عزرائیل در هند! در زمان حکومت حضرت سلیمان (ع) مردی سادهاندش در حالی که بسیار ترسیده بود و چهره اش زرد و لبهایش کبود شده بود، به سرای سلیمان وارد شد و با گریه و لابه گفت: «ای سلیمان! به من پناه بده»