استراتژی نا امن‌سازی و تغيير

8a39bf48c6be4a0c72c09ec3ca9e3ca6 - استراتژی نا امن‌سازی و تغيير

استراتژی ناامن‌سازی جریان پیچیده‌ای است که استعمار نو آن را برای ساکنان کشورهای غیرغربی (آسیا، آفریقا، شبه قاره هند و …) رقم می‌زند و مناسبات فردی و اجتماعی آنها را آلوده می‌سازد، تا هیچ‌گاه مجال پرسش از خصم، تجربه ثبات و سیری رشد یابنده در مناسبات مادّی و فرهنگی را نیابند.

 

از همین روست که کشمکش و بحران، روزیِ دائمی مردم آفت‌زده و مبتلای ـ به اصطلاح غربی‌ها ـ توسعه‌نیافتگی، جهان سومی‌شده است.
در طول تاریخ، هیچ کلاهی به بزرگی و گشادی کلاه دمکراسی و لیبرالیسم ملحدانه بر سر مردم جهان نرفته است.

دیوی که در صورت یک پری‌رو جلوه کرد تا تغییر، جنجال و هیجان در مناسبات اجتماعی و سیاسی چشم‌ها را بر سکّان‌داران پشت پرده سازمان‌های مخفی و استعماری ببندد؛ هم‌آنان که در کار و اندیشه قدرت بلامنازعه و حکومت جهانی، حتّی برای لحظه‌ای، همان به اصطلاح دمکراسی، تساوی آراء و حتّی جمهوریّت را پذیرا نیستند.

کدام انسان منصفی می‌تواند بر سلطه بلامنازعه، مستمر، قدرتمند و نسل در نسل #الیگارشی_زرسالاران_یهودی بر مقدورات و مقدّرات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و رسانه‌ای غرب نام جمهوریّت بگذارد و آن را متّهم به داشتن نظامی دمکراتیک کند؟

امیدوارم خواننده محترم گمان نکند نگارنده هوادار و طالب استبداد، رژیم سلطنتی یا فاشیسم است، روزی در پایان یک جلسه طولانی دانشگاهی، خطاب به جوانی که سرمست از عضویت در شورای شهر خودش بود، گفتم:

ای عزیز! سخنی حکمت‌آمیز را از حکیمی چینی برایت می‌گویم و امیدوارم آن را هماره در گوش جان داشته باشی! آن حکیم گفته بود:

▫️مردم را سه حق بر گردن حاکم است. اوّل نان، دوم امنیّت و سوم اعتمادِ به حاکم و گفته بود:
اگر حاکمی در وقت اضطرار بر سر دوراهی گزینش «نان مردم» یا «حفظ امنیّت مردم» درماند، شایسته است امنیّت را بر نان مقدّم بدارد؛

زیرا هرگاه مردم در امنیّت به سر برند، بدون نان هم در کنار حاکم و امیر خود می‌مانند و اگر از بدِ روزگار حاکم بر سر دوراهی گزینش «#امنیت_مردم» یا «حفظ اعتمادِ آنها به حاکم» درماند، اعتماد مردم را بر امنیّت آنان مقدّم بدارد؛

زیرا هر گاه مردم به حاکم و امیر خود اعتماد داشته باشند، در فقر و ناامنی نیز در کنار او می‌مانند و رهایش نمی‌کنند. امان از روزی که مردم سومی را از دست بدهند… یعنی اعتماد به حاکم را.

از همین روست که اعتماد مردم به حاکمان سیبل و هدف مهمّی است که دشمن بیرونی با تمام دقّت و قوا آن را نشانه می‌رود. آن هم در کشورهای مستقل که ساکنانش مقابله با دولت‌های استعماری و استکباری آخرالزّمانی را مقصود خود ساخته‌اند.

نباید از خاطر برد که تغییراتِ فاقد منطق، عجولانه و پی‌درپی، در خود و با خود پیامدهای زیر را دارا است:
۱. بروز ناامنی؛
۲. فوران ناشکیبایی؛
۳. فرصت‌سوزی؛
۴. فرصت‌یابی خصم؛
۵. گشایش روزنه فرصت‌طلبی طمّاعان و ….

و نباید از یاد برد که ترتیب و تنظیم مناسبات عمومی مردم، مسدود شدن روزنه رخنه و نفوذ خصم، حفظ ثبات و بالأخره آرامش و ثبات روانی مردم برای مدّتی دراز در گرو:
۱. جعل قوانین شایسته برای عموم مناسبات؛
۲. نهادینه شدن قوانین و قانون‌گرایی؛
۳. ثبات مقرّرات؛
۴. مداومت در اعمال قانون و اجرای آن توسط مجریان است.

در میان ما، همواره پنج موضوع: حرکت‌های سینوسی مجریان، تبصره‌ها و مادّه‌های نهفته در لابه‌لای قوانین (که هماره نقش گریزگاه را ایفاء می‌کنند) جماعتی که برای خود شأنی فراقانونی قائلند، فقدان نظام نظارت‌کننده امین و ملاحظات فامیلی و حزبی، به جان عالی‌ترین قوانین می‌افتند و چون موریانه آن را از درون می‌پوسانند.

نباید فراموش کرد که احساس ناامنی بیشتر از خود ناامنی، فضا، مناسبات و روابط مردم را آلوده و آسیب‌پذیر می‌سازد.دشمن خارجی از همه ابزارها و حیله‌ها برای متغیّر و متزلزل ساختن ارکان یک نظام مستقل و براندازی آن بهره می‌جوید و تغییر را بر حیات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی یک ملّت مستولی می‌سازد.

رکن ثابت و مقتدر حقیقی و ستون قائم و نگه دارنده هستی به اذن الله،
حضرت مولانا صاحب‌الزّمان(عج) است که همراه با توکّل و توسّل به ایشان می‌بایست عقل تدبیرگری را بر پای شتر سرکش تغییر ببندیم تا طوفان فروکش کند، زمین و آسمان آرام گیرد، امان و امن زمین برسد و زمینه‌های تأسیس دولت با ثبات کریمه‌اش مهیّا شود. إن‌شاءالله

همچنین ببینید

استاد اسماعیل شفیعی سروستانی

پرسش ذاتی وجود آدمیست؛

پرسش ذاتی وجود آدمیست؛ وآدمی پرسشگری است که همواره از منشا هستی و نسبت میان …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *