غدیریه

سهیلا صلاحی اصفهانی

دوستش داشتم. نه، چیزی فراتر از دوست داشتن. اصلاً مگر می‌شد کسی او را ببیند، بشناسد، خلق و خویش را بداند و شیفته‌اش نشود؟
از همان شام نخست که آمد، پرسید من و «مسیره»1 کجا غذا می‌خوریم؟
گفتند: در اتاق خودمان.
گفت: از امروز همه بر سر یک سفره می‌نشینیم و ما نیز محبت او را بر سفره دلمان نشاندیم و باورمان شد که او مانند هیچ کس جز خودش نیست…
٭ ٭ ٭
نمی‌دانم این غذاها برای میهمانان کافی است یا نه؟
همه اقوام نزدیک او می‌آیند: ابوطالب، ابوسفیان، ابولهب، ابوجهل و دیگر بزرگان قریش.
دیشب شنیدم که او چند بار با خود زمزمه می‌کرد:
«و أنذر عشیرتک الأقربین».
نفهمیدم ماجرا چیست، امّا امروز همه چیز روشن می‌شود.

آمدند. همه آمدند.
طعام که به پایان رسید، او شروع به سخن گفتن کرد و من صدایش را از پس پرده می‌شنیدم. خدا را حمد کرد و او را به بزرگی ستود.
آنگاه از صداقت خود گفت و سوگند یاد کرد به پروردگاری که جز او معبودی نیست و خبر داد از یکتایی خدا، از رسالت خویش، از قیامتی که برای همه در پیش است، از بهشتی که نصیب نیکوکاران می‌گردد و دوزخی که فرجام بدکاران است…
و بعد سکوتی سخت بود و دیگر هیچ.
٭ ٭ ٭
با شنیدن صدای لرزان ابوطالب، نفسم که در سینه حبس شده بود، رها گشت.
آرام و شمرده گفت:
راستیِ تو را تصدیق می‌کنم و تا زنده‌ام از یاری‌ات دست برنمی‌دارم.

افسوس که فریاد ابولهب، شیرینی کلام ابوطالب را به تلخی دغدغه‌ای جدی و ماندگار بدل ساخت.
ابولهب بی‌پروا و گستاخانه خروشید:
این رسوایی بزرگی است!
تو، پیامبر خدا!؟
قریش به سخره خندیدند…

محمد(ص) فرمود:
فرمان خدا این است که شما را به سوی او فرا بخوانم و اینک هر کس از شما که مرا یاری کند برادر، وصی و جانشین من خواهد بود.
غوغایی در جانم برپا شد، هم مشتاق شنیدن بودم و هم مدهوش شنیده‌ها! حال عجیبی بود.
دلم می‌خواست می‌توانستم پرده را کنار بزنم، چهره حاضران را بنگرم و ببینم در مقابل درخواست او چه می‌کنند…

صدای دل‌نشین علی، بی‌تابی‌ام را به قرار و اطمینانی ناب فرا خواند.
«ای رسول خدا من تا آخرین لحظه زندگی‌ام برای یاری تو ایستاده‌ام»
یک بار، دو بار و سه بار، سؤال پیامبر و پاسخ علی تکرار شد. او دستان علی را به گرمی فشرد.
چیزی مبهم نمانده بود.
٭ ٭ ٭
 چه کسی گمان می‌کرد یک بار دیگر نیز در غدیر، این دو دست پاک در یکدیگر گره خورند و باز نام علی در زمین و آسمان طنین‌انداز گردد و نه تنها علی که واپسین آشکارکننده حق نیز در همان‌جا معرفی شود و سفارش‌های پیامبر درباره مهدی عالم به گوش همگان برسد که:
آگاه باشید آخرین راهنمای امت هم از خاندان ما می‌باشد.
آگاه باشید او بر کلیه ملل با ادیان مختلف پیروز می‌گردد.
آگاه باشید او از ظالمین انتقام می‌گیرد.
آگاه باشید او تمام دژها را فتح نموده و ویران می‌گرداند.
آگاه باشید او مشرکین را از هر نژاد و ملتی باشند نابود می‌نماید.
آگاه باشید او انتقام خون دوستان خدا را می‌گیرد.
آگاه باشید او یاور دین خداست.
آگاه باشید او کشتیبان دریای مواج و سامان‌بخش زندگی متلاطم خلایق است.
آگاه باشید او فضل و برتری دانایان و جهل و بی‌خردی نادانان را می‌داند.
آگاه باشید او برگزیده خداوند است.
آگاه باشید او وارث همه علوم است.
او ولی خدا در زمین می‌باشد و حکم و فرمان او، حکم و فرمان خداوند است… درود خدا بر او باد.۲


ماهنامه موعود شماره ۹۴

پی‌نوشت‌ها:
۱. غلام خدیجه(س).
۲. برگرفته از خطبه غدیر.

همچنین ببینید

خصایص خلیفه الله

خصایص خلیفه الله

ولایت اوصیا و خلفای دوازده‌گانه حضرت خاتم الانبیا(ص)، ولایت_مطلقه_کلیه الهی است و به دلیل عدم …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *