گذار امّتها از عهدی و دورهای و ورودشان به عهد و دوره دیگر هم بیشباهت به همین ورود به صبح و گذار از شب نیست.
جماعتی اندک با چشم دل و آگاهی درونی و جماعت کثیری با چشم سر و پس از مشاهده علائم ظاهری و کمّی، متوجّه و متذکّر گذار دورهها میشوند.
عموم تحلیلگران سیاسی و اجتماعی هم از گروه دوم و جزو آن هستند. معادلات و نشانهها را کنار هم میچینند و گاه از روی قیاس به نتایجی میرسند و همان را هم ملاک عمل و اخذ تصمیم قرار میدهند. در حالی که نشانهها تنها مظاهرند و نه عامل و باعث حتمی و غایی. در ماجرای آخرالزّمان و ورود به عصر ظهور یا همان عهد و عصری که در آن پایان شب غیبت و آغاز صبح ظهور حادث میشود، نشانهها و علائم مذکور در روایات مخصوص عموم مردم از خیل شیعیان آل محمّد(ص) است تا به مدد آن، «وقت» مقدّر را بشناسند. در همین جا هم اشاره میکنم، «بخت و وقت» وقتی بسته یا گشاده شود، به هیچ زور و ضربی امکان تغییرش نیست. دولتهایی که بختشان بسته شود، رفتنیاند اگرچه در ظاهر با قدرت و عِدّه و عُدّه به نظر بیایند. چنان که دولت پهلوی ستارهاش افول کرد. درباره «لیبرال سرمایهداری غربی» و پدربزرگ آنها «امارت بنیاسرائیل و یهود» همین امر ثابت است. بخت فرو بسته و وقت سرآمده آنها با هیچ کلیدی گشوده نمیشود.
بختی و وقتی هم که از عنایت آسمانی گشوده شده باشد، مثل صبح آمدنی است. بستن پنجرههای اتاق و فرو غلتیدن در زیرزمین و در تاریکی نشستن، باعث تداوم شب نمیشود. همه چیز در گرو این بخت و وقت است. کجمداری تنها زحمت و سختی را بر خلق روزگار تحمیل میکند؛ وگرنه دولت فروبسته شده را برنمیگرداند.
پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمودند: برای هر قومی دولتی است و «دولتنا آخِرُ الدّول» دولت آل محمّد(ص) آخرین دولتی است که پس از سپری شدن دوران همه اقوام و آزموده شدن آنها فرا میرسد. خلجان و دست و پا زدنها و ساز مخالف نواختنها به عکس بر مجال و ظهور و قدرت عهد جدید و دولت جدید میافزاید. هر چند بسیاری را خوش نیاید. عبارت «ولو کره المشرکون» که درباره گشوده شدن بخت دولت آل محمّد(ص) بیان شده، ناظر همین معناست، ناخشنودی و کراهت مشرکان درباره فرا رسیدن این دولت ره به دهی نمیبرد.
«ورود به عصر ظهور» به مثابه ورود به راهرو و دالانی است که به ساحت فراخ پیدایی و ظهور میانجامد. مجالی و وقتی میان عهد قبلی و عهد جدید. همان که تعبیر ظهور صغرا برایش میآورند.
در این دالان تنگ، هیجان، خلجان، عجله و بحران و تلاطم ناگزیر است. این کلمات مترادف نیستند. هر کدام ناظر بر وجهی از موقعیّت ما در این راهرو یا ورود به عصر ظهور کوچک است. گاه هیجان زده میشویم، گاه عجله و شتاب به جانمان میافتد و گاه تلاطم و بحرانهای اجتماعی و حتّی بحرانهای زیستمحیطی.
این تلاطم مخصوص مؤمنان نیست. جبهه کافران و جنود شیطان هم مبتلای خلجان و تلاطم میشوند. آنها خود را در خطر میبینند. دست و پا میزنند بلکه بتوانند کشتی خود را در این دریای موّاج نگه دارند. گاهی هم به دنبال عاملان این بحران و تلاطم در سرزمین رقیب میگردند. غافل از اینکه «صبح قریب» پس از شام دیجور میآید. «وقتی» است آسمانی و از آن گریزی نیست. وعده حق است و تبدیل و تغییر نمیپذیرد.
این سخن مقدّماتی طولانی را آوردم تا ضمن بیان این موقعیّت عرض کنم به گواهی امارهها و نشانهها که برای همچو منی بیان شده که مبتلای ظاهرم و گواهی صاحبان جان بیدار به عصری و عهدی وارد شدهایم که روز و روزگار ما و همه ساکنان جهان را مبتلای تلاطم ساخته است. اقتضای این شرایط تاریخی تلاطم و بحران است تا اینکه این کشتی به ساحل امن رسد و آرام گیرد.
بزرگی و کوچکی بحرانها و تلاطمها و امواج به بزرگی بخت دولتی است که گشوده میشود. با فانوسی کوچک که نمیتوان نیمی از کره خاک را روشنایی و گرمیبخشید. تنها این قدرت «شمس الشّموسی» است که میتواند لایههای ضخیم چند هزار ساله تاریکی و ظلمت را بدرد و به اعماقش نفوذ کند.
در زیر این شب و طیّ این همه قرن، میلیونها، میلیاردها عامل پلیدی و شیطنت لانه گزیدهاند. خونآشامان شب که پراکنده کردنشان در گرو برق خورشیدی است به مراتب بزرگتر از خورشید آسمان زمین ما.
«ظلم و ظلمت» هم ریشه و هم خانهاند. ظالم ظلمت میپراکند. بر تاریکی میافزاید و سهم نور و روشنایی را میبلعد تا همه ساحات را از آن خود کند.
همه آنچه که میکنند حاصل همین «وحشت» است. وحشت و خلجان حاصله از وحشت را مرد نادان، «قدرت» و نشانه «قدرت» میپندارد.
«تهدید و تحدید»، با هر دو صورت خود پرده از وحشت برمیدارد.
به آنچه که طیّ این سالها در حال تجربهاش هستیم، دقّت کنید.
ابلیس و جنود ابلیس از خیل بنیاسرائیل، هماره بنیاسماعیل را تهدید و تحدید میکنند. از سویی میترسانند و از دیگر سو خطّ و نشان میکشند و حدّ و حدود معلوم میسازند.
«الشَّیْطَانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَیَأْمُرُکُم بِالْفَحْشَاء وَاللّهُ یَعِدُکُم مَّغْفِرَهً مِّنْهُ وَفَضْلاً وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ؛ شیطان شما را از تهیدستى بیم مىدهد و شما را به زشتى وامىدارد؛ و(لى) خداوند از جانب خود به شما وعده آمرزش و بخشش مىدهد و خداوند گشایشگر داناست.»
شیطان و جنودش بیم میدهند، میترسانند و به زشتی دعوت میکنند.
دعوت به زشتی اعم از زشتکاری، بُخل، فروگزاری امر حق، پذیرش باطل و کرنش در برابر اوست. جملگی در مقابل وعده خداوند است.
نگاهی به همه آنچه که در شرایط کنونی پیرامون جبهه حق و به ویژه بنیاسماعیل که همانا مسمانان پیرو ملّت ابراهیم و دین پیامبر آخرالزّمان، حضرت محمّد مصطفی(ص)اند میگذرد، بیندازید.
در حالی که اهل ظاهر به واسطه القای شیطان از «تهدید و تحدید» جنود ابلیس ترسان و نگرانند، وحشت و انفعال از سر و روی آن جبهه شیطانی و بنیاسرائیلی میبارد. آنها هم از دو طریق، یکی ارتباط با علوم غریبه و اجانین و… و دیگری مشاهده قرائن و نشانهها متوجّه نزدیک شدن به «وقت طلوع صبح» هستند. از همین رو وحشت زده، در خلجان و هیجان، برای نجات خود به هر حثیثی چنگ میاندازند.
از زبان اشخاصی چون، «سوزان جرج»، «الوین تافلر» و «نوام چامسکی» و اشخاص دیگری از نظرپردازان غربی آمده است که: در هیچ زمانی بهاندازه عصر ما سرمایهداران ـ بخوانید یهود و بنیاسرائیل ـ از فقرا وحشت نداشتند. تنها در شهر سانفرانسیسکو ۰۰۰,۲۰ پلیس خصوصی توسط سرمایهدارن استخدام شدهاند تا از سرمایه و خانههای آنان حراست کنند.
در تشریح همین شرایط، حضرت رسول الله(ص) میفرمایند:
«جهان دچار هرج و مرج خواهد شد، کشورها به یکدیگر حمله میکنند، قدرتهای بزرگ به کشورهای کوچک هجوم برده و رحم نخواهند کرد در این صورت است که خداوند مقدّمات ظهور امام عصر(ع) را فراهم خواهد فرمود.»2
بیشک وضعیت عراق، افغانستان، لبنان، یمن و سایرین بر هیچ کس پوشیده نیست. ای کاش تنها حمله نظامیبود. تهدید و تحدیدها جنبههای مختلف اقتصادی، نظامی، فرهنگی و حتّی انتشار فساد و غیره پیدا کرده است. به سر خطّ این اخبار توجّه کنید:
• عراق بالاترین آمار حملات تروریستی را در جهان دارد؛
• کراک فقط برای ایران تولید میشود؛
• توصیه نومحافظهکاران: ایران را بمباران کنید؛
• سال ۲۰۰۹ میلادی بدترین سال برای شیعیان مصری بود؛
• فرزند مسلمان به دنیا آوردن غیرقانونی شد؛
• قتل بانوی سعودی به دلیل حمایت از شیعیان؛
• ممنوعیت پخش اذان؛
• بیحرمتی به مساجد فرانسه؛
• حمله پلیس آلمان به مساجد؛
• هواپیمایی اسرائیل در آسمان افغانستان؛
• 80% آب فلسطین تحت تسلّط صهیونیستهاست؛
• سی هزار زن عراقی بیسرپرست در آستانه عملیات انتحاری؛
• و…
با این همه، دیر نیست که همگان سپری شدن عمر شب را بپذیرند و ضعف و افول قدرت وعده داده شده خداوند درباره بنی اسرائیل را باور بیاورند؛ چرا که، به رغم این همه خلجان و دست و پا زدنها، هر روزه بر خیل لشکریان دولت مستضعفان افزوده میشود.
«به فرزندان اسرائیل خبر دادیم که قطعاً دو بار در زمین فساد خواهید کرد و قطعاً به سرکشی بزرگی برخواهید خواست، پس آنگاه که وعده نخستین آن دو فرا رسد، بندگانی از خود را که سخت نیرومندند بر شما میگماریم تا در میان خانهها[یتان] به جستوجو درآیند و این تحقّق یافتنی است.
امروزه، «دکتر اسکارلیوی»، به نمایندگی از طرف یهودیان این شعار را مطرح میکند.
«ما یهودیان، تنها سروران جهان و تنها مفسدان آن و محرّکان فتنهها در آن و جلّادان آن هستیم.»
به عبارتی آنها خود، فرا رسیدن تحقّق وعده الهی را اعلام میکنند.
از امام محمّدباقر(ع) درباره این قوم رزمنده و پیکارجو که بنیاسرائیل را سرکوب میکند، پرسیدند:
امام فرمود: «به خدا قسم آنها اهل قم هستند.»
امام صادق(ع) نیز فرمودند: «سوگند به خدا آنها اهل قم هستند.»
بحار، ج ۵، ص ۱۶؛ ج ۶، ص ۲۱۶.
رادیو معارف
جمعه ۳۰/۱۱/۸۸
پی نوشت ها:
۱- بحار، ج ۶، ص ۳۰۹.
۲- همان، ج ۳۶، ص ۳۳۵.