فضای سایبر و کاربردهای نظامی

330536baa08cf5e36cc709613a56ba7a - فضای سایبر و کاربردهای نظامی

جنگ، به عنوان یک پدیده لاینفک از زندگی بشر، در هر عصری، دارای ویژگی‌های منحصر به زمان خود است. گذشته از متغیّرهایی که جنگ را قرین ویژگی‌های منحصر به فرد می‌نماید، در جنگ، همیشه یک اصل ثابت بوده و آن، نیل به پیروزی، غلبه و موفّقیت است. جنگ، مانند یک بازی است و همیشه یک‌ طرف پیروز و یک طرف شکست خورده دارد.

کارل فون کلازویتس، فیلسوف آلمانی، جنگ را چنین تعریف می‌کند:
جنگ، درگیری مسلّحانه دو یا چند حکومت برای دسترسی به خواسته‌های مشروع یک طرف و نامشروع طرف دیگر است.
وقتی که حیات و امنیّت ملّی کشوری را خطری جدّی تهدید کند و همه راه‌ها در رفع تهدید، بی‌اثر باشد، مبارزه مسلّحانه یا جنگ برای حفظ حیات ملّی اجتناب ناپذیر است. پس، جنگ مبارزه مسلّحانه و آخرین روش گریزناپذیر برای حفظ حیات ملّی است. جنگ، برای گسترش فضای حیاتی ضروری است و صلح، اکتفا کردن به زندگی در فضای محدود است.
به عقیده خواجه نصیرالدّین طوسی همه انسان‌ها، علاقه‌مند به زندگی راحت و بی‌دغدغه هستند؛ ولی امکانات محدود است.‌بنابراین، جنگ‌ها و درگیری‌ها، ناشی از همین ارضای غرایز و نفسانیّات بشری است. بروز چنین شرایطی در جوامع، به آنجا می‌انجامد که تنازع بقا و جنگ به اعماق جامعه کشیده شده و نسل آدمی را در معرض انقراض قرار می‌دهد.

روند تأثیر تکنولوژی بر ارتش‌ها
در حوزه نظامی ارتش‌ها را به موج‌‌های چندگانه تقسیم می‌‌کنند که شامل چهار موج است.
موج اوّل، ارتش‌های فئودال که ناظر به اخلاق و شرافت هستند و جنگاوران برای پادشاه یا ارباب خود جان‌فشانی می‌‌کنند و ارتش‌های سنّت‌گرا که مدافع کلیسا یا نمایندگان مردم هستند و برای غیر نظامی‌ها و زنان و کودکان حریم قائلند.
پس از این دوره، با شروع انقلاب صنعتی، موج دوم ارتش‌ها شکل می‌گیرد. ارتش‌های صنعتی که به واسطه تکنولوژی، مانند باروت و سلاح‌های جدید، میدان‌های رزم را تغییر می‌دهند. این ارتش‌ها با تغییر تاکتیک‌ها و به روزرسانی تکنولوژی‌های صنعتی، قصد تحمیل اراده خود بر دیگران را دارند و از هیچ روش وحشیانه‌ای برای رسیدن به هدف خود، اجتناب نمی‌کنند.
در طیّ جنگ جهانی اوّل و دوم، با پیشرفت تکنولوژی، به خصوص در زمینه سیستم‌های ارتباطی و افزایش برد سلاح‌ها، به‌خصوص توپخانه و ورود هواپیما که موجب افزایش پراکندگی میدان‌های نبرد و ناتوانی یک فرمانده در مدیریت جبهه‌های نبرد، به تنهایی شد. افزایش اطّلاعات و گوناگونی آنها، فرماندهان را در سردرگمی فرو برد و قدرت تصمیم‌گیری به موقع و صحیح را از آنها گرفت. بعد از جنگ جهانی دوم، ایده‌های جدیدی در دانشکده‌های نظامی‌شکل گرفت. ریشه آن، در دوران جنگ جهانی بود.
در اوایل دهه ۱۹۴۰م. گروهی از دانشمندان برجسته در «مکزیک» گردهم آمدند تا به وجوه مختلف مرتبط با جنگ جهانی دوم بپردازند.
به زودی مشخّص شد که به دلیل تبحّرشان در حوزه‌های مختلف، مشکل است درباره موضوع مشترکی به صورت جدّی با یکدیگر بحث کنند. از این‌رو، تصمیم گرفتند تا موضوعی انتخاب کنند که هیچ کس متخصّص آن نباشد، امّا همگی به آن علاقه‌مند باشند. این کار آنها از یک حیث دیگر هم اهمّیت داشت و آن اینکه، آنها چیزی برای اثبات نداشتند. آنها تصمیم گرفتند تا ماهیّت کنترل را مورد بحث قرار دهند.
حاصل فعّالیت این دانشمندان، تبدیل به علم سایبرنتیک شد که در آن، هدف، کنترل محیط به واسطه اطّلاعات دریافتی از آن است.
فضای سایبر، اهمّیت و جایگاه اطّلاعات را افزایش داد و منجر به تمایل ارتش‌ها برای شروع به بازسازی و تطبیق خود با شرایط جدید شد. فضای سایبر دستاوردهای گذشته را در ترکیب با قواعد جدید به شکلی جدید بروز دادند و ارتش‌های موج سوم متولّد شدند.
در اوایل دهه نود میلادی، با شروع عصر طلایی اطّلاعات و افزایش تکنولوژی‌های حسّاسه‌ها و افزایش پردازش اطّلاعات، قابلیّت‌های کنترل، به شکل فزاینده‌ای افزایش یافت و نیاز به بازسازی مجدّد در نیروهای نظامی احساس شد.
نسل چهارم ارتش‌ها، به واسطه تکنولوژی‌های ارتباطی و افزایش کارایی در پردازش اطّلاعات، یکپارچه کردن آنها و دادن یک تصویر کامل از میدان نبرد، فرماندهان را در تصمیم‌گیری‌های نظامی، به بالاترین سطح در تصمیم‌گیری رساند.
تکنولوژی، منجر به تغییر تاکتیک‌ها شد. ماهواره‌ها با ارسال تصاویر عمودی از ارتفاع بالا، منجر به کاهش نیروهای لازم برای عمل در میدان نبرد و افزایش چالاکی نیروها شدند، وجود حسگرها در میدان نبرد، منجر به یافتن سریع‌تر نقاط حیاتی در میدان نبرد و افزایش احتمال پیروزی شد.

مدیریت شبکه محور میدان نبرد
در چند دهه اخیر، شاهد تحوّلات شگرفی در امور نظامی‌بوده‌ایم و بروز تغییرات، موضوعی اساسی شده است. در گذشته دور، عرصه نبرد، آن‌چنان کوچک بود که فرماندهان در نقاطی مرتفع، چه به صورت طبیعی و چه مصنوعی، مشرف به میدان رزم مستقرّ می‌شدند و با علائم سمعی و بصری، قادر به پایش عدّه زیادی از نیروها در عرصه نبرد بودند؛ امّا امروزه امکانات ارتباطی و جنگ‌افزارهای هوشمند قادر هستند، صحنه جنگ را به سطح قارّه‌ها بکشانند. در این زمان، نیاز اساسی سامانه‌های مدیریت اطّلاعات، صحنه نبرد است. تکنولوژی‌های نوین ارتباطی، ما را قادر می‌سازند تا به سرعت، اقدام به فرماندهی و پایش جبهه نبرد کنیم.
اجزای تشکیل دهنده این سامانه‌ها شامل موارد زیر است:
• فرمانده؛
• قابلیّت صدور فرمان فوری؛
• ارتباط میان عناصر؛
• پردازش و ترسیم تصویری مجازی از میدان نبرد؛
• سیستم‌های جمع‌آوری اطّلاعات؛
و شناسایی.
ایجاد اخلال در سامانه‌های مرتبت با تقسیم‌بندی بالا، به خصوص بخش ارتباط میان عناصر، ارتباط مستقیم با کاهش آگاهی ما، از میدان نبرد دارد و به از دست دادن توازن دانش و گرفتن تصمیم‌های غلط که زمینه‌ساز شکستند، منجر می‌شود.
این‌گونه جنگیدن ممکن است شامل مرور کردن، ایجاد پارازیت، گمراه کردن یا وارد کردن بار اضافی بر شبکه ارتباطی و اخلال در سامانه‌های مدیریت اطّلاعات دشمن شود. به مجموعه‌ای از ترکیب این روش‌ها، جنگ سایبر می‌گویند.

تکنولوژی‌های نظامی و کاربر عمومی آن
بسیاری از تکنولوژی‌هایی که امروز در اطراف خود می‌بینیم، در اصل، برای کاربردهای نظامی طرّاحی شده‌اند. تلفن‌های همراه و شبکه سلولی، برای ارتباط و انتقال داده‌ها (Data) میان سربازان و حسگرها طرّاحی شده‌اند. شبکه‌های گسترده‌ای، مانند اینترنت، در اصل شبکه‌های انتقال اطّلاعات نظامی هستند. دوربین‌های ترافیکی سامانه‌های کنترل ترافیک که همه برای مقاصد غیرنظامی‌باز طرّاحی شده‌اند، نمونه‌های کوچکی از تکنولوژی‌های نظامی هستند که برای کاربرد‌های غیرنظامی استفاده می‌شوند.
امروزه، هنوز هم شبکه اینترنت در تمام کشورهای دنیا، توسط سازمان‌های امنیّتی و نظامی‌کنترل می‌شود. در آمریکا، یک فرماندهی مستقل برای آن در نظر گرفته‌اند و به طور کلّی، شبکه اینترنت و فرماندهی آن، جزیی از دپارتمان دفاعی آمریکا به حساب می‌آید.
تمامی تکنولوژی‌هایی را که از روند توسعه تکنولوژی‌های نظامی‌یا به واسطه آنها، تبدیل به تکنولوژی‌های عمومی‌شده‌اند، می‌توان به کمک جنگ افزار‌های سایبری و روش‌های جنگ اطّلاعاتی مورد حمله قرارداد.
این بدان معنا است که دشمن در هر حمله‌ای، در فضای سایبر که به اهداف مختلف نزدیک می‌شود، توانایی تمیز دادن اهداف نظامی از غیرنظامی را ندارد، ممکن است در یک درگیری سایبر، به تعداد بسیاری از غیرنظامیان و زیر ساخت‌های حیاتی خسارت وارد شود.
در حال حاضر، وابستگی ما به تکنولوژی‌ها و شبکه‌های ارتباطی، بسیار زیاد شده است. در بُعد جنگ‌های جدید، از این وابستگی‌ها به شکل فزاینده‌ای استفاده می‌شود. درگیر کردن مردم عادی به جنگ، منجر به پایان یافتن منابع یک ملّت و به زانو در آمدن آنها می‌شود.

همچنین ببینید

ژئوکالچرال هفت گناه کبیره در آمریکا

دیر زمانی است که جامعه غرب دین‌زدایی شده است و در تار و پود جامعه سکولار، از دین فقط چند کتاب، کلیساهای زیبا و پدرهای روحانی پاره‌وقت ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *