امیرالمومنین، علی(ع) درباره خاندانشان فرمودهاند: «به خدا سوگند! نه پدرم (ابوطالب) و نه جدّم عبد المطلب و نه هاشم و نه عبد مناف هیچ بتى را نپرستیدند. به سوى کعبه نماز مىگزاردند و بر دین ابراهیم(ع) بودند و به آن چنگ زدند.»
معلوم است کسی که در این خانواده پرورش پیدا میکند، میشود «ابوالمساکین»؛ این لقب را رسول خدا(ص) به ایشان داده بودند.
در سال پنجم بعثت که زندگی بر مسلمانان بسیار سخت و تنگ شده بود، به پیشنهاد نبی گرامی(ص)، گروهی از مسلمانان به رهبری او، راهی حبشه شدند. مدیریت او بود که دوستی پادشاه حبشه را برای مسلمانان به همراه آورد. البته او در سالهایی که در حبشه بود، مردم زیادی را مسلمان کرد و هنگام بازگشت، آنها را با خود به مدینه آورد.
بازگشت مهاجران حبشه، همزمان با فتح خیبر برای مسلمانان بود. وقتی رسول خدا(ص) خبردار شدند که کاروان حبشه بازگشته، به استقبال رفته و فرمودند: «به خدا قسم نمیدانم به کدام یک شادتر شوم، از آمدن جعفر یا از فتح خیبر.»…
این سرباز پیامبر(ص) در جنگ موته، فرماندار لشگر اسلام بود که دو دوستش قطع شده و به شهادت رسید.
وقتی حضرت محمّد(ص) خبر شهادت ایشان را از فرشتهی وحی دریافت کردند، بسیار ناراحت شده و فرمودند: «خداوند به جعفر، به جای دستهایش، دو بال از یاقوت داده است و او با فرشتگان در بهشت به هر جا که می خواهد پرواز میکند» و به همین سبب، او به جعفر طیار و نیز ذوالجناحین معروف شد.
رسول گرامی ما(ص) نمازی به جعفر آموخت که در توصیف ثوابش امام رضا(ع) فرمودهاند: « اگر گناهان او (خواننده این نماز) بهاندازه شنهاى بیابان عالج (کنایه از زیاد بودن) و کف دریا (کنایه از گناهان بیشمار) باشد، خداوند آنها را مىآمرزد…»؛ این است ثواب نماز جعفر طیار.