غدیر از دیدگاه امام خمینی(ره)


پیام غدیر، ولایت و حکومت

۱. من درباره شخصیت حضرت امیر(ع) چه می‌توانم بگویم و کی چه می‌تواند بگوید. ابعاد مختلفه‌ای که این شخصیّت بزرگ دارد، به گفت‌وگوی ماها و به سنجش بشری در نمی‌آید. کسی که انسان کامل است و مظهر جمیع اسماء و صفات حق تعالی است، ابعادش به حسب اسماء حق تعالی باید هزار تا باشد و ما از عهده بیان حتّی یکی‌اش نمی‌توانیم برآییم. این شخصیّت که جامع تضاد است، امور متضادّه در او جمع است، کسی نمی‌تواند در حول و حوش او سخن بگوید؛ از این جهت، من در این موضوع بهتر می‌دانم، که ساکت باشم. لکن مسئله‌ای را که بهتر است ما بگوییم، انحرافاتی است که برای ملّت‌ها و خصوصاً برای شیعیان این حضرت پیش آمده است در طول تاریخ و دست‌هایی که این انحرافات را از اوّل به وجود آورده‌اند و توطئه‌هایی که بوده است در طول تاریخ و اخیراً در این سال‌های اخیر، سده‌های اخیر پیش آمده است، آنها را عرض کنم.
مسئله غدیر، مسئله‌ای نیست که بنفسه برای حضرت امیر(ع) یک مسئله‌ای پیش بیاورد، حضرت امیر مسئله غدیر را ایجاد کرده است. آن وجود شریف که منبع همه جهات بوده است، موجب این شده است که غدیر پیش بیاید. غدیر برای حضرت امیر(ع) ارزش ندارد؛ آنکه ارزش دارد خود حضرت است که دنبال آن ارزش، غدیر آمده است. خدای تبارک و تعالی که ملاحظه فرموده است که در بشر بعد از رسول‌الله کسی نیست که بتواند عدالت را به آن طوری که باید انجام بدهد، آن‌طوری که دلخواه است انجام بدهد. مأمور می‌کند رسول‌الله را که این شخص را که قدرت این معنا را دارد که عدالت را به تمام معنا در جامعه ایجاد کند و یک حکومت الهی داشته باشد، این را نصب کن. نصب حضرت امیر به خلافت این‌طور نیست که از مقامات معنوی حضرت باشد؛ مقامات معنوی حضرت و مقامات جامع او این است که غدیر پیدا بشود. و اینکه در روایات ما و از آن زمان تا حالا این غدیر آنقدر ازش تجلیل کرده‌اند، نه از باب اینکه حکومت یک مسئله‌ای است، حکومت آن است که حضرت امیر به ابن عباس می‌گوید که به «قدر این کفش بی‌قیمت هم پیش من نیست» آنکه هست اقامه عدل است. آن چیزی که حضرت امیر(ع) و اولاد او می‌توانستند در صورتی که فرصت بهشان بدهند، اقامه عدل را به آن طوری که خدای تبارک و تعالی رضا داد، انجام بدهند، اینها هستند، لکن فرصت نیافتند. زنده نگه داشتن این عید، نه برای این است که چراغانی بشود و قصیده‌خوانی بشود و مداحی بشود، اینها خوب است، امّا مسئله این نیست. مسئله این است که به ما یاد بدهند که چطور باید تبعیت کنیم، به ما یاد بدهند که غدیر منحصر به آن زمان نیست. غدیر در همه اعصار باید باشد و روشی که حضرت امیر(ع) در این حکومت پیش گرفته است باید روش ملّت‌ها و دست‌اندرکاران باشد. قضیه غدیر، قضیه جعل حکومت است، این است که قابل نصب است و الّا مقامات معنوی قابل نصب نیست. یک چیزی نیست که با نصب آن مقام پیدا بشود؛ لکن آن مقامات معنوی که بوده است و آن جامعیّتی که برای آن بزرگوار بوده است، اسباب این شده است که او را به حکومت نصب کنند و لهذا، می‌بینیم که در عرص صوم و صلوه و امثال اینها می‌آورد و ولایت مُجری اینهاست. ولایتی که در حدیث غدیر است به معنای حکومت است، نه به معنای مقام معنوی. و حضرت امیر(ع) را همان‌طوری که من راجع به قرآن عرض کردم که قرآن ـ در روایات است این ـ نازل شده است به منازل مختلف، کلیاتش سبع و الی سبعین و الی زیادتر، تا حالا رسیده است به دست ماها به صورت یک مکتوب، حضرت امیر هم این‌طور است. رسول خدا هم این‌طور است. مراحل طی شده است، تنزّل پیدا کرده است. از وجود مطلق تنزّل پیدا کرده است، از وجود جامع تنزل پیدا کرده است و آمده است پایین تا رسیده است به عالم طبیعت، در عالم طبیعت این وجود مقدس و آن وجود مقدس و اولیای بزرگ خدا. بنابراین، اینکه حدیث غدیر را ما حساب کنیم که می‌خواهد یک معنویتی را برای حضرت امیر یا یک شأنی برای حضرت امیر(ع) درست کند، نیست. حضرت امیر است که غدیر را به وجود آورده است، مقام شامخ اوست که اسباب این شده است که خدای تبارک و تعالی او را حاکم قرار بدهد.۱

پی‌نوشت:‌

۱. صحیفه امام، ج۲۰، صص۱۱۱-۱۱۳.

ماهنامه موعود شماره ۱۰۶

همچنین ببینید

خصایص خلیفه الله

خصایص خلیفه الله

ولایت اوصیا و خلفای دوازده‌گانه حضرت خاتم الانبیا(ص)، ولایت_مطلقه_کلیه الهی است و به دلیل عدم …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *