق ج۱ ص۴۹ و بعد کتاب القول المختصر ص۱۱۹ نقل کرده و دیگر احدی این روایت را نقل نکرده است.

من در بحثهای قبل اشاره کردم که این اشتباه عمدی و تحریف است زیرا در روایات ما نیامده که حضرت عیسی علیه السلام در بیت المقدس فرود می‌آیند بلکه ایشان در مکه معظمه فرود آمده و در آنجا معتمر می‌شوند. کسانی که گفته‌اند حضرت در بیت المقدس فرود می‌آید امثال کعب از عامه می‌باشند. اینها همان کسانی اند که نقل کرده‌اند، کعبه هر روز چند بار برای بیت المقدس و صخره سجده می‌کند که وقتی حضرت امام باقرعلیه السلام این را می‌شنود ناراحت شده و به راوی می‌گوید: هم کعب و هم تو دروغ گفته اید.

جعل اینگونه روایات برای این است که محوریت را در جریانات ظهور به بیت المقدس دهند کما اینکه در روایات عامه محوریت حرکت و نهضت و قیام جهانی را به حضرت عیسی علیه السلام می‌دهند، کانه حضرت مهدی علیه السلام وزیر ایشان است. این همان تبلیغات و جعلیات اموین است که ریشه اش به معاویه بر می‌گردد.[۸] یکی از کارهای تبلیغاتی اینها این بود که بگویند: لامهدی الا عیسی ع. اصل مهدویت مسلم بوده و کسی در جریان حضرت مهدی علیه السلام در زمان پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم شک نداشت و اصلش را انکار نمی‌کرد، اما به خاطر کینه ای که نسبت به اهل بیت علیهم السلام داشتند سعی در تغییر مسیر آن کردند. زیرا روایات گفته بود که المهدی من ولدی من ولد فاطمه س؛ البته شکی در این نیست که حضرت عیسی علیه السلام از پیامبران الوالعزم است و اینکه ایشان در رکاب حضرت مهدی علیه السلام خواهند بود.

لذا شما می‌بینید در این روایت محوریت به حضرت عیسی علیه السلامداده می‌شود؛ ثم یاتی مسجد دمشق حتی یقعد علی المنبر و یدخل المسلمون المسجد و النصاری و الیهود کلهم یرجوه، به اصطلاح همه حق اند و امید دارند که حضرت ایشان را تایید کند، حتی لو القیت شیئا لم تصب الا راس انسان من کثرتهم و یاتی موذن المسلمین فیقوم و یاتی صاحب بوق الیهود و یاتی صاحب ناقوس النصاری فیقول صاحب الیهود اقرع؛

پس روایتی که می‌گوید هیچ دینی و شریعتی غیر از اسلام نمی‌ماند چه می‌شود؟ حضرت عیسی علیه السلام هم می‌پذیرد که قرعه‌انداخته شود، فیکتب سهم المسلمین و سهم النصاری و سهم الیهود ثم یقرع عیسی علیه السلام فیخرج سهم المسلمین فیقول صاحب الیهود: ان القرعه ثلاث، فیقرع فیخرج سهم المسلمین ثم یقرع الثالثه فیخرج سهم المسلمین فیوذن الموذن و یخرج الیهود و النصاری من المسجد؛ این متن خود حکایت از جعلی بودن خود دارد. زیرا کسی از یهود و نصارای نمی‌ماند مگر اینکه از یاران به حضرت مهدی علیه السلام ایمان بیاورد و کسانی هم که بر عداوت خودشان باقی بماند حتی اگر پشت سنگ هم مخفی شده باشند به شهادت سنگ او را پیدا کرده و می‌کشند. ثم یخرج یتبع الدجال بمن معه من اهل دمشق؛ سپس حضرت عیسی به جنگ دجال می‌آید. ولی طبق این نصی که شما نقل می‌کنید ایشان از عهده یهود و نصارا بر نیامدند حال چگونه می‌خواهند به جنگ دجال بروند؟ ثم یاتی بیت المقدس وهی مغلقه و قد حصرها الدجال فیأمر بفتح الابواب و یتبعه حتی یدرکه بباب لد و یذوب کما یذوب الشمع و یقول عیسی ع: ان لی فیک ضربه فیضربه فیقتله الله علی یدیه؛

شما ببینید در روایات ما آمده که دجال به دست حضرت مهدی علیه السلام در کناسه الکوفه یعنی جائی که زباله های کوفه را می‌ریزند، حلق آویز می‌شود. فیمکث فی المسلمین ثلاثین سنه او اربعین سنه؛ سپس حضرت عیسی علیه السلام بعد از کشته شدن دجال و بعد از سی یا چهل سال که زنده بوده‌اند، یأجوج و مأجوج خارج می‌شوند، فیخرج علی اثره یأجوج و مأجوج فیهلک الله یأجوج و مأجوج علی یدیه ولا یبقی منهم عین تطرف؛ در روایات دیگر خلاف این مطلب که حضرت عیسی علیه السلام از عهده اینها بر نمی‌آید و به دستور خداوند از آنها فرار می‌کند، ذکر می‌شود. و ترد علی الارض برکتها؛ پس نقش حضرت مهدی علیه السلام چه شد؟ حتی ان العصابه لیجتمعون فی العنقود علی الرمانه و ینزع من کل ذات حمه حمتها یعنی سمّها؛ دیگر دهان حیوانات را که به خاطر تعدی آنها به اموال دیگران بسته شده بود نمی‌بندند، یا زهر کشنده‌ای که در پاره‌ای از جنبندگان است از بدن آنان بیرون می‌کشند. چون دیگر تعدی نمی‌کنند. حتی ان الحیه تکون مع الصبی والاسد والبقره فلا یضره شیئا ثم یبعث الله ریحا طیبه تقبض روح کل مومن و یبقی شرار الناس تقوم علیهم الساعه؛ [۹]دوباره ملئت ظلما و جورا می‌شود. این مطلبی بود که از این کتاب نقل شد که گفتیم که اساسش از ابن عساکر بوده و چون به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نسبت داده نشده، روایت نیست.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

[۱]. کهف/۹۴ [۲]. انبیاء/۹۶ [۳]. تفسیر قمی ج۲ ص۳۸ [۴]. الخصال ج : ۲ ص : ۴۴۹ [۵]. تفسیر نورالثقلین ج۳ ص ۳۱۰ [۶]. الأمالی‏للطوسی ص : ۳۴۶ [۷]. معجم الاحادیث الامام المهدی عج ج۳ ص۲۹۵ [۸]. چندی پیش یکی از علمای سلفی آنها از کانال رسمی‌که از کشورهای خلیج پخش شد این مطلب گفته شد که هر چه مشکل در امت اسلام داریم از معاویه است. [۹]. معجم احادیث امام مهدی ع ج۳ ص۳۱۱

ادامه دارد …

همچنین ببینید

عوامل پيروزى سريع حضرت مهدى (عج): امام زمان منصور بالرعب هستند

على اكبر حسنى‏در ضمن بررسى ويژگي هاى حكومت جهانى آن حضرت، اين سؤال مطرح است كه با وجود جهانخواران تا دندان مسلح و ارتشهاى عظيم و منظم و ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *