بنی‌اسرائیل و بنی‌اسماعیل

186 zmm5owi0od - بنی‌اسرائیل و بنی‌اسماعیلدر دستگاه دین، ‌شجره جاویدان خلافت که همان شجره طیبه‌ای است که اصل و ریشه‌اش ثابت و شاخه‌هایش به آسمان می‌رسد، ‌شجره رسالت و خلافتی است که ریشه آن ابراهیم خلیل(ع) و آخرین ثمره شاخه آن حضرت امام عصر(ع) است. این شجره، دارای یک ریشه و دو بدنه شد. یکی کوتاه‌ به نام شجره بنی اسرائیل و دیگری بلند به نام شجره بنی اسماعیل.

 
 
بی‌اطّلاعی از راز و رمز بسیاری از مناقشات مزمن و ریشه‌دار از یک سو و بی‌خبری از تقدیر کلی الهی و اراده حضرتش که مبیّن ابتدا و انتها و مسیر عمومی حرکت عالم و آدم است از سوی دیگر باعث و موجد لغزش‌ها، خطاها و بالأخره شراکت غیرمستقیم و مستقیم در جنایت‌های بزرگ جنایتکاران می‌شود. حتّی اگر به‌اندازه تراشیدن قلم یا اظهار نظری ‌شود که جنایتکاران بتواند از آن به نفع خود بهره ببرد، تا چه رسد به همراهی و شراکت تولّی جستن به ولایت طاغوت که آن سخنش جداست.
در برنامه قبلی از دو خط «بنی‌اسرائیل و بنی‌اسماعیل» در طول تاریخ یاد کردم که موجب طرح سؤالاتی از سوی عزیزان شنونده موعودی و مهدوی شد که امروز با توجّه به اقتضای برنامه و زمان بدان اشاره می‌کنم به ویژه که در ایّام برگزاری جشن نهم ربیع‌الاوّل یعنی آغاز امامت آخرین وصیّ رسول خاتم از ذریّه‌ حضرت اسماعیل(ع) به سر می‌بریم.
قرن‌ها از کینه یهود و بنی‌اسرائیل علیه خدا، دین خدا و بندگان خدا می‌گذرد. همه تاریخ گذشته، مشحون این کین‌کشی است. صورت‌های مختلف آن را در قتل و غارت و تحریف می‌توان سراغ گرفت. چه از فاصله سه هزار ساله‌ میان حضرت ابراهیم، خلیل الرّحمن تا بعثت رسول ختمی مرتبت و چه پس از آنکه جمعاً پرده از ۴۴۰۰ سال جرم و جنایت بنی‌اسرائیل علیه انسان،   خدا و جهان می‌گذرد. هیچ پرسیده‌ایم راز این همه جنایت چیست؟
شاید به قول جناب حجّت الاسلام موسوی زنجانی بتوان این همه جنایت را در دو نوع قتل خلاصه نمود. قتل انبیاء و اولیا و اوصیا که به منزله قطع ارتباط انسان با وحی و علم مخصوص نازل شده برای انبیا است و قتل نفس.
فقدان شناخت و عموم درک راز این قتل عام باعث بروز سوءتفاهم، وضع‌گیری‌های گوناگون و تفاسیر خودبنیاد در تاریخ دین و دین‌داری شده است.
تقدیر کلّی و نقشه الهی بر این قرار گرفته بود تا علم و سایر میراث انبیا و اوصیا دست به دست از اوّلین وصی یعنی؛ حضرت هابیل(ع) منتقل و دست آخر از طریق پیامبر آخرالزّمان، به سلسله اوصیا و آخرین وصیّ ایشان حضرت صاحب الزّمان، مهدی موعود(ع) برسد.
تا ایشان به عنوان مهدی موعود، وارث میراث همه انبیاء و اوصیاء، حرکت عمومی و ابدی بشر را حول محور اسلام و کعبه هدایت کند و بالاخره حاکمیت جهانی دین را اعلام نماید.
گوئیا از همان روز اوّل، بزرگ‌ترین فضیلت و خصوصیت وصی رسول‌الله بودن، قبول «مظلومیت و شهادت» بود. چنان‌که، هابیل، به عنوان اوّلین وصی، در مظلومیت به شهادت رسید. این رسم ماند تا آن زمان که به اذن خداوند، ‌آخرین وصیّ رسول آخرالزمان در پرده غیبت قرار گرفت و ضمن قبول مظلومیت تام، از شهادت در امان ماند تا توسط ذخیره خداوند امکان تأسیس حکومت جهانی را فراهم شود.
در دستگاه دین، ‌شجره جاویدان خلافت که همان شجره طیبه‌ای است که اصل و ریشه‌اش ثابت و شاخه‌هایش به آسمان می‌رسد، ‌شجره رسالت و خلافتی است که ریشه آن ابراهیم خلیل(ع) و آخرین ثمره شاخه آن حضرت امام عصر(ع) است. این شجره، دارای یک ریشه و دو بدنه شد. یکی کوتاه‌ به نام شجره بنی اسرائیل و دیگری بلند به نام شجره بنی اسماعیل.
پس از ابراهیم(ع)، شاخه کوتاه از حضرت اسحاق شروع شد و در پسر او حضرت یعقوب، دارای دوازده شاخه شد. هر شاخه به نام یکی از ۱۲ پسر حضرت یعقوب که اسرائیل نامیده می‌شد مشهور است.
از نسل حضرت یعقوب، پسر اسحاق، ۴۸ پیامبر به ظهور رسید که به انبیای بنی اسرائیل مشهورند. پس از ایشان، نبوت از شاخه کوتاه منقطع گردید و در شاخه بلند یعنی بنی اسماعیل امتداد یافت تا حضرت رسول خاتم(ص) و دوازده وصی‌ّ ایشان پای به عرصه زمین بگذارند.
در سوره نساء آیه ۵۴ می‌فرماید: یهود بدین دلیل نسبت به رسول خدا حسادت می‌کند که ما آن علم مخصوص را به آل ابراهیم (رسول خدا و اهل بیت) داده‌ایم.
دشمنی و حسادت ریشه‌دار بنی اسرائیل نسبت به بنی اسماعیل به این امر برمی‌گردد.
تمام انبیای عظام الهی دارای ۱۲ وصی یا خلیفه بودند. هنگامی‌که نوبت به دوازدهمی می رسید پیامبر بعدی مبعوث می‌شد.
آخرین پیامبران بنی اسرائیل، حضرت زکریا، ‌یحیی و عیسی(ع) به پیروان خود اعلام فرمودند که نبوت از ما بنی اسرائیل در حال قطع شدن و انقراض است و نوید پیامبر خاتم از نسل بنی اسماعیل را دادند. جدّ رسول خدا، معد بن عدنان، از نوادگان حضرت اسماعیل بود.
بنی اسرائیل، از زمان آخرین پیامبر خود و خلافت آخرین وصی ۶۰۰ سال فرصت آماده شدن برای استقبال از پیامبر آخرالزمان را داشتند، امّا آنان، به جای آماده شدن، در کار رخنه و فساد و توطئه وارد شدند.
در طی همه این قرون و حضور انبیای بنی اسرائیل و مأموریتشان برای هدایت این قوم سرکش دین حنیف توسط اعقاب اسماعیل، بنی هاشم و خانواده عبدالمطلب حراست می‌شد در گوشه‌ای دور دست از جزیره‌العرب و برخی نقاط دیگر.
به استناد سخن برخی از بزرگان، جان‌مایه و روح دین و فرهنگ و ادب ایرانیان، برگرفته و برخاسته از دین حنیف حضرت ابراهیم(ع) بوده. علت قرابت و هم‌نوایی فرهنگ وادب اسلامی و شیعی با فرهنگ و ادب خالص و بی‌پیرایه ایرانی هم به همین امر برمی‌گردد.
حساب اشرار یهودی گوساله پرست با پیروان حضرت موسی کلیم الله جداست.
قبل از بعثت رسول خاتم(ص) به خاطر اعلام اوصیای حضرت عیسی(ع)، مردانی از سراسر جهان خود را منتظر دیدار پیامبر آخرالزمان می‌شناختند و مترصّد اعلام بعثتش بودند. از جمله، ایرانیان و از جمله سلمان فارسی، که خود در زمره مستقبلان از این پیامبر مکرّم است.
چنانکه می‌دانید در عمر بلند خود و از عصر جوانی برای کشف حقیقت و دستیابی به رسول خدا(ص)، دیار خود را ترک کرد. آثار النبوه و میراث الرساله، عبارت بود از عصای موسی، تابوت عهد، پیراهن یوسف، خاتم سلیمان، ‌ نعلین شیث و تیروکمان اسماعیل و سایر آثار رسالت . این آثار و امانات توسط اوصیای حضرت عیسی که ۱۲ نفر بودند دست به دست گشت تا آنکه توسط ربی باسط، که دوازدهمین وصی بود، در آستانه بعثت پیامبر و رسول جهانی اسلام، به واسطه سفارش حضرت عیسی(ع) به دست سلمان فارسی رسید. در هنگامه‌ای که آخرین وصی در شرف رحلت بودند و سلمان، سلمان فارسی «منا اهل البیت» شد.
انبیای بنی اسرائیل، مدّت مأموریتشان کوتاه، مخاطبانشان مخصوص و محدود به بنی‌اسرائیل و اولاد و ذریه‌ یعقوب(ع) بود و در مقابل، مأموریت رسالت بنی‌اسماعیل ابدی و جهانی و خلافت در میانشان نیز جهانی و همیشگی اعلام شده بود.
این انتقال میراث نبوت و همچنین خلافت جهانی بنی‌اسماعیل چیزی بود که اشرار یهود و نه مؤمنان موسی کلیم الله و اوصیای عیسی(ع) تاب تحملش را نداشتند.
مراسم ذبح حضرت اسماعیل ذبیح الله در منا، تدفین حضرت در حجر اسماعیل، سنّت نماز پشت مقام ابراهیم، حج گزاردن در مسجد الحرام مطابق سنّت حضرت ابراهیم(ع) همه و همه نشانه‌هایی بودند تا همگان متذکر شوند، مراسم ذبح، جشن بقای ذریه وصیّ ابراهیم؛ یعنی اسماعیل ذبیح الله است تا ثابت شود که پیامبر آخرالزّمان(ص) و مهدی موعود(ع) در صلب و ذریه اسماعیل است و محلّ ظهورش خانه خدا. ساخته شدن خانه‌ خدا به دست ابراهیم، هاجر و اسماعیل، اعلام برنامه‌ جهانی اسلام بود و دفن حضرت اسماعیل در حجر اسماعیل، نشانه‌ای برای حرکت ابدی بشر حول محور کعبه، تا دانسته شود و در این حرکت ذبح و شهادت در راه خدا و اسلام است. در مقابل بنی‌اسرائیل، سر در پی مسیح یهودی گذاشتند و سعی در احیای بیت المقدس یا کعبه اسرائیلی را که دو مرتبه توسط بخت النصر و در سال ۷۰ میلادی توسط فرمانده رومی ویران شده بود، کردند تا به حیله سنّت طواف و ذبح و قربانی را از آن خود اعلام کنند شاید که بتوانند تأسیس حکومت جهانی و ابدی را از راه جعل و تحریف و قتل و غارت از آن خود سازند.
اعلام بیت المقدس به عنوان پایتخت حکومت جهانی مسیح یهودی، تلاش برای تخریب مسجد الاقصی، ساخت پایه‌های هیکل سلیمان اطراف این مسجد و ساخت گوساله سرخ موی از طریق مطالعات ژنتیک برای قربانی کردن در این معبد یهودی جملگی به این کین و حسد درباره بنی‌اسماعیل برمی‌گردد.
قبلاً درباره مسیحیان یهودی که عمدتاً در آمریکا و انگلستان زندگی می‌کنند سخن گفته‌ام بنیادگرایان انجیلی این کشورها، از طریق هزاران رساله در گوش مردم ساکن غرب می‌خوانند که عنقریب مسیح، ظهور می‌کند آن هم پس از جنگ اتمی آرمگدون در صحرای هارمجدون در فلسطین اشغالی، جنوب حیفا و با جعل و تحریف جناح شر و دجال را مسلمانان و اعراب معرفی می‌کنند و جناح خیر و سلامت را حامیان اسرائیل. راز عداوت علیه شیعیان آل محمد(ص) هم به حمایت این قوم شریف از ذریه بنی‌اسماعیل و آخرین وصیّ پیامبر یعنی مهدی موعود(ع)‌ برمی‌گردد که قرار است مؤسس حکومت جهانی و ابدی شود.
همراهان دیرین بنی‌اسرائیل یعنی بنی‌امیه و بنی‌عباس هم طیّ همه ‌قرن‌های گذشته سعی در منحرف ساختن سلسله وصایت از بنی‌اسماعیل و انتقال آن به بنی‌امیه کردند تا شاید فرصت تأسیس حکومت جهانی را فرا چنگ آورند. در حالی که به شهادت تاریخ، یهود طیّ همه قرون گذشته و از فردای رحلت پیامبر(ص) در خانه بنی‌امیه لانه گزیده بود. فتنه‌گری در عراق و ایران، کشتار بی‌رحمانه فلسطینیان، سرمایه‌گزاری ۲۵۰ میلیارد دیناری عربستان برای کنترل و هدایت انتخابات عراق، ترور رهبران جنبش‌های اسلامی و شیعی، هدایت و حمایت از گروه‌های تروریستی القاعده و جندالله و امثالهم، همه و همه در راستای حسادت و کین دیرینه بنی‌اسرائیل درباره بنی اسماعیل برمی‌گردد.
چنان که مفصلاً در بحث از قوم نشان شده و نقش ایرانیان در واقعه‌ شریف ظهور گفته‌ام، این سرزمین و ساکنان شریف آن، در زمره زمینه سازان قیام جهانی وصیّ رسول خدا(ص) و همراه و حامی این امام و نقش‌آفرین در تأسیس آن حکومتند.
به گواهی روایات حضرات معصومان(ع) از میان یاران خاص امام یعنی ۳۱۳ نفر، ۱۵۰ نفر ایرانی و برخی نیز ایرانی تبارند.
این نقش آفرینی در تقدیر کلی الهی وارد است چنان که، خلافت امام مبین از سلسله بنی‌اسماعیل و محو و نابودی شرک و کفر و نفاق در آخرالزّمان، قرار گرفته و در قرآن درباره‌اش به صراحت بیان شده است.
نباید مبدأ و مقصد و مسیر حرکت را از یاد برد و فریفته‌ شیاطین و اشرار یهود شد.
اگر آنها، با نیرنگ و دسیسه و تحریف آموزه‌های پیامبران پیشین، خود را میراث بر نیل تا فرات اعلام می‌کنند و تأسیس اسرائیل بزرگ را در وظیفه خود وارد می‌کنند و با زیر پا گذاشتن همه‌ موازین به همه‌ انبیا خیانت می‌کنند، خداوند تأسیس دولت جهانی را مخصوص پیامبر آخرالزّمان از نسل اسماعیل می‌داند چنان که آخرین وصیّ ایشان حضرت مهدی(ع) آن را عهده‌دار است.
حضرات معصومین(ع) در تفسیر فدک، مِلک و مُلک رسول خاتم را که به ذریه ایشان رسیده تحریف می‌کنند چنان که امام کاظم(ع) در محاجّه و مناظره با هارون فرمودند: «منظور از فدک، آن باغ و مزرعه معروف در اطراف مدینه نیست. منظور تمام کشورهای اسلامی، از یمن گرفته تا سمرقند، افغانستان و از آفریقا گرفته تا خزر و ارمنستان است.»1

در تاریخ آمده است که هارون به خاطر این تفسیر امام از فدک، امام کاظم(ع)‌ را شهید کرد. ۲
 
در دوره و زمان ما، واسپس سه هزار سال بلکه بیشتر دلیل و برهان، جماعتی به ظاهر مسلمان و در حقیقت مسلمان صهیونیست، در حمایت از بنی اسرائیل علیه بنی اسماعیل می‌خروشند، یا آنها را به قتل می‌رسانند و با دست‌های بسته شهید می‌سازند یا با کشتار اولیا و علما و مقابله با فقها سعی در قطع ارتباط میان مردم و علم دین می‌کنند. دیر نیست که خورشید قدسی از پس کوه‌های غیبت سر برآورد. و لو کره المشرکون.

رادیو معارف، جمعه ۷/۱۲/۸۸
اسماعیل شفیعی سروستانی
 
پینوشت ها:
۱- بحار، ج ۴۸، ص ۱۴۴.
۲- بحار، ج ۴۸، ص ۱۴۴.
 

همچنین ببینید

استاد اسماعیل شفیعی سروستانی

پرسش ذاتی وجود آدمیست؛

پرسش ذاتی وجود آدمیست؛ وآدمی پرسشگری است که همواره از منشا هستی و نسبت میان …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *