به گزارش موعود، مرحله آینده در سوریه و منطقه خاورمیانه به طور کامل با رسیدن ترامپ به کاخ سفید متفاوت خواهد بود؛ رسیدنی که همه معادله هایی که از هشت سال پیش تا کنون(دو دوره ریاست جمهوری اوباما) برقرار بود را تغییر داد و همه محاسبه ها و مواضع منطقه ای و بین المللی را به ویژه در پرونده سوریه تغییر داد.
معارضان سوریه در دو شق سیاسی و نظامی در سخت ترین شرایط از زمان آغاز بحران در پنج سال پیش به سر میبرند. فرایند سیاسی مذاکره ای که چه بسا از طریق کنفرانس های ژنو و چه از طریق کنفرانس های وین آغاز شد، بخار شد و امیدها به احیای آنها و بازگرداندن شان به زندگی کم میشود، اما معارضان نظامی در حالتی از شکاف و چند دستگی به سر میبرند و با یکدیگر درگیر هستند و در «حلب» در محاصره خفقان آوری به سر میبردند و در مناطق شرقی حلب در معرض بمباران های نابود کننده ای در میان سکوت عربی و بین المللی هستند؛ سکوتی که نشانه موافقت و رضایت کامل است.
در میان این تصویر سیاه و تاریک، اخباری درباره مقدمه چینی های گسترده برای برگزاری کنفرانسی با حضور معارضان از داخل سوریه و خارج آن، با حمایت روسیه روی بستر گفت و گو منتشر میشود، کنفرانسی که برای برگزاری کنفرانس آشتی ملی فراگیر راه را هموار میکند، همچنین چندین پایتخت برای میزبانی نشست مقدماتی اول از جمله دمشق، مسقط، دبی و قاهره کاندید هستند.
نام های کاندید شده برای کمیته آماده سازی شخصیت هایی مانند«احمد الجربا»، «معاذ الخطیب»، «جهاد مقدسی»، «جمال سلیمان»، «احمد عسراوی»، «علاء سعد الدین»، علاوه بر آقای«حسن عبدالعظیم» رئیس کمیته هماهنگی را شامل میشود و باور بر این است که این کمیته برای پیوستن اعضای دیگر باز می ماند.
درست است که برخی از این شخصیت هایی که نام آنها آمده اقدام به تکذیب کردند و تاکید کردند که هیچ گونه تماسی با آنها برقرار نشده است اما این تکذیب«قاطعانه»نیست و با ایده از اساس مخالفت نکردند و چه بسا این تکذیب برای آن بود که در فشار قرار نگیرند. در حال حاضر تلاش هایی برای از بین بردن این فشار در جریان است بدین گونه که پایتخت عربی یا مسکو برای میزبانی این نشست اول کمیته آماده سازی پیشنهاد شده است.
آن چه این رویکرد جدید برای تحرک بین المللی برای یافتن صفت جدید برای آشتی را مورد تاکید قرار می دهد دیداری بود که خانم«فدریکا موگرینی»در امارات روز گذشته با سه شخصیت سوری معارض برگزار کرد این شخصیت ها اینها هستند:آقای «حسن عبدالعظیم»(کمیته هماهنگی)، انس العبده(ائتلاف مخالفان خارج) و «یحیی القضمانی»(کمیته عالی مذاکرات در ریاض).
لهجه بیانیه صادر شده توسط دفتر روابط خارجی اتحادیه اروپا قابل توجه بود که آشتی جویانه، متفاوت و جدید بود به طوری که تاکید کرد که موگرینی با شخصیت های سوریه ای که دیدار کرد«آینده سیاسی و موسساتی ممکن برای سوریه در مرحله مابعد نزاع و آشتی و بازسازی رایزنی شد. در ادامه این بیانیه آمده است که «خانم موگرینی ضرورت پایان درگیری ها و ورود به مذاکرات سیاسی که بر انتقال سیاسی واقعی متمرکز باشد، مصرانه تاکید کرد.»
ما بر این باور نیستیم که این دیدار میان موگرینی و سه شخصیت معارض سوری که نماینده رنگ های طیف سیاسی متعدد از داخل و خارج (ریاض، استانبول و دمشق) هستند، اتفاقی صورت گرفته بلکه در چارچوب مقدمه چینی پیشینی صورت گرفته است.همچنین انتخاب امارات متحده عربی که در بحران سوریه نقش نزدیک به بی طرفانه را بازی میکند با دقت صورت گرفته است به ویژه آن که سخن گفتن از «بازسازی»برای نخستین بار مکان برجسته ای در این دیدارها اشغال کرد.
درست است که خانم موگرینی برای شرکت در همایش سیاسی استراتژیک که امور منطقه و جهان را پس از انتخاب «دونالد ترامپ» به عنوان رئیس جمهوری را مورد بحث قرار می دهد در امارات(ابوظبی) حضور داشت اما دلایل حضور شخصیت های معارض سوری دیگر را نمی دانیم اما بعید نمی دانیم که دعوت کردن شان به امارات چه برای حضور در همین همایش یا دلایل دیگری به منظور یافتن شکلی جدید برای فرایند سیاسی در سوریه و زیر چتر جدید باشد.
پر واضح است که نتیجه جدیدی در حال تبلور است مبنی بر اینکه مرحله آینده در سوریه و منطقه خاورمیانه به طور کامل با رسیدن ترامپ به کاخ سفید متفاوت خواهد بود؛ رسیدنی که همه معادله هایی که از هشت سال پیش تا کنون(دو دوره ریاست جمهوری اوباما) برقرار بود را تغییر داد و همه محاسبه ها و مواضع منطقه ای و بین المللی را به ویژه در پرونده سوریه تغییر داد.
امید معارضان سوریه به دولت آمریکای جدید به رهبری خانم«هیلاری کلینتون» که وعده داد آنها را تسلیح کرده و مناطق پرواز ممنوع در سوریه به منظور براندازی نظام یا کوتاه کردن عمرش ایجاد میکند، باد هوا شد و دچار ناامیدی بزرگی با طعم تلخی شدند؛ امری که باعث شد محاسبه های خود را ساماندهی دوباره کنند و از خود انعطاف نشان دهند یا ما چنین باور داریم.
سه کشور حامی معارضان سوری در دو شق سیاسی و نظامییعنی کشورهای عربستان، قطر و ترکیه شروع به تلاش در راستای منافع خود کرده و پس از رسیدن،ترامپ به قدرت به فکر فرو رفتهاند. ترامپ دوستی اش با «ولادیمیر پوتین» و اصرارش بر ماندن «بشار اسد» رئیس جمهوری سوریه در قدرت و همپیمان به شمار آوردنش در مبارزه با تروریسم را پنهان نمیکند؛ مساله ای که در صدر اولویت هایش است.عربستان سعودی وزیر خارجه اش را به واشنگتن فرستاده تا کنگره را برای کمکش برای رویارویی با «غول» جدید آمریکا را بسیج کند که هیچ علاقه و دوستی از خود نسبت به عربستان نشان نداده و می خواهد که عربستان بهای حمایت آمریکا از این کشور را بپردازد و قانون«جاستا» را که هدفش «دوشیدن» این کشور به لحاظ مالی با دادن غرامت به قربانیان«تروریسم اش»است، تایید میکند. ترکیه هم که اکنون مشغول رویارویی با خطر کردها در منطقه است که به دنبال کشور هستند.و اما قطر شروع به این کرده است که حد و حدود قدرت و امکانات و حجم سیاسی و جغرافیایی خودش را بشناسد و آرام شده تا از خسارت ها و خطرات با هم در امان باشد.
حمله های رسانه ای که «الجزیره» و «العربیه» طی جنگ اول حلب در چند ماه پیش به راهانداختند در بمباران کنونی گروه های مسلح که شدیدتر است، تکرار نشده و «مربع های قرمز» از شبکه های اجتماعی غایب شده است و ما بر این باور نیستیم که این تحول اتفاقی صورت گرفته است.
چه کنفرانس جدید معارضان داخل و خارج در دمشق یا هر پایتخت عربی یا یکی از کشورهای حاشیه خلیج فارس برگزار شود یا در اساس برگزار نشود، همه شکل های قدیمی فرایند سیاسی مذاکره ای در اتاق های مراقبت های ویژه قرار گرفته است، اگر نگوییم نفس اش بند آمد و به باور بسیاری از ناظران«معارضان» در هر شکل آنها باید سیاست ها و مواضع خود را مورد بازنگری قرار داده و با واقعیت جدید خود را سازگار و تلاش کنند که پیش از آن که کار از کار بگذرد باید تا جایی که بتوانند دستاورد به دست آوردند.
منبع: جماران