آیتالله العظمی وحید خراسانی
اشاره :
آیتالله العظمی وحید خراسانی، روز یکشنبه، نوزدهم مهرماه برابر با ۲۴ شعبانالمعظم، در آخرین جلسه درس خارج اصول پیش از ماه مبارک رمضان، طی بیاناتی به تبیین اهمیت این ماه مبارک پرداختند. آنچه در پی خواهد بخشهایی از این بیانات است:
ایشان خاطر نشان ساختند:
مهم این است که قدرتی در آدمی پیدا شود که بتواند پوستها را بکند و مغز حقایق را بیرون بیاورد و این مقام، اکسیر احمر است و حقیقت فقه، این است، «لیتفقّهوا فی الدین» ۱ . گاهی تعبیر میشود به درایت روایت؛ گاهی تعبیر میشود به فقه آیه و حدیث؛ گاهی تعبیر میشود به ادراک معارف کلمات اهل بیت(ع) و غرض نهایی از علمآموزی، وصول به این حد است.
معظم له با اشاره به تعبیرات عجیب رسول اکرم(ص) در مورد ماه رمضان المبارک تصریح نمودند:
تعبیرات پیغمبر(ص) درباره ماه رمضان بهتانگیز است. من به یک کلمه اشاره میکنم، «أنفاسکم فیه تسبیح و نومکم فیه عباده»، ۲ این روایت را همه خواندهایم، اما چه نکتهای در این کلمات نهفته است؟ نَفَس، امری غیر اختیاری است؛ خواب هم امری غیر اختیاری است، وقت خواب، همه قوا معطل و مختل میشود، حال چه قدرتی است در این ماه که امر غیراختیاری را مبدل میکند به اختیاری؟ آنهم به گونهای که عقل را به حیرت واداشته است.
ایشان بالاترین درجه معرفتالله را «تسبیح» دانسته و افزودند:
در سوره «أعلی» آمده است: «سبّح اسم ربّک الاعلی الذی خلق فسوّی». در رکوع و سجود، آنچه که مقرر شده، تسبیح است. حالا باید دید خود تسبیح چه حقیقتی است؟ افسوس که ما به این حقایق، آنچنان که باید توجه نکردهایم و نفهمیدهایم چه جواهری در این کلمات نهفته است.
در تسبیحات أربعه میخوانیم: «سبحانالله و الحمدلله، ولا إله إلاّ الله و اللهاکبر». با این که اهم تمام کلمات، کلمه توحید است و طهارت و اسلام به توحید است، چگونه است که در اینجا اول، سخن از تسبیح است و «سبحانالله»، اول آمده است. سفوَری در قرآن به نام «مسبّحات» هست. همه این سورهها شروعشان با تسبیح است: «سبّح لله ما فیالسموات و ما فی الارض…» ۳ و یا «یسبّح لله ما فیالسموات…» ۴ .
آیتالله العظمی وحید به گونههای مختلف تسبیح در سورههای مسبّحات قرآن اشاره کرده و افزودند:
یک قسم به صیغه ماضی آمده است؛ مثل سوره حدید: «سبّح لله ما فیالسموات…»؛ گونه دیگر به صورت مضارع آمده است؛ مثل سوره جمعه: «یسبّح لله ما فیالسموات…»؛ و یک قسم به صورت امر وارد شده است: «سبّح اسم ربّک الاعلی…» ۵؛ و در هر سه صورت، این ماده (سبح) آمده است، که در هر کدام از اینها ابوابی از حکمت نهفته است.
معظم له خاطر نشان ساختند:
ماه رمضان خاصیت اکسیری دارد. اکسیر یعنی چه؟ اکسیر، عملی است که آن عمل به هر چه که برخورد کند، آن شیء مبدل به کیمیا میشود. حال باید دید خود این اکسیر چیست که جوهر را به صورت ذاتی و با یک برخورد، عوض میکند.
این همان کبریت احمر است که در روایات به آن اشاره شده است و از شاگردان امام ششم(ع)، یک نفر آن را میدانست و او «جابر بن حیّان» بود که صاحب اکسیر شده و امام(ع) اکسیر را به او آموخته بود. خاصیت اکسیر این است که اگر به آهن برخورد کند؛ آهنی را که سالها باید در معادن فعل و انفعالات در آن صورت بگیرد تا تغییر کند، در یک لحظه، تبدیل به طلای احمر مینماید؛ لذا خاصیت ماه رمضان، این گونه است که نَفَسهای ما را تبدیل به تسبیح میکند؛ یعنی ما تسبیح نگفتهایم ولی نفس ما تبدیل به تسبیح میشود.
ایشان در بخش دیگر سخنان خود پیرامون اقسام تسبیح، یادآور شدند:
تسبیح بر دو قسم است، یک وقت خود انسان تسبیح میگوید و گاهی خدا تسبیح میکند. به این نکته خوب توجه کنید، انسان که تسبیح بگوید میشود کار بشری، اما وقتی در ماه رمضان همین بشر تسبیح میگوید ـ به دلیل خاصیت عجیب این ماه ـ عقل در درک عظمت این تسبیح، حیران میشود.
حضرت آیتالله وحید در بیان ابعاد دیگری از تسبیح و ذکر خداوندی در این ماه، خطاب به روحانیان اظهار داشتند:
اگر کسی توفیق پیدا کند همین نفسی را که تسبیح است به اختیار خود در ذکر خدا صرف کند، آن وقت حساب کنید که آن ذکر چه اثراتی پیدا میکند؟ هیچ چیزی را نمیتوان با آن قیاس کرد، این بسیار مهم است و مهمتر آن است که در ماه رمضان همین نفسی را که تسبیح است، در ارشاد یک جاهل، تنبیه یک غافل و هدایت یک گمراه صرف نمایید، در این صورت است که دیگر قلم تمام نویسندگان، از نوشتن اجر این عمل عاجز خواهد بود.
معظم له تأکید کردند:
کسانی که به شهر یا روستایی برای تبلیغ دین میروند، باید بفهمند که کجا میروند و چه میکنند و چگونه باید آماده برای این کار بشوند. هیچ مقامی بالاتر از این نیست که کسی، گمراهی را به راه راست هدایت و بیگانهای را با خدا آشنا کند و هیچ عملی عندالله اشرف از این نیست که کسی را که از طریق امامت امیر المؤمنین(ع) منحرف شده است، به این طریق، که سبیل الله اعظم است، وارد کند؛ پس اگر بروید در آن آبادی و روستا و این نفس را در این صرف کنید، که تارک الصلاتی را به سمت نماز بیاورید و غافل از خدایی را به خدا متوجه کنید، فقط خدا میداند که چه ارزش و مقامی دارد.
آیتالله العظمی وحید خراسانی با اشاره به آیه «و أنذرهم یوم الحسره إذ قضی الامر» ۶، خاطر نشان ساختند:
مرحوم طبرسی عبارتی در تفسیر این آیه دارد که بسیار بهتانگیز است. طبرسی در تفسیر آیه آورده است که آنروز، هر محسن و مسیئی، در حسرت است. تعجب اینجاست که هم خوبان و هم بدان در حسرتاند، آن که بد است، در حسرت است که چرا خوب نشدم و خوبان در هر مقامی که هستند در حسرتاند که میتوانستیم یک درجه بالاتر برویم، چرا نرفتیم؟ میتوانستیم یک نفر دیگر را هدایت کنیم، چرا نکردیم؟
معظم له در ادامه خطاب به مبلغان، با ذکر این نکته که شما در ماه مبارک رمضان وظیفه خاصی برعهده دارید، افزودند:
بعضی از امور است که در مورد آنها غفلت شده است، وقتی که غفلت هست، میتوان عذر آورد اما اگر غفلت سر آمد، دیگر عذر، مقبول نیست. آیا میدانید ماه رمضان، چرا اینگونه شده است؟ اثر این ماه از کجا پیدا شده است؟ ریشه این اثر اینجاست که: «شهر رمضان الذی أنزل فیه القرآن» ۷ .
شما عمری درس خواندهاید و عوام نیستید، آنچه این ماه را از همه ماهها ممتاز کرده، دو مطلب است: اول این که یک قرآن در این ماه نازل شده است، و یک قرآن در این ماه بالا رفته است. نزول آن قرآن و عروج این قرآن، ماه رمضان را اکسیر احمری کرده که خاصیتش تغییر و دگرگونی نفسهاست. روز بیست و یکم رمضان وقتی از تشییع جنازه حضرت امیر(ع) برگشتند، امام حسن بن علی(ع) منبر رفتند و فرمودند: «کسی از میان ما رفت، که اولین نتوانستند بر او سبقت بگیرند و از آخرین هم کسی نمیتواند او را درک کند» ۸ . اولین، یعنی آدم، نوح، ابراهیم، موسی و عیسی(ع)؛ یعنی گوی سبقت را از همه ربوده است. اما مراد از آخرین چیست؟ مراد، اولیایی هستند که تا قیامت از این معدن انسانیت پیدا شده و میشوند. حضرت فرمود: کسی رفت که در آخرین هم، احدی، او را درک نمیکند. حالا باید فکر کرد که این وجود مقدس چه کسی است؟
ایشان در تبیین عظمت مقام و منزلت امیر مؤمنان(ع) اظهار داشتند:
چون قضیه مهم است بهتر است که حدیثی بگوییم از کسی که: «الازهر» مصر، خواه یا ناخواه مجبور است در مقابل سخن او سر تعظیم فرود آورد. «احمد بن حنبل»، امام حنابله است. «شافعی»، که امام شافعیه است، در شأن امام حنابله، اینگونه گفته است که «من از بغداد بیرون آمدم و در آنجا کسی را افضل، اعلم و افقه از احمد بن حنبل نیافتم!» حالا حدیثی که میخوانم حدیثی است که چنین فردی ضبط کرده است. و لذا اگر منحرفان از ولایت، ذرهای فهم و انصاف داشته باشند باید عظمت مطلب را بفهمند. حدیث این است که رسول خدا(ص) فرمود: «یا علی! اگر نه آن باشد که مسلمانان درباره تو همان را بگویند که مسیحیان درباره عیسی گفتهاند، من در مقام تو چیزی میگفتم که وقتی راه بروی خاک زیر قدم تو را به تبرک بردارند.»
خوب توجه کنید، یک وقت، علامه مجلسی این سخن را نقل میکند، ممکن است بگویند اغراق شده و یا حرفهای دیگر، اما اینجا احمد بن حنبل این سخن را نقل میکند. معنای حدیث این است که: یا علی! اگر پرده از مقام تو برداشته شود همچنان که مسیحیان بعد از نزول انجیل مبتلا به تثلیث شدند و عیسی را تافته بافته از خدا پنداشتند، اگر من مناقب تو را بیان کنم، مسلمانان هم به همان روز گرفتار میشوند و دچار همان بلیه خواهند شد.
این روایت نشان دهنده آن است که آنچه از فضایل مولا گفته شده در مقابل آنچه که کتمان شده ناچیز است. این حکایت از ناگفتههای پیامبر دارد، اما آنچه که پیغمبر فرموده، این است که البته این را هم از احمد بن حنبل نقل میکنم که حجتی باشد برای مخالفان. به جهت عظمت مطلب این نکته را هم اضافه میکنم که احمد بن حنبل همان است که «ذهبی» درباره او میگوید: «شیخالاءسلام و سید المسلمین فی عصره!»؛ یعنی اعتبارش نزد عامه بسیار بالاست، از پیامبر اکرم(ص) نقل میکند که: «هر کس اراده دارد آدم را ببیند در علمش، نوح را در عزمش، ابراهیم را در حلمش، موسی بن عمران را در فطنتش و عیسی بن مریم را در زهدش، فلینظر إلی علی بن ابیطالب.»
حضرت آیتالله وحید خراسانی با ذکر این مطلب که اگر گفتهها این است، پس ناگفتهها چه میتواند باشد؟ افزودند:
به اتفاق تمام مسلمین، سادات عالم، وجود انبیای اولوالعزم هستند که هر یک شاخصهای دارند، شاخصه نوح، «عزم» است، شاخصه ابراهیم، «حلم» است، شاخصه موسی، «فطنت» و شاخصه عیسی، «زهد» اوست، در واقع عصاره عالم، این چهار نفر هستند و طبق حدیث، عصاره این چهار نفر، علیبن ابیطالب است.
معظم له با ذکر عبارت «السلام علیک یا أوّل مظلوم» از زیارت امیر مؤمنان(ع)، به نقل از کتاب مصباح المتهجّد یادآور شدند:
مظلومیتی بالاتر از مظلومیت مولا تصور نمیشود. خود احمد بن حنبل از پیغمبر نقل میکند که عصاره تمام انبیا و مرسلین علی بن ابیطالب است. بعد همین فرد، حضرت را به عنوان خلیفه چهارم میپندارد! کسانی که کارشان تضییع حق علی بن ابیطالب است(ع) اگر میتوانند به اینجا بیایند تا زیر همین سقف برای دنیا معلوم شود که شخص دوم عالم، امیرالمؤمنین(ع) است. بالاترین خیانت در تاریخ بشریت این است که بین شخص دوم و شخص اول عالم وجود، به وسیله دیگران فاصله بیندازیم. حال با این مطالبی که بیان شد، الازهر مصر و علمای عامه یا باید بگویند حرف احمد بن حنبل اشتباه است یا باید از اشتباهی که کردهاند برگردند.
ایشان در بخش دیگری از بیانات خود با ذکر حدیث «علیّ منّی و أنا من علیّ»، از رسول اکرم(ص) به نقل از «صحیح بخاری» و یادآوری جایگاه این کتاب نزد اهل سنت، اظهار داشتند:
صحیح بخاری بالاترین کتاب اهل سنت بعد از قرآن مجید است، در قرآن، «و أنفسنا و أنفسکم» ۹ آمده و در صحیح بخاری، «علیّ منّی و أنا من علیّ» .
آیتالله العظمی وحید خراسانی در ادامه، با ذکر حدیث دیگری از پیامبر که فرمودند: «یا علی هر کس تو را بکشد مرا کشته است»، خاطر نشان کردند:
با این آیات و روایاتی که بیان شد، روز بیست و یکم این ماه، روز قتل خانم پیغمبران است. وظیفه همه شیعیان این است که در آن روز برای پیامبر(ص) مجلس عزا بگیرند. این روز، روز عزای رسولالله است. اما دلیل این سخن چیست؟ خود پیامبر دلیل آوردهاند، فرمودهاند: «یا علی! چون روح تو از روح من است. طینت تو از طینت من است، بدن تو از من است، جان تو هم از من است و روز مرگ تو هم روز مرگ من است».
معظم له در پایان سخنان خود به روحانیان و مبلغان اظهار داشتند:
فرد فرد شما باید امسال همه کوششتان این باشد که روز بیست و یکم ماه رمضان را به جهت احترام به خاتمالانبیا و علی مرتضی(ع) مجالس عزاداری برپا کرده و هیئات و مواکب در خیابانها به راه بیفتند تا شاید گوشهای از حق ضایع شده اهل بیت(ع) احقاق بشود.
ایشان در خاتمه با اشاره مجدد به آیه «و أنذرهم یوم الحسره إذ قضی الامر» ، یادآور شدند:
نه علمهایمان مشکل گشاست نه عملهایمان در ظلمت و وحشت قبر، حلال مشکلات ماست. هنگام جان دادن و شب اول قبر، فقط علی داریم و بس.
پینوشتها:
* برگرفته از: افق حوزه (هفتهنامه خبری حوزههای علمیه)، دوشنبه ۲۷ مهر ۱۳۸۳.
۱ . سوره توبه(۹) آیه ۱۲۲.
۲ . محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۹۳، ص۳۵۶.
۳ . سوره حدید(۵۷) آیه ۱.
۴ . سوره جمعه(۶۲) آیه ۱.
۵ . سوره اعلی(۸۷) آیه ۱.
۶ . سوره مریم(۱۹) آیه ۳۹.
۷ . سوره بقره(۲) آیه ۱۸۵.
۸ . «قبض فی هذه اللیله رجل لم یسبتعه الاوّلون بعلم و لایدرکه الا´خرون…» (محمدباقر مجلسی، همان، ج۲۵، ص۲۱۴، ح۵).
۹ . سوره آلعمران(۳) آیه ۶۱.
موعود شماره چهل و هشتم