ویژه هفته وحدت و نوروز
سرود عشق
بهار آمد و گلزار، نور باران شد
چمن ز عشق رخ یار، لاله افشان شد
سرود عشق، ز مرغان بوستان بشنو
جمال یار ز گلبرگ سبز تابان شد
ندا به ساقی سرمست گلعذار رسید
که طرف دشت چو رخسار سرخ مستان شد
به غنچه گوی که از روی خویش پرده فکن
که مرغ دل ز فراق رخت پریشان شد
ز حال قلب جفا دیدهام مپرس، مپرس
چو ابر از غم دلدار اشکریزان شد
امام خمینی(ره)
جمال محمّد(ص)
ماه فرو ماند از جمال محمد(ص)
سرو نروید به اعتدال محمد(ص)
قدر فلک را کمال و منزلتی نیست
در نظر قدر با کمال محمد(ص)
وعده دیدار هر کسی به قیامت
لیله اسرا، شب وصال محمد(ص)
آدم و نوح و خلیل و موسی و عیسی
آمده مجموع در ظلال محمد(ص)
عرصه دنیا مجال همّت او نیست
روز قیامت نگر مجال محمد(ص)
شمس و قمر در زمین حشر نتابند
نور نتابد، مگر جمال محمد(ص)
وان همه پیراسته به جنّت و فردوس
بو که قبولش کند بلال محمد(ص)
سعدی
رسالت گُل محمدی(ص)
عاشقم بهار را
رویش ستاره در کویر شام تار را
رهنورد دشتهای عاشقی!
پُر ز باده سپیده باد جام تو
ای که چون غزال تشنه،
آبِ تازه میخورد
مزرع دلم ز جاری کلام تو
در غبار کام تو
چاره فسونگران و رهزنان
در مُحاق مرگ، رُخ نهفتن است
من که تشنهام زلالی از سپیده را
من که جستوجوگرم،
سرودههای ناشنیده را
شعر من که عاشقم
همیشه از تو گفتن است
ای که در بهار سبز نام تو
رسالت گُل محمدی
شکفتن است!
سید حسن حسینی(ره)
ختم رُسُل
ای بارقه پاکی! مهر از تو شکوفا شد
تو معنی لولاکی، هستی ز تو پیدا شد
تو لم یزلی بودی، نور ازلی بودی
همراز علی بودی، آدم ز تو گویا شد
مِیْ، آمده مست از تو، سرمستی هست از تو
در صبح الست از تو، گل غنچه دل واشد
ای چشمه زاینده! در جاری آینده
هستی ز تو پاینده، عالم ز تو برپا شد
خوشبو شده گل با تو، اندیشه کُل با تو
ای ختم رسل با تو، عشق آمد و شیدا شد
روییده گل از نامت، وز خرّمیگامت
با زمزم پیغامت، رود آمد و دریا شد
تو از من و ما دوری، سر منزل منظوری
در وادی شب نوری، روشن ز تو بینا شد
بوی احدی، بویت، خوی صمدی، خویت
خورشید دل از رویت، سر بر زد و زهرا شد
آیین درخشانت، گلخانه قرآنت
پیمانه پیمانت، پویایی فردا شد
نصرالله مردانی
معجزه گل
یاران! نزول معجزه گل مبارک است
در این بهار، شورش بلبل مبارک است
در باغ گل، زیارت سوسن تبرک است
در صحن گل، تلاوت سنبل، مبارک است
بر غنچهای که در به بهاران گشوده است
آزادی از حصار تغافل، مبارک است
در این بهار، سمت شکفتن سفر کنید
گلگشت باغ، در سفر گل مبارک است
رضا اسماعیلی
تقدیم به رسول مهر
زمین به دور تو چرخید…
نفس کشیدی و کار بهار یکسره شد
تو ماه بودی و چشمان آب منظره شد
از ابتدای جهان نقشهها مسطّح بود
زمین به دور تو چرخید، ناگهان کُره شد
دل کسی که از اوّل نبود در تب و تاب
تو آمدی به زمین، ابتدای دلهره شد
و از بهشت کسی بوسهای به لب آمد
برای چشم تو آماده مذاکره شد
سه سال درّهنشینی، سه سال دلتنگی
سه سال هیچ نگفتی، دلت محاصره شد
وسط نشستی و دنیا به دور تو چرخید
کمان تو سبب اختراع دایره شد
همین که پلک زدی، باز کردی و بستی
شروع ساخت صدها هزار پنجره شد
تو معجزهای درست، مثل چوب بر کف نیل
حسود بود کسی که پس از تو ساحره شد
و بعد بین دو چشمت فرشته بوسه زد و
رسول نام تو شد، کار عشق یکسره شد
آرش واقعطلب
ماهنامه موعود شماره ۱۰۹