از قربانگاه منی تا کرانه غدیر ۳

طالب خدا، به قصد خدا جامه از جسم و جان می‌کَند و تهی از بیگانگی و به قصد محرمی، راهی می‌شود تا مجال حضور در حرم و جمع محرمان بیابد. از اینجا، «حاجی» می‌شود؛ خداوند قصد او می‌کند و در جام او شراب پی در پی می‌ریزد تا در سیرابی تمام، شاهد جمال حضرت حق شود.
بزرگان اهل معرفت، حج را «تکرار قصد» معنا کرده‌اند و نه خود قصد.

چنان‌که در وقت هبوط و دورافتادن از وطن مألوف، آدمی، غرقه تجلّیات نفس خویش شده و پی در پی جلوات شیطان را به تجربه نشسته تا به ژرف دوری و بیگانگی از حضرت حق پی می‌برد، در وقت صعود از نردبان حج و در گذار از مراتب و مراحلش، آن‌چنان خداوند «قصد» او می‌کند که هر لحظه‌ جلوه‌ای از محبوب لم‌یزلی را به تماشا می‌نشیند.از لطف حضرت کریم است که حاجی و قصد‌ کننده خود را می‌نوازد و بر سفره کرامت از انواع اطعمه و اشربه روحانی، او را می‌چشاند.

از این‌ روست که حضرت حق، با انواع جلوات در حج، بر حاجی جلوه می‌نماید. این جلوه‌گری بر طلب و تقاضایش می‌افزاید و هماره و تا به انتهای سفر، دمادم و پی در پی، قصد خود را تکرار می‌کند تا شاید به سیرابی تمام برسد: «انّا لله و إنّا إلیه راجِعون».

تا پیش از آن، زهرآب نفس و سقایت شیطان، مانع از تجربه و درک طعم شراب «قربِ حق» بود؛ امّا سیر در جاده حج – بسته به استحقاق و استعداد حج‌گزار- و طعم گوارای جام‌های پی در پی، بر طلب و تمنّایش می‌افزاید تا هر دم، اعلام کند:

بیا ساقی آن می‌که حال آورد
کرامت فزاید کمال آورد

به من ده که بس بی دل افتاده‌ام
وز این هر دو بی حاصل افتاده‌ام

ادامه دارد..

اسماعیل شفیعی سروستانی

همچنین ببینید

نشست 157

از صهیونیسم یهودی تا نظم نوین جهانی

نشست ۱۵۷ فرهنگ مهدوی با عنوان «از صهیونیسم یهودی تا نظم نوین جهانی» با مشارکت …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *