نبرد قرقیسیا

70 nwe3ndq5nt - نبرد قرقیسیادر این ناحیه واقعه‏ای رخ خواهد داد که مانند آن از زمانی که خداوند تبارک و تعالی، آسمان‌ها و زمین را آفریده اتّفاق نیفتاده و تا زمانی هم که آسمان‏ها و زمین برپا هستند مانند آن اتفاق نخواهد افتاد. سفره‏ای است که درندگان زمین و پرندگان آسمان از آن سیر می‏شوند».

  • اشاره:

آنچنان که از روایات برمی‏آید، یکی از بزرگ‏ترین فتنه‏های مقارن ظهور، درگیری ویژه‌ای است که در منطقه «قرقیسیا» در سوریه رخ می‏دهد. هم در منابع شیعی و هم در منابع اهل سنت به این نبرد اشاره و از جزئیات آن خبر داده شده است. مقاله حاضر تنها در پی آن است که گزارشی اجمالی از آنچه در این منابع آمده، ارائه نماید. ان‏شاءالله تحلیل جامع‏تر این رویداد را در فرصتی دیگر پی می‏گیریم. در این مقاله ابتدا پاره‏ای از روایات شیعه و اهل سنت را که در آنها به گستردگی و بزرگی نبرد قرقیسیا اشاره شده، نقل می‏کنیم و در ادامه نیز به بررسی موقعیت جغرافیایی این منطقه، دلایل و زمینه‏های بروز این نبرد، طرفین نبرد و زمان وقوع آن می‏پردازیم سپس به اجمال این واقعه را با حادثه آرمگدون که از جانب مسیحیان صهیونیست تبلیغ می‌شود، مقایسه می‌کنیم.

روایت‌های اسلامی خبر از وقوع جنگ‌ها، فتنه‏ها و آشوب‌های گسترده و فراوانی در آخرالزّمان، در آستانه ظهور امام مهدی (ع) می‏دهند؛ فتنه‏هایی که پی‏درپی می‏رسند و سرزمین‌های بسیاری را در برمی‏گیرند. رسول گرامی اسلام (ص) از این فتنه‏ها و آشوب‌ها چنین یاد می‏کنند: «فتنه‏ای به پا می‏شود و به دنبال آن فتنه‏ای دیگر برمی‏خیزد. فتنه اوّلی در مقایسه با دومی همانند تازیانه خوردن در مقایسه با ضربات لبه تیز شمشیر است! سپس فتنه‏ای پدید می‏آید که همه محرّمات در آن حلال شمرده شود! آنگاه خلافت به بهترین مردم روی زمین می‏رسد، در حالی که او در خانه‏اش نشسته باشد».1 آن حضرت در روایت دیگری به گستردگی و تنوع این فتنه‏ها اشاره کرده، می‏فرمایند: «بعد از من چهار فتنه بر شما فرود آید که در اوّلی خون‌ها مباح می‏شود، در دومی خون‌ها و ثروت‏ها مباح می‏گردد، در سومی خون‌ها و ثروت‌ها و ناموس‌ها مباح می‏شود و در چهارمی آشوبی کور و کر جهان را مضطرب می‏سازد آنچنان که کشتی غول پیکر آب‌های مجاور را مضطرب کند، این فتنه شما را زیر پر می‏گیرد و عراق را می‏پوشاند و در جزیره دست و پا می‏زند، مردم تلخی حوادث و فشار آشوب را لمس می‏کنند، آنچنان که پوست به هنگام دباغی شدن فشار وارده را لمس می‏کند. کسی قدرت یک کلمه سخن گفتن نخواهد داشت! این فتنه در نقطه‏ای آرام نمی‏یابد جز پس از آنکه در نقطه‏ای دیگر بیداد کند».2


۱. نبرد قرقیسیا در روایت‌های اسلامی

۱ـ۱. منابع شیعی: روایت‌های شیعه و اهل سنّت به نبرد قرقیسیا اشاره کرده، از بزرگی و بی‏نظیر بودن این رویداد سخن گفته‏اند. امام باقر(ع) در روایتی خطاب به «میسر» ضمن پرسش از فاصله محلّ اقامت او تا قرقیسیا به بزرگی و بی‏سابقه بودن نبردی که در این منطقه رخ خواهد داد اشاره کرده، می‏فرمایند: «ای میسر! از اینجا تا قرقیسا [قرقیسیا] چقدر راه است؟ عرض کردم: همین نزدیکی‌ها است، در ساحل فرات قرار دارد. پس فرمودند: اما در این ناحیه واقعه‏ای رخ خواهد داد که مانند آن از زمانی که خداوند تبارک و تعالی، آسمان‌ها و زمین را آفریده اتّفاق نیفتاده و تا زمانی هم که آسمان‏ها و زمین برپا هستند مانند آن اتفاق نخواهد افتاد. سفره‏ای است که درندگان زمین و پرندگان آسمان از آن سیر می‏شوند».3 و نیز از ایشان نقل شده است که: «همانا واقعه‏ای برای فرزندان عباس و مروانی در قرقیسیا روی خواهد داد که پسر نوجوان در آن پیشامد پیر گردد و خداوند هرگونه یاری را از ایشان برگیرد و به پرندگان آسمان و درندگان زمین الهام کند که از گوشت تن ستمگران خود را سیر کنید. سپس سفیانی خروج خواهد کرد».4 امام باقر(ع) در روایت دیگری به ارتباط نبرد قرقیسیا و خروج سفیانی اشاره کرده، می‏فرمایند: «سپاهیان سفیانی از قرقیسیا عبور خواهند کرد و در آنجا به نبرد خواهند پرداخت، پس صد هزار نفر از ستمگران [در آنجا] به قتل خواهند رسید. آنگاه سفیانی سپاهی را به سوی کوفه روانه می‏سازد که تعداد آنها به هفتاد هزار نفر می‏رسد».5 آن حضرت همچنین به شمار کشته شدگان در این نبرد اشاره کرده، می‏فرمایند: «شهری در طرف شرق ساخته می‏شود که در آن حوادثی روی می‏دهد که هرگز مردم آن زمان نظیر آن را نشنیده‏اند. آنگاه آن حادثه و یک حادثه دیگر که در شام روی می‏دهد مجموعاً چهار صد هزار کشته برجای می‏گذارد و به دنبال آن حضرت مهدی ظاهر می‏شود و هرگز سپاهش شکست نمی‏خورد».6

امام صادق (ع) نیز در روایتی، در مورد نبرد قرقیسیا چنین می‏فرمایند: «همانا برای خداوند در قرقیسیا سفره‏ای است که سروش آسمانی از آن خبر می‏دهد؛ پس ندا می‏کند ای پرندگان آسمان و ای درندگان زمین! برای سیر گشتن از گوشت ستمکاران شتاب کنید».7 یکی از محقّقان معاصر در کتاب خود به این حدیث اشاره کرده، ذیل آن می‏نویسد: «چنان‌که روایت اشاره می‏کند، عرصه نبرد، بیابان خشک و بی‌آب و گیاه است و آنها اجساد کشتگان خود را دفن نمی‏کنند یا قادر به دفن آنها نیستند، از این رو پرندگان آسمان و درندگان زمینی از گوشت لاشه‏های آنها شکم خود را سیر می‏کنند و اینکه سربازان کشته شده نیز ستمگرند؛ زیرا که آنها سربازان جباران و ستم‏پیشگان می‏باشند. یا اینکه در میان آنها شمار زیادی از افسران و فرماندهان ستمکار از دو طرف وجود دارد».8

۱ـ۲. منابع اهل سنـت: در منابع اهل سنت نیز روایاتی وجود دارد که بیانگر شدت درگیری در قرقیسیا است؛ از جمله روایت زیر که ابن حماد آن را نقل می‏کند: «سفیانی با سپاهیانش بر آنها غالب می‏شود و ترک و روم را در قرقیسیا به قتل می‏رساند تا اینکه درندگان زمین از گوشت آنها سیر می‏شوند».9 او در روایت دیگری از امام علی(ع) نقل می‏کند که: «سفیانی بر شام غالب می‏شود، آنگاه در قرقیسیا نبردی بین آنها رخ می‏دهد، تا اینکه پرندگان آسمان و درندگان زمین از کشته‏های آنها سیر می‏شوند».10

۲. موقعیت جغرافیایی قرقیسیا

قرقیسیا شهری در شمال سوریه است که در محل التقای رود «خابور» با «فرات‏» قرار گرفته است. این شهر پیش از اسلام «کرکیسیون‏» نام داشت و در سال نوزدهم هجری به دست مسلمانان فتح شد و قرقیسیا نام گرفت.۱۱ در کتاب «جغرافیای تاریخی سرزمین‏های خلافت‏شرقی» درباره قرقیسیا چنین توضیح داده شده است: «در حدود دویست میلی پایین رقه، قرقیسیا که همان کرکیسیوم قدیم است، در ساحل چپ دجله، جایی که رودخانه خابور آب‌های زیادی خود را در آن می‏ریزد واقع است. ابن حوقل درباره قرقیسیا می‌گوید: «شهری زیبا است که در آغوش باغستانی قرار داد. یاقوت و حمدالله مستوفی هر دو آن را محلی دانسته‏اند کوچک‌تر از رحبه که شش فرسخی قرقیسیا و در جانب غربی فرات است».12 ابن رسته قرقیسیا را از شهرهای اقلیم چهارم و از حوزه‏های ناحیه جزیره معرفی می‏کند.۱۳ ابن خردادبه در «المسالک و الممالک» پس از آنکه موقعیت قرقیسیا بر ساحل فرات را توصیف می‏کند به بیان فاصله آن تا بغداد می‏پردازد و تمامی منازل میان این دو را نام برده، به فاصله هر یک از دیگری نیز اشاره می‏کند. بر اساس محاسبه وی، فاصله این دو شهر از یکدیگر در حدود نود و چند فرسخ است.۱۴

در «معجم البلدان» طول و عرض جغرافیایی این شهر به نقل از بطلمیوس ذکر شده است. او می‏گوید: طول [جغرافیایی] شهر قرقیسیا ۶۴ درجه و ۴۵ دقیقه و عرض آن ۳۵ درجه است. این شهر جزء اقلیم چهارم است.۱۵ یکی از محققان معاصر در مورد موقعیت جغرافیایی قرقیسیا می‏نویسد: «امروزه خرابه‏های آن نزدیک شهر دیرالزّور سوریه قرار دارد. قرقیسیا نزدیک مرزهای سوریه ـ عراق است و به مرزهای ترکیه ـ سوریه نسبتاً نزدیک می‏باشد».16 (قرقیسیا حدود ۱۰۰ کیلومتر با عراق و ۲۰۰ کیلومتر با ترکیه فاصله دارد.)

۳. دلایل و زمینه‏های نبرد قرقیسیا

آنچنان که از روایات بر می‏آید زمینه‌ساز نبرد قرقیسیا گنجی است که در ناحیه فرات پیدا می‏شود. ابن حماد به نقل از پیامبر اکرم(ص) از این گنج چنین گزارش می‏دهد: «فرات از کوهی از طلا و نقره پرده بر می‏دارد سپس بر سر آن جنگ می‏شود به طوری که از هر نه نفر، هفت نفر کشته می‏شود، پس هرگاه آن را درک کردید به آن نزدیک نشوید».17 همین مضمون با الفاظی مشابه در روایات دیگری که از پیامبر گرامی اسلام(ص) نقل شده، آمده است که از جمله می‏توان به روایت زیر اشاره کرد: «فرات از کوهی از طلا پرده برمی‏دارد، سپس مردم بر سر آن به نبرد بر می‏خیزند و از هر صد نفر، نود نفر (و یا فرمود: نه نفر) در این نبرد کشته می‏شوند، هر یک از آن مردمان گمان می‏کنند که نجات می‏یابند».18 در «الفتن و الملاحم» ابن کثیر نیز به نقل از رسول خدا (ص) به پیدا شدن گنج اشاره شده است: «به زودی فرات از گنجی از طلا پرده بر می‏دارد، پس هر کس آن را یافت، نباید چیزی از آن برگیرد».19 ابن کثیر در جایی دیگر نیز از آن حضرت روایت می‏کند که: «قیامت‏ بر پا نمی‏شود، تا اینکه فرات از کوهی از طلا پرده برمی‏گیرد [در آن زمان] مردم با یکدیگر به نبرد برمی‏خیزند. پس، از هر صد نفر، نود و نه نفر کشته می‏شود، هر یک از آن مردمان می‏گوید: شاید من کسی باشم که نجات می‏یابم».20 ابن حسام جونپوری نیز در «البرهان فی علامات مهدی آخرالزمان» به ماجرای کوه طلا در فرات اشاره دارد: «قیامت برپا نمی‏شود، مگر اینکه فرات کوهی از طلا را آشکار می‏سازد، مردم بر سر آن گنج به نبرد برمی‏خیزند و نه دهم آنها کشته می‏شوند».21

نویسنده کتاب «عصر ظهور» در بحث از جنبش سفیانی چنین آورده است: «هدف اصلی سفیانی از جنگ عراق سلطه یافتن بر آن کشور و ایجاد مقاومت در برابر نیروهای ایرانی و زمینه‌سازان ظهور حضرت، که از مسیر عراق به سوی سوریه و قدس پیش می‏روند خواهد بود. ولی در راه عراق در اثر حادثه عجیبی جنگ قرقیسیا رخ می‏دهد و آن حادثه پیدا شدن گنجی در مجرای فرات و یا نزدیک مجرای رود فرات است؛ به طوری که عده‏ای از مردم برای دست‏یافتن به آن، دست‏به تلاش می‏زنند و آتش جنگ بین آنها شعله ور می‏شود و بیش از صدهزار تن از آنها کشته می‏شوند و هیچ‌یک به پیروزی قطعی نمی‏رسند و به آن گنج دست نمی‏یابند. بلکه همگی از آن منصرف شده و به مسایل دیگر مشغول می‏شوند».22 ناگفته نماند که ایشان نیز روایاتی در مورد پیدا شدن گنج نقل می‏کنند، از جمله روایت زیر که در نسخه خطی ابن حماد به نقل از پیامبراکرم(ص) وارد شده است: «فتنه چهارم هجده سال به طول می‏انجامد، سپس در آن هنگام که باید پایان می‏پذیرد و تحقیقاً نهر فرات از کوهی از طلا پرده بر می‏دارد و مردم برای رسیدن به آن به جان یکدیگر می‏افتند و از هر نه تن هفت تن کشته می‏شوند».23 قابل ذکر است که بیشتر این روایات از نظر سند ضعیف هستند.

۴. نیروهای درگیر در نبرد قرقیسیا

بنابر آنچه از روایات اهل سنت به دست می‏آید طرفین درگیر در نبرد قرقیسیا، ترکان، رومیان و لشکر سفیانی هستند. در اینجا به برخی از روایاتی که در این زمینه وارد شده‏اند اشاره می‏کنیم: «سفیانی با سپاهش بر آنها پیروز می‏شود و ترک و روم را در قرقیسیا می‏کشد».24 و در جایی دیگر آمده است: «… پس در آن هنگام ترکان و رومیان اجتماع کرده، با یکدیگر به نبرد برمی‏خیزند و سه پرچم در شام برافراشته می‏شود، آنگاه سفیانی با آنها جنگ می‏کند تا در منطقه قرقیسیا به آنها می‏رسد».25 در روایت دیگری چنین آمده است: «زمان وارد شدن سفیانی به کوفه بعد از نبرد او با ترکان و رومیان در قرقیسیا است».26 در روایتی که عبدالله بن زبیر از امام علی(ع) نقل می‏کند نیز از حضور دو عبدالله۲۷ و سپاه آنان در قرقیسیا سخن گفته شده است: «عبدالله به دنبال عبدالله برمی‏خیزد تا اینکه سپاهیان آنها در قرقیسیا در کنار نهر با یکدیگر رودرو می‏شوند».28

منابع شیعی نیز از درگیری لشکر سفیانی با ترکان خبر می‏دهند، مؤلف «عصر ظهور» در این زمینه چنین می‏نویسد: «اما طرف مقابل سفیانی در این نبرد از نظر اکثر روایات ترکان هستند ولی منظور از ترکان در اینجا چیست؟ آنچه به نظر می‏رسد و به طبیعت امر نزدیک‏تر است اینکه آنها سپاهیان ترک زبان هستند؛ زیرا درگیری و نزاع بر سر دارایی است که نزدیک مرزهای سوریه و ترکیه وجود دارد…».29 در کتاب «روزگار رهایی» نیز احادیث متعددی درباره ترکان ذکر شده و تأکید می‏شود که فتنه ترک در قرقیسیا انجام می‏پذیرد.۳۰

در اینجا به برخی از احادیثی که در کتاب یاد شده آمده و ظاهراً در ارتباط با نبرد قرقیسیا است، اشاره می‏کنیم: درنخستین روایت‏ به نقل از پیامبر اکرم(ص) چنین آمده است: «برای ترک‌ها دو خیزش است که در یکی از آنها آذربایجان ویران می‏شود و در دیگری وارد جزیره۳۱ می‏شوند و پرده نشینان را به وحشت می‏اندازند. خداوند مسلمانان را پیروز می‏گرداند که کشتار بزرگ الهی در آن روز است».32 در روایت دیگری نیز چنین می‏خوانیم: «بدون تردید سپاه ترک وارد جزیره خواهند شد تا اسب‌هایشان از فرات سیراب شوند، آنگاه خداوند بر آنها طاعون را مسلط می‏کند و همگی به وسیله طاعون از بین می‏روند و به جز یک نفر از آنها باقی نمی‏ماند». خداوند بر آنها برف و تگرگ همراه با سرمای سوزان و طوفان خانمان‌برانداز فرومی‏فرستد و همگی نقش بر زمین می‏شوند. مسلمانان به یکدیگر نوید می‏دهند که خداوند آنها را هلاک کرد و شرّ آنها را از شما کوتاه نمود.۳۳

۵. زمان نبرد قرقیسیا

نبرد قرقیسیا میان دو واقعه مهم صورت می‏گیرد؛ نخست‏خروج سفیانی و دوم ظهور امام مهدی(ع). دراینجا به اختصار به هر یک از آنها اشاره می‏کنیم:

۵ـ۱. خروج سفیانی: امام باقر(ع) در مورد واقعه نخست چنین فرموده‏است: «سفیانی در روز جمعه خروج می‏کند، بر فراز منبر دمشق قرار می‏گیرد و از مردم بیعت می‏گیرد که هرگز با امر او مخالفت نکنند، چه آن را بپسندند و چه آن را ناخوش دارند. آنگاه به سوی «غوطه‏» حرکت می‏کند و ۵۰ هزار جنگجو در اطراف او گرد آیند، آنگاه سه پرچم به اهتزاز در آید: پرچم ترک‌ها و عجم‌ها که سیاه‏رنگ است. پرچم بنی‌عباس که زردرنگ است. پرچم سفیانی، که سرخ‏رنگ است. سفیانی بر آنها چیره می‏شود، پس از آنکه ۶۰ هزار نفر از آنها را از دم شمشیر می‏گذارند، آنگاه به سوی «حمص‏» می‏رود و از فرات عبور می‏کند و عازم «رقه‏» 34 و «سبا» 35 می‏شود. امیرالمؤمنین علی(ع) نیز از جنگ سفیانی با سپاه «ابقع‏» و «اصهب‏»36 خبر می‏دهند: «سفیانی با «ابقع‏» درگیر می‏شود سپس او و سپاهیانش را می‏کشد. سپس «اصهب‏» و یاران او را می‏کشد. آنگاه به کشتن آل محمد و شیعیان آنها اهتمام می‏کند و به سوی عراق راهی می‏شود و سپاه او به قرقیسیا وارد می‏شود… ».37 در «عقد الدرر» نیز در همین زمینه روایتی از امام محمد باقر(ع) نقل شده که به قرار زیر است: «سه پرچم در شام برافراشته می‏شود؛ پرچم اصهب، پرچم ابقع و پرچم سفیانی، سفیانی ابتدا با ابقع درگیر می‏شود و او و همراهانش را به قتل می‏رساند، آنگاه اصهب را می‏کشد، سپس تنها چیزی که سپاهیان سفیانی به آن می‏اندیشند حرکت به سوی عراق است و سپاهیان او از قرقیسیا عبور می‏کنند».38

در منابع اهل سنت نیز این واقعه چنین ذکر شده است: «سه پرچم در شام بلند می‏شود: اصهب، ابقع و سفیانی، سفیانی از شام و ابقع از مصر برمی خیزد. پس سفیانی بر همه آنها غالب می‏شود».39… سپس سفیانی در شام بر پرچم‏های سه گانه غالب می‏شود. سپس برای آنها رویدادی به بزرگی قرقیسیا نخواهد بود».40

۵ـ۲. ظهور امام مهدی(ع): حادثه مهمی‌که پس از نبرد قرقیسیا به وقوع می‏پیوندد، ظهور حجت‏خدا، قائم آل محمد(ص) است. امام باقر(ع) دراین زمینه می‏فرمایند: «سفیانی و قائم[ع] در یک سال خروج می‏کنند».41 همچنین در حدیثی دیگر از ایشان آمده است که: «مهدی(ع) همانند موسی[ع] نگران و ترسان از مدینه خارج می‏شود و به سوی مکه می‏رود و سپاهیان سفیانی حرکت می‏کنند تا به سرزمین «بیداء» می‏رسند، همگی آنها هلاک می‏شوند و جز گزارشگری از آنها باقی نمی‏ماند».42

لازم به یادآوری است که طبق احادیث‏شیعی بزرگ‏ترین و حساس‏ترین ضربت بر سپاه سفیانی را خراسانی و سپاهیان او وارد می‏آورند؛ هم آنانی که اشراف کوفه هیچ ارج و قیمتی برایشان قائل نیستند. در روایتی که از امام صادق(ع) نقل شده چنین آمده است: «همه مردان آن، جز یک نفر شامی‌کشته می‏شوند، وای بر حال کسانی که در اطراف آن (کوفه) باشند، چه آزار و اذیتی می‏بینند. مردانشان و زنانشان اسیر گرفته می‏شوند، بهترین آنها از نظر وضع و سامان کسی است که از فرات بگذرد و از منطقه بگریزد، فرار کردن از آنجا از یک ساعت ماندن در آن بهتر است. کسانی که از آنها اسیر شوند باکی بر آنها نیست، آنها را کسانی نجات می‏دهند که مردم کوفه هیچ ارزشی برای آنها قائل نیستند آنها را از کوفه دور نمی‏برند».43

در «عقد الدرر» نیز به پیوند این حوادث با یکدیگر اشاره شده و در روایتی از علی(ع) پس از ذکر واقعه قرقیسیا چنین آمده است: «… سپاهیان سفیانی به جست و جوی اهل خراسان بر می‏خیزند و شیعیان آل‌محمد(ص) را می‏کشند، آنگاه اهل خراسان در یافتن [امام] مهدی قیام می‏کنند».44

ابن حماد نیز در روایتی که از امام علی(ع) نقل می‏کند از این ماجرا به تفصیل یاد می‌نماید و از رو آوردن اهل خراسان به حضرت مهدی(ع) و طلبیدن ایشان سخن می‏گوید: «سفیانی بر شام غالب می‏شود، آنگاه بین آنها [سفیانی و شامیان] نبردی در قرقیسیا رخ می‏دهد که پرندگان آسمان و درندگان زمین از اجساد آنها سیر می‏شوند، آنگاه در عقبه آنها [سپاه سفیانی] شکافی ایجاد می‏شود. پس گروهی راهی سرزمین خراسان می‏شوند و سپاه سفیانی به دنبال آنها به راه می‏افتند تا به سرزمین خراسان می‏رسند. سپاه سفیانی در جست و جوی اهل خراسان برمی‏آیند و شیعیان آل محمد(ص) را در کوفه به قتل می‏رسانند. آنگاه اهل خراسان در جست‏وجوی مهدی(ع) به پا می‏خیزند».45

تطبیق نبرد قرقیسیا  و واقعه آرمگدون

طیّ سال‌های اخیر بسیاری از علاقمندان به پیشگویی‌های مربوط به آخرالزمان، اشاراتی به تشابه میان «نبرد قرقیسیا» و «ادعای مسیحیان صهیونیست در خصوص واقعه آرمگدون» داشته‌اند.، . از این رو در اینجا به طور خلاصه نگاهی بر این واقعه نیز می‌اندازیم:

۱. پیشگویی‌ها درباره آرمگدون

جریان«مسیحیان صهیونیست» که همان مبدعان و مبلّغان وقوع آرمگدون می‌باشند، تمام رفتارهای خود را منسوب به مشیت (تقدیر) الهی کرده و در مسیر تحقق خواسته‌هایشان اقدامات خشونت باری را تدارک نموده‌اند و آنان پیشگویی‌های کتاب مقدس را بهانه این اعمال خود قرار داده‌اند تا آنجا که با استفاده از قدرت رسانه‌ای فوق‌العاده‌ای مدام که تبلیغ می‌کنند خداوند مقرّر کرده است، بشر هفت دوران از مشیت الهی را از سر بگذارند که یکی از آنها «جنگ هسته‏ای آرمگدون» است. که آن را « هارمجدون» می‌خوانند، فراهم آورند. آشکار است که این عبارت اساساً مدعای آنان را اثبات نمی‌کند، بلکه ریشه‌های آن را باید در اهداف خارج از کتاب مقدس آنان دنبال نمود.

۲. نبرد بزرگ آرمگدون

مسیحیان صهیونیست می‌گویند که پیش از ظهور (مجدد) مسیح و برپایی قیامت و پس از یک دوره فلاکت هفت ساله که منجر به نبرد با دجال می‏شود، جنگ آرمگدون اتفاق می‏افتد آنان برای این درگیری ویژگی‌های منحصر به فردی بیان می‌کنند که پس از این خواهیم دید که حتی معتقدند وقوع این جنگ بزرگ جهانی بسیار نزدیک است و نسل فعلی بشریت قطعاً شاهد وقوع آن خواهد بود.

اعتقاد به این امر موهوم چنان در میان سیاست‌گزاران آمریکایی نفوذ کرده است که بسیاری از سیاست‌های ریـــــیـــس جمهورهای گذشته و کنونی آمریــــکا در راستای عملی شدن این جنگ مقدس بوده تا آنجا که آنان حتی در سیاست اقتصاد نیز تلاش می‏کردند میزان کمک‌های دولت آیالات متحده به اسراییل، افزایش یابد.

۳. انگیزه درگیری و رویارویی

مسیحیان اصولگرا جنگ آرمگدون را با پسوند مقدس توصیف می‏کنند و نوع بیان دسته‏بندی طرفین درگیر در میدان جنگ با استفاده از الفاظ مذهبی و با عنوان «مؤمن»، «کافر» و «مشرک» است که به خوبی نشان‌دهنده دینی جلوه دادن این جنگ است. خلاصه اینکه همه آنها که ادعا می‏شود در آرمگدون مقابل همدیگر می‏ایستند برای دفاع از دین و آیین و مرام خودشان خواهد بود.

۴. زمان وقوع نبرد آرمگدون

همان‏طور که پیش از این متذکر شدیم مسیحیان صهیونیست عنوان می‌کنند این اتفاق در آینده‏ای بسیار نزدیک و طیّ چند سال آینده به وقوع خواهد پیوست و اندکی پس از آن مسیح(ع) ظهور خواهد کرد و بر دجال فائق خواهد ‏آمد.

جالب است بدانیم که پیروان این جریان وقوع دو نشانه را پیش از رخ دادن آرمگدون ذکر می‌کنند و برای این دو نشانه هم ترتیب و توالی زمانی قائلند:

۱. تجدید بنای هیکل (معبد) سلیمان: معبد سلیمان که نماد حکومت جهانی دولت یهود است پیش از برقراری حکومت جهانی مطلوب آن‌ها می‏باید برپا شود، و به منظور وقوع این امر بر وجوب و لزوم قطعی حیات و کمک به اسراییل و مهاجرت تمام یهودیان دنیا به فلسطین اشغالی تأکید شدیدی می‌کنند. راه وصول به این مقصود نیز تخریب مسجدالاقصی است و می‌گویند باید معبد به‌جای مسجد ساخته شود؛ حتی اگر به قیمت آغاز جنگ جهانی سوم باشد.

۲. تولد گوساله سرخ موی: یهودیان ادعا می‏کنند که در هنگام بنای معبد و پیش از شروع عملیات ساخت لازم است مراسم «تطهیر» انجام شود و برای انجام آن می‏بایست گوساله‏ای سرخ موی که ویژگی‏های خاصی دارد، با آداب مخصوص به خود قربانی گردد. در چند دهه اخیر یهودیانی با استفاده از دانش ژنتیک اقدام به اصلاح نژادی گاو برای تولید این گوساله کرده‏اند و چندی پیش ادعای موفقیت در این راستا را نمودند که این ادعا مورد تأیید مؤسسه معبد واقع در اورشلیم قرار گرفت و اکنون این حیوان سه ساله است.

یهودیان برای نیل به تخریب مسجدالاقصی با قاطعیت تصمیم دارند که حداقل در ابتدای هر ماه به طور جدی برای تحقق این تصمیم شوم اقدام کنند که تنها در سال جاری شاهد چند مورد تقابل بسیار جدی میان یهودیان با مسلمانان در اطراف قدس بوده‏ایم.

۵. طرفین درگیر در آرمگدون

ادعا می‏شود در میدان آرمگدون دو سپاه رودرروی همدیگر قرار می‏گیرند: ۱. مؤمنان: یهودیان و هم پیمایان آن‌ها (مسیحیان صهیونیست)، ۲. کفار و مشرکان: کمونیست‌ها (شوروی (روسیه)، چین، کوبا و کره شمالی) و مسلمانان که عمدتاً شیعیان مد نظر قرار گرفته‏اند. در این میان جایگاه ویژه ایران، سوریه، لبنان و عراق را نمی‏توان نادیده گرفت. نکته قابل توجه اینجاست که تا قبل از فروپاشی شوروی، عنوان «امپراتوری شیطان» به آنجا اطلاق می‏شد و منظور از آن در تبلیغات مسیحیان صهیونیست، رهبری سپاه «شر» در جنگ آرمگدون بود و پس از آن، به خصوص بعد از حمله آمریکا به عراق، بارها از سوی آنها ایران «محور شرارت» خوانده شده و هدف بعدی حمله آنان اعلام ‏شده است.

۶. پیروز میدان آرمگدون

بنابر آنچه مدعیان آرمگدون ادعا می‏کنند مسیح مورد نظر آنان پس از کشتار بسیاری از حاضران در میدان نبرد، پیروزمندانه از این معرکه بیرون خواهد آمد و مسیحیان صهیونیست هزار سال در خوشبختی بر جهان حکومت خواهند کرد.

۷. زمینه‏سازی برای آرمگدون

از جمله اساسی‏ترین مسائلی که میان همه مسیحیان صهیونیست مشترک است و جملگی بر آن اتفاق دارند، این است که ما هم‌اکنون در آخرالزمان زندگی می‏کنیم و زمینه‏سازی برای وقوع آرمگدون به عنوان مقدّمه ظهور مسیح، وظیفه ماست. در هم تنیدگی عقاید مسیحیان صهیونیست و سیاستمداران آمریکایی به حدی است در حال حاضر «کلید فهم سیاست آمریکا» چیزی جز شناخت کامل و دقیق این جریان نیست. در راستای تبلیغ این جریان امروزه بیش از ۱۵۵۰ شبکه رادیویی و تلویزیونی، ۸۰ هزار کشیش سخنران و مبلغ، ۲۰۰ مؤسسه و کالج علمی، ۱۰۰ هزار و دانشجوی پروتستان به طور شبانه‏روزی مشغول فعالیت هستند و تنها در آمریکا مخاطبانشان در حدود جمعیت کل ایران است و در سطح کلان حتی رؤسای جمهور گذشته و حال این کشور آرزو دارند آغازگر این جنگ بزرگ جهانی باشند.

۸. عوارض اعتقاد به آرمگدون

مشکلاتی که برای سوریه، عراق و ایران در خارج از آمریکا پیش آمده و حتی مشکلاتی که گاه برای کل ساکنان زمین رخ می‏نماید، از همین روست. جیمز وات، وزیر کشور اسبق آمریکا در جمع کمیته مجلس نمایندگان اعلام کرد: به علت ظهور دوباره و قریب الوقوع مسیح نمی‏توانیم خیلی دربند نابودی منابع طبیعی خودمان [و صد البته دیگر کشورهای جهان] باشیم.

سهیلا صلاحی اصفهانی
ماهنامه موعود شماره ۹۹

پی‏نوشت‌ها:
۱. سلیمان، کامل، روزگار رهایی، ترجمه علی اکبر مهدی‏پور، ص۸۹۴، به نقل از: الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۱۳۶.
۲. همان، ص ۸۹۶.
۳. دخل، علی محمد علی، الامام المهدی، ص ۳۴۴.
۴. الطوسی، محمد بن الحسن، کتاب الغیبه، ص ۴۲۲، ح‏12.
۵. المجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۳۷.
۶. سلیمان، کامل، همان، ص ۱۱۲۰، به نقل از: بشاره الاسلام، ص ۵۶.
۷. فقیه، محمد، السفیانی و علامات الظهور، ص ۱۲۷.
۸. کورانی، علی عصر ظهور، ترجمه عباس جلالی، ص ۱۳۰.
۹. ابن حماد، الفتن، ص ۱۹۵، ح ۷۹۷.
۱۰. همان، ص ۲۰۸، ح ۸۳۸.
۱۱. قاموس اعلام ترکی، ج ۵.
۱۲. سترنج، جغرافیای تاریخی سرزمین‏های خلافت‏شرقی، ترجمه، محمود عرفان، ص ۱۱۳.
۱۳. الاعلاق النفیسه، ترجمه قره چانلو، ص ۱۱۲.
۱۴. المسالک و الممالک، ترجمه قره چانلو، ص ۵۶ – ۵۷.
۱۵. الحموی، یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان، ج ۴، ص ۳۲۸.
۱۶. کورانی، علی، همان، ص ۱۳۰.
۱۷. ابن حمان، همان، ص ۲۳۳، ح ۹۲۱.
۱۸. همان، ص ۴۱۸، ح ۱۳۵۳.
۱۹. ابن طاووس، السید علی، الفتن و الملاحم، ص ۵۸، ح ۱۰۶.
۲۰. همان، ص ۵۸، ح ۱۰۷.
۲۱. المتقی الهندی، علاء الدین علی، البرهان فی علامات مهدی اخرالزمان، ص ۱۱۱۱.
۲۲. کورانی، علی همان، ص ۱۲۹.
۲۳. همان، ص ۱۳۱.
۲۴. ابن حماد، همان، ص ۱۹۵، ح ۷۹۷.
۲۵. همان، ص ۱۴۵، ح ۵۹۶.
۲۶. همان، ص ۲۱۲، ح ۸۵۰.
۲۷. شاید مراد از این دو عبدالله رهبران مصری و مغربی باشد، یا یکی از آنها فرمانده لشکر سفیانی باشد.
۲۸. ابن حماد، همان، ص ۲۰۳، ح ۹۲۳.
۲۹. کورانی، علی، همان، ص ۱۳۲.
۳۰. سلیمان، کامل، همان، ص ۹۵۵.
۳۱. مترجم کتاب روزگار رهایی، در ترجمه حدیث «جزیزه العرب‏» آورده است که صحیح به نظر نمی‏رسد و با توجه به آنچه گفته شد منظور منطقه «جزیره‏» است و نه جزیره العرب.
۳۲. سلیمان، کامل، همان، ص ۹۴۳، به نقل از: الملاحم و الفتن، ص ۳۲.
۳۳. همان، ص ۹۴۲، به نقل از: الملاحم و الفتن، ص ۶۹.
۳۴. یکی از شهرهای سوریه.
۳۵. سلیمان، کامل، همان، ص ۱۱۰۳، به نقل از: بشاره الاسلام، ص ۱۹۲.
۳۶. نویسنده کتاب عصر ظهور، «اصهب‏» را زمامدار و نماینده ترکان و «ابقع‏» را زمامدار و نماینده رومیان (طرفرداران غرب) معرفی می‏کند.
۳۷. المجلسی، محمد باقر، همان، ج ۵۲، ص ۲۴۵.
۳۸. المقدسی‏الشافعی، یوسف بن یحیی، عقد الدرر فی اخبار المنتظر، ص‏67.
۳۹. ابن حماد، همان، ص ۱۹۸، ح ۸۰۵.
۴۰. همان، ص ۲۰۸، ح ۸۳۹.
۴۱. المجلسی، همان ج ۵۲، ص ۲۴۰.
۴۲. سلیمان، کامل، همان، ص ۱۱۱۱، به نقل از: بشاره الاسلام، ص ۱۰۲.
۴۳. همان، ص ۱۱۰۹، به نقل از: بشاره الاسلام، ص ۱۰۹.
۴۴. المقدسی الشافعی، یوسف بن یحیی، همان، ص ۶۷.
۴۵. ابن حماد، همان، ص ۲۰۸، ح ۸۳۸.
۴۶. مطهری‌نیا، محمود، نبرد آخرالزمان (برسی تطبیقی نبرد قرقیسیا و واقعه آرمگدون)، ماهنامه موعود.

همچنین ببینید

آیا داعش، همان سفیانی است؟

به نظر میرسد در پشت پرده تشکیل داعش، اتاق فکرهای جریان باطل، یهود، صهیونیسم مسیحی و سرویس های اطلاعاتی غربی، هستند و با مطالعه گسترده در ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *