فراماسونری و نقش آن در تاریخ معاصر ایران

mirza malkam khan ndy1otniow - فراماسونری و نقش آن در تاریخ معاصر ایرانایرانیان وقتی به هندوستان سفر کردند اولین بار با فراماسونری آشنا شدند و این کلمه وارد ادبیات ما شد. یکی دیگر از مبادی ورودی فراماسونری عثمانی است. غیر از این ها سفرایی که از ایران به خارج فرستاده شدند هم فراماسون می‌شوند و برمی‌گردند. اتفاقا در فراماسونری ایران یک یهودی زاده نقش اصلی را ایفا می‌کند.

 

 

ایرانیان وقتی به هندوستان سفر کردند اولین بار با فراماسونری آشنا شدند و این کلمه وارد ادبیات ما شد. یکی دیگر از مبادی ورودی فراماسونری عثمانی است. غیر از این ها سفرایی که از ایران به خارج فرستاده شدند هم فراماسون می‌شوند و برمی‌گردند. اتفاقا در فراماسونری ایران یک یهودی زاده نقش اصلی را ایفا می‌کند و اولین فراماسون ایرانی فردی به نام «میرزا ابوالحسن خان ایلچی» است که متعلق به خانواده کلانتری است که در زمان اینها یهودیان وارد دستگاه شدند و قصد داشتند ایران را به تصرف خود درآورند.

سفیر وقت انگلیس «سرگوراوزلی» در ایران با دو دستور وارد ایران می‌شود. یک دستور از جانب «جرج سوم» پادشاه انگلیس که مأمور می‌شود اطلاعات جامعی از ایران تهیه و ارسال کند و دستور دوم او تأسیس لژ فراماسونری در ایران به نام «لژ اصفهان» بود.

سرگوراوزلی طی نامه ای که به لندن می فرستد، می نویسد که برای حفظ مستعمرات انگلیس، باید ایران در یک توحش و بربریت دائم نگه داشته شود. شاید منظور او حفظ جامعه ایرانی در وضعی آشفته، بی قانون و پراکنده است. به همین دلیل هرگاه ما خواستیم پیشرفتی به دست بیاوریم انگلیسی ها مانع شدند و حتی بعد از انقلاب هم آنها این سیاست را دنبال کردند.

اولین لژ فراماسونری که در ایران به وجود آمد و همه بر آن اذعان دارند «فراموشخانه میرزا ملکم خان» است. در تأسیس این فراموشخانه چند چهره علنی و یک چهره پنهان داریم. چهره های علنی یکی همین میرزا ملکم خان است «جلال الدین میرزا» و «حاج سیاح» و تعدادی دیگر هستند که عملکرد این جمعیت در راستای همان پراکنده و آشفته نگه داشتن شرایط اجتماعی ایران است.

220px mirza malkam khan mzg1mtmxnj - فراماسونری و نقش آن در تاریخ معاصر ایران

 

قرارداد «رویتر» را میرزا ملکم خان و میرزا حسن خان سپهسالار با شخصی به نام «اسرائیل یوسفات» یک یهودی ظاهرا هندی تابع انگلستان منعقد می‌کنند که در طی آن منابع زیرزمینی و روی زمینی ایران به مدت ۷۰سال در اختیار بیگانگان قرارداده می‌شود. کاری که حتی امپراطور انگلستان هم آن را باور نمی‌کرد که واقعا چطور ممکن است یک حکومتی چنین کاری بکند؟!

بساط لژ میرزا ملکم خان با هوشیاری و غیرت حاج ملاعلی کنی برچیده می‌شود. حاج ملاعلی کنی حداقل دونقش برجسته در تاریخ ایران دارد که یکی بر هم زدن قرارداد رویتر و دیگری برچیده کردن بساط لژ میرزا ملکم خان است. در سال ۱۳۱۷ هجری، بعد از مرگ ناصرالدین شاه یک انجمن به نام انجمن اخوت در ایران تشکیل می‌شود که صورت ظاهری آن فعالیت های درویشی است و در خفا محل تجمع و تشکیل جلسات فراماسونری است.

فراماسونری با تأکید بر پلورالسیم و نسبی گرایی فرصتی ایجاد می‌کند تا دگراندیشان و ساختارشکنان بتوانند در آن حضور پیدا کنند.

سال۱۳۲۲ هجری قمری زمینه های تأسیس اولین لژ رسمی‌به وجود می آید. عقیده بر این است که لژ ملکم خان رسمی نبوده در تأسیس لژ بیداری عناصر دگراندیش و یهودیان نقش داشتند. یهودیان مدارسی در سراسر جهان ایجاد کردند به نام آژانس اسرائیلیان. این مدارس را یهودیان فرانسه در ایران تأسیس کردند، هفت استاد این مدارس در زمره مؤسسین لژ بیداری هستند. به اضافه اردشیر جی جاسوس و محمدعلی فروغی و تقی زاده و بقیه که در لیست لژ بیداری اسامی‌شان ذکر شده است. از این تاریخ یعنی ۱۳۲۴ هجری فراماسونری در ایران به دو شاخه تقسیم می‌شود. دو شاخه اعتدالی و افراطی، شاخه اعتدالی را عباسقلی خان آدمیت اداره می‌کند و شاخه افراطی را اردشیر جی. درگیر و دار مشروطه دسته اول برای آرام کردن جامعه به سمت مذاکره با محمدعلی شاه می روند و تحولات را در درازمدت دنبال می‌کنند. اما شاخه افراطی در تمام اغتشاشات مشروطه نقش داشتند.

این جانب اصل مشروطه را حرکت مثبتی برای ملت می دانم. اما طیف های مختلفی در این جریان حضور داشتند که حضور این طیف ها نسبت به اهداف این جریان بدبینی ایجاد می‌کند.

یکی از جرقه های مشروطه چوب خوردن تجار قند در تهران بود. اسناد تاریخی نشان می دهد محرک علاءالدوله حاکم تهران، در چوب زدن میرزاهاشم قندی که یکی از تجار قند بوده فردی به نام میرزا حسن خان رشدی، یک فراماسونر است و بنا به نقلی پدر مدارس جدید نیز است.

پس از چوب زدن تجار تهران، مردم شورش و به این عمل اعتراض می‌کنند. میرزا ملک منصور (شاه السلطنه) پسر مظفر الدین شاه که یک فرماسونر است به صدراعظم مراجعه می‌کند و به جای اینکه آشوب را آرام کند عین الدوله را تحریک می‌کند به ایستادن جلوی مردم که این واقعه منجر به کتک خوردن بعضی علما و عصبانیت بیش از حد مردم و حتی کشته شدن «عبدالحمید» روحانی جوان می‌شود و آتش مشروطه اینگونه برافروخته می‌شود و اداره امور را از دست نخبگان اصیل و متفکران و روحانیت شیعه خارج کرد و بدست مجامع ماسونی داد. از آن روز تا کودتای ۱۲۹۹ و بعد از آن، ایران روی آرامش را ندید. هر وقت ایرانی ها خواستند به توافق برسند فراماسونرها با توطئه گری مانع شدند و کار را به، به توپ بستن مجلس کشاندند و باعث دخالت گسترده انگلیس و روسیه در ایران شدند و با تحصن در سفارت روسیه و انگلیس ماهیت غیربومی و غیرملی به انقلاب مشروطه ایران دادند و با فتح تهران عملا کنترل ایران را به دست آوردند.

ملکم خان در خدمت صهیونیسم بود و هیچ اعتقادی به ادیان ثلاثه (نه اسلام، نه مسیحیت نه یهودیت) نداشت. در خاطرات ناصرالدین شاه آمده که در پاریس یا لندن ملکم خان، روچیلد را به دیدن ما آورد و روچیلد در خصوص وضعیت یهودیان از حکومت وقت امتیازاتی می خواستند. ناصرالدین شاه به آنها می‌گوید چرا نمی روید فلسطین را بخرید و یهودیان را در آنجا جمع کنید و بعدها تاریخ نشان داد که آنها چنین تصمیمی داشتند. چون «تئودور هرتزل» که نزد سلطان عبدالحمید پادشاه عثمانی رفته بود از او می خواهد که اجازه مهاجرت یهودیان به فلسطین را بدهد و بهای سنگینی نیز تقبل می‌کند. حاضر می‌شود تمام بدهی خارجی امپراطوری عثمانی را بپردازد و ۸ کشتی طلا به امپراطوری بدهند و در ازای چنین مبالغ هنگفتی فقط اجازه مهاجرت و اسکان در فلسطین را می خواستند. اما عبدالحمید نمی پذیرد و همین موجب واژگونی دولت او می‌شود.

در توطئه سرنگونی حکومت سلطان عبدالحمید و فروپاشی امپراطوری عثمانی سه بخش به خوبی با همدیگر همکاری می کنند: دسته اول روشنفکران هستند. دسته دوم یهودیان و دسته سوم بهائیان ایران هستند. بهائیان که در دوره ناصرالدین شاه از ایران رانده می‌شوند به بغداد می روند و به بهانه نزاع میان بابیه و بهائیه، بهائیان به عکا (فلسطین اشغالی) می روند و بابیه به قبرس.

سال ۱۳۲۷ه. اوج حاکمیت بهائیان است و آن ها کمک های بی شائبه به دستگاه اطلاعاتی و ارتش انگلستان می‌کنند. به همین دلیل است که عباس افندی بعد از اینکه امپراطوری عثمانی از هم می پاشد به لقب «سر» ملقب می‌شود.

اسناد موجود در لژ بیداری گواه این مطلب است که حتی تعیین یک حاکم محلی با تأیید لژ بیداری انجام می‌شده است. مثلا ادیب الممالک فراهانی در یک نامه از لژ اجازه می‌گیرد که من را حاکم فسا کرده‌اند آیا من بروم یا نه؟ بعد هر اتفاقی که آنجا می افتد به لژ گزارش می دهد.

حتی تدوین قانون اساسی را نیز آنها انجام می دهند؛ برپایه ترجمه قانون اساسی کشورهای فرانسه، بلژیک، انگلستان، توسط تقی زاده، فروغی و سیدنصرالله تقوی انجام شد. و این سه نفر از اعضای اصلی لژ بیداری ایران هستند. نظام حقوقی ایران که به سمت سکولاریستی شدن پیش می رود زیر نظر اینان بوده است. اوضاع حقوقی و قضایی و عمده تحولات زیر نظر این سه تن شکل می‌گیرد مشیرالدوله پیرنیا (میرزا حسن خان) به لژ «گرانداوریا» نامه می نویسد و می‌گوید ما می خواهیم تغییرات گسترده قضایی و حقوقی در ایران ایجاد کنیم. شما یک حقوقدان به ما معرفی کنید و آنها نیز «مسیو پرنی» را به ایران می فرستند. و تحولات حقوقی در ایران اتفاق می افتد که میرزا علی اکبر خان داور آن را به اوج می رساند. به هر حال امری نیست که دخالت اینها در آن نباشد. از به دار زدن شیخ فضل الله نوری توسط همین کمیته فراماسونری- که یک طرف آن یپرمن خان ارمنی و طرف دیگر آن شیخ ابراهیم زنجانی یهودی زاده است در کسوت روحانی، و از ۱۲ نفر کمیته انقلابی، ۹ نفر عضو لژ بیداری هستند- تا کودتای ۱۲۹۹ توسط اینان صورت می‌گیرد.

فاتحین تهران قصد تحولات فرهنگی سیاسی را دارند و دولت را نیز در دست دارند. با زور می خواهند دولت مدرن را در ایران سر کار بیاورند و پروژه مدرنیزاسیون را در ایران اجرا کنند همان روشنفکرانی که در عهد قاجار دم از قانون و آزادی می زدند الان در خدمت لژ بیداری و در فکر تحولات گسترده هستند. کشتار علما و برخورد با جریانات فایده نمی‌کند. بنابراین از سال ۱۲۹۲ تا ۱۲۹۹ ایجاد دولت مدرن و دیکتاتوری نو را ترویج می‌کنند.

 

1521 ymvlnzc5yz - فراماسونری و نقش آن در تاریخ معاصر ایران

 

کودتای ۱۲۹۹ یک کودتای ماسونی است که همه طیف ها در آن حضور دارند: بهایی ها، یهودی ها، مسیحی ها، علی اللهی ها، صوفی ها و اردشیرجی که در خاطرات خود به صراحت گفته همه کاره کودتای ۱۲۰۰ من بودم. و ارتباط او با کانون های یهودی کاملا مشخص شده است.

و در دوره پهلوی دوم انتقال قدرت از پهلوی اول به دوم توسط یک فراماسونر به نام محمدعلی فروغی انجام می گیرد. در سال ۱۹۴۷ لژ بزرگ تشکیل می‌شود و در سال ۱۹۴۸ لژ عالی اسکاتی و قریب به ۵۰، ۶۰ لژ فراماسونری در آن زمان در ایران فعال هستند که حدود ۵ هزار نفر عضو دارد که در همه ارکان حکومتی حضور دارند. نمایندگان سنا، مجلس، رؤسای دانشگاه ها، وزرای کابینه و حتی در میان بازرگانان و سفرا و غیره.

 

photo177 1 zdewmza5mz - فراماسونری و نقش آن در تاریخ معاصر ایران

 

وقوع انقلاب اسلامی‌باعث تعطیل شدن لژهای فراماسونری در ایران شد اما تفکر فراماسونری در قالب های لیبرالیسم، پلورالیسم، نسبی گرایی و… ترویج شد و هنوز هم به قوت هر چه تمامتر ترویج می‌شود.

سخنران:   ‌موسی‌  –   حقانی‌
 منبع: روزنامه – کیهان

همچنین ببینید

وظایف و القاب انجمن پنهان و ابزارها و نشانه‌ها

منصور عبدالحکیم به استناد کتاب ترجمه شده توسّط عوض ‌خوری در ادامة شرح ماجرای انجمن قدرت، به وظایف نه عضو مؤسّس اشاره کرده و اعلام می‌دارد ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *