حـقّ بیمار

 
تا درِ کوچه را باز کردم و پا بیرون گذاشتم، دیدم اجل معلّق انتظارم را می‌کشد تا به سرعت بر سرم نازل شود. جای دشمنتان خالی، توپ فوتبال چهل ‌تکّه آقا محمّد، پسر همسایه، که هدیه پدرش به مناسبت أخذ مدرک کلاس اوّل دبستان بود، بر فرق سر بنده کوبیده شد تا یادآوری کند که: هان همسایه‌ها! غافل مباشید که فصل تابستان فرا رسید و برگزاری جام‌های کوچک و بزرگ خانه‌ای، محلّه‌ای، شهری و … شروع شد. هشدار که از قافله عقب نمانید؛ وگرنه بچّه‌های محلّه می‌دانند و شما!

خلاصه دردسرتان ندهم با دستی بر سر و ناله‌کنان راهی دفتر مجله شدم. امروز قرار است مصاحبه پزشکان درباره حقّ بیمار و طبیب را انجام دهم.

به توصیه سردبیر محترم مجله، بعد از چاپ مطلب «حقّ بیمار» در نشریه شماره ۱۱۲، باید نظر برخی از پزشکان محترم را در این باره برای درج در این شماره مجله جویا می‌شدیم.

٭ ٭ ٭
آقای دکتر رضا افشار، دانشیار نفرولوژی، عضو هیئت علمی «دانشگاه شاهد».

مشاهده رابطه صمیمانه آقای دکتر با مریضانش مهم‌ترین عاملی بود که ما را واداشت تا مزاحمش شویم و از او درباره حقّ بیمار بپرسیم؛ ایشان هم مثل همیشه متواضعانه و صمیمانه پاسخ ما را این گونه داد:

سخن گفتن در باب اخلاق چه به صورت عام و چه در صنوف مختلف بسیار سخت است، چرا که ناخودآگاه به گوینده می‌نگرند که آیا خود متّصف به این صفات می‌باشد؟ و به دنبال آن ضرب المثلِ «رطب و رطب خورده» تداعی می‌شود. ولی از باب تکلیفی که شد با کلامی قاصر و آموخته‌هایی از اساتید بزرگوارم که طیّ سال‌های تحصیل به ما گوشزد می‌کردند، واگویه می‌کنم، هر چند که نیاموختیم و عامل نبودیم.

ابتدا در باب اهمّیت طبابت باید بگویم همین بس که از امام صادق(ع) روایت شده: «هیچ شهری از سه کس در امر دنیا و آخرتش بی‌نیاز نیست، فقیه دانای پرهیزکار، فرمانروای خیرخواه و طبیب دانشمند».

اهمّیت هر علمی در موضوعی است که به آن می‌پردازد و چه مبحثی شریف‌تر از جان انسان که مقام خلیفـه الهی دارد و اگر کسی این مقام را درک کند و توفیق یابد که حقّ آن را ادا کند، چه بسا که از کوته راه، به رستگاری حقیقی دست یابد. اگر به زندگی به عنوان مزرعه آخرت بنگریم و علم و حرفه را وسیله‌ای برای خدمت به خلق خدا و در راه خدا بدانیم، آنگاه علم حجاب اکبرمان نمی‌شود و مصداق کلام رسول الله(ص) می‌شویم که فرمودند: «هر کس که مشکلی از بیماری رفع کند، گناهانش آمرزیده می‌شود».

امّا در مورد حقّ بیمار بر طبیب می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

۱. دانایی و علم به روز، خوش خلقی و مهربانی پزشک: شکرانه موقعیّتی که پروردگار عنایت کرده است، خوش‌رویی و حلّ مشکلات مردمان است که روایت شده است: «پروردگار به چیزی بالاتر از عملی که به واسطه آن مؤمنی خوشحال شده باشد، عبادت نشده است.»

۲. راز‌داری و امین بودن پزشک: او باید خود را مشاور امین بیمار بداند و نه رئیس لازم الاتّباع او و در نهایت، این بیمار باشد که درمان را انتخاب می‌کند؛ به ارزش‌های اعتقادی او احترام گذارده و با رعایت عفّت از انجام معاینات و اقدامات
غیر ضروری که خلاف ارزش‌های دینی بیمار بوده و موجب آزردگی روحی او شود، خودداری کند.

۳. صبر، حوصله و بردباری پزشک: اصرار و سؤالات مکرّر بیمار او را آزرده نکند و همواره با روی خوش پاسخ‌گوی وی باشد، که معصوم(ع) فرمود: «حاجات مردمان به شما نعمات خداوند هستند. از نعمت‌های خدا رویگردان نشوید.»

۴. ایثار و تلاش، درستکاری و صداقت، معاینه دقیق و وقت گذاشتن برای بیماران: پزشک باید بداند که هر بیمار نان آور یک خانواده،پدر فرزندانی، تنها فرزند پدر و مادری یا امید چشم انتظاری است که در صورت بی‌توجّهی ممکن است جانش را از دست بدهد و تمام تلاش خود را برای درمان کامل وی به کار گیرد.

۵. خرج تراشی نکردن برای بیمار: ترجیحاً پزشک ارتباط مستقیم مالی با بیمار نداشته باشد و بیمار را به چشم مشتری نگاه نکند، در انتخاب روش‌های درمانی همسان، رعایت وضعیّت اقتصادی بیمار را بنماید و او را تحت فشار مالی نگذارد، خداوند را روزی‌رسان دانسته و اجرت را از او بطلبد که فرموده: «اهل علم را من ضامن ارزاقشان هستم.»

۶. توضیح دادن روش درمان و عوارض ناشی از آن: پزشک بایست از استفاده از روش‌های درمانی تأیید نشده خودداری کند و آگاهی دادن به بیمار را حقّ او بداند و با زبان قابل فهم و در حدّ ضرورت بیماری را برای مریض یا همراهانش شرح دهد. او باید در مواقع ضروری از مشورت سایر همکاران بهره گیرد و از درمان مواردی که  در آن حیطه تخصّص ندارد، خودداری کند.
پزشک بایستی در همه حال خداوند را قادر مطلق بداند، با دوری از غرور و عُجب، شفا را از جانب پروردگار دانسته و خود را وسیله‌ای بیش نداند «و اذا مرضت فهو یشفین.»

  • لطفاً درباره حقّ پزشک بر بیمار هم به اختصار نکاتی را بفرمایید.
 
در مقابل، طبیب نیز بر بیمار حقّی دارد که رعایت آنها در آرامش فکری، استقلال در تصمیم‌گیری و در نهایت درمان صحیح و شفای بیماران به پزشک کمک می‌کند، از آن جمله:
۱. احترام متقابل و رعایت شأن اجتماعی و اعتماد به پزشک است؛ مریض نباید چیزی را از پزشک پنهان کند و او را با اطّلاعات غلط به اشتباه بیاندازد؛
۲. باور داشته باشد که پزشکان نیز انسان‌هایی هستند همانند سایرین، با همان مشکلات روزمرّه که ممکن است گاهی آنها را از خوش خلقی دور کند؛
۳. بیمار باید بداند که اگر پزشکی صادقانه از تشخیص بیماریش اعلام عجز کرد و او را به طبیب دیگری ارجاع داد، نشانه صداقت اوست و از او بدگویی نکند؛
۴. بیمار یقین داشته باشد که طبیب واقعی با بیمارش درد می‌کشد، با او می‌میرد و با او زنده می‌شود و هیچ لذّتی را با حظّ شنیدن خبر حصول سلامتی بیمار بد حالش
عوض نمی‌کند. ما باید بپذیریم که ادای احترام به تمام صاحبان مشاغل و رعایت شئونات برخی از آنان که از جمله طبیبان، تضمین کننده سلامت جامعه است.
خلاصه آنکه روابط بین بیمار و طبیب رفتاری دو سویه
و هر یک بر دیگری تأثیرگذار است، کلام آرام‌بخش طبیبی حاذق و خداترس، خانواده‌ای را از اضطراب و نگرانی می‌رهاند و حتّی در صورتی که عمر بیمارشان به دنیا نباشد، قدرشناس پزشکی که تمام تلاشش را برای بهبود بیمار کرده است، هستند.

  •  با تشکّر از قبول زحمتتان، لطفاً در آخر یکی از خاطراتتان را که با موضوع ما مرتبط است، برایمان بیان کنید.

چه بسیار مواقعی که خود من خسته و بی‌حوصله بوده‌ام و بیمار سلیم النّفسی مرا به آرامش دعوت کرده و با درک حال ناخوشم، گفته: پسرم می‌روم و زمانی دیگر می‌آیم و من مانده‌ام و بار شرمندگی.

در پایان حیف است که از کلام پر مغز منتسب به برزویه طبیب بگذریم که قریب به مضمون چنین گفته است:
طبابت چون کاشت گندم است. حاصل زراعت که گندم است، سلامت بیمار باشد و درآمد طبیب نیز مانند کاه، چون گندم پرورده شود، کاه نیز ناگزیر در کنار حاصل آید.
ومن الله التّوفیق

 
آقای دکتر محمّد جواد تاج، متخصّص امراض عفونی «بیمارستان شهید انصاری رودسر»، یکی دیگر از دوستان موعودی ماست که با گرمی ما را پذیرفت و پاسخگوی پرسش‌های ما شد.
او ابتدا روایتی از نبیّ مکرّم اسلام(ص) نقل می‌کند که فرمودند: «کسی که برای سلامتی و برآوردن حاجت بیمار تلاش کند، گناهان او آمرزیده می‌شود و مانند روزی است که از مادر متولّد شده است.»
سپس ویژگی‌های یک پزشک را از میان متون قدیمی مربوط به اطبّای نامی ایران برمی‌شمارد:
پزشک باید آراستگی و وارستگی ظاهری داشته باشد. رضایت خالق را در نظر بگیرد، مهارت و دانش کافی را کسب نماید (افزایش مطالعه، استفاده از پایگاه‌های پزشکی اینترنت، شرکت در کنفرانس‌های بازآموزی و …)، پزشک باید امراض شایع منطقه خود و نیز امراض فصول مختلف را  بشناسد، باید غرور علمی نداشته باشد و از دانش پزشکان کارآزموده (پیش‌کسوت) استفاده نماید و در موارد غامض مشاوره نماید، تا آنجا که مقدور است داروهای کمتر، ارزان‌تر و کم عارضه‌تر را نسخه نماید، جز در موارد ضروری از چاقو و وسایل جرّاحی استفاده نکند، راز دار باشد، سعه صدر و حوصله کافی در شنیدن شرح حال بیمار داشته باشد، بنابراین ویزیت سریع بیماران و نیز چند بیمار با هم در اتاق معاینه، شایسته نیست، پزشک باید خیرخواه مردم باشد، خوش خلق باشد، بین فقیر و غنی فرق نگذارد و …
او در ادامه می‌گوید: موضوع اخلاق پزشکی نباید تا اینجا مطرح و بعد مختومه اعلام گردد بلکه باید از دیدگاه حقوق و انتظارات پزشکان و سایر کادر نیز مطالبی بیان گردد.
مباحث حقوقی دو جانبه‌اند: مانند حقوق والدین و فرزندان، حقوق استاد و شاگرد، حقوق کارفرما کارگر، حقوق دولت و ملّت و …
باید پزشک و کادر پزشکی به رسمیّت شناخته شده و احترام و قداست آنان حفظ گردد. ممکن است بیان گردد که حریم امام‌زاده را باید متولّی آن نگه‌ دارد، امّا پزشکانی که با اعمال ناشایست خود حرمت‌شکنی می‌کنند، تعداد اندکی بوده و قاطبه پزشکان از اعمال آنها متنفّر هستند.
البتّه در هر حرفه‌ای، افراد متخلّف هستند و قانون برخورد لازم را با آنان باید اعمال نماید.
متأسّفانه در موارد بسیار نادری توسط بعضی جراید و در بعضی از فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیونی، قداست طبّ به شوخی و سخره گرفته می‌شود که باعث رنجش خاطر جامعه پزشکی و درمانی می‌گردد.
توصیه دکتر تاج به مسئولان اجرایی:
کادر پزشکی باید در محیطی به کار مشغول باشندکه فشارهای روانی و جسمانی در حدّاقل میزان باشد، گاهی پزشکان جوان در بعضی از مراکز بیمارستانی و درمانگاه‌های دولتی تأمین اجتماعی، مجبور به ویزیت به تعداد حدود سه برابر استاندارد می‌گردند. این ویزیت‌های سریع، باعث خستگی مضاعف کادر درمانی و بروز تهدیداتی برای بیماران می‌شود.
در شرایط خاصّی اضطراب، فشار کار و استرس ناشی از آن برای کادر درمانی چند برابر می‌شود، به طور مثال وقتی که کادر درمانی شیفت شب یا در ایّام تعطیلی باشند و تعداد آنها کافی نباشد؛ در مواردی که ازدحام بیماران است، خصوصاً موارد تصادفات و سایر اورژانس‌های طبّی که در شهرهای توریستی بیشتر به چشم می‌خورد؛ هنگامی‌که در منطقه متخصّص مربوط نباشد یا ابزار پزشکی مثل سی تی اسکن یا حتّی آمبولانس برای انتقال بیماران نباشد و …
بنابراین پزشک کادر درمانی حق دارد که تعداد نیروی انسانی و نیز تجهیزات کافی و هماهنگ را در محلّ کار خود داشته باشد و کادر درمانی حق دارند از لحاظ نیازهای اقتصادی و معیشتی در تنگنا نباشند.
دولت‌ باید تجهیزات مورد نظر برای مراقبت‌های بهداشتی، پیشگیری از امراض، تشخیص و درمان بیماری‌ها را به عنوان حقوق شهروندی در هر منطقه تدارک و حتّی‌المقدور محیط کاری کم استرس را فراهم کند. که در این صورت می‌توان از پرسنل، انجام وظایف را به احسن وجه انتظار داشت.
در پایان شعر زیر را به پزشکان و سایر کادر درمانی تقدیم می‌دارم:
صدها فرشته بوسه بر آن دست می‌زند
کز کار خلق یک گره بسته وا کند

محسن تابنده
ماهنامه موعود شماره ۱۱۳

همچنین ببینید

مایه حیاتی که موجب عذاب می‌شود

یک متخصص طب سنتی گفت: افراد آب بسیار ننوشند چرا که نوشیدن آب فراوان سر منشاء بیماری است و دردها را به سمت خود می‌کشد. ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *