ابراهیم شفیعی سروستانی
در پانزده خرداد سال ۱۳۴۲ حرکتی در این کشور آغاز شد که مبدأ تحولی شگرف در حیات اجتماعی – فرهنگی مردم مسلمان ایران گردید و پس از پانزده سال تبدیل به مهمترین تحول اجتماعی – سیاسی قرن بیستم شد.
اما آنچه که این حرکت را تا به این اندازه تحول ساز و تاثیرگذار کرده بود، رهبری رادمردی بود که با پشتوانه ای عظیم و غنی از فرهنگ و معارف اسلام ناب محمدی در ورای همه جریانهای فکری حاکم بر کشور به هدایت این حرکت پرداخته بود.
بی تردید باید گفت که سرزمین دلاورپرور ایران در تمامی دوران حیات خود، رهبری به این عظمت که هم بتواند با تسخیر قلوب مردم مهمترین تحول معنوی را در کشور ایجاد کند و هم با اقتدار تمام کشور را در توفان سهمگین توطئه، تجاوز و خیانت، به بهترین شکل راهبری و هدایت کند، به خود ندیده است.
امروز در آستانه سالروز پیروزی انقلاب اسلامی، جامعه ما بیش از هر زمان دیگری نیازمند شناخت خطوط اصلی حرکت حضرت امام خمینی، قدس سره و مبانی فکری ایشان است. اصول و مبانیئی که توجه به آنها می تواند انقلاب اسلامی را در صراط مستقیم حفظ نموده و آن را از آسیبها در امان بدارد.
برخی از اندیشمندان علوم سیاسی بر این باورند که هرگاه یک نهضت و انقلاب مردمی تبدیل به نظام و حکومت و به اصطلاح نهادینه میشود، دوران افول و نزول آن آغاز میگردد و به تدریج رو به اضمحلال می گذارد. براساس همین باور، این روزها گروهی در تحلیل هایشان مطرح میکنند که دوران “انقلاب اسلامی” دیگر به سر آمده است.
اما در برابر این دیدگاه باید گفت که نهادینه شدن یک حرکت انقلابی، زمانی می تواند موجب افول و سقوط آن شود که آرمان ها و ایده آل های آن حرکت چنان خرد و حقیر باشد که با براندازی یک نظام سیاسی و تشکیل یک نظام سیاسی جدید دیگر حرفی برای گفتن و هدفی برای تلاش کردن نداشته باشد.
حضرت امام، قدس سره در سراسر دوران مبارزه هرگز هدف خود را در از بین بردن استبداد داخلی و مبارزه با استعمار خارجی در کشور ایران محدود نکرده بود و آنچه در پی آن بود حاکمیت اسلام در سراسر جهان و کوتاه کردن دست ابرقدرتها از همه کشورهای اسلامیبود. ایشان حرکت خود را در راستای قیام جهانی موعود(ع) می دید و انقلاب اسلامی ایران را مقدمه ای برای انقلاب عظیم مهدوی ارزیابی می کرد و از همین رو تشکیل حکومت اسلامی در ایران هیچگاه باعث نمیشد که ایشان از حرکت بازایستد و سایر ملل اسلامی را به فراموشی سپارد.
برای شناخت جایگاه انقلاب مهدوی در تفکر سیاسی حضرت امام و تأثیری که فرهنگ انتظار در اهداف کلان و استراتژی بلندمدت ایشان گذاشته بود؛ در این مقاله بخش هایی از رهنمودهای ایشان را که در مقاطع مختلف انقلاب اسلامی ایراد شده است، مورد بررسی قرار می دهیم.
بررسی این رهنمودها علاوه بر اینکه می تواند به ما در شناخت اصول اساسی تفکر امام راحل(ره) کمک کند، می تواند ما را در شناسایی دلیل کینه و عناد استکبار جهانی نسبت به امام و انقلاب اسلامی و درک انگیزه تلاشهای بیپایانی که در جهت استحاله نظام اسلامی صورت میگیرد، یاری رساند.
۱. نفی وابستگی به شرق و غرب
امام راحل، قدس سره، در سراسر دوران مبارزه خویش بر شعار »نه شرقی، نه غربی« به عنوان یکی از اصول اساسی انقلاب اسلامی پای می فشرد و تا آخرین لحظه حیات پربرکت خود هم حاضر به عقبنشینی از این شعار اصلی انقلاب نشد.
اما آنچه که امام را وامیداشت که اینچنین بر این اصل پافشاری کند، احساس عزتی بود که او در پرتو ولایت ائمه معصومین(ع) و بهویژه امام عصر(ع) بدان دست یافته بود.
ایشان نمیتوانست بپذیرد که مردم مسلمان ایران در عین پذیرش ولایت آخرین حجت خدا، امام زمان(ع) سر در گرو ولایت طاغوتهای شرق و غرب داشته باشند. این بود که قاطعانه اعلام میکرد:
»هیهات که امت محمد(ص) و سیراب شدگان کوثر عاشورا و منتظران وراثت صالحان به مرگ ذلت بار و اسارت غرب و شرق تن در دهند«.
و از این بالاتر، التزام به اصل «نه شرقی، نه غربی» را وظیفه مسلمانان جهان دانسته و پشت کردن به این اصل را، پشت کردن به آرمان مکتب اسلام و خیانت به رسول خدا و ائمه هدی؛ و پذیرش آن را «شرط ورود به صراط نعمت حق» میدانست:
ترسیم کننده سیاست واقعی عدم تعهد کشورهای اسلامی و کشورهایی است که در آینده نزدیک و به یاری خدا، اسلام را به عنوان تنها مکتب نجاتبخش بشریت میپذیرند و ذرهای هم از این سیاست عدول نخواهد شد و کشورهای اسلامی و مردم مسلمان جهان باید نه وابسته به شرق و شوروی باشند، که انشاءا… به خدا و رسول خدا و امام زمان وابستهاند و به طور قطع و یقین پشت کردن به این سیاست بین المللی اسلام، پشت کردن به آرمان مکتب اسلام و خیانت به رسول خدا و ائمه هدی است و نهایتاً مرگ کشور و ملت ما و تمامیکشورهای اسلامی است و کسی گمان نکند که این شعار، شعار مقطعی است؛ که این سیاست ملاک ابدی مردم ما و جمهوری اسلامی ما و همه مسلمانان سرتاسر عالم است، چراکه شرط ورود به صراط نعمت حق، برائت و دوری از صراط گمراهان است که در همه سطوح و جوامع اسلامیباید پیاده شود»۲
۲. احیای هویت اسلامی مسلمانان
حضرت اما، قدس سره، این وعده قرآن کریم را که میفرماید:
هوالذی أرسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لوکره المشرکون۳
اوست خدایی که رسول خود را با هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر همه ادیان برتری دهد؛ هرچند مشرکان ناخشنود باشند.
با جان و دل پذیرفته بود و از این رو با صلابت تمام بیان میداشت:
من با اطمینان میگویم اسلام ابرقدرتها را به خاک مذلت مینشاند. اسلام موانع بزرگ داخل و خارج محدوده خود را یکی پس از دیگری برطرف و سنگرهای کلیدی جهان را فتح خواهد کرد.۴
اما ایشان بهخوبی واقف بود که رسیدن به این هدف مستلزم احیای هویت اسلامی مسلمانان و بازگشت آنان به اصول اساسی خویش است. از این رو یکی از اهداف مهم جمهوری اسلامی ایران را تلاش در جهت احیای این هویت و توجه دادن مسلمانان به اصول و مبانی فکر دینی دانسته و میفرمود:
من به صراحت اعلام میکنم که جمهوری اسلامیبا تمام وجود برای احیای هویت اسلامی مسلمانان در سراسر جهان سرمایه گذاری میکند و دلیلی هم ندارد که مسلمانان جهان را به پیروی از اصول تصاحب قدرت در جهان دعوت نکند و لجوی جاهطلبی و فزونطلبی صاحبان قدرت پول و فریب را نگیرد.۵
۳. گسترش نفوذ اسلام در جهان
اعتقاد به حقانیت اسلام و ایمان به بطلان دیگر مکتبها و مسلکها به صورت بالقوه این توان را دارد که هر فرد مؤمن و معتقد را به تلاش برای گسترش بیشتر اسلام وادارد، اما امام خمینی به عنوان رهبری که افقهای دیدش همه جهان را درمینوردد و به چیزی کمتر از حاکمیت جهانی اسلام دل نمیبندد، به این موضوع با دیدی دیگر نگاه میکند؛ او با صراحت تمام اعلام میکند که در پی نابودی همه نظامهای استکباری و گسترش نظام اسلامی در سراسر جهان است:
البته ما این واقعیت و حقیقت را در سیاست خارجی و بین الملل اسلامیمان بارها اعلام نمودهایم که درصدد گسترش نفوذ اسلام در جهان و کم کردن سلطه جهانخواران بوده و هستیم. حال اگر نوکران آمریکا نام این سیاست را توسعهطلبی و تفکر تشکیل امپراطوری بزرگ میگذارد از آن باکی نداریم و استقبال میکنیم.
ما درصدد خشکانیدن ریشههای فاسد صهیونیزم، سرمایه داری و کمونیزم در جهان هستیم. ما تصمیم گرفتهایم به لطف خدا و عنایت خداوند بزرگ نظامهایی را که بر این سه پایه استوار گردیدهاند نابود کنیم و نظام اسلام رسولا… (ص) را در جهان استکبار ترویج نماییم.۶
ایشان در پیامی دیگر تلاش برای گسترش اسلام راستین در جهان و مبارزه با سلطه جهانخواران را اقدامی در جهت زمینهسازی ظهور منجی و مصلح کل دانسته و میفرماید:
«ما با خواست خدا دست تجاوز و ستم همه ستمگران را در کشورهای اسلامی میشکنیم و با صدور انقلابمان، که در حقیقت صدور اسلام راستین و بیان احکام محمدی است، به سیطره و سلطه و ظلم جهانخواران خاتمه میدهیم و به یاری خدا راه را برای ظهور منجی و مصلح کل و امامت مطلقه حق امام زمان، ارواحنا فداه، هموار میکنیم».۷
امام راحل در بخش دیگری از همین پیام، روشنفکران جهان اسلام را به تلاش آگاهانه برای دگرگون کردن جهان سرمایه داری و کمونیسم فراخوانده و چنین میفرماید:
«روشنفکران اسلامی همگی با علم و آگاهی باید راه پرفراز و نشیب دگرگون کردن جهان سرمایه داری و کمونیسم را بپیمایند و تمام آزادیخواهان باید با روشن بینی و روشنگری راه سیلی زدن بر گونه ابرقدرتها و قدرتها، خصوصاً آمریکا را بر مردم سیلی خورده کشورهای مظلوم اسلامی و جهان سوم ترسیم کنند».۸
۴. ایجاد حکومت جهانی اسلام
از همان سالهای اول پیروزی انقلاب اسلامی همواره این سؤال مطرح بود که آیا دولت و نظام اسلامیباید تنها در پی ایجاد رفاه و آسایش برای مردم ایران و سازندگی کشور اسلامیباشد یا اینکه، در کنار این هدف، به هدف بزرگتر انقلاب اسلامیکه آزادی همه ملل تحت ستم و تشکیل حکومت جهان اسلام است، نیز بیندیشد؟
تفکری که به تدریج بر افکار مسؤولان نظام اسلامی حاکم شد، این بود که چون ایران به عنوان امالقرای جهان اسلام مطرح است، پس باید ابتدا به فکر توسعه و سازندگی در داخل کشور بود و انشاءا… در آینده که از آبادانی و سازندگی ایران اسلامی فارغ شدیم به فریاد دیگر ملل مظلوم هم میرسیم و برای حاکمیت جهانی اسلام هم برنامهریزی میکنیم!
اما در مقابل تفکر «ام القری»، امام راحل با ژرف اندیشی تمام و با پشتوانه عظیم اعتقاد به انقلاب جهانی حضرت حجت (ع) مسؤولان نظام را از اینکه تنها به ایران بیندیشند، برحذر داشته و میفرمود:
مسؤولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست، انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت، ارواحنا فداه، است که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد. مسائل اقتصادی و مادی اگر لحظهای مسؤولین را از وظیفهای که برعهده دارند منصرف کند؛ خطری بزرگ و خیانتی سهمگین را به دنبال دارد. باید دولت جمهوری اسلامی تمامی سعی و توان خود را در اداره هرچه بهتر مردم بنماید و این بدان معنا نیست که آنها را از اهداف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانی اسلام است منصرف کند.۹
از این رهنمود به خوبی استفاده میشود که امام راحل(ره) انقلاب اسلامی را زمینه ساز انقلاب جهانی مهدی موعود، عجلا… تعالی فرجهالشریف، دانسته و از همین رو معتقد بودند که مسؤولان نظام جمهوری اسلامیباید همه تلاش خود را بر ایجاد آمادگی برای ظهور دولت کریمه امام عصر (ع) قرار داده و متوجه باشند که پرداختن به برنامههای توسعه، حتی یک لحظه آنها را از این هدف بزرگ که غفلت از آن «خطری بزرگ و خیانتی سهمگین را به دنبال دارد» بازندارد.
آنچه گذشت چند اصل مهم از اولی بود که امام راحل، قدس سره، در تمامی دوران مبارزه خویش بر آنها پافشاری میکردند و بهویژه در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامیبرای عملی شدن آنها تلاش فراوانی نمودند.
اما پافشاری امام بر این اصول، استکبار جهانی را تا به سر حد جنون از انقلاب اسلامی و بنیانگذار آن خشمگین ساخته بود. چراکه استکبار جهانی به خوبی دریافته بود که اگر انقلاب اسلامیبتواند این اصول را در عمل یاده سازد؛ نتیجهای جز نابودی آنها در بر نخواهد داشت. این بود که از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تلاش خود را بر ضربه زدن به این انقلاب متمرکز نمود و با تمام قوا درصدد نابودی کامل و یا لااقل استحاله فرهنگی نظام اسلامیبرآمد.
رهبر کبیر انقلاب اسلامی دلایل دشمنی شرق و غرب با انقلاب اسلامی را اینگونه تشریح میکنند:
«امروزه غرب و شرق به خوبی میدانند که تنها نیرویی که میتواند آنان را از صحنه خارج کند اسلام است. آنها در این ده سال انقلاب اسلامی ایران ضربات سختی از اسلام خوردهاند و تصمیم گرفتهاند که به هر وسیله ممکن آن را در ایران که مرکز اسلام ناب محمدی است، نابود کنند؛ اگر بتوانند با نیروی نظامی، اگر نشد با نشر فرهنگ مبتذل خود و بیگانه کردن ملت از اسلام و فرهنگ ملی خویش و…»۱۰
امیدواریم که مسؤولان نظام جمهوری اسلامی و مردم مسلمان ایران با عنایت بیشتر به رهنمودها و وصایای امام راحل، قدس سره، بتوانند توطئههای رنگارنگ استکبار جهانی بر ضد انقلاب اسلامی را یکی پس از دیگری خنثی کنند، تا این انقلاب بتواند به هدف نهایی خود که زمینهسازی انقلاب مهدوی است نائل شود.
«خداوندا بر ما منت بنه و انقلاب اسلامی ما را مقدمه فروریختن کاخهای ستم جباران و افول ستاره عمر متجاوزان در سراسر جهان گردان و همه ملتها را از ثمرات و برکات وراثت و امامت مستضعفان و پابرهنگان برخوردار فرما».۱۱
پینوشتها:
۱ . صحیفه نور مجموعه رهنمودهای امام خمینی، قدس سره، سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، ۱۳۶۹، ج ۲۰، ص ۱۱۳. (پیام به حجاج بیتا… الحرام، مرداد ۱۳۶۶)
۲ . همان، ص ۱۱۴
۳ . سوره توبه (۹)، آیه ۳۳؛ سوره صف (۶۱)، آیه ۹؛ همچنین ر.ک: سوره فتح (۴۸)، آیه ۲۸.
۴ . صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۱۸.
۵ . همان، ص ۲۳۸.
۶ . همان، ج۱۰، ص۲۳۲.
۷ . همان، ج۲۰، ص.
۸ . همان، ج۲۰، ص۱۱۸.
۹ .همان، ج۲۱، ص۱۰۸.
۱۰ . همان، ص۱۰۷-۱۰۸.
۱۱ . همان، ج۲۰، ص۱۱۸.