نگاهی به اندیشه مهدویت دردوره صادق آل محمد(ص)

74d613e3d6ff0f43421bc1ee68a7e2b3 - نگاهی به اندیشه مهدویت دردوره صادق آل محمد(ص)

گفتت وگو درباره مهدویت، آخرالزمان و ظهور و قیام حضرت مهدی از روزهای آغازین بعثت نبی اکرم (ص) آغاز شده و در دوره های مختلف ادامه داشته است. ازدیدگاه تاریخیِ باور به منجی موعود، از بحث های مهمی است.که با بررسی توصیفی ـ تحلیلی نخستین منابع تاریخی و روایی به این نتیجه دست یافتیم که اصالت این آموزه و انتساب آن به شیعیان عصر حضور امامان معصوم(ع) از زمان امیرمؤمنان علی(ع) و در تمام طول عصر حضور قابل اثبات و ریشه‌یابی است.

 

بطوریکه سوء استفاده از جریان مهدویت، سکه‌ای رایج برای کسانی بود که می‌خواستند از اوضاع دشوار سیاسی آن دوره استفاده و عده‌ای را به دور خود جمع کنند. عده‌ای بعد از شهادت امام صادق(ع) این سخن را تبلیغ کردند که ایشان رحلت نکرده‌اند و ظهور خواهند کرد گاهی عقاید مردم و شرایط زمانه، گفت وگو در این باره را به سوی انحراف می‌کشانده و لازم می‌شده است که فردی آگاه مسائل را برای دیگران تشریح کند. در میان امامان (ع)، موقعیت امام صادق (ع) در تشریح و تبیین وقایع مهم غیبت، ظهور و قیام و تکلیف مسلمانان در این خصوص بسیار برجسته است. این امام بزرگوار در زمان خویش تلاش کرد باور غیبت امام مهدی (عج) را رواج دهد و اندیشه اصیل مهدویت را در وجدان امتی برانگیزاند که همه چیز در آن آشفته شده و حق با فکر و خیال های باطل آمیخته شده بود. در چنین جامعه ای، اندیشه مهدویت دچار تضادها و تشویش هایی شده و ادعاهای باطل مهدویت ظهور کرده بود. از این رو امام صادق (ع) فضایی علمی را برای فهم فرایند غیبت فراهم آورد تا مردم بتوانند چهره واقعی غایب اهل بیت (ع) را بشناسند.
عصر امام صادق علیه السلام از نظر اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، فرصتی استثنایی برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام بود که آن حضرت نیز به خوبی از این موقعیت استفاده کرد و علوم مختلف و گوناگون را به شاگردانش تعلیم داد. از جمله مسائلی را که به بخوبی بیان و تثبیت نمود، مسئله غیبت امام مهدی علیه السلام و مسائل مربوط به مهدویت بود.

مهدویت در دوره امامت امام صادق(ع)
اندیشه مهدویت در عصر امامت امام صادق(ع) نیز همانند دوره پدر بزرگوارشان، حضور پررنگی در جامعه شیعی داشت. در این دوره نیز عوامل یادشده سبب پدید آمدن التهاب‌هایی در جامعه شیعی بود.
اعتقاد برخی به مهدویت محمد‌بن حنفیه در دوره امام صادق(ع) نیز ادامه داشت. حیان سراج که از افراد این فرقه است، نزد امام صادق(ع) رفت‌وآمد داشت. چند نقل از ملاقات و گفت‌وگوی او با آن بزرگوار نقل شده است که امام(ع) در آنها بر وفات محمد‌بن حنفیه تأکید کردند.( محمدبن عمر کشی، رجال‏الکشی، ص۳۱۴ـ ۳۱۶)
انحراف دیگر در اندیشه مهدویت در این دوره، مطرح شدن محمد‌بن عبدالله‌بن حسن به عنوان مهدی موعود است. که باز نشان‌دهنده این است که موضوع مهدویت و ویژگی‌های مهدی موعود(عج) در میان جامعه شیعه به معنای عام آن، که غیر امامیان را نیز شامل می‌شود، چندان روشن نبوده و مورد سوء استفاده قرار گرفته است. عبدالله‌بن حسن، فرزند خود، محمد را همان مهدی موعود معرفی کرد و عده‌ای از بنی‌هاشم و شیعیان با محمد به عنوان مهدی بیعت کردند. محمد در زمان منصور عباسی قیام کرد و کشته شد.( محمدبن محمد نعمان مفید، الارشاد، ج۲ ص۱۹۰ـ ۱۹۳)
در روایتی آمده است که زید‌بن علی معتقد بود که او قائم این امت است. در این نقل آمده است که امام صادق(ع) فرمود: «دروغ گفته است. این مقام را ندارد. اگر قیام کند، کشته می‌شود.»( محمدبن ابراهیم نعمانی، همان، ص۲۲۹.) این نقل با روایت دیگری سازگار است که حمدبن عمر کشی، همان، ص۳۵۰.)در آن آمده است که زید‌بن علی معتقد بود چهار امام وجود دارد که دوران سه امام گذشته و چهارمین آنان، قائم ایشان است( البته سند هر دو حدیث ضعیف است و یکی از راویان حدیث اول، زیدی‌مسلک است. بعید نیست که این روایات برای توجیه عقاید فرقه زیدیه جعل شده باشد. زیدیه بعد از امیرمؤمنان، امام حسن و امام حسین(ع) به امامت زید‌بن علی معتقد شدند.( حسن‌بن موسی.نوبختی، همان، ص۵۸ـ ۵۹.)

ضعف و سپس سقوط حکومت اموی و گسترش قیام‌های مدعی بازگردان حکومت به اهل بیت(ع)، باعث شده بود که برخی شیعیان نیز از این جریان‌ها متأثر شوند و در انتظار قیام موعود منتظر باشند. عبدالرحمن‌بن کثیر از امام صادق(ع) درباره زمان قیام سؤال کرد و گفت: زمان آن به درازا کشیده و دیگر صبر برای آنان دشوار شده است. امام(ع) او را به صبر سفارش کرد(محمدبن ابراهیم نعمانی، همان، ص۱۹۸) پیرمردی از شیعیان امام صادق(ع) به ایشان عرض کرد: «الآن صد سال است که هر ماه و سال منتظر قیام قائم شما هستم.» حضرت به او شمار ائمه و اسامی‌آنان را بیان کرد و فرمود همه ائمه، معصوم و مطهّرند.( علی‌بن محمد خزاز قمی، همان، ص۲۶۴)
در روایتی آمده است که یکی از شیعیان امام صادق(ع) به نام کرام به امام(ع) عرض کرد که یکی از شیعیان شما (مقصود او خودش بود) عهد کرده است که روزها روزه بدارد تا اینکه قائم‌آل محمد ظهور کند. امام صادق(ع) به او فرمود: «پس ای کرام روزه بدار!» امام(ع) در ادامه روز‌هایی را که روزه‌گرفتن در آنها جایز نیست برای کرام بیان کردند و بعد به بیان این مطلب پرداختند که خداوند انتقام خون امام حسین(ع) را به دست حضرت مهدی(عج) خواهد گرفت که دوازدهمین امام است(حمدبن یعقوب کلینی، همان، ج۱، ص۵۳۴.) این روایت ضمن آنکه نشان می‌دهد سؤال‌کننده، چقدر در انتظار ظهور بوده است، مؤیدی است بر این مطلب که ائمه(ع) نیز سعی داشتند، روحیه انتظار فرج را در مردم زنده نگه دارند به همین جهت در این روایت آن حضرت با سؤال‌کننده، از دور بودن زمان قیام، سخن نمی‌گویند، بلکه به او چگونگی ادای عهدش را یاد می‌دهند.
نا آگاهی برخی از شیعیان از جزئیات این آموزه باعث شده بود که توقع داشته باشند امام صادق(ع) همان مهدی موعود باشد. در نقلی آمده است که ابوبصیر سینه و کتف امام صادق(ع) را لمس و بررسی کرد؛ زیرا از امام باقر(ع) شنیده بود که قائم(عج) دارای سینه‌ای فراخ است و بین دو شانه‌اش پهن است. امام صادق(ع) به او فرمود: «ای محمد! پدرم زره رسول خدا را پوشید؛ ولی برای او بلند بود و بر زمین کشیده می‌شد. من نیز آن را پوشیدم و برای من نیز بلند بود. این جامه از آن قائم است. همان‌گونه که از رسول خدا(ص) بود و با آن راه می‌رود و او از جامه بلندتر است.»( محمدبن حسن‌بن فروخ صفار، بصائرالدرجات، ص۱۸۸-۱۸۹.) از این نقل به دست می‌آید که ابوبصیر نمی‌دانسته که آیا امام صادق(ع) مهدی موعود است یا خیر. این نقل با نقلی که در صفحات قبل آمد مخالف است. در آن روایت آمده بود که ابوبصیر به خوبی از شمار امامان و اینکه منجی منتظر چندمین نفر آنان است، آگاه بوده است(محمدبن ابراهیم نعمانی، همان، ص۹۶.)مقام علمی ابوبصیر نیز مقتضی این‌گونه آگاهی است.
یکی دیگر از شیعیان امام صادق(ع) از ایشان پرسید: «آیا شما صاحب ما هستید؟» امام(ع) فرمودند: «صاحب شما جوان است و من پیر شده‌ام.»( عبدالله بن جعفر حمیری قمی، قرب الاسناد، ‌ص۴۴.)
عبدالله‌بن عطا از امام صادق(ع) درباره قائم(عج) پرسید. امام صادق(ع) فرمود: «به خدا قسم! من قائم نیستم و آن کس که شما گمان می‌کنید هم قائم نیست، بلکه قائم کسی است که ولادت او از نظرها مخفی است….»( حمدبن ابراهیم نعمانی، همان، ص۱۶۹.).
پرسش‌های برخی شیعیان از قائم اهل‌بیت(عج) نیز گویای ابهام جزئیات موضوع مهدویت نزد آنان است. در نقلی یکی از شیعیان از امام صادق(ع) پرسید: «صاحب الامر کیست؟» امام با پیش‌گویی آینده، از جریان واقفه خبر دادند و فرمودند: «آنان بعد از مرگ من گرفتار فتنه می‌شوند و می‌گویند: او [امام کاظم] قائم است؛ در حالی که قائم سال‌ها پس از من می‌آید.»( علی‌بن جعفر، مسائل ‏علی ‏بن ‏جعفر(ع)، ص۳۱۹.)
.برخی از اصحاب امام صادق(ع) مانند حارث‌بن مغیره از غیبت قائم آل محمد(ص) خبر داشتند و از امام(ع) تکلیف خود را در این دوره پرسیدند(حمدبن ابراهیم نعمانی، همان، ص۱۵۹.)
یکی از اصحاب امام صادق(ع) قیام سید یمانی را بر یکی از قیام‌کنندگان در آن دوره تطبیق کرد؛ اما امام(ع) فرمود: «او سید یمانی نیست. یمانی، علی(ع) را دوست دارد؛ ولی این مرد، از ایشان بیزاری می‌جوید.»( محمد‌بن حسن طوسی، الأمالی، ص۶۶۱.) چنین نقلی نشان‌دهنده این است که علائم ظهور (مثل قیام سید یمانی) تا اندازه‌ای برای برخی از اصحاب شناخته شده بوده است.
گزارش‌های متعددی از امام صادق(ع) نقل شده است که اصحاب خود را با معارف مهدویت آشنا کردند. بی‌تردید این سخنان حضرت باعث آشنایی عده کثیری از اصحاب ایشان با این امر شده است؛ اگرچه با توجه گستردگی و دشواری این موضوع، انتظار نمی‌رود که تمام اصحاب در این‌باره اطلاعات کاملی داشته باشند.
در روایتی امام صادق(ع) به زراره درباره عصر ظهور توضیح داده و فرموده‌اند: «… زمانی که قائم ما قیام کند، قرآن و آموزه‌های دین را آنچنانکه خداوند بر محمد(ص) نازل کرده است، به شما خواهد آموخت. در این هنگام دانایان شما او را به شدت انکار می‌کنند و جز از بیم تیزی شمشیری که بالای سر آنان است، بر دین خدا استوار نمی‌مانند. مردم بعد از پیامبر(ص) دین خدا را تغییر دادند و آن را تحریف کردند. برخی امور را به آن افزودند و پاره‌ای چیزها را از آن کاستند….»( محمدبن عمر کشی، همان، ص۱۳۸)
ابوبصیر نیز از امام صادق(ع) پرسید: «قائم شما اهل‌بیت کیست؟» حضرت فرمود: «پنجمین فرزندم از نسل پسرم موسی، قائم است» سپس امام صادق(ع) به توضیح درباره دوره غیبت و ظهور امام منتظر(عج) پرداختند(محمدبن علی صدوق، کمال الدین، ج۲، ص۳۴۵۴.) سید حمیری نیز از امام صادق(ع) درباره مهدویت پرسید و حضرت برای او توضیح دادند که امامان دوازده نفرند و ششمین فرزند ایشان مهدی موعود است.
. غیبت حتمی است
زراره از امام صادق علیه السلام نقل کرده که فرمود: «اِنَّ لِلْقائِمِ غَیْبَهً قَبْلَ أَنْ یَقُومَ قُلْتُ وَلِمَ قالَ اِنَّهُ یَخافُ وَاَوْمَأَ بِیَدِهِ اِلی بَطْنِهِ یَعْنِی الْقَتْلَ؛ به راستی برای قائم غیبتی است قبل از اینکه قیام کند. عرض کردم: چرا [غائب می‌شود]؟ فرمود: به خاطر ترسی که دارد. و با دستش به شکم خویش اشاره کرد؛ یعنی [به خاطر[ کشته شدن.» البته منظور این نیست که حضرت از مرگ ترس دارد که بر اولیای الهی چنین ترسی راه ندارد؛ بلکه ترس از این دارد که با کشته شدن او، داستان عدل جهانی و آرزوی همیشگی بشریت تحقق نیابد.

نتیجه‌گیری
بحث مهدویت از دوره رسول خدا(ص) در سخنان ایشان مطرح بوده و در دوره ائمه(ع) ادامه یافته است. در تمام دوره‌های عصر حضور، اصل باور به وجود مهدی و منجی موعود را در میان جامعه شیعه آشکارا می‌توان دید. بنابراین، در اصالت آموزه مهدویت و اعتقاد شیعیان عصر حضور به آن، به لحاظ تاریخی تردید نیست.
تردید‌ها و ابهام‌های برخی شیعیان عصر حضور در برخی جزئیات آموزه مهدویت، به معنای ابهام در اصل آن و تعمیم این ابهام به کل جریان تشیع نیست؛ بلکه چنان‌که اشاره شد، اصل آموزه مهدویت، امری مسلم در جامعه اسلامی و شیعی بوده و برخی از اصحاب حتی از جزئیات آن نیز مطلع بودند.
وجود ابهام‌ها و ناآگاهی‌هایی درباره برخی از جزئیات آموزه مهدویت در میان برخی از شیعیان ـ مانند زمان ظهور و شناخت و تطبیق شخص مهدی موعود ـ انکارناپذیر بوده که البته با توجه به اوضاع آن دوره و دیگر عوامل، طبیعی و توجیه‌پذیر به نظر می‌رسد.
باید توجه داشت که نقل‌های تاریخی همواره بیانگر درصد فراگیری یک اندیشه نیست. بسیاری از نقل‌ها، بیانگر وجود فرد یا افرادی با یک اندیشه است؛ اما میزان معتقدان به آن را مشخص نمی‌کند. چه بسا که تعداد نقل‌ها درباره یک اندیشه فراگیر با یک اندیشه نادر و حاشیه‌ای یکسان یا حتی به دلایلی نقل جریان نادر بیشتر باشد. به همین جهت تعدد نقل‌هایی را که از ابهام‌ها یا انحرافات برخی افراد در جزئیات مهدویت حکایت دارد، با شیوع و گستردگی آن در جامعه شیعی مساوی نیست. مثلاً اوضاع دشوار سیاسی برای ائمه(ع)، در بسیاری از دوره‌ها، مانند دوره امامت امام هادی و عسکری(ع)، به گونه‌ای است که با اینکه اعتقادات جامعه شیعی به طور نسبی به ثبات رسیده است؛ اما امکان نقل‌ و گزارش‌های متعدد از جزئیات اعتقادی شیعیان نبوده است و به جهت جذابیت یا دلایل سیاسی، تنها برخی انحرافات گزارش شده است. چنان‌که مثلاً انحرافات پدید آمده در جریان تشیع پس از شهادت امام عسکری(ع)، به تفصیل نقل شده‌ است، در حالی که معتقدان به این انحرافات بسیار اندک بوده و چنان‌که گفته شد پس از مدتی نیز کاملاً از بین رفته‌اند. بنابراین، باید توجه داشت که در بسیاری از موارد، گزارش‌های تاریخی، بیانگر درصد معتقدان به یک حادثه نیست، بلکه فقط از رخ دادن یک واقعه یا اندیشه گزارش می‌دهند.
اوضاع دشوار سیاسی و ظلم و نظارت‌های حاکمان عصر حضور، به ویژه حاکمان اموی و عباسی، عاملی مهم در جلوگیری از رشد و گسترش معارف شیعی بوده است. در اکثر این دوره‌ها، همت ائمه(ع) حفظ جان شیعیان و معارف اساسی تشیع مانند حفظ اصل امامت، و اعتقاد به مهدویت بوده است. بنابراین، طبیعی است که نمی‌توان اوضاع آن دوره را با اوضاع عادی برای گسترش یک اندیشه مقایسه کرد. با توجه به همین شرایط پیچیده و خطرناک، ائمه(ع) جز در برخی مقاطع کوتاه زمانی، نتوانستند آزادانه به تبیین و بسط علوم خود بپردازند و در نتیجه ابهام‌هایی در میان برخی از شیعیان و حتی برخی از اصحاب خاص ائمه(ع) درباره برخی باورهای شیعی مشاهده می‌شودانشااله با مطلعه زندگانی ائمه اطهاربویژه حضرت امام صادق (ع) وبررسی دقیق دیدگاههای این امامام برجسته شیعه بتوانیم در زمینه توسعه فرهنگ مهدویت گام برداریم…
آجرک الله یا بقیه الله….شهادت مظلومانه ی صادق آل محمد را به پیشگاه داغدار اهل بیت امام عصر (عج) و شیعیان و محبین ایشان تسلیت می‌گوییم.

گردآوری:صدراله زین العبادی-کارشناس ارشدتاریخ تشیع

منابع
ابن بابویه القمی، علی‌بن حسین، الإمامه والتبصره من الحیره، قم، مدرسه إمام مهدی(ع)، ۱۴۰۴ق.
برقی، احمدبن محمدبن خالد، المحاسن، قم، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۱ق.
‏تمیمی مغربی، نعمان‌بن محمد، شرح الاخبار فی فضائل الائمه الاطهار، تحقیق سید محمد حسینی جلالی، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، ۱۴۰۹ق.
حِمیَری قمی، عبدالله‌بن جعفر، قرب الإسناد، تهران، کتابخانه نینوی، بی تا.
خزاز قمی، علی‌بن محمد، کفایه الأثر، قم، بیدار، ۱۴۰۱ق.
خوئی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، چ سوم، قم، منشورات مدینه العلم، ۱۴۰۳ق.
‏صدوق، محمدبن علی، کمال الدین و تمام النعمه، قم، دار الکتب الإسلامیه، ۱۳۹۵ق.
صفار، محمدبن حسن‌بن فروخ، بصائر الدرجات، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی، ۱۴۰۴ق.
طوسی، محمد‌بن حسن، الأمالی، قم، دارالثقافه، ۱۴۱۴ق.
ـــــ، الغیبه، قم، مؤسسه معارف اسلامی، ۱۴۱۱ق.
علی‌بن جعفر(ع)، مسائل علی‌بن جعفر(ع)، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، ۱۴۰۹ق.
کشی، محمدبن عمر، رجال الکشی، مشهد، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸.
کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الإسلامیه، ۱۳۶۵.
مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۴ق.
‏مفید، محمدبن محمدبن نعمان، الإختصاص، قم، کنگره جهانی شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
ـــــ، الإرشاد، قم، کنگره جهانی شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
ـــــ، الفصول المختاره من العیون و المحاسن، بی‌جا، المؤتمر العالمی لألفیه الشیخ المفید، ۱۴۱۳ق.
نعمانی، محمدبن ابراهیم، الغیبه، تهران، مکتبه الصدوق، ۱۳۹۷ق.
نوبختی، حسن‌بن موسی، فرق الشیعه، نجف، المطبعه الحیدریه، ۱۳۵۵ق.

همچنین ببینید

عصر ظهور در کلام امام باقر علیه السلام

این آگاهیها و اطلاع رسانی آن ستارگان هدایت موجب شده است که اهل ایمان و منتظران حکومت عدل حضرت مهدی علیه السلام بیش از پیش امیدوار و دلبسته ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *