حسب آنچه که روایات و احادیث رسیده از آلمحمّد(ع) اعلام میدارند، پیش از دمیدن صبح صادق و پرکشیدن خورشید امامت از پشت کوه غیبت، طوفانی سخت، همه پهنه زمین را در مینوردد. عموم کسانی که چونان «مسیحیان صهیونیست»، از واقعه شریف ظهور «منجی موعود»، تصویری و توصیفی خوفناک و چیزی مانند قیامت کبری ارائه میکنند، در غفلت و بیخبری از این طوفان پیش از واقعه شریف و رحمانی، ظهور امام رحمت را به غلط، چونان بلایی کمرشکن و منهدمکننده زمین و منعدم کننده انسان توصیف مینمایند.
در واقع، باید گفت: طوفان، حاصل جمع عمل انسان، ظلم آدمیان و دسیسه ابلیس ملعون است که در نقطه اوج خود، پیش از واقعه ظهور، بسان آتشفشانی سوزان ظاهر میشود.
منابع روایی از این طوفان، با عنوان ملاحم و فتن یاد میکنند.
عموم ملل توحیدی (یهودیت، مسیحیت و…) و نحل غیرتوحیدی، به انحای مختلف از این ملاحم، فتن و مصادیق آن سخن گفتهاند؛ از جمله جناب سیّدعلیبن طاووس معروف به سیّدبن طاووس، (متوفّی در ســال ۶۶۴ه .ق.) با جمــعآوری مشهورترین کتـب درباره ملاحم و فتـن قبل از ظهور کبرای امام زمان(ع) (الفتن نُعَیمبن حماد، الفتـن ابوصالح سلیلی، الفتن ابویحیی زکریابن یحیی نیشابوری)، اثری را تصنیف نمود که با عنوان «التّشریف بالمنن فی التّعریف بالفتن» منتشر شد. این اثر به زبان فارسی و با عنوان «الملاحم و الفتن» ترجمه و منتشر شده است.
مهمترین دلیل شبهه ایجاد شده میان بسیاری، درباره واقعه شریف و توصیف آن با مجموعهای از بلاها و آشوبها، مربوط به مجموعه ملاحم و فتن پیشبینی شده در سالهای قبل از ظهور کبری است. در حقیقت، در هنگامهای که ملاحم و فتن واقع شده طیّ قرون و هزارهها، به درجه بالایی از انباشتگی میرسد و میرود تا در یک واقعه انفجاری، برای همیشه، بساط بندگی مؤمنان را برچیده و ابلیس و جنودش را بر ابنای آدمی مستولی کند، خداوند با صدور اذن ظهور و خروج امام(ع)، برای همیشه و البتّه با همراهی و همدلی مؤمنان و منتظران انسی و جنّی و امدادهای آسمانی، بساط ابلیس و جنودش را برچیده و پس از طیّ مراحل مقدّمی (رفع موانع و فراهم آوردن زمینهها)، پایههای دولت کریمه صالحان را برمیکشد. به زبان دیگر:
مجموعه اخبار و روایات و پیشبینیهای انبیاء و اولیا، به پیروان ادیان آسمانی اعلام میدارند که:
هشدار! طوفانی در راه است، این طوفان، حاصل جمع عمل انسان با دلّالگی ابلیس است که خشکی و دریا را آکنده از ظلم و جور میکند؛ طوفانی که هیچکس جز حضرت منجی موعود قادر به شکستن آن نخواهد بود. او تبسّمی رحمانی و آسمانی است که برای همیشه، بساط طوفان شیطانی را در هم میپیچد؛ چنانکه در آیه کریمه میفرماید:
«ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذیقَهُمْ بَعْضَ الَّذی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُون؛ ۱
در دریا و خشکی، به خاطر کارهای بد مردم، فساد ظاهر گشت تا خدا به این وسیله، بعضی از آثار کار بد را به ایشان بچشاند.»
در واقع، این طوفان چیزی به جز ظهور تمام عیار فساد و مصائب حاصل آمده از دست انسان نیست؛ همان که روایات از آن، به عنوان امتلاء زمین از ظلم و جور یاد کردهاند.
نباید فراموش کرد که به فرموده خداوند متعال تا هنگامیکه مردم بر پاکی و تقوا آغوش میگشایند، ضرورتاً و حسب سنّت ثابت الهی، درهای برکات بر آنها گشوده میشود و به عکس، آن زمان که روی به بیتقوایی میآورند، درهای بلا و مصیبت بر آنها بازمیگردد:
«وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْض وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُون؛ ۲
و اگر مردم شهرها ایمان آورده و به تقوا گراییده بودند، قطعاً برکاتی از آسمان و زمین برایشان میگشودیم؛ ولی تکذیب کردند. پس با کیفر دستاوردشان [گریبان] آنان را گرفتیم.»
رسول خدا(ص) درباره کیفیت ظهور امام مهدی موعود(ع) فرمودند:
«مهدی از فرزندان من است که اسم او همانند اسم من و کنیهاش همانند کنیه من است. او شبیهترین مردم به من در خَلق و خُلق است و غیبت و دوران حیرتی دارد که در آن، اقوام از دینهایشان گمراه میشوند. در این هنگام، همچون شهاب درخشان میآید و زمین را پر از عدل و قسط میکند؛ همانگونه که از ظلم و جور پر شده باشد.»۳
چنانچه در منابع اهل سنّت به نقل از ابیسعید خدری آمده است: رسول اکرم(ص) فرمودهاند:
«بلایا و گرفتاری سختی به مردم میرسد تا آنجا که آدمی پناهگاهی نیابد. پس خدا از عترت و اهل بیت، مردی را بر میانگیزد که زمین را سرشار از قسط و عدل کند؛ همچنانکه از ستم و ظلم پر شده باشد. ساکنان آسمان و زمین او را دوست میدارند. باران خود را میبارد و زمین روییدنیهای خود را بیرون میدهد و از او چیزی امساک نمیکند…»۴
کلام رسول اکرم(ص) مؤیّد این دریافت است که طوفان ماحصل عمل مردم و ترک سنّتهای پسندیده و سفارش شده است.
ایشان میفرمایند:
«زمانی که در شما، پنج خصلت ظاهر شود، به پنج بلا گرفتار خواهید شد: وقتی رباخواری را پیشه خود ساختید، به نقص اموال مبتلا میشوید؛ وقتی در میان شما زنا ظاهر شد، به مرگ ناگهانی مبتلا میشوید؛ وقتی حاکمان ظلم کردند، به مردن حیوانات مبتلا میشوید؛ وقتی ملّتی ظلم کردند، دولت و قدرت آنها از دست میرود و دشمن بر آنها مسلّط میشود.»۵
در منابع اهل سنّت نیز از ایشان نقل شده است که فرمودند:
«هنگامی که سنّت را ترک کنید، بدعت ظاهر میشود. در چنین زمانی، منتظر بادهای سرخ، خسف، مسخ و غلبه دشمن باشید. آنگاه شما یاری نخواهید شد.»۶
نکته جالب توجّه این است که این طوفان فراگیر است؛ به گونهای که همه صاحبان عقول از جستن راهی برای خلاص شدن از آن، درمیمانند، تا آن زمان که ابر رحمت به حرکت درآمده و مستضعفان باقی مانده از بلای طوفان را برهاند.
«به ناگزیر فتنهای پدید خواهد آمد که هرگاه در نقطهای آرامش پیدا کند، در نقطهای دیگر ناآرامیشروع میشود و اینچنین ادامه مییابد تا وقتی که منادی آسمان بانگ برآورد: امیر شما فلانی است [یعنی حضرت مهدی(ع)].»۷
نبیّ مکرّم(ص) در اقسام فتن فراگیر قبل از واقعه شریف ظهور فرمودند:
«بعد از من چهار فتنه بر شما فرود میآید که در اوّلی خونها مباح میشود، در دومی خونها و ثروتها مباح میگردد، در سومی خونها و ثروتها و ناموسها مباح میشود و در چهارمی آشوبی کور و کر جهان را مضطرب میسازد؛ آنچنانکه کشتی غولپیکر آبهای مجاور را مضطرب میکند. این فتنه «شام» را زیر پر میگیرد و «عراق» را میپوشاند و در «جزیره العرب» دست و پا میزند. مردم تلخی حوادث و فشار آشوب را لمس میکنند؛ آنچنانکه پوست به هنگام دبّاغی شدن، فشار وارده را لمس میکند. کسی قدرت یک کلمه سخن گفتن نخواهد داشت. این فتنه در نقطهای آرام نمیگیرد؛ جز پس از آنکه در نقطهای دیگر بیداد کند.»۸
تردیدی نیست که ما در آستانه فتنهای چهارم، بلکه در سراشیبی آن هستیم، سراشیبی فتنه کور و کر که همه «عراق» و «شامات» را پوشانده و اینک به مرزهای «جزیره العرب» رسیده است.
امام محمّدباقر(ع) هم درباره شرایط سالهای قبل از ظهور فرمودند:
«قائم قیام نمیکند؛ مگر پس از وحشت شدید، زلزلهها، فتنهها و بلاهای فراگیری که بر مردم چیره شود و طاعونی پیش از آنها شایع شود و شمشیر برندهای در میان عرب پدید آید و اختلاف در میان مردم افتد و امور مذهبی مردم مختل شود و حالشان دگرگون گردد و هر صبح و شام آرزوی مرگ کنند و آن، در اثر طغیان و پردهدری مردم است که به خون یکدیگر تشنه میشوند و خون همدیگر را میخورند.»۹
رسول اکرم(ص) میفرمایند:
«در آن ایّام، قلب مؤمن در درون خود آب میشود؛ آنچنانکه نمک در آب ذوب میشود؛ زیرا منکرات را میبیند و قدرت جلوگیری و تغییر آن را ندارد. مؤمن در میان آنها، با ترس و لرز راه میرود که اگر حرف بزند، او را میخورند و اگر ساکت شود، از غصّه میمیرد (دق میکند.)»۱۰
امیرمؤمنان، علی(ع) میفرمایند:
«برای صاحب امر، غیبتی هست که در آن زمان، اگر کسی به دین خود چنگ بزند، مانند کسی است که بخواهد خارهای گون را با دست بکند و تمیز کند! آیا یکی از شما قادر است که خارهای گون را با دست بگیرد [تا چه رسد که با دست آنها را بکند]؟»۱۱
مفضّلبن عمر میگوید از امام صادق(ع) شنیدم که میفرمودند:
«از شهره شدن بپرهیزید. آگاه باشید به خدا سوگند! امام ما سالیانی از روزگار شما غیبت میگزیند و یقیناً شما [در امتحان مختلف] آزموده میشوید، تا اینکه گویند: او درگذشت، کشته شد، نابود شد، به کدامین وادی رفته؟ چشمان مؤمنان در فراقش اشکبار است و همچون کشتیها در امواج دریا بدین سو و آن سو میروید. پس [در آن هنگامه] کسی [از انحراف و هلاکت] رهایی نمییابد؛ مگر آن کسی که خدا از او پیمان ستانده و در دلش ایمان نگاشته است…»۱۲
امام جعفر صادق(ع) در روایت دیگری چنین میفرمایند:
«دوستان او در زمان غیبتش خوار و زبون میشوند. سرهای آنها چون سرهای ترک و دیلم هدیه فرستاده میشود. آنها کشته میشوند، سوزانیده میشوند و تا زنده هستند، با ترس و وحشت و اضطراب زندگی میکنند. زمین از خون آنها گلگون میشود. ناله و فریاد در میان زنهای آنها آشکار میشود. آنها دوستان واقعی من هستند.
من به وسیله آنها، امواج فتنههای تیره و تار را که چون تیرگی شب در افق زندگی ظاهر میشود، دفع میکنم و به وسیله آنها، اضطرابات را رفع میکنم و سختیها و گرفتاری ها را کشف میکنم. بر آنهاست صلوات و رحمت از پروردگارشان و آنها هستند هدایتیافتگان.»۱۳
ایشان در روایتی دیگر میفرمایند:
«مؤمنان به شدّت مبتلا میشوند تا خداوند آنها را مورد آزمایش قرار دهد که خداوند آنها را از بلاها و تلخیهای دنیا امان نداده است؛ بلکه آنها را از کوری و شقاوت آخرت امان داده است که حسینبن علی(ع) در روز عاشورا، کشتههای خود را روی یکدیگر قرار میداد و میگفت: «کشتههای ما کشتههای پیامبران و آلپیامبران است.»۱۴
امام باقر(ع) هم میفرمایند:
«آن فرجی که شما انتظار میکشید واقع نمیشود؛ مگر بعد از آنکه شما چون بز ذبح شده باشید که دیگر قصّاب اعتنایی نمیکند که دست به کدام عضو آن بزند! آری. ستمگران شما را ارجی نمینهند و شما پناهگاهی پیدا نمیکنید که امر خود را به او مستند سازید.»۱۵
همچنین میفرمایند:
«این سخنان، قلبهای شما را مشمئز میکند. دل مردمان از این حرفها تنگ میشود. شما متن گفتار ما را به آنها القاء کنید. هرکس آنها را بپذیرد، برای او بیشتر نقل کنید و هرکس رد کند، او را ترک کنید. به ناچار فتنهای به پا خواهد شد که هرگونه دوستی و خویشی از بین خواهد رفت. در آن فتنه بزرگ، همه سقوط میکنند؛ حتّی آدم حاذقی که بتواند یک تار مو را به دو نیم تقسیم کند، در آن امتحان الهی رفوزه میشود. جز ما و شیعیان خالص ما کسی نمیماند.»۱۶
******
با استعانت از حضرت مولانا و حجّتنا حضرت صاحب الزّمان(ع)، در هر شماره از نشریه موعود، یکی از چالشهای فراروی مؤمنان را در عصر غیبت مورد بررسی و مطالعه قرار میدهیم. امید که هر یک از ما، متناسب با موقعیت و امکانمان، متذکّر وقایع جاری و سخت فرارو شویم. انشاءالله.
پینوشتها:
۱. سوره روم، آیه ۴۱.
۲. سوره اعراف، آیه ۹۶.
۳. ابن بابویه، محمّدبن علی، «کمال الدّین و تمام النّعمه»، تهران، اسلامیّه، چاپ دوم، ۱۳۹۵ق.، ج۱، ص ۲۸۷.
۴. مقدّسی شافعی سلمی، یوسفبن یحیی، «عقد الدّرر»، قم، مسجد مقدّس جمکران، ص ۳۷.
۵. دیلمی، حسنبن محمّد، «إرشاد القلوب إلی الصواب»، قم، الشریف الرّضی، چاپ اوّل، ۱۴۱۲ق.، ج۱، ص۷۱.
۶. کاظمی، مصطفی بن ابراهیم، «بشاره الاسلام»، بیروت، مؤسسه البلاغ، ص ۳۶.
۷. ابن طاووس، علیّ بن موسی، «التّشریف بالمنن فی التّعریف بالفتن»، همان، ص۱۱۰.
۸. ابنطاووس، علیّبن موسی، «التّشریف بالمنن فی التّعریف بالفتن»، همان، ص۶۸؛ به نقل از فتن ابن حمّاد.
۹. ابن ابیزینب، محمّدبن ابراهیم، «الغیبه»، همان، ص ۲۳۵؛ مجلسی، محمّدباقر، «بحارالانوار»، ج۵۲، ص۳۴۸.
۱۰. قمی، علی بن ابراهیم، «تفسیر القمی»، قم، دارالکتاب، چاپ سوم، ۱۴۰۴ق.، ج۲، ص۳۰۴.
۱۱. کلینی، محمّدبن یعقوب، «الکافی»، همان، ج۱، ص۳۳۵.
۱۲. همان، ج۱، ص۳۳۶.
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، «إعلام الورى بأعلام الهدى»، قم، آل البیت، چاپ اوّل، ۱۴۱۷ ق.، ج۲، ص۱۷۷.
۱۴. ابن أبی زینب، محمّدبن ابراهیم، «الغیبه»، تهران، چاپ اوّل، ۱۳۹۷ق.، ص۲۱۱.
۱۵. کلینی، محمّدبن یعقوب، «الکافی»، همان، ج۸، ص۲۶۳.
۱۶. همان، ج۱، ص۳۷۰.