اما بعد …

 
اشاره: نخستین سرمقاله، در پیش شماره اوّل موعود، در آبان ماه ۱۳۷۵، منتشر شد تا دیدگاه عمومی موعود و طرح کلّی موعودیان درباره موضوع فعّالیت مؤسّسه در معرض نظر و نقد اهل نظر قرار گیرد. اینک پس از یک‌صد شماره از مجله، دیگر بار این سرمقاله عرضه می‌شود.
گوشه‏گیران انتظار جلوه خوش می‏کشند برشکن طرف کلاه و برقع از رخ برفکن
با سپاس به درگاه حضرت رب‏الارباب که برگزیده دو عالم، محمد مصطفی(ص) را نبیّ رحمت خویش بر بندگان قرار داد و حب خاندان مطهر او را تاج افتخار و کرامت شیعیان نمود تا با نوشیدن جام محبّت از کوثر ولایت، از بند ضلالت برهند و در میانه موج‌های کوبنده گمراهی، ره به منزل مقصود برند و اسلام را به عنوان کامل‌ترین دین به جهانیان معرفی کرد. امّا چنان‌که می‏دانیم مسلمین آن گونه که شایسته بود، از آن پاسداری نکردند و تنها به وسیله ائمه معصومین(ع) و علمای تربیت شده در مکتب ایشان، به مدد سیره و سنت نبیّ اکرم(ص) ساحت این آیین از دستخوش تحریف و استحاله در میان آرای منتشر در امان ماند و این نبود جز ظهور عینی وعده خداوند که فرموده بود: «إنّا نحن نزّلنا الذّکر و إنّا له لحافظون‏»1
امّا این بدان معنی نبود که همه مسلمین و از جمله شیعیان سیره و روش زندگی مادی و حیات فرهنگی خود را با آن دستورات منطبق ساختند بلکه، آنها با غفلت تام، خود را از آن همه نعمت محروم کردند و در چنگال تبعات حاصل از نافرمانی گرفتار آمدند، چنان‌که در میان حوادث پی‌درپی، به سختی‏های بسیار مبتلا شدند.
شاید اگر دستگیری بزرگان اهل دین و از آن مهم‌تر، عنایات حضرت ربّانی نبود، هر آینه در میان حوادث ـ به تاوان همه غفلت‌ها ـ نامشان از صفحه هستی محو شده بود.
امروزه مسلمین و همه سرزمین‌های اسلامی، در میان سـختی‏های حـاصـل از سلطه فرهنگ و تــمـدن شـرک‏آلــود؛ و تمدنی که «ظلم‏» به تمام معنی کلمه را در جهان گسترده است، گرفتار آمده‌اند.
خودکامگی بشر، طیّ قرون اخیر، از او موجودی مستکبر ساخته است که به هیچ‌یک از قوانین و سنن پای‏بند نیست. دیگر فرمان هیچ نبی و مرسل یا کتابی را گردن نمی‏نهد و تنها فرمان‌برداری از میل و تمنای حیوی خویش را در دستور کار حیات مادی و فرهنگی خود وارد ساخته است؛ تمنّایی که کامل‌ترین صورت آن را در آئینه فرهنگ و تمدن مغرب زمین می‏توان دید.
در آن مجموعه، دریافت‌ها و موازین همه ادیان، مذاهب و اندیشه‏های کلی پیشینیان، حقیر، کم‏ارزش و غیرعلمی فرض شده و پذیرش هر رأی و کلامی، منوط به اثبات در دستگاه عقل تجربی و کمّی شده در نتیجه، همه معتقدات و دریافت‌های متّکی به عالم غیب مورد تردید واقع گشته است.
استیلاجویی و استکبار ورزیدن، ذاتی این فرهنگ و تمدن است و هرچه از عمر آن گذشته، این وجه را بیش از پیش آشکار ساخته است. و اینک، به قوی‏ترین شکل، وجوه آن نمودار شده است و امروزه بشر قدرت‏طلب، در پی سلطه‏جویی، داعیه الوهیت در سر می‏پرورد. ستمدیدگان در گوشه و کنار جهان، تاوان سخت سلطه‏جویی اربابان قدرت و ثروت را پس می‏دهند. جنگ‌ها، آشوب‌ها و ناامنی، روزگار را بر پیروان ادیان سیاه کرده است. همه مرزها و محدوده‏ها درنوردیده شده‏اند و دیگر هیچ حرمتی پاس داشته نمی‏شود.
تجاوز بشر به محدوده آب‌ها، آسمان‌ها، جنگل‌ها و زمین، مـوجـب درهم ریختن تعادل و تساوی قوای طبیعی شده و بیماری، خشک‌سالی، آلودگی منابع حیاتی و بلاهای فراوان را نصیب انسان ساخته است.
از بین رفتن شأن انسانی زنان، مردان و کودکان، موجب از هم پاشیده شدن نظام خانواده و شیوع بیماری‌های مهلک و لاعلاج شده. بی‏عدالتی، ظلم و سوء استفاده از قدرت، موجب رواج فقر، دزدی، قتل و هزاران عمل منافی عفت شده است.
دستگاه‌های ارتباطی، همه مرزها را درنوردیده‏اند و با گذر از هر مانع و رادعی، ابتذال اخلاقی را در میان مردمان می‏پراکنند و دیگر هیچ انسانی بر کره خاک، در امان نیست و هیچ حریمی‌برای او مأمن امن به حساب نمی‏آید.
هر فریاد و صدایی که از سر دین‏خواهی و عدالت‏جویی از گوشه و کنار عالم بلند شود، به سخت‏ترین صورت منکوب می‏شود.
برای متجاوزان جویای قدرت، دیگر هیچ مذهب و ملتی معنی ندارد. سیاه، زرد و سفید؛ آفریقایی، اروپایی و آسیایی، همه و همه در زیر ضربات تازیانه این مستکبران روزگار می‏گذرانند.
سخن درباره شهر بی‏دروازه‏ای است که نظریه‏پردازان غربی بنا می‏کردند امّا اینک تبدیل به شهر فاسد و بی‏خدایی شده است که تباهی را در خود جای داده و شاید بتوان گفت: ظهور مدینه غربی، مصداق بارز فتنه بزرگی است که رسول اکرم(ص) و ائمه معصومین(ع) همه مختصات و مشخصات آن را در قالب کلام و بیان خویش عرضه داشته بودند. فتنه‏ای که انسان را به حضیض تاریکی و دوری از حقیقت کشیده و همه چیز را از جایگاه و شأن اصلی خود خارج کرده است. دیگر:
ـ همه تعاریف درباره انسان، جهان، مبدأ هستی، علم، حقیقت، غیبت، تفکر، عدالت، صلح، ادب و… مبتنی بر نوعی ویژه از دریافت‌های شرک‏آلود و غیردینی عرضه شده‏اند.
ـ همه سنت‌ها، آداب، شیوه‏ها، بایدها و نبایدها، مبتنی بر تمنّای انسان غیردینی و شناختی الحادی طراحی و تبلیغ شده‏اند.
ـ همه اعمال و رفتار آدمیان و آنچه که باید به عنوان دستورالعمل زندگی بدان عامل باشد از منبعی غیر دینی اخذ شده‏اند. و در نتیجه بحران و دگرگونی‌های بزرگی در همه صورت‌های حیات نمودار شده است.
با این همه، جهانگیر شدن ظلم حاصل از تسلّط فرهنگ و تمدن غربی، دوری از سرچشمه حقیقی ادیان آسمانی، در کنار بسیاری از رخدادها، زنگ‌های افول و از هم پاشیدگی شرک و الحاد را به صدا آورده است و طلایه‏داران لشکر ایمان و رستگاری نوید فرارسیدن آن پیک پی‏خجسته را سر داده‏اند.
بی‏تردید، همچنان که جریان ظلم، مرحله به مرحله ساحت‏خویش را گسترده ساخته و بر همه گوشه‏ها غالب آمد، جریان عدل نیز در بستر مناسب خود، چونان اشعه خورشید، پیش می‏آید تا در تقابلی بزرگ، در همه جا گسترده شود.
همه منابع فرهنگی یهود، نصارا و بالاخره مسلمین، ظهور «موعود» را نوید داده و ویژگی‌هایش را برشمرده‏اند.
اعتقاد به این امر، به عنوان بزرگ‌ترین آرزو و انگیزه، همواره شیعیان را از درغلتیدن در انفعال و تباهی در برابر بیگانگان در امان نگه داشته است. از آن مهم‌تر، شیعیان، همواره موظف به شناسایی آن «موعود» بوده‏اند تا با تأسی به او، شداید و سختی‌های عصر «غیبت خورشید» را تاب آورند. همین باور، در طول تاریخ، شیعیان را در برابر امواج خروشان بی‏دینی و شداید زمان پایدار نگه داشته است چه آنان، با داشتن تصویری از جهان مطلوب و مدینه فاضله موعود، همواره طالب دسترسی به شهری منطبق با باورهای دینی و اخلاق مذهبی خود بوده‏اند.
با این مقدمه باید گفت:
«موعود» به عنوان یک نشریه فرهنگی، شناسایی همه وجوه فرهنگ و تمدن را در وظیفه خود آورده است تا شاید با عنایات خداوند یکتا و توجهات حضرت ولیّ عصر(ع)، زمینه‏های نقد و بررسی جدّی فرهنگ و مدنیت مغرب زمین را فراهم آورد.
در همین راستا، مقابله با شبیخون فرهنگی استکبار جهانی و پیراستن حوزه‏های فرهنگی و صورت‌های عملی مسلمین از شائبه‏های غرب‏زدگی در دستور کار این نشریه قرار گرفته است.
طرح مباحث مختلف مربوط به حضرت صاحب‏الامر(ع) از جمله ولایت، امامت، حجت، غیبت، ظهور، رجعت و دیگر موضوعات مرتبط با این امر در وجوه تاریخی، اعتقادی، فرهنگی و ادبی در زمره وظیفه اصلی این نشریه می‏باشد.
گردانندگان نشریه بیش و پیش از هر امر، تحقیق و تفحص درباره موضوعات سابق‏الذکر را ضروری و الزامی می‏دانند و بر آنند تا با کمک گرفتن از علما، محققان، صاحب‏نظران و انجام تحقیقات مبنایی، فصول نشریه را با زبانی درخور و مناسب به حضور همه شیعیان اهل بیت نبی اکرم(ص) و مسلمین تشنه حقیقت ناب محمدی در سرتاسر عالم عرضه دارند.
نشریه به هیچ گروه، سازمان و انجمنی وابستگی مستقیم و غیرمستقیم ندارد و این امر را نیز مخالف با اهداف فرهنگی خود می‏شمارد، و بر آن است تا دوش به دوش امت اسلامی و با هم‏آنان مسیر پرفراز و نشیب انقلاب اسلامی و نظام مقدّس جمهوری اسلامی ایران را که حضرت امام خمینی(ره) پایه‏گذاری نمودند و هم اینک نیز تحت زعامت و رهبری حضرت آیت‏الله خامنه‏ای مراحل حساس خود را پشت‏سر می‏نهد، طی کند. چه، ظهور هرگونه جدایی، انشقاق و تفرقه در زمانه‏ای که همه سپاه کفر و الحاد به سرکردگی صهیونیسم و امپریالیسم کیان ملت‌های مسلمان را به خطر انداخته است تنها گردآمدن حول محور واحد ولایت است که می‏تواند مسلمین را در دست‏یافتن به هویت حقیقی و معنویشان یاری دهد.
گستره نشریه موعود بین‏المللی است و امید آن می‏رود که با فراهم آمدن تسهیلات لازم به زبان‌های عربی، انگلیسی، اردو و… منتشر گشته و در اختیار ساکنان دیگر سرزمین‌های اسلامی قرار گیرد.
خوان گسترده «موعود» مهیّای پذیرایی از همه شیفتگان اهل بیت امامت و ولایت، به ویژه محققان، نویسندگان، شاعران، ادیبان و … می‏باشد شاید که برکت حضورشان ما را در خدمت به فرهنگ غنی دینی یاری دهد و بتوانیم با ایجاد آمادگی لازم در خود زمینه را برای استقبال از موکب آن امام همام فراهم کنیم. ان‏شاءالله                
سردبیر
 
ماهنامه موعود شماره ۱۰۰
پی‌نوشت:
۱. سوره حجر (۱۵)، آیه ۹.

همچنین ببینید

استاد اسماعیل شفیعی سروستانی

پرسش ذاتی وجود آدمیست؛

پرسش ذاتی وجود آدمیست؛ وآدمی پرسشگری است که همواره از منشا هستی و نسبت میان …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *